Pages

۱۳۸۸ مهر ۱۶, پنجشنبه

گفت و گوی اختصاصی کمپین با یکی از زندانیان سیاسی

گفت و گوی اختصاصی کمپین با یکی از زندانیان سیاسی شهرستان سنندج که به تازگی آزاد شده است.در این گفت و شنود به دلایل امنیتی از معرفی کامل زندانی معذوریم! س، آقای س الف لطفا خاطرات و مشاهدات خود را از زندان مرکزی سنندج بازگو کنید.ج، من بعد از تحمل بازجویی های فراوان وشکنجه های روحی و جسمی بسیار در اداره اطلاعات سنندج به زندان مرکزی این شهرمنتقل و در خطرناک ترین بند این زندان موسوم به بند پاک زندانی شدم.لازم به توضیح است که بند پاک به بند دو زندان سنندج گفته می شود که تحت تدابیر شدید امنیتی قرار دارد.در این بند با افرادی از جمله انور حسین پناهی، ولی رستمی،حاتم فتاحی،عدنان حسن پور، حبیب الله لطیفی، احسان فتاحیان، لطف الله لطف الهی، شاهرخ بی باک، طاها احمدی، ولی قیطری، احمد امینی، کاوه جوانمرد، جواد علی زاده و فردین مرادی و همین طور تعداد دیگری از زندانیان سیاسی آشنا شدم که همگی آنها بر اساس اتهامات ساختگی و بدون هیچ دلیل و مدرکی دستگیر وز ندانی شده بودند.س، به چه دلیلی این افراد در این بند که گفته می شود با تدابیر شدید امنیتی اداره می شود نگهداری می شدند؟ج، همه کسانی که اسم بردم قبل از انتقال به بند پاک در زندان مرکزی شهر سنندج برای مدتهای طولانی سلولهای انفرادی اطلاعات یا سپاه را همراه با وحشیانه ترین شکنجه ها متحمل شده بودند به گونه ای که به جرات می توانم بگویم تک تک آنها جراحت های فراوانی بر تن داشته و زخمی بودند و دردهای زیادی داشتند و لحظه ای از از درد کتف و سر و سینه و دنده گرفته تا دست و پا آرام و قرار نداشتند.س، در اینجا این سوال پیش می آید که مسوولان زندان آیا برای مداوای این افراد کاری می کردند؟ج، بر اساس جراحت هایی که من در تن و بدن این افراد دیدم می توانم بگویم که تنها پزشکان متخصص و بستری شدن در بیمارستانهای مجهز می توانست در مداوای آنها تاثیر داشته باشد، با این حال نه تنها آنها از خدمات پزشکی محدود زندان هم محروم بودند بلکه هر روزه همگی برای کار اجباری به بخشهای مختلف زندان برده می شدند! از سوی دیگر در روزهای عادی هم که زندانیان بندهای دیگر به محوطه ی هوا خوری برده می شدند تنها بندی که ساکنانش اجازه ی خروج یا تماس با دیگران را نداشتند زندانیان بند دو یا همان بند پاک بودند!س، در جایی به تدابیر شدید امنیتی حاکم بر بند پاک اشاره کردید، در صورت امکان در این باره بیشتر توضیح بدهید؟به طور معمول زندانیان حق دارند از تلفن یا ملاقات های حضوری برخوردار باشند، اما در مورد زندانیان بند پاک علاوه بر اینکه استفاده از تلفن ممنوع بود، اجازه ی ملاقات حتی از پشت شیشه نیز به آنها داده نمی شد! از سوی دیگر در این بند تعداد زیادی نگهبان و زندانبان مسلح وجود داشت که خود این موضوع از کنترل شدید حکایت دارد.هم چنین زندانیان بند پاک اجازه ی رفت و آمد به بندهای دیگر را هم نداشتند و مهم تر از آن تلاش ماموران برای ایجاد تنش و جنگ روانی در این بند بود، به طوری که اغلب افراد شرور و جانی که مرتکب انواع جنایت ها شده بودند با هماهنگی ماموران زندان موقتا به این بند فرستاده می شدند تا ضمن ایجاد درگیری های فیزیکی و زد و خورد آسایش اندک این زندانیان را سلب کنند.یا اینکه با اطلاع ماموران افرادی به راحتی در این بند رفت و آمد میکردند که به کار پخش مواد مخدر در زندان شهرت داشتند!س، آیا نظارتی هم از سوی مقامات زندان بر این بند وجود داشت؟ج، خاطرم هست که یکبار هیاتی ویژه از سوی دستگاه قضایی تهران برای بازدید به زندان سنندج آمده بودند.این هیات بعد از بازدید از بندهای مختلف زندان وقتی به بند پاک رسیدند از پشت میله ها بدون آنکه وارد بند بشوند چند عکس گرفتند و بی آنکه حتی با یک زندانی هم دیداری داشته باشند آنجا را ترک کردند!به عبارت دیگرنه تنها مسئوولان محلی زندان ، بلکه مقامات دستگاه قضایی هم نسبت به زندانیان سیاسی و فعالان مدنی زندانی شده در این بند بی توجه و بد رفتار بودند، به گونه ای که شرایط بسیار هولناکی در بند پاک زندان مرکزی سنندج حاکم بود که امیدوارم هرگز کسی دچار آن نشود!






-----------------------------------------------------------------------------------


Stop Execution اعدام را متوقف کنید

اِعدام واژهای عربی است به معنی نابود کردن و از بین بردن عبارت است از قتل عمد دولتها و یا سران و رهبران مذهبی و آیینی علیه شهروندان تحت عناوین گوناگون. در طول تاریخ همواره دولتها و یا افراد و گروههای غالب و یا دارای قدرت، برای حذف فیزیکی مخالفین خود ویا افرادی که اعمالی خلاف قانون وقت را انجام دادهاند از آن سود جستهاند.اعدام میتواند حکمی باشد که از سوی دستگاه قضایی کشورها صادر شدهاست و یا اینکه مستقیماً توسط نیروهای مسلح و نظامی کشورها صادر شده و به اجرا درآید. امروزه در اکثر کشورهای پیشرفته و مترقی حکم اعدام لغو شدهاست و یا در دست بررسی جهت الغا است. هر ساله به
طور متوسط سه کشور مجازات اعدام را لغو میکنند. از سال ۱۹۸۵، (۱۳۶۴)، تا کنون چهل کشور مجازات اعدام را از قوانین خود حذف کردهاند.طیفهای قربانی اعدامصحنهای از یک اعدام. نقاشی توسط کمالالدین بهزاد.قربانیان اعدام را میتوان در دو دسته کلی تقسیمبندی کرد.الف - قربانیان جرمهای خصوصیاین دسته از قربانیان شامل افرادی هستند که به دلیل اتهام به ارتکاب اعمال خلاف قانون بر علیه سایر اشخاص محکوم به اعدام شدهاند. این اتهامها دامنه وسیعی را دربر میگیرد و از کشوری به کشور دیگر (گاه ایالت به ایالت دیگر) متفاوت است. برای مثال: کشتن انسان به عمد، رابطه جنسی خارج از حدودی که قانون تعیین میکند و غیره.دیدگاه مخالفان:* نخست: اعمال خشونت توسط دولت و قانون،ارج و ارزش قانون را همسطح اعدام شوندگان میکند و دولت نیز همانند وی و یا بدتر از او عمل میکند.* دوم: دولت مکلف به حفظ جان همهٔ افراد از جمله متهمان است و قتل توسط قانون پذیرفتنی نیست.* سوم: زمینههای اجتماعی که منجر به اعمال جرم شدهاست مجازات نمیشوند.ب - قربانیان جرمهای عمومی یا عقیدتیاین دسته شامل کسانی است که به جهت طرز تفکرشان (که با منافع قانونگذاران مغایرت داشته باشد) و عمل در راستای آن به اعدام محکوم میشوند. عناوین مجرمانهیی مانند: خیانت به کشور، کفرگویی و جاسوسی.دیدگاه مخالفان:* فرد محکوم هم جزیی از جامعهاست و دیدگاه وی باید توسط قانون محافظت شود.* منافع جامعه از دیدگاه محکوم میتواند متفاوت باشد.* انسانها جامعه را تشکیل میدهند و کسی مجبور به عمل به باورهای جامعه نیست (دیکتاتوری اکثریت).ادامه را در ویکی پدیا مرگ با داردر حقیقت هنگامی که شخص محکوم به اعدام از طناب دار حلق آویز میشود ، ضربه شدیدی به ستون فقرات و گردن وی وارد میشود و در نتیجه باعث شکستگی و آسیب شدید در بصل النخاع میشود که این امر موجب ایست دستگاه تنفسی بدلیل فلج شدن ریهها میشود . البته اگر طول طناب کم انتخاب شده باشد، شکستن گردن اتفاق نمیافتد و وی با خفهشدن کشته میشد و در حالتی که طول طناب بسیار زیاد باشد،علاوه بر اینکه گردن شخص محکوم به اعدام شکسته میشود بلکه سر وی از بدن جدا خواهد شد.تعداد اعدامگاه در حکم فردی تعداد دفعات اعدام نیز ذکر میشود مثلاً اگر شخصی به دو بار اعدام محکوم شده باشد و بعد از یکبار حلقآویز کردن جان نداد ، آنگاه باید دوباره حلقآویز شود که در این صورت اگر وی به آن تعداد اعدام شد و نمرد، فرد بخشیده میشود.بطور کلی علل مرگ بهخاطر دارآویختگی را میتوان اینگونه ذکر کرد:۱- انسداد سرخرگهای حیاتی گردن و نرسیدن خون و اکسیژن به مغز.۲- شکستن گردن و آسیب پیاز مغز (حداقل ۱۲۰ سانتیمتر باید طناب سقوط کند و سپس بایستد تا گردن شکسته شود).۳- انسداد شاهرگها و افزایش ناگهانی فشار خون که منجر به ایست قلبی می شود.۴- خفگی در اثر انسداد مجرای تنفسی (دار زدن با طناب کوتاه)




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر