Pages

۱۳۸۹ فروردین ۲۷, جمعه

گرامی باد اول ماه مه روز جهانی کارگر


گرامی باد اول ماه مه روز جهانی کارگر روز جهانى كارگر، هموطنان آزاده، بهويژه كارگران و معلمان و دانشجويان آگاه و آزاده ايران را بهگسترش خيزشها و حركتهاى اعتراضى _ طى روزهاى نهم تا پانزدهم ارديبهشت- فرامىخواند خیزش و حرکت اعتراضی شما قشر آگاه و انقلابی ایران نویدبخش آزادی و دموکراسی در ایران خواهند بود و سرنگونی رژیم سرکوبگر ضد بشری آخوندی خواهند بود. پیشا پیش روز جهانی کارگر بر تمامی کارگران و زحمتکشان سرتاسر جهان و بخصوص کارگران و زحمتکشان فارسی زبان مبارک و تا ظلم و ستم باشد تا ناعدالتی و نابرابری باشد مبارزه برای دنیای بهتر هستش .کارگران و زحمتکشان که تمامی کارهای سنگین روی دوششان میباشد و برای جامعه زحمت میکشند اما در برابر آنچه باید دریافت کنند دریافت نمیکنند اگر کارگران نباشد دولت و کشور وجود ندارد اگر کارگران نباشند کارخانها شرکتهای بزرگ وجود ندارند اما پولی که با عرق جبین کارگران و زحمتکشان عزیز بدست می آید به جیب چه کسانی میرود و چند در صدش به جیب یک کارگر محنت زده میرود؟ بله 93% پول حاصل زحمات کارگران به جیب صاحب کار میرودیعنی این همه زحمات این همه کار و این همه خسته شدن و در مقابل این همه زحمات بین 5 الی 7 در صد این حقوق که حاصل زحمات کارگران میباشد نصیب کارگران میشود در حالیکه یک کارفرما که از روز تا شب نشسته است و هیچ زحمتی را هم نمیکشد باید 93در صد حقوقی که حاصل زحمات کارگران میباشد به جیب بزند و در نهایت هر وقت که دوست داشته باشد هر کارگری که اسمی از حق و حقوق خویش برد از کار اخراجش کند. نا عدالتی و نابرابری به حدی رسیده است که جامعه پر التهاب امروزی در حال انفجار است این انفجار دیر یا زود باید انجام پذیرد چرا چون دیگر مردم زحمتکش صبرشان لبریز شده است و باید برخیزند و از حق و حقوق خویش دفاع کنند. در ایران آخوند زده و خرافات زده امروز کارگران بدست ناعدالتی و نابرابری مینالند در فقر و تهی دستی به حدی رسیده است که یک خانواده محنتزده کارگر توان خرید یک کیلو گوشت در ماه ندارد و شاید در سالی یکبار بتواند یک کیلو گوشت باری بچه هایش بخرد و اگر هم توانست از پس کرایه خانه و اگر کاری دست و پا کند که بتواند شکم همیشه گرسنه ای بچه هایش را برای یک روز سیر کند البته ناعدالتی و نابرابری در همه دنیا وجود دارد در اروپا که بقول خودشان دموکراسی برقرار نموده اند و رفاه اجتماعی برقرار نموده اند منافع سرمایداری حرف اول میزند اگر یک کارگر برای دستمزد خویش دست به اعتراض یا توسط نوشتن و یا شفاهیی به گوش کارفرما برساند بلافاصله کارگر زحمتکش با چندین اتهام مواجهه میشود مثل مشکل رفتاری و سوسیال پروبلم یعنی مشکل رفتاری و خلاصه اتهامهای خودساخته و دروغین مثل مشکلات روحی و روانی و برچسپهای واهی توهمگرا را بر یک کارگر معترض به این آسانی میزنند و میتوانند شخصیت کارگر را خدشه دار کنند و در نهایت خردش کنند و بیمارش کنند خلاصه چون سیستم کامپیوتریشان قوی است میتوانند نام کارگر را ثبت کنند و کاری کنند که هیچ کسی و هیچ کارفرمای به این کارگر معترض کار ندهد و اینجا من چندین نفر را میشناسم و دیده ام که با چنین اتهامهای واهی و دروغین روبرو شده اند که دور از حقیقت و راستی میباشد زمانیکه شخصأ با فرد کارگر دیدار کنید و با او دوست بشید بنشینی به گفتهای ایشان بخوبی گوش کنید برای شما بخوبی روشن میشود که اینجا بی عدالتی با یک سیستم پیچیده پیش میرود که یافتن این بی عدالتی شاید برای افرادی که بی تجربه هستند مشکل باشد چون اینچا تمامی کارها زیر نظر دولت میباشد و هر کسی بخواهد دنبال کار بگردد باید از زیر نظر اداره کاریابی رد بشود این برنامه را گذاشته اند که بین کارفرما و دولت اتفاق شده است اگر یک کارگر بخواهد پیش کارفرما کار کند دولت اول باید کارگر را تعیین کند چرا چون دولت بین 70 تا 80 در صد حقوق کارگر را میپردازد و کار فرما بر اساس این توافقات میتواند به فرد کارگر کار بدهد اگر دولت آمد و گفت نه ما این در صد را به کارفرما نمیپردازیم کارفرما در یک نامه تشکر آمیز مهربانانه میگوید موفق باشید ما کسی دیگر را تعیین نموده ایم اما اگر انسان دست به تحقیق بزند درمیابد که این مشکل از کارفرما نیست که کار را به فردکارگر نداده است بلکه این مشکل خود دولت است که حاضر نشده است که فرد کارگر را در پیش یک کارفرما تعیین کند . یعنی امروز شمای کار گر که دنبال کار میگردید کار برایت پیدا نشد بدان این بی کاری شما دولت ایجاد نموده است چرا چون شما تحت کنترل دولت هستی و دولت است بخواهد به شما کار میدهد و اگر نخواست کار نمیدهد. یعنی اداره کاریابی مسئول اول میباشد در باره بی کاری در جامعه اروپا در باره ایران دیگر نمیشه چیزی گفت آنجا وحشتناک است چون بی عدالتی به حدی است و بی مدیریت و نظام سرکوبگر جمهوری جنون اسلامی ایران برای مردم ایران یک زندان بزرگ درست نموده است یعنی میتوان گفت ایران زندانی بزرگ برای یک ملت رنجدیده و روح درهم کوفته میباشد سالها سرکوب و اختناق به حدی است دیگر حد و حساب ندارد. با امید دنیای دور از ناعدالتی و نابرابری با امید دنیای بهتر برای کارگران و زحمتشکان عزیز هموطنم با تشکر ساموئیل کرماشانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر