Pages

۱۳۸۹ مرداد ۲۱, پنجشنبه

مزدور لباس شخصی شناسايی شده به خارج گریخت

مزدور لباس شخصی شناسايی شده به خارج گریخت

سایت جـــرس: شنیده ها حاکی از آن است که علی حق طلب، پسر سردار احمد حق طلب (رئیس فعلی حفاظت فرودگاههای کشور)، که تصاویرِ وی در حال تیراندازی به سوی مردم در جریان اعتراضات سال گذشته منتشر شده بود، به خارج از کشور مهاجرت نموده است.

علی حق طلب، در جریان اعتراضات سال گذشته بویژه تجمعات ١٣ آبان با حضور در میان نیروهای لباس شخصی، به سوی مردم تیراندازی می کرد.

پدر وی، سردار پاسدار احمد حق طلب، مدتی در حفاظت بیت رهبری مشغول به کار بود و سپس مقام ارشد حفاظت فرودگاههای کشور شد.

علی حق طلب، هم اکنون با خانواده خود (برای ماموریتی) به اوکراین رفته و احتمالا در آنجا یا کشوری دیگر اقامت خواهند گزید.

بعد از رخدادهای سال گذشته و شهادت و ربایش جمع وسیعی از مردم معترض، گروهی از ضاربان و شلیک کنندگان به مردم، توسط شهروندان شناسایی شده و اطلاعاتی در مورد آنان در اختیار رسانه ها قرار گرفت.







-------------------------------------

مرگ دلخراش سه برادر در استخری در بوکان

آژانس خبری موکریان
سرویس اجتماعی

3 برادر هیجده، بیست و سی ساله به علت آشنا نبودن با شنا در یک استخر آب کشاورزی در بوکان غرق شدند.
در این حادثه، ابتدا امیر برادر جوان تر در یک استخر آب کشاورزی در روستای اوچ تپه بوکان غرق می شود و سپس 2 برادر بزرگ تر ، آزاد و محمد حاتمی برای کمک به او وارد استخر می شوند که متاسفانه هر سه نفر جان می بازند.

------------------------

دبیر کل پیشین حزب دمکرات کوردستان ادعاهای مطرح شده‌ در باره‌ی تیرگی روابط میان پیشوا قاضی محمد و ملا مصطفی بارزانی را تکذیب کرد
Peyamner به‌ دنبال انتشار مصاحبه‌ای از عرفان قانعی فرد در یکی از مجله‌‌های اقلیم کوردستان و طرح ادعاهایی از سوی نامبرده‌ مبنی بر وجود تنش‌هایی میان پیشوا قاضی محمد و ملا مصطفی بارزانی هنگام تأسیس جمهوری کوردستان در مهاباد، واکنش‌های مختلفی از سوی چهره‌های سیاسی و رسانه‌‌های کوردی در پی داشت.

عبدالله‌ حسن‌زاده‌، یکی از شخصیت‌های مبارز و دبیر کل پیشین حزب دمکرات کوردستان در مصاحبه‌ای با رونامه‌‌ی "باس" ادعاهای مطرح شده‌ از سوی عرفان قانعی فرد در مجله‌ی‌ لڤین را تکذیب نموده‌ و اظهارات وی در این باره‌ را مضحک خواند.

دبیر کل پیشین حزب دمکرات کوردستان در مصاحبه‌ با روزنامه‌ باس، رابطه‌‌ی میان پیشوا قاضی محمد و ملا مصطفی بارزانی دو رهبر فقید جنبش مبارزاتی کوردها را نمونه‌‌ی خوبی از ارتباط میان دو رهبر مبارز خواند که‌ یکی در کشور خود زمام امور را در دست دارد و دیگری طبق شرایطی که‌ کوردها و کوردستان در آن قرار گرفته‌اند، [در مهاباد] است. وی افزود: پیشوا، بارزانی و همراهانش را بیگانه‌ و مهمان تلقی نمی‌کند و در بسیاری از امور با بارزانی مشورت کرده‌ و وی را در تصمیمات خود شریک می‌کند.

عبدالله‌ حسن زاده‌ در ادامه‌ی‌ مصاحبه‌ با روزنامه‌ی‌ باس گفت: "بسیار طبیعی است که‌ دو رهبر در برخی مسائل اختلاف نظر داشتە باشند، اگر چنین نباشد غیر طبیعی به‌ نظر می‌آید."

وی افزود آنچه‌ تاکنون درباره‌ی تاریخ جمهوری کوردستان مطالعه‌ کرده‌ایم، نمی‌توان چیزی استنباط کرد که نشان‌دهنده‌ی آن باشد این دو رهبر کورد‌ در طول یازده‌ ماه عمر جمهوری کوردستان به‌ صورت دو طیف یا دو‌ جناح عمل کرده‌ باشند و اکنون برایم قابل درک نیست که پس از 64 سال، از نشان دادن این دو در برابر هم، چه کسی نفع خواهد برد.

عبدالله‌ حسن زاده‌ در پاسخ به‌ پرسشی در باره‌ی ادعای عرفان قانعی فرد مبنی بر وجود صدای ضبط شده‌ی چند عضو حزب دمکرات کوردستان در سفارت اسراییل، گفت: "ادعای آقای عرفان آنقدر غافگیرانه‌ بود که‌ روشن نیست منظور وی از حزب دمکرات، حزب دمکرات ایالات متحده‌‌ی آمریکا، حزب دمکرات کوردستان- عراق یا حزب دمکرات کوردستان- ایران است! و خوشبختانه‌ در این مورد ادعایش صریح تر است و می‌گوید: صدای ضبط شده‌ را در اختیار دارم. من شخصا یک عضو حزب دمکرات کوردستان سراغ ندارم که‌ به‌ سفارت اسراییل رفته‌ باشد، چه‌ برسد به‌ اینکه‌ در سفارت به‌ دکتر قاسملو ناسزا گفته‌ باشند. اما اینکه‌ آقای قانعی فرد ادعای آن را دارد و می‌گوید که‌ صدای ضبط شده‌ را در اختیار دارد، از وی تقاضا دارم که‌ بدون درنگ آن را در اختیار رسانه‌‌ها قرار دهد، تا اینکه‌ هم مستند بودن صحبت‌هایش بر همگان هویدا شود و هم به‌ آنچه‌ ‌ هدفش هست، دست یابد.


دبیر کل پیشین حزب دمکرات در باره‌ی ادعای مطرح شده‌ از سوی عرفان قانعی فرد مبنی بر اینکه‌ بارزانی‌ها طبق توطئه‌ بریتانیایی‌ها جهت سرنگون ساختن جمهوری کوردستان عازم مهاباد شده‌ بودند، گفت: این خیلی مضحک است که‌ بگویند بارزانی‌ها برای سرنگون ساختن جمهوری کوردستان، به‌ کوردستان ایران رفته‌اند و مضحک تر از آن این است که‌ گویا بریتانیا به‌ منظور سرنگون ساختن جمهوری کوردستان آنها را فرستاده‌ است. شکی در این نیست که‌ بریتانیایی‌ها، چشم دیدن جمهوری کوردستان را نداشتند و مسلما میانه‌ی‌ خوبی با پیشوا قاضی محمد نداشتند. اما با در نظر گرفتن این حقیقت که‌ حملات بی رحمانه‌ی‌ نیروهای هوایی بریتانیا و سوزاندن بخش عمده‌ای از روستاها، بارزانی‌ها را مجبور به‌ ترک زادگاه خود و آواره‌ شدن به‌ کوردستان ایران کرد که‌ رسیدن آنان به‌ مهاباد، پایتخت جمهوری کوردستان، حدود دو ماه قبل از تأسیس جمهور کوردستان بود، در اینصورت روشن خواهد شد که‌ این ادعا – از سوی هرکسی باشد- چقدر بی اساس است و شبیه‌ ادعایی است که‌ می‌گویند"ملا مصطفی در به‌ دار آویختن پیشوا قاضی، مقصر بوده‌ است"، این در حالی است که‌ هنگام اعدام قاضی محمد و یارانش، بارزانی و همراهانش آماج حملات وحشیانه‌ نیروهای ارتش شاه قرار گرفتند و شاه طی حکمی دستور داده‌ بود که‌ از زمین و هوا بارزانی و خانواده‌هایشان را مورد حمله‌ قرار دهند و از فرار آنها جلوگیری نمایند،تا بیش از این برای ارتش ایران آبروریزی به‌ بار نیاید. آیا منطقی است که‌ در این شرایط شاه برای کشتن قاضی محمد از بارزانی طلب کمک نماید؟


آقای حسن زاده‌ در باره‌ی تحویل پرچم کوردستان از سوی پیشوا قاضی محمد به‌ ملا مصطفی بارزانی به‌ روزنامه‌ی‌ باس گفت: به‌ نظر من پافشاری روی این مسأله‌ که‌ پیشوا، پرچم کوردستان را تحویل ملا مصطفی داده‌ و تلاش برای تکذیب این ادعا، هر دوی آنها اصرار بی موردی هستند. بارزانی پرچم[کوردستان] را از قاضی محمد تحویل گرفته‌ باشد یا خیر، شایسته‌ پرچمداری مبارزات آزادیخواهی مردم کوردستان بوده‌ است، کما اینکه‌ حدود پنجاه سال پرچمدار این مبارزه‌ بود.


سئوال اینجاست که‌ اگر بارزانی پرچم را از پیشوا تحویل گرفت، پس پیشوا آن را از چه‌ کسی تحویل گرفت؟ و مفهوم تحویل پرچم مبارزه‌ به‌ معنای تحویل پارچه‌ای نیست که‌ پرچم روی آن نقش بسته‌ است، این یک مسئولیت معنوی است که‌ هرکدام از مبارزان راه آزادی کوردستان، طبق نقشی که‌ داشته‌اند از مبارزان قبل از خود تحویل گرفته‌اند.

-------------------------------------------------------

پخش اعتراف‌گیری از متهم به سنگسار در تلویزیون ایران
Peyamner- سکینه محمدی آشتیانی، زن ایرانی که قبلا به سنگسار محکوم شده بود در یک برنامه تلویزیونی، اتهاماتی را که به او وارد شده پذیرفته و وکیل مدافع خود را محکوم دانسته است.

شامگاه چهارشنبه شبکه 2 تلویزیون دولتی ایران مصاحبه ای را با سکینه محمدی، که توسط دادگاهی در این کشور به مجازات سنگسار محکوم شده، پخش کرد که در آن، وی به ارتکاب زنای محصنه و قتل همسرش اعتراف کرده و در عین حال، وکیل مدافع خود را نیز به سوء استفاده متهم ساخته است.

سکینه محمدی آشتیانی چهار سال پیش به اتهام داشتن روابط جنسی با دو مرد پس از فوت همسرش به شلاق محکوم شد و این مجازات در باره او به اجرا در آمد اما بعدا پرونده دیگری در ارتباط با قتل همسر این زن به جریان افتاد و دادگاه دیگری، خانم محمدی را به اتهام زنای محصنه در زمان قبل از درگذشت شوهرش به سنگسار محکوم کرد.

خانم آشتیانی در "اعترافات" تلویزیونی خود که در برنامه 20:30 و با عنوان "ماجرای قتل آلوده به فساد" پخش شد، گفت که در سال 1384 (2005) از طریق تلفن با مردی که با همسرش خویشاوندی داشت آشنا شد و این مرد او را فریب داد و پیشنهاد کرد که شوهرش را به قتل برسانند.

سکینه محمدی، که در حال حاضر حکم سنگسار او از سوی مقامات قضایی لغو شده است در این برنامه به زبان آذری سخن می گفت. خانم محمدی آشتیانی گفت، خویشاوند همسرش دارای سابقه کیفری بود و با آمدن به خانه آنان، شوهرش را با اتصال سیم برق به بدنش به قتل رساند.

در این برنامه، رئیس دادگستری استان آذربایجان شرقی در شرح نقش خانم محمدی در این ماجرا، گفت که وی با تزریق دارو، همسرش را بیهوش کرده بود تا امکان قتل او فراهم آید.

این فرد افزود که سکینه محمدی در قتل شوهرش مشارکت داشت و با بیرون فرستادن فرزندانش و آماده کردن شرایط مساعد، زمینه قتل را فراهم کرده بود.

خانم محمدی متهم است که علاوه بر مشارکت در قتل عمد همسرش، با قاتل نیز در زمان حیات شوهرش ارتباط جنسی داشته و به این ترتیب، مرتکب زنای محصنه هم شده بود.

در این برنامه، متن مصاحبه های خیابانی با چند نفر نیز پخش شد که همگی خواستار سنگسار سکینه محمدی آشتیانی بودند.

بخش دیگری از این برنامه به اظهارات خانم محمدی به انتقاد شدید از وکیل مدافع وی اختصاص یافت.

وکالت خانم محمدی را محمد مصطفایی برعهده داشت که پیش از این وکیل مدافع تعدادی از نوجوانان محکوم به اعدام در جمهوری اسلامی بوده و به خاطر تلاش برای نجات جان موکلان خود، فردی شناخته در داخل و خارج از کشور بوده است.

مجری برنامه تلویزیونی 20:30 گفت که بخش دیگری از ماجرا به محمد مصطفایی، "وکیل مدافع" سکینه محمدی ارتباط دارد که به رسانه های غربی کمک کرد تا "آتش تبلیغاتی" علیه حکم سنگسار را بر افروزند تا وی بتواند از غرب پناهندگی بگیرد.

به گفته مجری این برنامه تلویزیونی، خانم محمدی گفته است که وکیل مدافع خود را حتی یک بار هم ندیده است و واقعا از او ناراضی است.

به گفته مجری برنامه، آقای مصطفایی انقدر انصاف نداشت تا برای کسب پناهندگی در خارج، "راه دیگری جز بازی با سرنوشت" موکل خود انتخاب کند.

در ادامه انتقاد از محمد مصطفایی، صدای خانم آشتیانی پخش شد که از وکیل مدافع خود به خاطر استفاده از مصاحبه های رسانه ای برای دفاع از موکلش انتقاد می کرد و اقدامات وکیل مدافع برای جلوگیری از اجرای حکم سنگسار را باعث سرشکستگی خود قلمداد می کرد.

در این برنامه، خانم محمدی گفت که تمام خویشاوندانش از اینکه او زندانی است اطلاع نداشتند و اقدامات وکیل مدافع برای نجات جانش باعث آبروریزی او شده و به این دلیل، از آقای مصطفایی شکایت دارد.

مجری برنامه در پی پخش اظهارات خانم محمدی و رئیس دادگستری استان آذربایجان شرقی، انتقادهای بین المللی از صدور حکم سنگسار را به شدت محکوم کرد و با انتقاد از اقدامات مدافعان حقوق بشر برای لغو حکم سنگسار سکینه محمدی، این اقدامات را به رسانه های "اسرائیلی، بریتانیایی و آمریکایی" نسبت داد.

وی ابراز نگرانی رسانه ها و شخصیت های خارجی، از جمله وزیر امور خارجه آمریکا را محکوم کرد و گفت که تلاش برای دفاع از حقوق بشر به ابزاری برای وارد کردن فشار بر جمهوری اسلامی تبدیل شده است.

مجری برنامه تلویزیونی همچنین اظهار داشت که در میان سطور نوشته های رسانه های غربی می توان تشخیص داد که آنها در نظر دارند موضوع اجرای حکم سنگسار در ایران را به سرنوشت سه شهروند آمریکایی ارتباط دهند که، به گفته وی، به اتهام جاسوسی در ایران بازداشت شده اند.

به گفته مجری برنامه، تمامی این تلاش ها برای این صورت گرفته که ایران را وادار کنند این سه آمریکایی را از زندان آزاد کند.

انتشار خبر احتمال اجرای حکم سنگسار سکینه محمدی انتقاد گسترده شماری از حقوقدانان و مدافعان حقوق بشر در داخل و خارج ایران را در پی داشت.آنها چنین مجازاتی را مغایر ضوابط قضایی و میثاق های بین المللی منع مجازات های غیرانسانی و تحقیر آمیز دانسته و از ایران خواسته اند به تعهدات خود نسبت به این معاهدات عمل کند.

در همان حال، محمد مصطفایی، وکیل مدافع خانم آشتیانی، در دفاع از موکل خود، روند رسیدگی قضایی به پرونده قتل شوهر این زن و نحوه صدور حکم قصاص را قابل قبول ندانسته و در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی، در صدد جلوگیری از اجرای حکم سنگسار برآمده بود.

وی در این راستا، به اطلاع رسانی گسترده از جمله از طریق انتشار مطالبی در وبلاگ شخصی خود و انجام مصاحبه مبادرت کرد.

دو هفته پیش، مقامات قضایی جمهوری اسلامی حکم بازداشت آقای مصطفایی را صادر کردند اما به گفته او به دلیل عدم موفقیت در دستگیری او، همسر و برادر همسرش را بازداشت کردند.

آقای مصطفایی، که علاوه بر وکالت این زن، وکالت شماری از نوجوان محکوم به اعدام را نیز برعهده داشته و در مواردی موفق به نجات جان آنان شده، به ترکیه رفت و از آنجا به نروژ پناهنده شد.

به گزارش روزنامه گاردین و شبکه خبری کانال چهار، در روز 18 تیرماه سال جاری دیپلمات های ایران به نقل از مقام های قضایی این کشور اعلام کردند خانم محمدی آشتیانی از طریق سنگسار اعدام نخواهد شد، اما این پرونده برای رسیدگی بیشتر و تصمیم گیری به رئیس قوه قضائیه ارجاع شده است.

اگرچه مجازات سنگسار در قوانین جمهوری اسلامی وجود دارد، اما به خاطر لطمه شدیدی که صدور و اجرای این حکم بر وجهه حکومت ایران وارد می کند، برخی مقامات ارشد قضایی در گذشته در صدد جلوگیری از اجرای چنین احکامی برآمده اند هر چند در مواردی، این اقدامات از سوی بعضی قضات نادیده گرفته شده است.

حساسیت گسترده ای که خبر احتمال اجرای سنگسار در ایران به همراه آورد باعث شد که رئیس جمهوری برزیل نیز، که مقامات جمهوری اسلامی او را به دلیل تلاش مشترک با ترکیه برای حل و فصل بحران اتمی این کشور از دوستان خود می دانند، در صدد نجات جان خانم محمدی برآید.

اوایل هفته جاری گزارش شد که سفیر برزیل در تهران در ملاقات با مقامات وزارت امور خارجه، رسما پیشنهاد رئیس جمهوری آن کشور برای اعطای پناهندگی به خانم محمدی را تسلیم آنان کرده هر چند پیش از آن، سخنگوی وزارت امور خارجه گفته بود که اقدام رئیس جمهوری برزیل ناشی از عدم اطلاع او از محتویات پرونده بوده است.

اعترافات خانم محمدی در حالی پخش شده است که اخیرا، روزنامه گاردین، چاپ لندن، به نقل از او گزارش کرده بود که مقامات قضایی جمهوری اسلامی در صدد هستند او را به طور مخفیانه و بدون اطلاع رسانی سنگسار کنند.

در جمهوری اسلامی، پخش "اعترافات" متهمان سیاسی امری عادی است که به خصوص در پی حوادث بعد از انتخابات بحث برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری تکرار شده است.

ظاهرا این اعترافات به منظور فراهم کردن زمینه محکومیت متهمان اخذ می شود هرچند در گذشته، حقوقدانان گفته اند که چنین اعترافاتی که به وضوح تحت فشار اخذ می شود فاقد ارزش حقوقی است و پخش آنها را به عنوان مدرکی در اثبات اتهام، مورد انتقاد و استهزا قرار داده اند.

در عین حال، پخش اعترافات متهم یک پرونده جنایی امری کم سابقه است و نشان می دهد که جمهوری اسلامی نگران پی آمدهای سیاسی صدور احکامی است که باعث انتقاد افکار عمومی در سطح بین المللی از حکومت ایران می شود.

منبع: بی بی سی

-----------------------------------------------

فراخوان جمعی از فعالین سیاسی، مدنی و روزنامه‌نگار کورد برای مهار آتش سوزی جنگل های کردستان
Peyamner- جمعی از فعالین سیاسی،مدنی و روزنامه‌ نگار کورد در واکنش به‌ بی تفاوتی دولت جمهوری اسلامی ایران در قبال سوختن جنگل‌های کوردستان، با انتشار بیانیه‌ای مردم را برای مهار آتش سوزی جنگل‌های کوردستان فراخواندند.

متن این بیانیه‌ که‌ روی سایت خبری "اخبار روز" منتشر شده‌ است به‌ این شرح است:

"تاریخ معاصر مبارزه ی سیاسی و مدنی مردم کردستان، سرشار از خاطرات بسیار درخشان و موفقی در مبارزه ی مدنی وسیاسی است که تا همیشه مایه ی افتخار همه ی انسان های آزادی خواه و الگو نمونه های بی بدیلی برای مبارزه ی مدنی باقی خواهد ماند.

