Pages

۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه

نامه ی یک هموطن در جواب حرفهای مزه خرف احمقینژاد

این کفش را نجس میکنید بر سر یک انسان کش میگذارید این رهبر خران است بسیج موجی ها توله سگ این خرند
کفش هدیه کنیم به رهبر تا بگذارد بالای سر این خر








نامه ی یک هموطن در جواب حرفهای مزه خرف احمقینژاد


03:42pm GMT, 06:42pm KSA, 24/09/2009
آقای رییس جمهور ! به آمریکا، به کشوری که در آن آزادانه می توانی راه بروی و برخلاف کشور اسلامی ایران، از بالا تا پایین دولتش را نقد کنی، خوش آمدی. خوش آمدن از آن رو که شاید چشم هایت کمی درشت شود و ببینی آزادی آن نیست که تو و همپالگی هایت فخر آن را به جهان می فروشید. آزادی یعنی همین که تو در مقر سازمان ملل در قلب آمریکا بایستی و دهانت را باز کنی و کشورهای مدعی دموکراسی را به ناسزا بگیری . آزادی این نیست که در تمام این سالها در ایران، ما حتی یک کنفرانس بین المللی هم نداشتیم که کسی بیاید و دهان باز کند و یک کلام کوچک در نقد یکی از کشورهای اسلامی بگوید. آزادی یعنی همین که در تلویزیون فرانسه بنشینی و رییس دولت فرانسه را به استهزاء بگیری، آزادی این نیست که در تلویزیون ما در تمام این سالها رییس جمهور فرانسه پیشکش، یک شهروند معمولی هم نمی تواند بیاید یک نقد کوچک به آبدارچی رییس جمهور یا بیت بزرگانش بکند. آزادی یعنی همین که تو به همراه دوستانت با ردا و قبای روحانیت در خیابان های نیویورک راه بروید و سرتان را به عنوان یک ضد آمریکایی بالا بگیرید و پلیس آن کشور دنبالتان راه بیافتد که کسی از گل نازکتر به شما نگوید. آزادی این نیست که کسی جرائت نکند با لباس و و پوشش و شمایل خاص کشور خودش، پایش را در چند قدمی مرز ایران بگذارد و تازه وقتی که سرتا پایش را از همان پله های هواپیما به زمین نیامده به سلیقه شما بپوشاند و در خیابان های ما راه برود، آنگاه کافیست تا روسری عادت نداشته اش کمی کنار رود و چند تار مویش پایه های اسلامتان را بلرزاند و پلیس بالای سرش بفرستید. آزادی یعنی همین که تو لبخند معروفت را به دوربین های تمامی عکاسان دنیا نشان دهی و هرچه دلت خواست به رسانه های دنیا بگویی و فردا بدون سانسور، عکس و حرفت در روزنامه های جهان بنشیند. آزادی این نیست که از وزارت ارشاد و وزارت اطلاعات و شورای عالی امنیت ملی و دادستانی و باقی مراکز نظارتی و امنیتی ایران اسلامی، برای دفتر روزنامه ها، خروار خروار بخشنامه بفرستید که اگر مصاحبه فلان مقام آمریکایی را چاپ کنید به سرنوشت باقی روزنامه های به محاق رفته گرفتار می شوید. آزادی یعنی همین که آن خبرنگارهای نور چشمی که در هیات همراه تو به آمریکا آمده اند به آسانی به مراکز شهر می روند و از فقر آمریکا هم گزارش می دهند و این اصلا اقتصاد و اقتدار دولتی را متزلزل نمی کند و دولتی از ترس مخدوش شدن صورتش، خبرنگارانت را به بند و حبس نمی کند و آنها اگر توان داشته باشند، می توانند تند و تند از آنچه در شهر می گذرد خبر مخابره کنند. آزادی این نیست که اگر یک دختر بیست و سه ساله فرانسوی، و یا یک خبرنگار نشریه آمریکایی، یک ایمیل ساده به دوستانش می فرستد و عکس و خبر آنچه در خیابان های جمهوری اسلامی می گذرد را برای دوستان و یا همکارانش مخابره می کند، آنگاه دولت شما بلرزد و دخترک و خبرنگار جوان را ابتدا در انفرادی بیاندازد و سپس از آنها اعتراف بگیرند و عاقبت رسوای جهان شوتد که یک ایمیل یا خبررسانی معمولی هم می تواند در ایران زندگی یک خارجی را نابود کند. آزادی یعنی همین که به تو تریبون می دهند تا قصه حسین کرد شبستری را هم با معجونی از لبخندهای همیشگی ات حواله رسانه های آزاد اینجا کنی و هیچ دست و دلت نلرزد که حرف هایت را وارونه می سازند و ترجمه خودشان را روی آن می گذارند و حتی در کریسمس شان هم از تو برای فرستادن پیام به ملت شان دعوت می کنند. آزادی این نیست که تلویزیون جمهوری اسلامی جرات پخش پیام تبریک عید نوروز رئیس جمهور آمریکا به ملت ایران را که ندارد هیچ، صدای اوباما را سانسور می کنند و ترجمه ای کاملا متفاوت و متناسب با منویات خود را بر آن می گذارند تا یک دشمن خیالی برای ملت ایران خلق کنند و همه قصور را هم بیاندازند گردن این دشمن همیشه در صحنه. آزادی یعنی همین که دستت به خون هم اگر آلوده باشد باز هم دستت را پس نمی زنند و برایت صندلی پیش می کشند تا بگویی ندا آقا سلطان به دستور هیچ سلطانی در ایران کشته نشده و این یک مرگ اتفاقی یا مشکوک بوده است. آزادی یعنی همین که تو به جای فریاد زدن بغض میلیون ها ایرانی و به همراه داشتن عکس عزیزان خانه مشترکت ایران، ناگهان عکس زن مصری را از جیب کت خود در بیاوری و چهره در هم بکشی و بغضی ساختگی تقدیم دوربین های آمریکایی کنی و کمی هم ادامه می دادند اشکی هم به چشم هایت جاری می ساختی تا بگویی تا چه اندازه متاثری که خبر کشته شدن این زن مصری در آلمان مثلا چند درصد کمتر از خبر کشته شدن ندا آقا سلطان انعکاس جهانی یافته است. آقای احمدی نژاد! اگر بر فرض، زن مسلمان مصری را در آلمان کشته اند، ندا، دختر جوان ایرانی را خود ایرانی های به اصطلاح مسلمان کشته اند و برای همین است که دنیا می خواهد بداند سینه درانی تو و همپالگی هایت در دولت جمهوری اسلامی ایران تا کتون برای کشف قانلان ندا، چه کرده است؟ برفرض که تو زیرک بودی و سوال را با سوال جواب دادی و حالا قهرمان دنیای اسلام شدی، اما زیرکی را کنار بگذار و یک بار با شرف و شعور و احساس انسانی ات به دو پرسش ساده من جواب بده. اصلا جواب هم پیشکش، برای این دو سوال ساده، تنها دودقیقه سکوت کن، دو دقیق وقت بگذار ، دو دقیقه فکر کن، شاید قلب و وجدانی در وجودت یافت شود و از این پس وقتی دهان برای توجیه و توضیح ناراست می گشایی، دست و دلت کمی بلرزد: اگر به دختر جوان تو، نه در آلمان ، در همان همسایگی خودت، کسی چنان گلوله می کشید که به گاه جان دادن، چشم های معصوم و ملتمس اش به آسمان، خیره باقی می ماند و از قلب و سینه اش خون بر سنگفرش خیابان های نارمک تهران جاری می شد و آنگاه همسرت با سینه ای مالا مال درد در مقابلت ضجه می زد و می گفت، فقط بگو چه کسی دختر بی گناهم را کشته است، تو چه می کردی ؟ آیا باز هم عکس زن مصری را از کت جیبت در می آوردی و بر صورت زرد و رنگ پریده زن داغدیده ات می کشیدی؟ یا کم

/////////////////////

خروج ديپلماتها از سالن وتظاهرات ايرانيان در نيويورك
سخنرانى احمدى نژاد درسازمان ملل درباره دموكراسى وحقوق بشر
"انتخابات باشکوه و کاملا آزاد"
تظاهرات ایرانیان علیه احمدى نژاد در برابر مقر سازمان ملل

نيويورك، دبى- رسانه ها، (العربيه. نت)
احمدى نژاد رئیس جمهور ایران امروز پنج شنبه 24-9-2009 از جمله سخنرانان مجمع عمومى سازمان ملل بود، وى در سخنرانى خويش نظام ايران را "يکي از مردمي ترين حکومتهاي مترقي جهان" دانست و انتخابات اخير را "باشكوه و كاملاً آزاد" خواند. وى در سخنرانى خويش كه با تظاهرات اعتراض آميز وسيع ايرانيان در جلوى مقر سازمان ملل از يك سو و با خروج بسيارى از ديپلماتهاى غربى از سالن سخنرانى از سوى ديگر روبرو گرديد، به شدت به ساختار فعلى سازمان ملل و شوراى امنيت حمله كرد. او گفت: "قابل قبول نيست سازمان ملل و شوراى امنيت که بايد نماينده همه ملتها و دولت ها باشند و تصميم گيرى در آنها بر اساس مردمي ترين و دموکراتيک ترين شيوه ها باشد، تحت سلطه چند دولت و در خدمت منافع و خواست آنها باشد."احمدى نژاد افزود: "اصولاً در دنيايي که انديشه و فرهنگ و افکار عمومى عامل تعيين کننده است، ادامه اين وضع ، ناممکن و تحول اساسي يک ضرورت غيرقابل اجتناب است. ما خواهان برپايي يک نظام نوين در جهان هستيم". احمدى نژاد در سازمان ملل گفت: "ديگر زمان آن گذشته است که عده اي خود، دموکراسي و آزادي را تعريف کنند، خود معيار آن باشند و در حالي که خود، ناقض آن هستند، در موضع قاضي و مجري نيز قرار گيرند و با دولتهاي متکي بر مردمسالاري واقعي و حقيقي مبارزه کنند. گسترش آزادي هاي جهاني و بيداري ملت ها ديگر اجازه اين مشرب ناصواب را نمي دهد. وى افزود: "ادامه وضع حاضر موجب تشديد کدورت ها و خشونتها مي شود. بايد جلوي ظلم و تجاوز گرفته شود."احمدى نژاد در بخش ديگرى از سخنانش گفت: "حاکماني که قلب آنان به عشق انسانها نمي تپد و در وجود خود انديشه عدالت را قرباني کرده اند هرگز نمي توانند صلح و دوستي را به بشر هديه کنند. به لطف خدا همچنان که مارکسيسم به تاريخ پيوست، سرمايه داريِ توسعه طلب نيز به تاريخ سپرده خواهد شد،... باطل چون کفِ رويِ آب رفتني است و تنها آن چه به نفع جامعه بشري است ماندگار خواهد بود. "احمدى نژاد سپس در پنج بخش نظرات خود را اين چنين برشمرد:"اصلاح ساختار سازمان ملل، اصلاح ساختارهاي اقتصادي و برپايي مناسبات اخلاقي و انساني، اصلاح مناسبات سياسي بين الملل، اصلاح ساختارهاي فرهنگي و احترام به آداب و سنتها، اهتمام به رعايت قوانين و مقررات جهاني براى محافظت از طبيعت."وى بر لزوم تبديل سازمان ملل "به يک سازمان روزآمد و کاملا مردمي، بيطرف، آزاد، عادل و موثر در مناسبات جهاني" تأكيد كرد و خواهان "اصلاح ساختار شوراي امنيت، سلب امتياز ويژه تبعيض آلود وتو ، اعطاي فوري و کامل حقوق مردم فلسطين با برگزاري همه پرسي آزاد و زمينه سازي زندگاني مسالمت آميز مسلمانان و مسيحيان و يهوديان فلسطيني و قطع دخالت ها در امور عراق ، افغانستان ، خاورميانه ، مردم افريقا ، امريکاي لاتين ، آسيا و اروپا" شد.احمدى نژاد همچنين خواستار "اصلاح ساختارهاي اقتصادي و برپايي مناسبات اقتصادي اخلاقي و انساني در جهان"گرديد و بر "اصلاح مناسبات سياسي بين الملل، بنا نهادن روابط بر پايه صلح و دوستي پايدار، ريشه کني مسابقات تسليحاتي و سياسي خانمان برانداز ، خلع سلاح اتمي ، شيميايي و بيولوژيکي" تاکید کرد.

"انتخابات باشکوه و کاملا آزاد"
احمدى نژاد با اشاره به انتخابات رياست جمهورى در کشورش گفت: "اکنون که ملت ايران با پشت سر گذاشتن انتخاباتي بسيار باشکوه و کاملاً آزاد ، فصل نويني را براي شکوفايي ملي و تعاملات گسترده تر جهاني رقم زده اند و با رأي قاطع، بار سنگين مسئوليت را بر دوش اينجانب نهاده اند ، اعلام مي کنم که ملت بزرگ و تمدن ساز و نظام جمهوري اسلامي ايران به عنوان يکي از مردمي ترين حکومتهاي مترقي جهان آماده اند تا در يک برنامه عادلانه و احترام آميز جمعي، در جهت رفع نگرانيها و چالش هاي جامعه بشري مشارکت فعال و تاثيرگذار داشته باشد."احمدى نژاد سخنان خود را با "زنده باد عشق و معنويت، زنده باد صلح و امنيت و زنده باد عدالت و آزادى" خاتمه داد.گفتنى است هنگام انتقاد احمدى نژاد از پايمال كردن حقوق بشر در فلسطين، بسيارى از ديپلماتها و نمايندگان غربى، جلسه را ترك كردند. همچنين عده كثيرى از ايرانيا ن خارج از كشور، از شهرهاى مختلف امريكا، كانادا و اروپا در هنگام سخنرانى احمدى نژاد، در تجمعات اعتراضى نسبت به انتخابات رياست جمهورى و دستگيريها ى پس از آن و نقض حقوق بشر در ايران، شركت كردند. از سوى ديگر بيلبوردهاى اطلاع رسانى سيار با نصب پوسترهايى بر روى كاميونهايى كه در شهر نيويورك حركت مى كردند، تصاويرى از نقض حقوق بشر در ايران و حوادث پس از انتخابات را نشان مى داد.همزمان با حضور احمدى نژاد در نيويورك تظاهرات اعتراضى در ساير كشورها از جمله آلمان، فرانسه، بلژيك برگزار شد.
///////////////////

اطلاعیه دبیرخانه کومه‌له در باره‌:
ترورهای مشکوک اخیر در سنندج


همچنانکه همگان اطلاع دارند در چند روز اخیر چندین سوء قصد که طی آن امام جمعه سنندج و نماینده کردستان در مجلس خبرگان کشته شده و افراد دیگری نیز زخمی شده­اند، انجام گرفته است.
این ترورها در حالی انجام می­گیرد که حکومت ایران بیش از هر زمان دیگری در طول حاکمیت استبدادی خویش در مقابل موج نارضایتی و اعتراض توده مردم قرار گرفته و روشن و آشکار است که علی­رغم شدیدترین سرکوب­ها و بازداشت­های فله­ای عوامل ناراضی و فعالین مطبوعاتی و مدنی و دستگیری و به اسارت درآوردن صدها تظاهر کننده و شکنجه و آزار غیرانسانی آنان، نتوانسته است صدای اعتراض را خاموش کند و مردم ناراضی را به تماشاگران وحشت زده و خاموش استقرارا دولت پاسداری محمود احمدی نژار و ولی فقیه تبدیل نماید.
خلق کرد از همان آغاز استقرار حکومت دینی ولایت فقیه در طلب دموکراسی و رفع تبعیض و ستم ملی با این حکومت به مخالفت برخاست و در ادامه آن جنبشی برپا کردند که در اشکال گوناگون از مقاومت توده­ای مسلحانه علیه یورش نظامی تا حرکت­های توده­ای و مبارزه سیاسی تاکنون نیز ادامه یافته است. کابوس واقعی حکومت استبداد دینی در ایران بخصوص در شرایط سیاسی کنونی که همانا برآمدی نوین مبارزه توده­ای در کردستان می­باشد، ویرا وامیدارد تا به هر وسیله ممکن فضای امنیتی و خفقان سیاسی را در کردستان تشدید کرده و شرایط را برای چنین برآمدی دشوار سازد.
کومه­له بر این باور است که در شرایط کنونی ترورهای اخیر در سنندج از جانب هر نیروئی باشد جز دشوار کردن راه مبارزه سیاسی مردم کردستان و به انحراف کشاندن آن سودی ندارد و از نظر ما محکوم می­باشد. اولویت کنونی مبارزه مدنی و سیاسی علیه جمهوری اسلامی است و نه کمک کردن به امنیتی کردن بیشتر فضای سیاسی و اجتماعی در کردستان. به همین دلیل بسیاری از مردم بخود حق می‌دهند تا به نحوی از انحاء دستان خون­آلود عوامل حمهوری اسلامی را در این ترورها ببینند.
حزب کومه­له کردستان ضمن محکوم کردن این ترورها از همه مردم می­خواهد تا هوشیاری سیاسی خود را حفظ کرده و صفوف خود را برای مبارزه واقعی علیه رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی فشرده­تر سازند.

دبیرخانه حزب کومه‌له کردستان ایران

‏18-9-2009
برابر با 27 شهریور 1388

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر