Pages

۱۳۹۰ فروردین ۱۱, پنجشنبه

مقایسه تبعیض ملیتی وتبعیض جنسیتی اگر مقایسه ای میان اقلیت ملی


مقایسه تبعیض ملیتی وتبعیض جنسیتی اگر مقایسه ای میان اقلیت ملی (مثلا"کردها) واقلیت... جنسیتی (زنان ) داشته باشیم میبینیم که : - در ایران کردها را اصیل ترین قوم ایرانی میخوانند و درهمان حال مانع دستیابی آنان به حقوق حقه شان میگردند. - مردان زنان را سرچشمه حیات میدانند ومیگویند بهشت زیر پای مادران است اما زنان را همچنان تحت خشونت قرار میدهند. *** - برخی مدعی میشوند که در وضعیت فعلی ایران کرد وفارس هر دو تحت ستمند و محرومیت کردها را از تدریس زبان مادری وبرابری حقوق سیاسی واجتماعی وفرهنگی و غیره نادیده میگیرند. - برخی مردان کرد میگویند از آنجا که ملت کرد تحت ستم بوده واز حقوق خویش محروم است،پس زن ومرد کرد هر دو تحت ستمند و تبعیض جنسیتی که علاوه برتبعیض ملیتی زن کرد را میازارد نادیده میگیرند. *** - ایرانیان بدیده شک و تردید به کردها مینگرند وبه محض صحبت از حقوق کرد، انها را تجزیه طلب میخوانند. - مردان هم بدیده شک و تردید به زنان مینگرند ،بگونه ای که هر گونه صحبت از آزادی زنان را معادل درخواست آزادی جنسی میدانند. *** - ایرانیان از اقتدار کردها بیم داشته وآنراعامل ازهم پاشیدگی تمامیت ارضی ایران میدانند. - مردان نیز از دستیابی زنان به قدرت هراس داشته وآنرا عامل ازهم پاشیدگی نظام خانواده میدانند. *** - ایرانیان مسئله کرد را مسئله ای واجد اولویت قلمداد نکرده و معتقدند که مسائل مهمتری همچون نبود دمکراسی در اولویت قرار دارد ،غافل از اینکه مسئله کرد هم بخش عمده ای از مسئله دمکراسی است .(این امر در باره مسئله زن در ایران نیز صادق است( - مردان کرد نیز مسئله زن را واجد اولویت نمیدانند چرا که معتقدند حل مسئله ملی در اولویت است ،غافل از اینکه زنان آزاد وآگاه میتوانند به حل مسائل ملی کرد نیز کمک کنند. *** - برخی توصیه میکنند که بهتراینست کردها صبر کنند تا دمکراسی در ایران مستقر شود آنگاه به حل مسئله کرد پرداخت . - برخی مردان کرد نیز به زنان توصیه میکنند که از تلاش برای احقاق حقوق خود فعلا"صرفنظر نمایند تا پس از حل مسئله ملی فرصتی برای ان ایجاد گردد. *** - در ایران میگویند همه ما انسانیم و حق انسان پایمال شده نه فقط حق کرد. - در کردستان هم برخی مردان میگویند همه انسانیم و حق انسان پایمال شده نه فقط حق زن . *** - گاهی میگویند فارس هم حقی ندارد چه برسد به کرد. - برخی هم میگویند مرد هم حقی ندارد چه برسد به زن . *** - راستش را بخواهید ایرانیها از ته دل حقی برای کردها قائل نیستند. - راستش را هم بخواهید مردان چندان حقی برای زنان قائل نیستند. *** - برخی اپوزیسیون ایرانی غیرکرد هرگاه بخواهند خود را مدرن ودمکرات نشان دهند از حقوق اقلیتها اندکی سخن میرانند آنهم بشرطی که از محدوده دلخواه آنان فراتر نرود. - برخی مردان نیز هرگاه مایل باشند خود را مدرن و دمکرات معرفی نمایند از حقوق زنان سخن میرانند البته به شرطی که آزادی وفعالیت زنان تحت نظارت خود این آقایان باشد. *** - کردها از هر بعدی به تحلیل حقوق حقه خود بپردازند کسی به آنها بدرستی گوش نمیدهد یا بندرت به آنها گوش فرا میدهند. - زنان نیزازهرزاویه ای به حقوق خود بپردازند معمولا"گوش شنوایی در مردان نمی یابند یا بندرت میابند. *** - بنظر میرسد در ایران حقوق کردها را جدی نمیگیرند اما هنگام سرکوب کردها خیلی جدی عمل میکنند. - مردان نیز حق زنان را جدی نمیگیرند اما در ضرب وجرح وگاها" قتل زنان بسیار جدی هستند. *** - برخی معتقدند زمان مناسبی برای صحبت از فدرالیزم از سوی کردها نیست وحکومت فعلی از این بحث به نفع خود سوءاستفاده خواهد کرد. - برخی مردان کرد نیز معتقدند اکنون زمان مناسبی برای طرح فمنیسم کردی نیست وموجب تفرقه در صفوف ملی ونفع قدرتمداران است.آنان به هیچ عنوان به نظریه زنان کرد در مورد ربط جنسیت وملیت گوش فرا نمیدهند. *** - در ایران در موارد بسیاری بدیده تحقیر به کرد ها و فرهنگشان مینگرند و آنها را عقب افتاده وفقیر وناتوان وساده میپندارند یا حداکثر بعنوان مرزداران غیورو بس . - مردان نیز به دیده تحقیربه زنان مینگرند و آنان را کم عقل واحساساتی ووابسته وبی منطق میدانند یا حداثر کدبانوهای خوب وبس . *** - در ایران با توهم توطئه به جنبش کرد نگریسته و آن را توطئه ای علیه تمایت ارضی میدانند. -در کردستان نیزبرخی با توهم توطئه به فمنیسم کردی نگریسته وآنرا توطئه ای علیه جنبش ملی کرد میدانند. *** - ایرانیان عمدتا"به کردها اعتماد ندارند. - مردان هم عمدتا" به زنان وجنبششان اعتماد ندارند. و چه دشوار است در ایران ، کرد بودن و همزمان زن بودن چه دشوار است محروم بودن ومحرومتر بودن چه کسی درکمان خواهد کرد؟ آیا زنان این مرزوبوم آلام ما را با تمام وجود حس خواهند کرد؟ رویا طلوعی.
----------------------------------------------

اسلو ـ فوری فوری درگیری شدید بین سفارت چی ها و تظاهرات کنندگان امروز.. اوباش سفارت با حمله به تظاهرات کنندگان آنان را زحمی کرده آنان الان در اوزانس هستند.....اطلاع رسانی کنید


در پی‌ افشاگری تلویزیون سراسری نروژ (ان آر کی) در روز چهارشنبه سی-ام مارس مبنی بر جاسوس پروری در نروژ از جانب سفارت جمهوری اسلامی ایران، امروز پنجشنبه تظاهراتی در مقابل سفارت انجام گرفت. بعد از اتمام تظاهرات و پراکنده شدن تظاهرکنندگان تعدادی از این مزدوران اقدام به تعقیب و فیلمبرداری چند تن‌ از فعالان میکنند، که این رفتار سفارتچیها با عکس‌العمل این افراد میانجامد. این تعداد از مخالفین که در لحظه اول در محل حضور داشته و با آنان درگیر هستند چهار نفر میباشند، که تمام سفارتچیها (۷ یا ۸ نفر) به بیرون از ساختمان ریخته و قصد کشاندن آنان، بعد از ضرب و جرح بداخل سفارتخانه را داشتند. که در همان دقایق اول درگیری با مداخله سریع و بجای ۳ نفر دیگر از ایرانیان مبارز و فعال اپوزوسیون که بطور اتفاقی از محل رد میشده اند، این عمل آدمربایی ناکام میماند و لحظاتی بعد چندین ماشین پلیس با تعداد بیشتر مامور در محل حاضر میشوند. نا گفته نماند که دستکم دو مامور پلیس در محل حضور داشته و شاهد این جریان بوده‌اند (پلیس نروژ کیوسک ویژه یی جهت حفاظت سفارت ایران در محل دائر کرده و ۲۴ ساعته ۲ نفر در آن نگهبانی میدهند!). در این زدوخورد دو نفر از ایرانیان تظاهر کننده زخمی و به اورژانس منتقل میشوند که حال یکی‌ از آنان وخیمتر بوده و از ناحیه کمر و گردن آسیب دیده، که علاوه بر جراحات سطحی هر دوی آنان می‌باشد. متأسفانه تاخیر چشمگیر و حدودا ۱۵-۲۰ دقیقه ای‌ آمبولانس را نمیتوان نادیده گرفت، و جای تأمل و بررسی‌ است بیشتر بخوانید


۱۳۹۰ فروردین ۹, سه‌شنبه

رۆژی10 خاکه‌لێۆه‌ رۆژی شه‌هیدانی کوردستان ئه‌مرۆ 10 خاکه‌لێۆه‌ رۆژی شه‌هیدانی کوردستانه‌




ئه‌م کلیپه‌ پێشکه‌شه‌ به‌ شه‌هیدانی ریگای ئازادی کورد و کوردستان بۆ 10 خاکه‌ لێۆه‌ رۆژی شه‌هیدانی کوردستان قازی نه‌مر که‌له‌ پێاۆه‌ی کوردستان شه‌هیدی هامۆمانه‌ خووی به‌خت کرد بۆ ئه‌م نیشته‌مانه‌ نامره‌ن ئه‌وانی وا له‌ دلی گه‌لدا ده‌ژێن کوردستان جیگای شیرانه‌ چیای قه‌ندیل گریلای نێشتمانه‌ هێزی پاراستنی گه‌لکمانه‌ بژی بژی ریبازه‌ت قازی ریگا خۆشکره‌ی ریگای ئازادی
سامۆئیل کرماشانی 10 خاکه‌ لیؤه‌ی 2711 کوردی


رۆژی10 خاکه‌لێۆه‌ رۆژی شه‌هیدانی کوردستان ئه‌مرۆ 10 خاکه‌لێۆه‌ رۆژی شه‌هیدانی کوردستانه‌
بە بۆنەی ١٠-ی خاکەلێوە: "محاکەمە"ی پێشەوا، سەدری قازی و سەیفی قازی
وه‌سێته‌نامه‌ی شه‌هید پێشه‌وا

ئەبولقاسمی سەدری قازی، پێشەوا قازی محەمەد و محەمەد حوسێنی سەیفی قازی ئەو کاتانەی لە زیندان دا بوون

نەوشیرەوان مستەفا ئەمین لە کتێبی " حکومەتی کوردستان ریبەندانی ١٣٢٤ - سەرماوەزی ١٣٢٥ کورد لە گەمەی سۆڤێتی دا دەنووسێ:
تاوانەکانی بە پاڵ قازی و سەرانی حکومەت ئەدرا بریتی بون لە : پۆشینی بەرگی جەنەڕاڵی، سەرۆکایەتی جمهوریەتی کوردستان، گۆڕینی ڕەنگی ئاڵای ئێران،لابردنی نیشانەی شێر و خورشید، چون بۆ باکۆ و، کۆبونەوە لە گەڵ جەنەڕاڵەکانی بێگانە، کوشتنی ئەفسەر و سەربازی ئێرانی، بەڵێندانی بەخشینی نەوت بە بێگانە... هەر وەها نامەی دەسخەت و، ڕونوسی نوطقەکانی ناو کۆبونەوە گشتییەکان
لە بەفرانباری ١٣٢٥ دا هەر ٣ قازی بە ئیعدام حوکم دران. حوکمی ئێعدامی قازییەکان لەو کاتە دا بە بڵاو نەکراوەیی هێڵرایەوە. قازییەکان داوایان کرد مەسەلەکەیان بخرێتە بەر دەم " دادگاە تجدید نظر" بۆ چاو پیاگێڕانەوەی. لەو ماوەیە دا هەوڵێکی زۆریان دا بۆ ئەوەی موحاکەمە ببرێتە تاران. بەڵام ستادی ئەڕتەش سور بو لە سەر ئەوەی هەر لە مەهاباد بکرێتەوە.
ڕۆژی ٧ی بەفرانباری ١٣٢٦ ئەندامانی "دادگاە تجدید نظر" گەیشتنە مەهاباد. ئەمجارەیان دادگا بە سەرۆکایەتی سەرهەنگ عطاء و دادستانی سەرهەنگ نکوزاد بو. دادگا دو پارێزەری بۆ قازییەکان دانا بو: سەروان صلح جو و، سەوان نبوی. ئەو "تاوانانە"ی لە " دادگاه بدوی صحرایی" بە پاڵ قازی محمد درا بون و ، لە سەری بە ئیعدام حوکم درا بو، بریتی بون لە: ڕاپەڕینی چەکدار دژی حکومەتی ناوەندی، بەستنی ڕێککەوتنی نەوت لە گەڵ بێگانە، سوکایەتی کردن بە ئەڕتەش و حکومەتی مەرکەزی، فەرمانی کوشتن و سوتاندنی ماڵی فەرمانبەرانی حکومەت... ئەو تاوانانەی بە پاڵ سیف و صدریش درابون، شتێکیان کەم نەبو، لە وانەی بە پاڵ قازی درابون
هەیئەتی دادگا لە گەڵ ستادی ئەڕتەش بەردەوام بە بێتەل پێوەندی تەلگرافی هەبو. پرسی پێ ئەکرد و فەرمانی لێ وەرئەگرت. ئەمیش حوکمی ئیعدامی : محمد قاضی،محمد حسین خانی سیفی قاضی ، صدری قاضی دایەوە. کاتێ کە ستادی ئەڕتەش ئاگادار کرا لەوەی دادگا حوکمی ئێعدامی داون، ستادی ئەڕتەش فەرمانی دا بە فەرمانداری نیظامی مەهاباد لە ماوەی ٢٤ سەعات دا حوکمەکە جێبەجێ بکات
ڕووداوەکانی ناو دادگا لە گۆڤار و ڕۆژنامەکانی ئەو سەردەمەی تاران دا بە یەک شێوە و زمان بڵاو کراونەتەوە . پێ ئەچێ کاربەدەستانی ئەڕتەش ، بەوجۆرەی خۆیان ویستویانە، ڕاپۆرتەکەیان بو چاپ و بڵاوکردنەوە ئامادە کردبی، بەتایبەتی بو شکاندنی شەخسییەتی قازییەکان کە بوبون بە ڕەمزی خەباتی رزگاریخوازی کورد.
-------------------------------------------------

جنبش آزادی‌خواهی کرد و ایرانیان از زاویە دیگری

؟

هم میهنان گرامی، در سرزمینی کە بە درازای تقریبی 1400 سال تمامی ستونهای اداری و عدالت آن بر ستم، برتری و صدارت تحمیلی یک گروە و یک آئین بر دیگر گروەهای ملی، میهنی و آئینی استوار بودە است، آنچنان حس اعتماد و هم آهنگی بە هم ریختە است کە متاسفانە هیچ تضمین و وعدەای از جانب یک بخش از ساکنین این سرزمین نمیتواند قانع‌کنندە و از اعتبار و اصالت برخوردار باشد.

چرا ؟

چون حدود 1400 سال در چغرافیائی بە نام ایران،غزنویان، قاجارها و صفویان از جانب ترکها، ‌سلجوقیان از جانب ترکمنها، افشاریان و زندیان از جانب کردها و لرها، و پهلویها از جانب فارسها حکومت کردەاند کە در بیشتر موارد غیر از دورە زندها نزدیکترین قوم بە حاکمیت با استفادە از امتیازات حکومتی دیگر اقوام را از حقوق خویش محروم کردە و سعی داشتەاند تا بر نواحی دیگر اقوام چنگ انداختە و پایگاە قومی خویش را مستحکم‌تر نمایند.

دوران کنونی حکومت اسلامی نیز کە بە باور بندە، یک جمعیت ترکیبی از متجاوزین عرب‌تبار آشنا بە زبان پارسی و ترکان ‌قاجاری، سلجوقی و صفوی در ایران، ‌از طریق نفوذ خود در مساجد و خصومت تاریخی مشترکشان با اصالتهای آریائی ایرانیان اصیل، زهر تجاوز و بی عدالتی تاریخی قوم خود را در ایران‌زمین پاشیدەاند و این فرهنگ کینە توزی را چنان گستراندەاند کە حتی پارساها نیز از گزند آن در امان نبودەاند و شاید هم بیشترین خسارت نیز متوجە آنان گشتە باشد، زیرا اگر بە آمار اعدامها و سرکوب سازمانهای سیاسی و مدنی پس از انقلاب نیز بنگریم بە روشنی متوجە خواهم گشت کە چە صدمەای متوجە آنان گشتە است .

با توجە بە نگاە فوق، کە بسیار گذرا بە یک بخش کوچک از گذشتە اجدادی و باستانی این سرزمین مشترک کرد ،لر، بلوچ و پارس و غیرە برداخت در خواهیم یافت کە کار آیندە مردمان این سرزمین برای برقراری عدالت و برابری بسیار پیچیدە و دشوار خواهد بود، مخصوصآ اگر هنوز بە آن درجە از شعور انسانی نرسیدە باشیم کە مشترکات و تفاوتهای همدیگر را بە‌خوبی دریافتە و با احترام متقابل در فکر ایجاد یک سیستم انسانی متکی بر عدالت اجتماعی ،اقتصادی و سیاسی باشیم کە هیچ قوم یا ملتی حق برتری و الویت بر دیگر اقوام یا ملت‌ها را نداشتە باشد ، مگر اینکە یک مکانیزم معقول و مورد توافق عموم بکار گرفتە شود و از طریق آن راە ایجاد دیکتاتوری و تمرکز توان اقتصادی، نظامی و تصمیمگیری سیاسی را در دست یک شورای متشکل از نمایندگان گروەهای متفاوت قومی آئینی و اجتماعی قرار دهد، ومخصوصا از تمرکز کلیە ابزار سرکوب، همچون منابع مالی، منابع نظامی، مراکز قانونگذاری یا تصمیم‌گیری و قوای مجریە شدیدا جلوگیری شود.

اکنون همە ما بە عنوان انسان با تمام سنگینی بار مسئولیت انسان بودن خویش، در مقابل یک نقطە تاریخی قرار داریم و جوهر انسان بودنمان در برخورد با این رژیم ماقبل‌تارخی و غیر انسانی نمایان خواهد شد. اکنون سوال اساسی این است، کە هر کدام از ما بە عنوان یک انسان در چنین شرایطی چە وظیفەای را برای خویش مشخص کردە و چە اندازە برای رسیدن بە آن تلاش کردە و می‌کنیم؟

من بە عنوان یک کرد ایرانی، هرگز تاریخ و سرگذشت خویش را از ساکنین سرزمین باستانی ایران آنچنان دور نمی‌دانم کە نشود، آیندەای مشترک را با کمک درس گرفتن از گذشتە مشترکمان و بکارگیری تجربیات مدرن امروزی جامعە بشری سر و سامان داد .

ایران در طول تاریخ همچنان یک سرزمین مهم با فرهنگها و ملتهای متفاوت اما متعهد بە وحدت در دفاع از محدودە نفوذ و سرزمین اصلی خویش بودە است، از دیدگاە من ایران از ابتدا سرزمین مشترک کردها، لرها سیستانیها و فارسها بودە است، اما اکنون مردمان دیگری در این دیار ساکن شدەاند، همین مشترکات گذشتە می‌تواند برای ما یک سرمشق بسیار ارزندە باشد کە از اجدادمان در دوران ماد تا نهایت حکومت ساسانیان گرفتەایم، زیرا دلایل سقوط باور نکردنی سرزمین شیرها ی زاگروس و دماوند در مقابل هجوم شغالهای سحراگرد یک زنگ خطر تاریخی درگر را بە صدا در آوردە است کە در صورت هشیاری ما در تحولات آیندە بە ما کمک خواهد کرد، البتە اگر این مشق‌های تاریخی را از اول خوب تمرین و حفظ می‌کردیم اکنون سرنوشت ما چنین نبود.

نباید زیاد بە خود مغرور گشت، زیرا ما با تمامی توانائیهای احتمالی بخشی از طبیعت هستیم و در میان انسانها نیز خصلتهای متفاوت حیوانی و انسانی وجود دارد، بخشی همچون عقاب و برخی همچون خفاش هستند، جمعی مثل شیر و جمعی مثل کفتار زندگی میکنند، تفاوتهای این موجودات در شیوە امرار معاش و بە دست آوردن طعمەهای آنها است!

در قانون طبیعت بارها اتفاق افتادە است کە شیری تنها و خستە پس از شکار یک آهو و آمادە شدن برای نهاری دلچسب، ناگهان مورد هجوم کفتارهای زشت خوی قرار گرفتە و پس از سروصدای فراوان و کف‌چراندنهای ممتد، شکار را از شیر می گیرند و سپس خود بر سر آن درگیر میشوند، چون شیر کە نمیخواهد دهن خود را با بوی بد بدن کفتار آشنا کند، سرانجام ناچار میشود دسترنج شکارش را بە کفتارها واگذار کردە و در پی شکاری دیگر باشد.

ساقط نمودن یک تمدن تاریخی توسط مردمانی بی تمدن هرگز نمیتواند بە نفع پیشرفت بشر تمام شود بلکە بە یک عقب‌گرد تاریخی و سقوط بشر منجر خواهد شد !

اکنون چە باید کرد تا بتوان شایستەتر از میان خیل راهزنان کاروان بشریت بدون بازگشت از این گردنە حوادث گذشت ؟

اپوزیسیون ایرانی!

اگر در این دنیای پر هیاهو جائی برای اظهار نظر ما باقی ماندە باشد، باید گفت کە تائید تکثر و قبول رنگارنگی ساکنین این سرزمین در سیستم آیندە ایران و حتی در کردستان رمز اصلی همە‌گیر شدن مبارزات ضد استبدادی ایرانیان علیە رژیم ضد بشری اسلامی و دیگر اشغالگران است.

ضعف اساسی مبارزین ضد رژیم و جنبش آزادیخواهی در ایران در عدم بازتاب این تکثر جامعە شدیدآ متکثر و رنگارنگ ایرانی درباورها و شعارهایشان است، معموڵا یک جریان مردمی باید همچون آینە تمام‌نما بازتابندە رنگارنگی جامعە مربوط بە خود باشد، اما متاسفانە در رهبری غیر متکثر، مرکز گرا، مطلق اندیش و حتی فرقەای بیشتر جریانات مخالف رژیم اسلامی ایران یک جور سیستم غیر دمکراتیک و فرقەگرا و مطلق‌اندیش، کە کاملا خلاف تار و پود و بافت اصلی ملل و اجتماعات ایران است بە وضوح خودنمائی میکند.

اگر چە خود جریانات مذکور در طول حیات خود بە این سبک مبارزە عادت کردەاند و قادر بە درک اشکالات اساسی خود نیستند، اما نمونەهای فراوانی کە روزانە در مقابل چشمان هر انسان آزادی‌خواە ایرانی اعم از کرد، بلوج، ترک، فارس، عرب و غیرە در جریان است، تکرار کور کورانە یک تعصب خشک و بێ منطق سازمانی، حزبی، فرقەای ، منطقەای و گروهی است ، کە بر تمامی دریچەهای وحدت نظر و عمل برای آزادی و برابری سایە افکندە است.

برای نمونە! سازمان مجاهدین خلق بە عنوان یک نیروی مطرح، متشکل و ایدئولوژیک تنها الترناتیو ممکن در ایران را دولت در تبعید، خود خواندە خویش می داند و هیچ کس یا جریان دیگری را محق حاکمیت در ایران نمی‌داند.

جنبش سلطنت طلبان نیز بازگشت تاج و تخت خانوادگی بە شاهزادە رضا پهلوی را تقریبآ تنها راە رهائی واقعی دانستە و بر این خواستە پافشاری عجیبی دارند، در حالی‌کە حتی اگر گاهی خود وارث اصلی این تاج و تخت یعنی شاهزادە ڕضا پهلوی ملایمتی نشان میدهد، کسان دیگری با تعصبی دو آتشە، هرگونە بحث و پذیرفتن رنگارنگی جامعە متکثر ایران را خطا و گاهآ خیانت می‌خوانند.

حتی اگر خود شاهزادە رضا پهلوی هم چنین گفتە باشند و گوناگونی این سرزمین رنگارنگ را قبول کردە باشند، باز در اطراف ایشان هستند کسانی کە ایران را فقط سرزمین فارسها دانستە و غیر مسئولانە دیگر هم‌وطنان غیر فارس را در موقعیت دشواری قرار می‌دهند، کە خود یک جور آب بە آسیاب دشمن ریختن است، زیرا این جور برخوردها نهایتآ بە تقویت ایران‌ستیزان منطقە و گرایشات تجزیەطلبانە منجر میشود نە بە وحدت ساکنین این سرزمین رنگارنگ و باستانی!

نیروهای چپ کە بە دنبال لغزش استراتژیک و هم صدائی‌های دوران جنگ با خمینی و ضد امپریالیست خواندن این آخوند مرتجع و حیلەگر متاسفانە بە حاشیە راندە شدەاند، و در نتیجە ضعف تشکیلاتی و عدم توان تاثیر گذاری تشکیلاتی بر تحوڵات اخیر، هر اقدامی را بە بهانەهای مختلف بە آیندەای موهوم موکول می‌کنند و از مبارزە جدی خودداری نمودە و بە این ترتیب باز در مسیر همکاری ناخواستە با رژیم قرار می‌گیرند.

جبهە ملی گرایان ایران هم بیداری و هشیاری ملل ساکن ایران زمین را همچون کابوسی وحشتناک در مقابل چشمان خویش می‌بیند، و توان طرح راەحل منطقی و عملی را از دست دادە است و در نتیجە بە تکرار شعارهای خیالی و تفرقەگرایانە خویش دل خوش کردەاند، شعار "حفظ تمامیت ارضی ایران" تنها شعار دائمی اینها بودە و هرگز مشخص نکردند کە تمامیت یک سرزمین با نابرابری و تبعیض آشکار گروەهای مختلف ساکن این مملکت چگونە ممکن است.

شعارهای سنتی و مخرب پان ایرانیستهای متشدد آنچنان کورکورانە است ، کە ملل زندە و خواهان عدالت و برابری در ایران را بە هیچ وجە نمی بینند و یا عمدآ وجود آنها را انکار میکنند، متاسفانە در نتیجە چنین سیاستهای برتری طلبانەای، همیشە ساکنین بخشهای مهمی از سرزمین ایران رنگارنگ، بە جای احساس غرور از ایرانی بودن خویش، احساس شرم و بیگانگی را استخراج کردەاند کە بە باور بندە، این عمل پان ایرانیست‌های تندرو نیز یک جوری کمک بە نیروهای ایرانگریز و تفرقەگرا بودە است، نە یک میهن دوستی حکیمانە و منطقی، زیرا اینها در نتیجە رفتار برتری طلبانە و تفریس‌گرانە (فارس‌نمودن اجباری) خود در واقع بیشتر حس بیگانگی ساکنین این سرزمین باستانی را تقویت نمودەاند، و هرگز موفق بە ایجاد یک علاقە متقابل فی مابین ملل مشترک‌المنافع در ایران نبودە و نخواهند شد.

نیروهای ملی مذهبی نیز کە ملیت خود را در یک مذهب ضد ایرانی و ضد آریائی در هم آمختەاند در واقع حیلەگرانی بیش نیستند و هرگز در میهن دوستی صادق نبودەاند، اینها بە دلیل اعتقادات مذهبی هرگز نمایندگان مناسب و بی طرفی برای آیندە یک ایران متکثر و رنگارنگ از نظر ملی ، آئینی و اجتماعی نبودە و نیستند، با توجە بە تجربە چندین سالە رژیم اسلامی در ایران حکومت فرقەای و مذهبی در ایران یک فاجعە کاملآ تجربە شدە است کە هرگز نباید تکرار شود.

جنبش سبز ایران هم نتیجە یک تغیان عمومی ایرانیان علیە حاکمیت سرکوبگر و واپسگرای دینی است کە با کشمکشهای جناهای درون حاکمیت در هم آمیختە و تا کنون با دو دلی سیاسی لنگان لنگان پیش میرود، کە آن هم بە دلیل ضعفهای متعدد نیروهای سیاسی مخالف رژیم، و عدم اعتماد تودەهای مردم بە رهبری جریانات مذکور، ناچار بە امید ایجاد یک دریچە نجات با بی برنامگی در مسیر آزدی دست و پا میزند، البتە بە این امید کە این تحولات و اعتراضات روزی منجر بە سقوط نظام و رهائی نهائی بشود.

از این رو مردم آزادیخواە ایران ناچار با همراهی موقتی برخی از اصلاح طلبان داخل نظام در بی سرنوشتی و بی برنامەگی همچنان بە امید رسیدن بە ساحل آزدی پارو می زنند و این سرنوشت غم انگیز ایرانیان خود نتیجە عدم شایستگی و توانائی نیروهای بە اصطلاح اپوزیسیون، پیشرو و آزادیخواە است .

جنبش کردها!

جنبش کردها هم طی سی و چند کە همچون یک جنبش محلی دائمآ بە عنوان مزاحم و مو در دماغ رژیم عمل کردە است، و هرگز بە یک نیروی تهدید کنندە یا بە عنوان نیروی تغییر، جانشین یا سرنگون کنندە مطرح نبودە و نیست، بلکە بە عنوان مرکز نارضائی و اعتراضات ضد رژیم در طول حیات این رژیم مطرح بودە و خواهد بود.

اما خود این نیروی کورد کە هرگز پا از یک تحرک محلی فراتر نگذاشتە ، متاسفانە در درون خویش نیز دچار نفاق و انشعابات متعدد گشتە است و در نتیجە این پراکندگی در دوران کنونی، توان معاملە و مذاکرە را همچون یک نمایندە شایستە از دست دادە است، و در حد ملتی کە بیش از سی سال در میدان نبردی نابرابر بودە، بها دادە و بە تنهائی مقاومتی وصف ناپذیر و دلیرانە را در کارنامەش دارد هرگز مطرح نبودە است.

با کمال تاسف، اکنون هر کدام از جریانات منشعب احزاب کردی خود بە دنبالە روهای یک جریان سرتاسری و مرکز گرا تبدیل شدەاند.

باید گفت کە زخمی دیرینە در میان کردها دوبارە دارد در حال سر باز کردن است کە ریشە در تاریخ پر پیچ وخم کردها دارد، همان نقطە ضعف تاریخی کردها، یعنی از یک سو خوش باوری همراە با نرمش و مهربانی سیاسی در مقابل بیگانگان و حتی دشمنان خویش، آنهم در دوران مذاکرات سیاسی، و از سوی دیگر سرسختی و لجاجت در مقابل هم‌وطنهای کرد خویش و جریانات سیاسی خودی، آنهم با تکیە بر توان بیگانە و تنها بە هدف کم کردن روی همسایە، هم وطن و هم‌رزم خویش کە با او فقط اندک تفاوتی عقید‌تی دارد!.

آنچە مشخص است، این کە پراکندگی و نهایتآ گرایشات انحرافی احزاب کردی، ناچارآنها را تبدیل بە زیر مجموعە جریانات سراسری کردە و اندک توان ملت کرد را تقسیم و در مقابل هم قرار خواهد داد، ما بە روشنی شاهد آن هستیم کە در درون جبهە کردستانی کوچکترین تحمل و احترام متقابل بە چشم نمی‌خورد و هر کدام از آنها در مقابل ‌دیگر جریانات خودی، خود را نیروی اصلی و مردمی معرفی و بقیە را بی اهمیت و غیر مردمی میخوانند، در حالی کە دم از وحدت می‌زنند همزمان برای مقابلە و دفع همدیگر شدیدآ فعال هستند.

این جریانات از بە وجود آمدن نیروهای تازە وحشت دارند و تنها با تکیە بر روایتهای کهنە، مردەپرستی سیاسی،تبلیغ سوابق گذشتە و سپری شدە می‌کوشند تا تکلیف آیندە را روشن نمایند!.

تمام این مسائل در حالی اتفاق می افتد کە تمامی نیروهای کردی بە شکل جداگانە در حال معاملە و رقص و دلربائی برای یک یا چند جریان سرتاسری ایرانی هستند و بسیار سادە و در خفا تن بە معاملەهای دور از چشم ملت کرد دادە و میدهند!

البتە، نبود چهرهای کاریزماتیک، هم سطح و معمولی بودن رهبران احزاب کردی با هم‌دیگر و آشنائی مردم عادی و پیشمرگان با نقاط ضعف و شخصیت واقعی آنها مخصوخا در اثر زندگی مشترک دوران کمپ نشینی، انگیزە و نیروی اصلی ایمان و محرکەی این جریانات را از کار انداختە است و غیر از حس غرور آمیز پیشمرگانە کە آن هم پس از سال 1990 میلادی و بە علت کمپ نشینی در عراق جای خود را بە یک جور خود خواهی کاذب دادە است، دیگر هیچ انگیزە انقلابی و مبارزاتی برای آنها باقی نماندە است.

اگر چە رمز اصلی ماندگاری آنها در کمپ‌های کردستان عراق نیز تنها کمکهای مالی و امنیتی حکومت حریم کوردستان و حقانیت خواستەهای ملت کرد بودە است، اما برای آشنائی بیشتری با شرایط این جریانات کردی در حال حاضر کافی است،تا بە تبدیل شدن آنها بە بلندگوی دو حزب حاکم در کردستان عراق توجە کرد، کە چگونە در مقابل جنبش عدالت‌خواهانە بخش وسیعی از رنجبران و محرومین کردستان عراق قرار گرفتەاند و آنها را جاسوس و مشکوک خواندە و حتی دربعضی موارد رهبران سرشناس آنها از پارت دمکرات کردستان و اتهاد میهنی کردستان عراق نیز فراتر رفتە و در مقابل گرفتن ماهانە بیشتری، معترضین در سلیمانیە را عوامل رژیم اسلامی ایران خواندند.

در حالی کە این مردم ناراضی در پارلمان کردستان نمایندە دارند و هردو حزب حاکم در تلاش هستند تا با آنها از طریق مذاکرات مشکلات را حل و فصل نمایند!

در اینجا آنچە در مورد آیندە کردستان ایران و شیوەی ادارە کردن این بخش از میهن مطرح هست، باید گفت کە تا کنون هیچ توافق عمومی و ملی میهنی وجود ندارد و درست مثل اپوزیسیون سرتاسری در ایران یا شاید هم بدتر هر حزبی خود را صاحب اصلی کردستان میخواند .

این در حالی است کە ساکنین دو بخش بسیار مهم و اساسی از کردستان ایران، یعنی ایلام و کرماشان، کە در واقع بخشهائی از استان لرستان و همدان نیز جزء حوزە فرهنگی و گویشی آنها است، هرگز رهبری هیچکدام از این جریانات را نپذیرفتە و بە رهبری آنها اعتماد ندارند، اکنون ساکنین این نواحی بخوبی در یافتەاند، ‌کە حدود چهاردە حزب و سازمان سیاسی مدعی رهبری آن بخش از کردستان وجود دارد کە صد در صد رهبری و سیاستگذاری اصلی آنها را کردهای ساکن مناطق دیگری در دست دارند و بیشتر رسانەها ، نوشتار و گفتمان رسمی این جریانات چیزی غیر از گویش ساکنین نواحی ایلام و کرماشان است، همە این 14 جریان از جانب حکومت کردستان عراق حمایت مالی میشوند، و بە جریانات مربوط بە کردهای ایلام و کرماشان اعم از شیعە و یارسانی بە چشم بیگانە نگاە میشود نە یک هم وطن هم سطح و برابر با آنهای دیگر.

بە همین دلایل در معادلات و معاملات مخفیانە حکومت حریم برای کردستان ایران یک جور توطئە و دوگانگی بە چشم میخورد کە شاید ناشی از تفکرات دینی و گویشی آنها باشد، زیرا عملآ در فکر تقویت جریانات وابستە و نزدیک بە خودشان هستند و از این طریق نا عادلانە است کە در سرنوشت بخشی از مردم کردستان بدون اجازە آنها دخالت نابجا صورت میگیرد!.

ناگفتە نماند کە اخیرآ زیر فشار جنبشهای حقوقی، فرهنگی و سیاسی در میان ساکنین ایلام و کرماشان، مخصوصآ تشکلهای یارسانی در تبعید، برخی از احزاب سیاسی کرد بە یک پولیتیک فریبندە روی آورداند، تا از این طریق بشود با ترفندی از کنار این جنبش ریشەدار گذشت و مسیر مردم منطقە را بار دیگر منحرف کرد، جنبشی کە خواهان روشن شدن سرنوشت سیاسی و مشارکت عمومی در امور اداری و سیاستگذاری مربوط بە کردستان و ایران است و مخاطب خود را هم جریانات کردی و هم جریانات سرتاسری ایران میداند.

این جنبش نمیخواهد کە دیگران از تهران، اصفهان و یا از سنندج و مهاباد یا جاهای دیگر برایشان تائین تکلیف نمایند و بدون مشارکت و دخالت مستقیم ساکنین این نواحی در کلیە امورات منطقە خود هیچ سیاستگذاری و سییستمی را نخواند پذیرفت، اکنون شکی در آن نیست کە این مردم هرگز نمیخواهند سرنوشتشان مورد معاملە کسانی قرار بگیرد کە منتخب آنها نیستند، بلکە بیشتر مشخصەهای آئینی و فرهنگی و ملی آنها را نە آن گونە کە هست، بلکە وارونە و آنگونە کە بە نفع خودشان است معرفی کردە و می کنند.

بە عنوان مثال وارد کردن یک فرد وابستە حزبی از این نواحی در کمیتە مقام مشاورت یا مسئولیت ظاهری فلان حزب هیچگاە بە معنی قبول حقانیت خواستەهای مردم آن نواحی نبودە و نیست، زیرا اشخاص وابستە بە احزاب و کسانی کە سالها از فرهنگ، گویش و آئین مردم این نواحی بریدەاند و همە چیز را در حزبی کردن جامعە می‌بینند، نمی‌توانند از آقایان زندەیاد جبار فرمان، ملابختیار در اتحادیە میهینی و یا از آقایان فلک‌الدین کاکەی و سرتیپ کاکەی در حزب دمکرات کردستان فعالتر و مواثرتر باشند، در حالی‌کە با وجود آنها در احزاب حاکم مشکل کاکەایها و فەیلیها در عراق و کردستان عراق نە کە حل نشدە است بلکە پیچیدەتر نیز گشتە است و توان آنها را بە حزبی و غیر حزبی تقسیم و تحلیل بردە است.

در حالی کە در نتیجە این مهرەچینیها، هر دوبخش کاکەای و فەێلی در عراق چە از نظر آئینی و چە از نظر گویشی دچار اضمحلال و آسیمیلاسیون عمدی شدەاند!

در این دوران گلوبالیزاسیون و مدرنیتە بحث بحث عدالت و برابری است و دیگر برای انسانهای واقعی، ظلم سیاە و سفید و تبعیض خوب و بد ندارد، چون تبعیض و تجاوز بە حقوق انسان، توسط یک کرد، یک ترک، یک فارس یا یک عرب، تجاوز و تبعیض حساب می‌شود و قابل بخشش نیست!

امیدوارم خوانندەگان گرامی با بزرگواری خویش همچون یک زنگ خطر و یا یک پیام درونی از جانب هم‌وطنی کرد بە مطلب نگریستە و همچون گذشتە با تعصب حزبی با آن برخورد نکنند، زیرا این نوشتار بی پردە با دست گذاشتن روی نقاط بسیار حساس ملت کرد و ملل ایران سعی دارد تا در حد توان خویش ناگفتەها را باز کردە و بخشی از هم‌وطنان را هشیار نماید، تا با چشم باز بە استقبال آیندە روشن‌تری برویم، نە از روی احساسات کورکورانە بە سوی سرنوشت نا معلوم دیگری گام برداریم، زیرا غفلت کنونی ما چند نسل دیگر را با خود بە سوی آیندەای غیر قابل اعتماد و پر از خطرات متفاوت هدایت می‌کند.

از این رو بندە بە باور خویش در مسیر خدمت و ایجاد یک وحدت پایدار گام بر میدارم کە بر واقیعات، عدالت و درک درست از مشترکات و تفاوتهای موجود بنا شدە باشد، نە بر انکار حقایق موجود و نە بر فریب بخشی از یک جامعە و حفظ منافع دائمی و مافیائی یک گروە خاص بر دیگر گروەهای اجتماعی و آئینی...

در رابطە با ادعای دمکراسی خواهی و دمکرات بودن، باید عرض سود کە دمکراسی یک معادلە روشن و کرداری است، یعنی در عمل همان معادلە سادە دو دو تا مساوی است با چهار تا را می‌شود در نظر داشت تا در پایین بە نتیجەی برسیم.

همان گونە کە دو دوتا هرگز نمیشود هفت‌تا، هیچ جریان غیر دمکراتیکی نیز نمیتواند مجری دمکراسی باشد!

مثلآ یک جریان سیاسی کە در کردار روزانە ، در امور درون تشکیلاتی خود، در برخورد با مردم و جریانات دیگر کاملآ دمکراتیک عمل نمی‌کند و غیر دمکراتیک است، هرگز نمیتواند دمکرات باشد، آری چنین جریانی هرگز نمی‌تواند مجری ایجاد دمکراسی باشد، اگر چنین جریاناتی حتی تمام شعارهای دمکراتیک دنیا را بر دوش خود و هوادارانشان حمل نمایند ونام خود را حزب صد در صد دمکرات دنیا بخوانند، باز ممکن نیست پس از دسترسی بە قدرت راهی غیر از راە فاشیزم را بپیمایند.

با زبانی دیگر باید گفت، کە هرگز یک جریان غیر دمکرات با شعارهای دمکراتیک قادر بە تامین آزادی برای مردم نیست، اگر فلان جریان سیاسی یک بار در آزمایش و تمرینات دمکراسی دوران قبل از دسترسی بە قدرت، آنهم در پیوند با روابط درون سازمانی و مناسبات درونی خود مردود شدە باشد، در رابطە با واگذاری قدرت سیاسی بە چنین جریاناتی بدون داشتن تضمین امنیتی کافی و در دست داشتن اهرمهای کنترول قدرت، با اطمینان می‌توان گفت کە یک ملت و یک مملکت قربانی یک فاجعە و شکست خواهد شد!

اگر باز بخواهیم نزدیکترین نمونە یک تجربە سیاسی بە خود را در دنیا بررسی نمائیم، بدون شک باید بە تجربە حکومت هریم (حریم) در کردستان عراق دقت بیشتری داشتە باشیم و تمام تجربە این دیار را همچون یک منبع پر ارزش بە آزمایشگاە ملی خود برای موفقیت در آیندە تبدیل نمائیم.

مخصوصآ برای ساکنین کرماشان و ایلام کە بنا بە شرایط خاص خویش باید از زاویە دیگری بە این تجربە بنگرند، سرنوشت همزبانان و هم‌کیشان کرد فەیلی ، کاکەایها و کردهای شیعە را باید با دقت زیر نظر داشتە باشند.

چرا ؟

چون این تجربیات اتفاقاتی است کە می‌تونند در آیندە گریبان‌گیر ما بشوند بە همین دلیل شایستەتر آن است کە ما خود بیشترین درسها را از آن گرفتە باشیم و از تکرار زشتیهای آن جلوگیری کردە خوبیهای آن را تقویت نمودە و بهترین بهربرداری را از تجربەهای آن بنمائیم.

بە باور بندە، دو سوال بسیار مهم هستند کە جواب یک معمای کردی را روشن خواهند کرد.

1- آیا گرە زدن امنیت ملی و منافع ملی یک ملت و مملکت بە منافع حزبی درست است؟

یا درست‌تر آن است کە این دو از هم مجزا و صداقت و محبوبیت حزبی در همخوانی و موازی گشتن اقدامات آن حزب با امنیت و منافع ملی یک مملکت ارزشگذاری شود!

2- آیا هنگامی‌کە یک حزب مقدسات ،منافع و امنیت ملی یک ملت را بە منافع مافیائی و گروهی خویش گرە میزند، سرنوشت مخالفین و منتقدان چنین احزاب و سیستمی چە خواد بود؟

مگر نە هر انتقادی توهین بە مقدسات معرفی خواهد شد؟

مگر نە اینکە با توجە بە تمایلات چنین سیستمی بە تبعیض ، سرکوب ، نابودی مخالفان و سپس در نتیجە تمام این تبعیضات و سرکوبها ، بروز اعتراضات، کشمکشهای داخلی و قرار گرفتن ملتی در مقابل هم‌دیگر اجتناب ناپذیر میشود و امنیت ملی و منافع ملت در خطر آسیب‌پذیری و نابودی قرار میگیرد؟

با یک نگاە دقیق بە گذشتە، می بینیم کە جریاناتی کە خود زمانی در جبهە آزادیخواهی قرار داشتند و برای برابری، عدالت اجتماعی و آزادی انسانها مبارزە میکردند، چگونە پس از دسترسی بە قدرت تغییر ماهیت دادە و چنان فاسد شدەاند کە جامعە را تقسیم بە رنگهای متفاوت کردە و جنگ داخلی راە می‌اندازند، موجودیت حزب خود را هم وزن موجودیت یک ملت ، امنیت ملی را هم ردیف امنیت و منافع حزب ترجمە و تحلیل میکنند، از این طریق امنیت ملی و منافع ملی در عمل قربانی منافع و خواستەهای گروه حزبی میشود ودر نتیجە ایجاد این توهم خود حزب بە یک جریان مافیائی ویا یک سازمان سرکوبگر تبدیل گشتە و کم کم افتخارات و مقدسات ملی جای خودرا بە مقدسات و افتخارات معمولآ ساختگی و حزبی میدهند .

آنگا است کە برای اجرای چنین طرحی یعنی کنترل جامعە بە نفع حزب و نە بە نفع ملت، سازمانهای امنیتی همچون پاراستن (پاسداری) .زانیاری (اطلاعات) و آسایش (امنیت) و غیرە صرفآ بە جای پاسداری از امنیت ملی و میهنی بە نگاەبانی از حزب و منافع حزبی پرداختە و منافع اساسی ملت در حاشیە قرار می گیرند، سرنوشت بخشهائی از میهن بە قضا و قدر سپردە میشود و غیرە...

با توجە بە تمام داستان بالا، اینچنین است کە بە وجود آمدن جنبش تغییر (گۆڕان ) نیز همچون یک مرکز اعتراضی برای مجموعەای از ناراضیان از این جور احزاب و شیوە ادارە آنها اجتناب ناپذیر و ناگذیر میشود.

بە زبانی دیگر جنبش گۆڕان (تغییر) با تمام خوبیها و بدیهای کە ممکن است داشتە باشد، مولود عملکرد و رفتارهای همین حاکمان کنونی سبز و زرد کردستان می‌باشد نە چیز دیگری، هیچ کدخدای فهمیدەای گرفتاریهای درون روستای خویش را بە زرنگی کدخدای دە بالائی نسبت نمی‌دهد، زیرا با این عمل لیاقت خودش را زیر سوال خواهد برد!.

در نهایت باز بە گذشتە بر میگردیم و از تاریخ کمک میگیریم تا مسیری تازە را برای پیشرفت بە سوی آیندە بیابیم، با توجە بە چنین شرایطی و با در نظر گرفتن چشمان حریس سازمانهای متعدد مافیائی کە بیشتر از جانب دشمنان این آب و خاک تغذیە و تقویت میشوند، لازم و ضروری است کە سرتاسر لرستان کوچک و بزرگ و ایلام و کرماشان خود را برای تغییرات اجتناب ناپذیر و مهمی آمادە سازند، تا باری دیگر نقش تاریخی فرزندان راستین ایلام باستان و ماد کهن را بە نمایش گذاشتە و خیل کفتارهای پلید را از دیار خورشید نشان خویش دور بداریم و با عدالت و برابری در کنار دیگر اقوام متمدن، آیندەای شایستە را برای فرزندانمان سازمان دهیم.

هم‌وطنان گرامی، این دیار سرفراز همیشە مفیدترین نقشهای تاریخی را در حفظ میهن و فداکاری بی توقع ایفا کردەاست، بگذارید اینبار نیز زاگروس سربلند آوای غرور آفرین تنبور و کمانچە ، هورە و دایە دایە را در هم آمیزد و از کرد و لر باز واحدی اجتناعی ، فرهنگی و سیاسی مشترک بسازد تا زخم تفرقە و پراکندگی این نژاد اصیل را با مرهم عشق بە میهن و مردم التیام بخشد، تا بشود بە لشکر خستە و سرگردان کرد و لردر این آشفتە بازار سیاست و معاملە بر سر سرنوشت میهن جان تازە و روحی سالم ببخشید، تا مرز مام میهن را از جیهون تا جولان عزیز بداریم نە در حریمهای ساختگی اربابانی کە خود نوکر بیگانەگانند بە لغمەهای حرامشان بسندە کنیم !

هم وطنان، اهداف کوچک انسان را کوچک و بی مایە می‌گرداند، اهداف بلند است کە انسان را بە آسمانها رساندە و می‌رساند، پس گرد گردآب منطقە سبز یا زرد گشتن یک آرزوی کوچک است کە نشان از کم مایگی دارد نە از سرفرازی فرزندان دیاکو، بیائید بە دریا و اقیانوس بپیوندید ایران را دریابید و از آن خود بدانید زیرا اینجا سراسر سرزمین ما بود، از این طریق است کە در آیندە خاور میانە میدان اصلی کارزار ما خواهد بود!

بە فکر توان و اندیشە خویش باشید زیرا این امامزادەها کە بە نذر شما محتاج هستند از خود شما نیرو گرفتەاند پس شما چیزی از آنها نخواهید گرفت، آری، معجزە واقعی در اندیشە خود شما است نە در دستان هیچ امامی!

بە امید رستاخیز نیروهای اصیل آریائی و درخشش مهربانانە خورشید آرزوها بر دیار آریوبرزن‌های زاگروس دیرین!

علی مهرابی 2011-03-20

Sarane100@yahoo.se


---------------------------------------------------

اینجا لرستان است.کجای دنیا فقر و بدبختی،تحقیر و ذلت به این عریانی است؟



--------------------
تونی بلیر میتواند مرجع شیعه بشود

زن ليبيايی که مورد تجاوز قرار گرفته وکیل دادگستری است


دستگاه سی ای ای و دستگاهای اطلاعاتی کشورهای دیگر مثل کشور اسرائیل به این زودی از دولت سوئد درخواست میکنند که در باره وجود مزدوران رژیم و وجود افراد تروریست در خاک سوئد بر کشور سوئد فشار خواهند آورد میخواهند از راه درست کردن تشکلاهای مثل اتحادیه ها و انجمنهای فرهنگی به تروریستها ی ضد اسرائیلی یاری برسانند و در عین حال میخواهند تحریم اقتصادی که علیه رژیم ایران اعمال میشود نقض کنند و پول به داخل ایران ارسال کنند. و این پولها از کمونهای این کشور دریافت میکنند. من آی پی
آدرس یکی از این مزدوران که نوشتهای من را مستمرا کپی میکند و مبتلا به جنون دوقطبی میباشد اینجا میگذارم در زیر.
شماره کارت ایده کارتش در دست میباشد آدرس خانه اش فعلان نمیگذارم اما آی پی آدرس و نوع شرکتی که در آن انترنت را کشیده است اینجا میگذارم.



--------------------------------------------------------------------------------
زن
ليبيايی که مورد تجاوز قرار گرفته وکیل دادگستری است


پدر و مادر زن لیبیایی که در گفتگو با خبرنگاران خارجی در طرابلس از تجاوز نیروهای قذافی به خود خبر داده بود، ربوده شدن وی را تایید کردند.



به گزارش الجزیره، مادر ایمان العبیدی تاکید کرد اعضای گردانهای امنیتی قذافی پس از ربودن دخترش از یک ایست بازرسی در طرابلس به او تجاوز کردند.



وی افزود، مقامات رژیم قذافی با ما تماس گرفتند و از ما خواستند در برابر دریافت پول، دخترمان را به تغییر حرفهایش راضی کنیم.



وی ادامه داد معمر قذافی یک جنایتکار است و دختر من اکنون گروگان آنهاست.



وی گفت پس از آنکه از باب العزیزیه (مقر مزدوران قذافی) با من تماس گرفتند من با دخترم سخن گفتم و به او توصیه کردم مقاومت کند و حرفهایش را تغییر ندهد.



پدر ایمان العبیدی هم اتهام رژیم قذافی به دخترش درباره عقب ماندگی ذهنی او را رد کرد و گفت، دختر من مدرک دانشگاهی دارد و در سلامت کامل ذهنی است. دختر من وکیل است. این عکس او در دانشکده حقوق طرابلس است

و سپس عکسی از او نشان داده است.

/////////////////////////////////////
image

بی

خبری ازسرنوشت یک شهروند بازداشتی در سنندج

خبرگزاری حقوق بشر ایران - رهانا

از سرنوشت یک شهروند سنندجی به نام عارف الوندی که توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده اطلاعی در دست نیست.

تاکنون از سرنوشت عارف الوندی که حدود یک هفته پیش از سوی نیروهای امنیتی دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شده خبری در دست نیست.
به گزارش آژانس خبری موکریان، این شهروند متأهل، ساکن سنندج و اهل روستای گلن از توابع این شهر می باشد.
شایان ذکر است علیرغم پیگیری‌ خانواده الوندی، تاکنون مقامات مسئول توضیحی در رابطه با محل نگهداری این شهروند و اتهامات احتمالی وی نداده‌اند
.

-------------------------------------------------

حمله افراد ناشناس به ماشین انتظامی در سنندج

خبرگزاری مهر: دوشنبه شب یک واحد گشت پلیس راهنمایی و رانندگی در ابتدای خیابان کوسه هجیج واقع در محله غفور در شهر سنندج مورد حمله افراد مسلح قرار گرفت.

در این حادثه افراد مسلح به ماشین گشت پلیس تیراندازی کردند که تا این لحظه از وضعیت سرنشینان این ماشین اطلاعاتی در دست نیست ولی گفته می شود که وضعیت آنها مناسب است.

پنج شنبه شب نیز در پی افراد مسلح ناشناس و در دو اقدام جداگانه با فاصله زمانی دو ساعته دو نفر از پرسنل فرماندهی انتظامی کردستان در سنندج به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و دو نفر دیگر نیز در این حوادث زخمی شدند

---------------------------------------------

پیام قذافی به غرب که به اعلام آتش بس شبیه است

به گزارش خبرگزاری فرانسه از طرابلس، قذافی امروز در پیامی خطاب به کشورهايی که قرار است در کنفرانس لندن در باره لیبی شرکت کنند، گفت، دست از سر مردم لیبی بردارید و بگذارید آنها راحت زندگی کنند!

قذافی در پیام خود که به اعلام آتش بس شبیه است، خطاب به غربیها گفت، حملات خود را متوقف کنید و اجازه دهید اتحادیه آفریقا به این مسئله رسیدگی کند، من هرگونه تصمیم آنها را می پذیرم.

اين عقب ‌نشينی قذافی در حالی صورت می گیرد كه به گفته ناظران، نیروهای بین المللی و مخالفان قذافی خود را برای حمله نهايی به مواضع نیروهای قذافی در شهر طرابلس، پایتخت لیبی آماده می کنند.

گفته می شود تصمیم در باره اقدام نهايی علیه رژیم قذافی امروز در کنفرانس لندن که تا ساعاتی دیگر با حضور نمایندگان حدود 30 کشور جهان برگزار خواهد شد، اتخاذ می شود.

در کنفرانس لندن که در آن از جمله وزیران خارجه آمریکا، فرانسه و انگلیس حضور دارند، در باره ادامه عملیات نظامی در لیبی که از این پس تحت فرماندهی ناتو انجام می شود و همچنین روند انتقال قدرت در لیبی نیز بحث و گفتگو خواهد شد.

رادیو آلمان در گزارشی در باره کنفرانس لندن نوشت، برای دیوید کامرون، نخست‌وزیر بریتانیا که میزبان این کنفرانس است، از همان آغاز روشن بوده که او خواستار یک لیبی بدون قذافی است. کامرون می‌گوید، پیام من به قذافی این است که او از مقام خود کناره ‌گیری کند و برود.

نخست‌وزیر بریتانیا می‌افزاید که رهبری قذافی هیچ آینده‌ای در لیبی و برای مردم این کشور ندارد و او بهتر است تسلیم شود.

سخنگوی وزارت خارجه‌ آلمان نیز سخنانی مشابه نخست‌وزیر بریتانیا ابراز داشته است. به گفته‌ی وی، قذافی بهتر است میدان را خالی کند تا ترسیم آینده‌ لیبی را بتوان بهتر امکان‌پذیر ساخت.


/////////////////////////////////////////

اقایان و خانمهای وطن پرست، ای عاشقان تمامیت ارضی به قیمت ناتمامی جانهای ناقابل "دیگرانی" که ان تمامیت را نمی پسندند، باور کنید که جدایی طلبی بیش از هر چیز ایده ای سیاسی است و فعال تجزیه طلب هم در نهایت متهمی سیاسی و دفاع از حقوق قانونی او دفاع از حقوق یک فعال سیاسی مخالف است. سکوت تائید امیز شما دامن گیر خواهد شد و شریک شدن در جنایت علیه فعالینی است که جرمشان به باور شما هر چه قدر هم بزرگ، در نهایت جرمی سیاسی است
---------------------------------------------------------------
کمک آلمان به «معامله مخفیانه» میان ایران و هند
روزنامه اقتصادی "هندلزبلات" روز دوشنبه (۲۸ مارس / ۸ فروردین) در گزارشی نوشت، بعد از رای ممتنع آلمان به قطعنامه‌ی شورای امنیت درباره لیبی، که به نظر این روزنامه "زیانبار" بوده، دولت آلمان اکنون بار دیگر در معرض انتقادها و حملات متحدان خود قرار گرفته است. علت این حملات، کمک دولت آلمان به یک معامله‌‌ی پنهانی میان ایران و هند است که هندلزبلات از آن به عنوان "معامله میلیاردی مشکوک" نام برده است.

روزنامه هندلزبلات نوشته که اطلاعات خود را از محافل دولتی و مالی آلمان به دست آورده است. به نوشته این روزنامه، با وجود آنکه دولت ایران از طرف اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا زیر تحریم‌های شدید اقتصادی قرار دارد، آلمان به دولت ایران کمک می‌کند که این تحریم‌ها را دور بزند.

واسطه‌گری آلمان برای معامله پنهان میان ایران و هند توسط "بوندس‌بانک"، بانک مرکزی آلمان، صورت گرفته است. این بانک مسئول تامین و گردش پول در بازار آلمان است. بوندس‌بانک در عین حال در مناسبات خارجی آلمان، مسئول نقل و انتقالات پولی است؛ موضوعی که به نوشته هندلزبلات کمتر کسی از آن خبر دارد.

چراغ سبز دو وزیر

به نوشته هندلزبلات، چراغ سبز معامله با ایران یک ماه پیش از سوی دو وزیر وزارتخانه‌های خارجه و اقتصاد آلمان داده شده است.


ساختمان بوندس‌بانک در شهر فرانکفورت
براساس گزارش هندلزبلات، در ماه فوریه ۲۰۱۱ بانک مرکزی هند خبر داد که از این پس می‌خواهد پول نفت خریداری شده از ایران را، که بالغ بر ۹ میلیارد یورو می‌شود، از طریق بوندس‌بانک پرداخت کند. این خبر از سوی وزارت دارایی ایران تایید شده، اما بوندس‌بانک آلمان حاضر به توضیح در این‌باره نیست.

بانک مرکزی هند زیر فشار ایالات متحده آمریکا از اواخر سال گذشته میلادی از ارائه تسهیلات بانکی برای خرید نفت خام از ایران خودداری می‌کند. براساس تصمیم بانک مرکزی هند، شرکت‌های نفتی ایران و هند برای پرداخت مبادلات خود باید منبعی دیگر پیدا می‌کردند، درغیر این صورت بایستی خرید نفت خام از ایران متوقف می‌شد.

براساس گزارش روزنامه هندلزبلات، شرکت‌های هندی چنین امکانی را در آلمان یافته‌اند. "بوندس‌بانک" آلمان پول‌های پرداخت شده توسط شرکت‌های هندی را از طریق "بانک تجاری اروپا و ایران" (EIHB) به ایران رسانده‌اند. "بانک تجاری اروپا و ایران" که در شهر هامبورگ آلمان فعالیت می‌کند، به بانک صنعت و معدن ایران تعلق دارد.

همکاری با بانکی که زیر نظر است!

"بانک تجاری اروپا و ایران" مستقر در هامبورگ، از طرف ایالات متحده آمریکا به "تامین مالی برنامه هسته‌ای ایران" متهم است و در فهرست تحریم‌های وزارت خزانه‌داری این کشور قرار دارد.

تابستان گذشته (ژوئن ۲۰۱۰) روزنامه آمریکایی وال‌استریت‌جورنال، در گزارشی نوشته بود، "بانک تجاری اروپا و ایران" تاکنون معاملاتی به ارزش میلیاردها دلار به نیابت از سازمان‌ها و نهادهای مرتبط با برنامه هسته‌ای و موشکی ایران انجام داده است.

در همین‌ راستا در ماه فوریه سال جاری، شماری از سناتورهای آمریکایی در نامه‌ای به گیدو وستروله، وزیر امور خارجه آلمان، خواستار جلوگیری از فعالیت این بانک شدند. دولت آلمان نیز بلافاصله اعلام کرد فعالیت‌های این بانک به شدت زیر نظر نهادهای نظارت بر بانکداری در آلمان قرار گرفته است.

افشای واسطه‌گری پنهانی بانک دولتی آلمان در معامله با ایران در حالی صورت گرفته که دولت آلمان به خاطر رای ممتنع در شورای امنیت به قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت درباره لیبی در داخل و خارج با انتقادهای شدیدی روبروست. این قطعنامه خواهان برقراری ممنوعیت پرواز بر فراز لیبی برای دفاع از جان مردم در برابر جنگنده‌های سرهنگ قذافی بود.

در داخل آلمان منتقدان می‌گویند، رفتار دولت آلمان در شورای امنیت باعث از دست رفتن شانس این کشور برای عضویت دائم در این نهاد شده است. روزنامه‌ی هندلزبلات به دولت آلمان کنایه زده که گویا صدمات ناشی از این رفتار دولت کافی نبوده، اکنون این کشور باید به خاطر کمک به معامله پنهانی با ایران در کانون حملات بین‌المللی قرار گیرد.
---------------------------
واشنگتن پست: جمهوری های قلابی منطقه زنجيروار سقوط می کنند
«رها کردن سوريه از دست ديکتاتور،» عنوان مقاله ای است در ستون نظرات واشنگتن پست. اين روزنامه می نويسد سلاطين خاورميانه در صورت ايجاد اصلاحات و تغييراتی در کشور می توانند بقای حکومت شان را تضمين کنند؛ اما جمهوری های قلابی منطقه زنجيروار سقوط می کنند؛ و اکنون نوبت سوريه فرارسيده است. مقاله، با مرور گوشه هايی از جنايات خانواده اسد در طول چهل سال «به اصطلاح» رياست جمهوری بر سوريه، اشاره می کند که حافظ و پسرش بشار اسد عامل ورود تروريست های اسلامی تحت عنوان جهاديون به عراق برای کشتن نيروهای آمريکايی در آن کشور بودند؛ ترور رفيق حريری نخست وزير پيشين لبنان را صورت دادند، و با کمک دولت جمهوری اسلامی ايران، سوريه را به مأمن گروه های تروريستی از جمله حماس و حزب الله تبديل کردند. کمک به سقوط بشار اسد، نه تنها برای مردم سوريه، بلکه برای خاورميانه اثرات مثبتی در بر خواهد داشت؛ چرا که به نفوذ دولت تهران در منطقه نيز پايان می دهد.
ديلی تلگراف چاپ لندن يمن و سوريه را برای غرب خطرناک تر از ليبی دانسته و نوشته است عملکرد دولت هر سه کشور در عرصه داخلی يکی است؛ و مخالفان را بی رحمانه سلاخی می کنند؛ اما در عرصه بين المللی، حکومت های سوريه و يمن با گسترش شبکه های تروريستی و تروريسم بين المللی تهديد بزرگی برای جهان به شمار می روند.
نشريه فرانسوی ليبراسيون می نويسد در پی به خشونت کشيده شدن تظاهرات در پايتخت اردن جنبش موسوم به جوانان بيست و چهارم مارس خواستار برکناری نخست وزير آن کشور شده است. روز پنجشنبه بيست و چهارم مارس حمله گروهی از هواداران دولت اردن به تظاهرکنندگان در امّان يک کشته و بيش از يکصد وسی زخمی بر جا گذاشت.

۱۳۹۰ فروردین ۸, دوشنبه

4 آوریل روز تولد رهبر ملت کرد میباشد جناب آقای اوجالان ماندلای کردستان


4 آوریل روز تولد رهبر ملت کرد میباشد جناب آقای اوجالان ماندلای کردستان

رۆژی له‌ دایه‌ک بۆنی سه‌رۆک ئاپۆ پێرۆز بێت 4 ئاپریل له‌ هه‌مۆ کوردیک پێرۆز بێت له‌ هه‌ر چۆار پارچی کورستان


۱۳۹۰ فروردین ۷, یکشنبه

فیلمی کوردی کێسەلەکانیش دەتۆانن بەفرەن


فیلمی کوردی کێسەلەکانیش دەتۆانن بەفرەن کە لە لایان بەهمەن قوبادی ساز کراوە
/////////////////\\
فیلمی دۆکۆمەنتاری لە مەر ژنانی کورد


موجاهیدینی خه‌لق چه‌ند ده‌سه‌ڵاتدارێکی ده‌وڵه‌تی عێراقی دایه‌ دادگای نێوده‌وڵه‌تی


موجاهیدینی خه‌لق چه‌ند ده‌سه‌ڵاتدارێکی ده‌وڵه‌تی عێراقی دایه‌ دادگای نێوده‌وڵه‌تی
به‌ ئه‌م زۆانه‌ چه‌ند که‌سیک که‌ له‌ گه‌ل ئیتلاعاتی ئیران هاوکاری ده‌که‌ن له‌ شاری کارلستادی سۆیئد ده‌ژین ده‌درین به‌ دادگای سۆیئد
دادگای ناوه‌ندیی نه‌ته‌وه‌یی مه‌درید، رایگه‌یاند كه‌ دوو كاربه‌ده‌ست‌ و دوو ئه‌فسه‌رى عێراقى بانگهێشتى دادگاكه‌یان كراوه‌ به‌تۆمه‌تى تاوان دژ به‌ كه‌مپى ئه‌شره‌ف.
دادگاى ناوه‌ندى نه‌ته‌وه‌ى له‌ مه‌درید، له‌ رۆژی 17ی مارس بریاریدا به‌ بانگهێشت كردنى دوو كاربه‌ده‌ستی عێراقی‌و دوو ئه‌فسه‌ری عێراقی بۆ به‌رده‌م دادگا به‌هۆی تاوانی دژ به‌ كۆمه‌ڵگه‌ی نێوده‌وڵه‌تی له‌ كه‌مپی ئه‌شڕه‌ف، ئه‌م بریاره‌ش له‌ به‌یاننامه‌یه‌كدا راگه‌یه‌ندراوه‌ كه‌ كۆپیه‌كى بۆ (رووداو) نێردراوه‌، ئاماژه‌ به‌وه‌ كراوه‌ كه‌ "چوار كه‌سه‌كه‌ى بانگهێشت كراون بریتین (عه‌لی یاسری)، كاربه‌ده‌ستێكی باڵاى نووسینگه‌ی سه‌رۆك وه‌زیران نوری مالیكی و سه‌رۆكی كۆمیته‌ی نه‌هێشتنی كه‌مپی ئه‌شڕه‌ف، (سادق محه‌مه‌د كازم)، به‌ڕێوه‌به‌ری كۆمیته‌ی نه‌هێشتنی كه‌مپى ئه‌شڕه‌ف، سه‌رهه‌نگ دوو (موقه‌ده‌م) نزار كه‌ ئه‌فسه‌رێكی به‌رپرسه‌ له‌ پارێزگاریكردن له‌ ئه‌شڕه‌ف‌و، ستوان (مولازم) حه‌یده‌ر عه‌زاب ماشی، ئه‌مانه‌ به‌ تاوانی پێشێلكردنی رێككه‌وتننامه‌ی چواره‌می جنێف ده‌رباره‌ی ئه‌ندامانی سازمانی موجاهیدینی خه‌لقی ئێرانی كه‌ له‌ حاڵی حازردا له‌ كه‌مپی ئه‌شڕه‌ف نیشته‌جێن".
دادگا ئیسپانیه‌كه‌ رایگه‌یاندووه‌ كه‌ "ئه‌و كه‌سانه‌ی سكاڵایان له‌سه‌ر تۆمار كراوه‌ ئاگادار ده‌كه‌ینه‌وه‌ له‌ رۆژى 31ى ئایارى 2011 له‌گه‌ڵ پارێزه‌ره‌كانیان له‌ به‌رده‌م دادگاى ناوه‌ندى نه‌ته‌وه‌ى مه‌درید بۆ ئاڕاسته‌كردنی به‌ڵگه‌كان ئاماده‌بن، هه‌روه‌ها به‌رده‌وامی و توندتركردنی پێشێلكردنی رێككه‌وتننامه‌ی چواره‌می جنێف كه‌ له‌م فایله‌دا لێكۆڵینه‌وه‌ی له‌سه‌ر ده‌كرێت، ده‌رباره‌ی زیادكردنی به‌رده‌وامی ئه‌شكه‌نجه‌ی ده‌روونیی دانیشتووانی ئه‌شڕه‌فه‌".
هێزه‌كانی عێراق له‌ مانگی (ته‌موز)ی 2009 هێرشیان كردۆته‌ سه‌ر كامپی ئه‌شڕه‌ف، كه‌ بووه‌ هۆی كوژرانی 11 كه‌س و برینداربوونی 500 كه‌سی دیكه‌."روداو"

کشتار مخفیانه چند زن زندانی بی دفاع در زندان اوین بدست سردمداران رژیم جنون اسلامی


کشتار مخفیانه چند زن زندانی بی دفاع در زندان اوین بدست سردمداران رژیم جنون اسلامی

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" در طی چند هفتۀ اخیر چند نفر از زنان زندانی بند 1 زندان اوین بطرز مشکوکی در گذشته اند.
در طی یکماه گذشته حداقل 3 تن از زنان زندانی این بند که آخرین آنها ، زندانی توران تربتی 38 ساله است به طرز مشکوکی در حدود 5 روز پیش در گذشت همچنین زن زندانی دیگری بنام خانم فاطمه عباسی پیش از این در زندان بطور ناگهانی درگذشت. هویت زن زندانی سوم متعاقبا اعلام خواهد شد.
از مدتی پیش وضعیت وشرایط زنان زندانی زندان اوین شدیدا به وخامت گراییده است. تعداد زیادی از آنها بیمارهستند و نیاز به درمان دارند با این وجود از خدمات درمانی محرم اند .وضعیت غذایی آنها اسف بار می باشد و مدتها است که گوشت ومرغ و ماهی را از لیست غذایی آنها حذف شده است و اکثر اوقات غذای آنها تخم مرغ و سیب زمینی است.وضعیت بهداشتی زنان زندانی قرون وسطایی است و چیزی به عنوان بهداشت در این بند دیگر معنی و مفهومی ندارد.
اکثر زنانی که در بند 1 هستند به اتهام مصرف مواد مخدر بازداشت شده اند . در زندان به آنها داروی متادون با دز بالا داده می شود که باعث اعتیاد آنها شده است .متادون را به زنان زندانی که سن آنها بین 20 الی 40 سال می باشد تجویز می شود .از طرفی دیگر داروی متادن را همراه با مخلوطی از داروهایی دیگر به آنها داده می شود که باعث ایجاد زخم هایی شبیه زخم بستر بر بدن آنهاو حتی باعث مرگ آنها شده است.
از طرفی دیگر شایعاتی حاکی از آن است که قرار است زنان زندانی عادی زندان اوین به زندانی در ورامین منتقل شوند.گفته می شود که انتقال آنها قرار است پس از تعطیلات عید نوروز صورت گیرید.
/////////////////////////////////////////////////

انتقال مجدد یک زندانی سیاسی کرد به زندان مرکزی ارومیه

image
یک زندانی سیاسی کرد که مدتی پیش به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل شده بود، مجددا به بند ۱۲ زندان مرکزی ارومیه منتقل شده است.
بنابه اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، علی حسین اندیل زندانی سیاسی کرد تبعه ترکیه که مدتی پیش توسط ماموران اطلاعات سپاه پاسدارن از بند ۱۲ زندان مرکزی ارومیه به بازداشتگاه اطلاعات سپاه پاسداران واقع در خیابان طالقانی منتقل شده بود، بعد از چند روز تهدید و فشار نیروهای امنیتی مجددا به بند ۱۲ زندان مرکزی انتقال داده شده است.
گفتنیست بعد از اعدام حسین خضری، فشار‌ها بر زندانیان سیاسی زندان مرکزی ارومیه در پی اعتراض زندانیان به اجرای این حکم به صورت فزاینده افزایش پیدا کرد است.
علی حسین اندیل زندانی سیاسی کرد تبعه ترکیه ۲ سال و نیم پیش در شهر نقده به اتهام همکاری با یکی از احزاب کردی بازداشت و به ۵ سال زندان محکوم شده است. این زندانی سیاسی با وجود دو سال و نیم حبس به علت عدم موافقت اداره اطلاعات تاکنون نتواسته به مرخصی برود.
///////////////////////////////////////////////////////////////

انتقال ۵۰ زندانی اعدامی از زندان قزلحصار به زندان اوین

image

روز پنج شنبه، چهارم فروردین ماه، ۵۰نفر از زندانیان محبوس در زندان قزلحصار کرج، به زندان اوین منتقل شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گفته می‌شود که این
۵۰ زندانی متهم به راه اندازی شورش در زندان قزلحصار هستند.
بنظر میرسد مسئولان، این زندانیان را که دارای حکم اعدام هستند، جهت اجرای حکم به زندان اوین منتقل کرده‌اند.
لازم به یادآوری ست در درگیری‌های
۲۴اسفندماه ۸۹ در واحد ۲و۳ زندان قزلحصار کرج که در پی اعتراض به قصد اجرای حکم اعدام ده زندانی از سوی سایر زندانیان شروع شد، ۱۵۰ تن دچار جراحات جدی به خصوص در اثر استفادهٔ نیروهای گارد زندان از گلوله‌های واقعی شدند که از این تعداد دستکم ۸۰ تن جان باختند. منابع نزدیک به دولت البته ۴۷ کشته و زخمی را آمار این حادثه اعلام کرده‌اند که تفاوت فاحشی با گزارش‌های منابع مستقل دارد.
بر اساس گفتهٔ رئیس سازمان زندان‌ها، زندان قزلحصار با داشتن
۲۰ هزار زندانی، که حدود ۱۳ هزار تن از ایشان را محکومان مواد مخدر تشکیل می‌دهند، بزرگ‌ترین زندان کشور به حساب می‌آید.
گفتنی ست که پس از این کشتار سازمان عفو بین الملل نیز با انتشار بیانیه‌ای یک تحقیق و تفحص فوری در خصوص این کشته شدگان را ضروری دانست



/////////////////////////////////////////////////////////////////
اعتراض مادران پارک لاله در لس انجلس به حکم اعدام شیرکو معرفی


کەمپەینی شێرکۆ معارفی نابێ لە سێدارە بدرێ ـ شیرکو معارفی نباید اعدام شود



کەمپەینی شێرکۆ معارفی نابێ لە سێدارە بدرێ ـ شیرکو معارفی نباید اعدام شود
دۆستان تکایە بۆ پشتگیری لە ئەو نامەیە ناوی خۆتان بە کۆمێنت
بنووسن ، لە بیرتان نەچێت دەنگی هەموومان دەتوانێت گیانی شێرکۆ رزگار کات

به‌رێز جه‌نابی مام جه‌لال تاڵه‌بانی سه‌رۆک کۆماری عێراقبه‌رێز جه‌نابی نێچیرڤان بارزانی جێگری سه‌رۆکی پارتی دیموکراتی کوردستان
سڵاو و ریز
ئاگادار بووین به‌ سه‌ردانێکی ره‌سمی سه‌ردانی تارانی پایته‌ختی ئێرانتان کردووه‌ بۆ به‌شداری له‌ رێ و ره‌سمه‌کانی نه‌ورۆز و سه‌ری ساڵی نوێ.
هه‌ر وه‌ک ده‌زانن له‌ ساڵی رابردوو تا به‌ ئێستا ژماره‌یه‌کی زۆر له‌ لاوانی رۆژهه‌ڵاتی کوردستان به‌ بڕیاری کۆماری ئیسلامی به‌ تاوانی جۆراوجۆر له‌سێداره‌ دران و بڕیاره‌ له‌ 11ی بانه‌مه‌ڕی ئه‌مساڵدا لاوێکیتر به‌ ناوی شێرکۆ معارفی خه‌ڵکی بانه‌ له‌سێداره‌ بدرێت.
ئه‌م سه‌ردانه‌ی ئێوه‌ بۆ تاران به‌ هه‌نگاوێکی گرنگ ده‌زانین بۆ ئه‌وه‌ی له‌گه‌ڵ به‌رپرسانی باڵای ئێران مه‌سه‌له‌ی له‌سێداره‌دانی لاوانی کورد بخه‌نه‌ به‌ر باس و داوای هه‌ڵوه‌شاندنه‌وه‌ی سزای له‌ سێداره‌دانی به‌ندکراوانی کورد به‌ گشتی و شیرکۆ معارفی به‌تایبه‌تی بکه‌ن که‌ مه‌ترسی له‌سێداره‌دانی له‌سه‌ره‌..
له‌گه‌ڵ ریزماندا
کەمپەینی شێرکۆ معارفی نابێ لە سێدارە بدرێ
١ . هانیە ئەردەڵان
٢ . سارۆ خەلیقی
٣ . جەماڵ نەجاری رۆژنامەنووس
٤ . سمانە شاملو
٥ . مەهین شوکرولا پوور چالاکی سیاسی
٦ . رەسوڵ سێلەکە
٧ . هەڤاڵ نیژاد
٨ . ئاسۆ ئیسلام پەنا
٩ . شەهپەر جەهانبەخش
١٠ . مورتەزا پەرویزی
١١ . هیوا مەولانیا
١٢ . جلال هەنیسی١٣ . شۆرش مورادی
١٤ . کاروان کوردستانی
١٥ . هەژیر شەریفی
١٦ . یوسف پەری
١٧ . عەتا ناسر سەقزی
١٨ . فاروق ئیسماعیلی
١٩ . حامد جەهانی
٢٠ . گزینگ نورانی
٢١ . حوسین حاجی ئەحمەدی
٢٢ . شەونەم نورانی
٢٣ . شەمزین جەهانی
٢٤ . ئەمجەد حوسێن پەناهی
٢٥ . بەیان فەرشی٢٦ . یوسف کەریمی
٢٧ . تاهیر بەهرامیوەند
٢٨ . مەنوچێهر ئاتەشپووش
٢٩ . سارا ئیسماعیلی٣٠ . کەژاڵ درەخشانی
٣١ . شکوفە قوبادی
٣٢ . میدیا بایەزیدپوور رۆژنامە نووس
٣٣ . سیامەک وەکیلی
٣٤ . فەرانەک حوسێن پەناهی
٣٥ . رەسووڵ خوڕڕەم
٣٦ . ناهید موکری
٣٧ . نژاد سەلاحی
٣٨ . سەعید پەروین
٣٩ . یاسمین انساری٤٠ . هادی نادری
٤١ . مەسعود سەرابچیان
٤٢ . کەماڵ عەبدی
٤٣ . قادر انیب پەنا
٤٤ . بەهرام سەعیدی ٤٥ . خالد یوسفی
٥٠ . هوشنگ سەنندجی
٥١ . ئارام چراگی
٥٢ . نگین شێخ الاسلام وەتەنی
٥٣ . حەلیمە رەسوڵی
٥٤ . سەمین ئەلیاسی
٥٥ . بانو بۆچانی
٥٦ . سۆران ئەمینی
٥٧ . سارا محەممەدی
٥٨ . شوانە سوڵتانفەر
٥٩ . باست کوردستانی
٦٠ . جەلال حەیدەری٦١ . هادی نادری
٦٢ . عیرفان شەعبانی
٦٣ . ئیبراهیم فکری
٦٤ . شوانە سوڵتانفەر
65. سامۆئیل کرماشانی
///////////////////
راگەیاندنی کەمپەینی رزگار کردنی گیانی بەهمەن (شێرکۆ) معارفی لە
ئیعدام
خەڵکی ئازادیخواز ، حیزب، سازمان و رێکخراوە سیاسی و مەدەنییەکان،
بەم شێوەیە بە ئاگاداری هەموو لایەک رادەگەیەنین، بە پێی هەواڵی لە سێدارەدانی زیندانیی سیاسی، بەهمەن معارفی ناسراو بە شێرکۆ، ئێمە، کۆمەڵێک چالاکی سیاسی و مەدەنی و چالاکوانانی مافی مرۆڤ، دەستمان داوەتە وەگەڕ خستنی کەمپەینێکی سەراسەری بۆ رزگار کردنی گیانی شێرکۆ معارفی.
سزای لە سێدارەدانی ئەم چالاکە سیاسییە، بە پێی دوایین هەواڵی باوەڕپێکراو، بڕیارە رۆژی 11ی بانەمەڕی ئەمساڵ جێبەجێ بکرێ. ئەو چالاکی و جمووجۆڵە سەرانسەرییە گەورەی بۆ رزگار کردنی گیانی حەبیب لەتیفی ئەنجام درا، پێشانی دا کە هاوپێوەندی و یەکگرتوویی ئێمە دەتوانێ هۆکارێکی گرینگ بێ بۆ سەرکەوتنی تێکۆشانمان. بانگهێشت و داواکاری ئێمە بۆ هەموو ئەو حیزب و رێکخراو و ئەم کەسانە کە بۆ رزگار کردنی گیانی شێرکۆ معارفی بە پەرۆشن ئەوەیە کە، بە پەیوەست بوونیان بەم کەمپەینە لە راستای کۆکردنەوە و بردنە سەری هێزەکانی بەشدار لەم جموجۆڵە مرۆییە هەنگاو بنێن و بەو شێوەیە ببنە هۆی وەگەڕ خستنی کەمپەینێکی سەراسەری، مێژویی، بەرفراوان و لە هەمووان گرینگتر بە سوود. مەبەست لە پێکهێنانی ئەم کەمپەینەش هاودەنگی و هاوئاهەنگ کردنی چالاکییەکانە لەم بوارە دا.
لەم چوارچێوە دا بە تەماین چالاکی جۆراوجۆر وەکوو پەیوەندی گرتن بە ناوەندە جیهانییەکان، راگەیەنە گشتییەکان، داواکاری بۆ ئەنجامدانی نارەزایی سەرانسەری لە دەرەوەی وڵات و ئاگار کردنەوەی بەربڵاوتری رای گشتی لە مەترسی لە سێدارەدانی شێرکۆ بخەینە بەرنامەی کارەکانمان.
ئێمە لە راگەیەندراوەکانی دواتر، ئێوە لە دوایین هەواڵەکانی تایبەت بە بارودۆخی شێرکۆ و هەروەها رەوت و چۆنییەتی چالاکییەکانمان لەو بوارەدا ئاگار دەکەینەوە. ئەم کەمپەینە لە یەکەم هەنگاوی خۆی لاپەڕەیەکی تایبەتی لە تۆڕی فەیسبووک کردۆتەوە کە ئەمەش ئادرەسەکەیەتی:
https://www.facebook.com/home.php?sk=group_192889200748656
داوا لە هەموو ئازادیخازان دەکەین کە پەیوەست بن بەم کەمپەینەوە
بە هەوڵ و هاوکاری ئێوە هیوادارین بتوانین سزای لە سێدارەدانی شێرکۆ معارفی هەڵوەشێنینەوە
کەمپەینی رزگار کردنی بەهمەن (شێرکۆ) معارفی
6ی خاکەلێوەی 1390
ئادرەسی پێوەندی گرتن
Free.shirko@gmail.com
/////////////////////////////

اعلام موجودیت کارزار نجات بهمن (شیرکو) معارفی از اعدام

مردم آزادیخواه و عدالت طلب،
احزاب، سازمانها و نهادی سیاسی ـ اجتماعی،
بدینوسیله به اطلاع عموم میرسانیم، بنا به خطر جدی اعدام زندانی سیاسی، بهمن (شیرکو) معارفی، ما، جمعی از فعالین سیاسی ـ اجتماعی و فعالین حقوق انسانی، اقدام به فراخوان و تشکیل کارزاری سراسری برای نجات جان شیرکو نموده ایم.
حکم اعدام این زندانی سیاسی، طبق آخرین اخبار موثق ، قرار است روز 11 اردیبهشت ماه سال جاری به اجرا درآید.
حرکت عظیمی که در راستای نجات جان حبیب لطیفی شکل گرفت، نشان داد که همبستگی و یکپارچگی ما میتواند عامل مهمی برای موفقیت آمیز بودن تلاشهایمان باشد.
فراخوان ما به همۀ انسانهای آزاده و نیز همۀ احزاب و سازمانهائی که دغدغۀ نجات جان شیرکو را دارند اینست که با پیوستن به این کارزار در راستای تمرکز و تصاعد نیروهای دخیل در این حرکت انسانی گام بردارند و بدینوسیله کارزاری سراسری، تاریخی ، عظیم و از همه مهمتر کارساز را باعث شوند. انگیزه از تشکیل این کارزار نیز هماهنگی و هم صف نمودن فعالیتها در این زمینه است.
در این چهارچوب در نظر داریم حرکتهای گسترده ای را اعم از تماس با نهادهای بین المللی و رسانه های جمعی، فراخوان حرکتهای سراسری اعتراضی در خارج از کشور و آگاه سازی هرچه وسیعتر اذهان عمومی از خطر اعدام شیرکو در دستور کار خود قرار دهیم
ما طی اطلاعیه های آتی، شما را از آخرین اخبار پیرامون وضعیت شیرکو و همچنین روند و چگونگی حرکتهائی که در این چهارچوب انجام خواهند شد قرار خواهیم داد
این کارزار در اولین قدم اقدام به تاسیس گروهی در شبکۀ اجتماعی فیس بوک نموده است که آدرس آن به این شرح میباشد
https://www.facebook.com/home.php?sk=group_192889200748656

از همۀ آزادیخواهان دعوت میکنیم که به این کارزار بپیوندند
با تلاش و همکاری شما امیدواریم بتواینم حکم اعدام شیرکو معارفی را لغو کنیم .

کارزار نجات بهمن (شیرکو) معارفی از اعدام
۶ فروردین ۱۳۹۰
آدرس تماس
free.shirko@gmail.com





---------------------------------------------------
پائین کشیدن مجسمه اسد در سوریه توسط معترضین سوریه