به عنوان نمونه به غیر از اعتصابات سراسری در کوردستان در این چند سال اخیر و برخورد هوشمندانه با صندوق های رای در انتخابات های نظام جمهوری اسلامی، می توان به راه پیمایی تاریخی مردم کردستان به سمت مریوان، برای جلو گیری از روی دادن جنگ وکشتار و قتل و عام شهروندان مدنی این شهر ، اشاره کرد. همان گونه که می دانید این حرکت بزرگ و کم نظیر مدنی، دست آوردهای ویژه و بزرگ خود را داشت و برگ زرین دیگری در در مبارازات مدنی مردم کرد به جای گذاشت.

اکنون همان گونه که مطلعید در چند تابستان گذشته و به ویژه در تابستان امسال، بخش اعظمی از جنگل ها و منابع طبیعی کوردستان مورد حمله ی عده ای ناشناس قرار گرفته، و طبیعت چند شهر کردستان، که بزرگترین سرمایه ی مردم است و این مردم در طول سالیان با هشیاری و دلسوزی از آن محافظت کرده اند، روزانه در آتش می سوزد.این درحالی است که برخی منابع تایید نشده نیروهای دولتی را در عمدی بودن این آتش سوی مقصر می دانند، شگفت آن جاست که دولت اکنون پس از حدود هفته ها هیچ اقدام ویژه ای برای مهار این آتش خانمان سوز انجام نداده است و این سوال برای ما و دیگر ناظران آگاه هم چنان باقی است که به راستی چگونه است که بخشی از منابع طبیعی و جنگل هایی که به باور کارشناسان کشاورزی جزو نادرترین گونه های جنگل در ایران و حتا جهان است، این چنین در آتش می سوزد و دولت اقدامی انجام نمی دهد. از آن جا که توانایی انسانی و رسانه ای فعالان مدنی و مدافعان محیط زیست یارای مقابله با فرو نشاندن این آتش خانمان سوز را ندارد نیرویی بیشتر و اراده و توانی جمعی را لازم داریم برای محافظت از محیط زیست و منابع طبیعی کردستان، تا ثابت شود که مردمانی هستیم که با انسان و طبیعت یار و آشناییم.

مردم شهرهایی که منابع طبیعی شان در آتش می سوزد و به ویژه مردم مریوان تنها هستند. درخت ها در آتش می سوزند و طبیعت این شهر دارد از بین می رود. در این برهه از زمان به یک نیروی جمعی بزرگ و معنادار نیازمندیم تا با این نیرو ی جمعی و مردمی، هم از محیط زیست و طبیعت زیبای کردستان محفافظت نماییم و هم به یاری مردم مریوان بشتابیم. امروز لازم است یک بار دیگر روحیه ی همکاری و همدلانه مان را بیدار کنیم و با این عمل صدای مان را بلندتر کنیم و سیمای حقیقی مبارزه ی مدنی مان را یک بار دیگر به همگان نشان دهیم.

به همین منظور و در زمانی که خاطره ی آن راه پیمایی تاریخی پس از سی سال، برای ما زنده می شود، ما به عنوان جمعی از روزنامه نگاران، فعالان مدنی، سیاسی، حقوق بشر و محیط زیست، از همه ی مدافعان و حامیان محیط زیست وفعالان مدنی و آحاد مردم کردستان می خواهیم که یک بار دیگر به داد مردم و طبیعت یکی از شهرهای کردستان بشتابند و با حضور خودشان در روزجمعه بیست و دوم مردادماه، در شهر مریوان همگام با فعالان مدنی و محیط زیست این شهر به فرو نشاندن آتش در جنگل های مریوان به آن ها یاری برسانند و با این کار ضمن محافظت از طبیعت کوردستان یک بار دیگر پیام صلح طلبی و طبیعت دوستی مردم کردستان را به گوش همگان برسانیم.

باشد تا این عمل جمعی ما نقطه ی پایانی باشد بر دشمنی با طبیعت و عاملان این دشمنی دیرینه نیز به زشتی اعمالشان پی ببرند و بتوانیم از طبیعت کوردستان درهمه ی جای این خاک عزیز محافطت نماییم."

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر