Pages

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۴, چهارشنبه

انتقال يونس آقايان، زندانی محکوم به اعدام به قرنطينه زندان اروميه



انتقال يونس آقايان، زندانی محکوم به اعدام به قرنطينه زندان اروميه

خبرگزاری هرانا - يونس آقايان زندانی محکوم به اعدام، روز گذشته به ق

رنطينه زندان مرکزی اين شهر منتقل شد.

پدر اين زندانی در گفتگو با موکريان نیوز ضمن تأييد اين خبر اظهار داشت: مأموران زندان اروميه روز گذشته يونس آقايان زندانی محکوم به اعدام را که حدود ۷ سال است در حبس بسر می برد به قرنطينه زندان مرکزی اروميه منتقل کرده اند.

گفتنی ست از علت انتقال اين زندانی به قرنطينه زندان اروميه خبری در دست نيست.

شايان ذکر است يونس آقايان زندانی اهل حق مياندوآبی به همراه چند تن ديگر از اهالی روستای اوچ تپه اين شهر، در درگيريهای سال ۸۳ در اين روستا، دستگير و نامبرده پس از محاکمه در دادگاه به اعدام محکوم شد.

-----------------------------------------------------

بن لادن کشته شد اما خطر تروریسم دولتی و تروریسم اسلامی کمتر از قبل نیست


Osama-bin-laden-dead.jpgدیروز باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که اسامه بن لادن، تروریست اسلامی و قاتل هزاران انسان بی‌دفاع، در عملیات تروریستی یازده سپتامبر و دهها عملیات تروریستی دیگر در کشورهای مختلف، به دست کماندوهای آمریکایی در مخفیگاهش در پاکستان به قتل رسید. خبرهای دیگری در سایت‌های دیگری پخش شد، که کشته شدن بن لادن را غیر واقعی اعلام نمود، همچنین جریان القاعده، اعلام نموده که در صورتی هر خطر متوجه جان اسامه بن لادن شود، سلاح های هسته ای خود را علیه آمریکا و دیگر متحدانش، در کشورهای مختلف به کار می برد. بدون شک خطر جنگ اتمی با توجه به ماهییتی که تروریسم اسلامی دارند و با توجه به پتانسیل کثیفی که این جریانات علیه انسانیت، دارا می‌باشند اگر بیشتر از دوره های قبل نباشد، کمتر از آن نیست. بی‌شک نیروهای اسلامی این پتانسیل را دارند که در مواقعی که موقعیتشان به خطر بیفتد، به این‌گونه اقدام‌های تروریستی دست ببرند. من واقعاً تبلیغات رسانه‌های بورژوازی و نوکر غرب و گفته‌های اوباما را باور ندارم و اطمینانی از کشته شدن یا نشدن اسامه بن لادن ندارم، اما،نباید شکی داشت که وجود موجوداتی مانند بن لادن، خامنه ایی، طالبان، ملا کریکار، شیخ زانا، زرقابی، مقتدا صدر و دیگر تروریست های اسلامی خواب خوش را از چشم هزاران و شاید میلیونها انسان گرفته‌است و زندگی کردن در این چارچوب را بر مردم ترقی خواه در جای جای، جهان تنگ تر کرده است. آنچه که لازم میدانم ا شاره کنم این است که خطر تروریسم دولتی آمریکا و هم پیمانانش، کمتر از خطر تروریسم اسلامی نیست و باید این خطر به طور جدی در نظر گرفته شود. کشته شدن بن لادن ها و دیگر موجودات عجیب غریب اسلامی و قاتل آزادی و انسانیت باعث می‌شود که انسان‌ها، در همین دنیای نابرابر با مناسبات اجتماعی و اقتصادی کاپیتالیستی راحت تر، زندگی کنند. بن لادن، خمینی و دیگر تروریست های اسلامی از خانواده ی بزرگ تروریستی جهانی یعنی امپریالیسم آمریکا و متحدانش بودند، که با انگیزه ی عقب نشینی به جریان چپ و کمونیست و کاهش نفوذ انان در منطقه همچون طاعونی از جانب آمریکا و متحدانش تولید شد و به جان مردم دنیا اندا خته شد، اما، بعد از قدرت پیدا کردن تروریسم اسلامی، در بخش‌هایی از این کره ی خاکی از زیر رهنمود رهبران جنایتکارشان در پتناگون، بیرون آمده و خود به شیوه‌های دیگر اقدام به عملیات تروریستی نمودند و خط خود را پیش بردند. تروریست دولتی، سازمان سیا، پنتاگون و رسانه‌های وابسته و نوکر بورژوازی، نقش عظیمی در به بیراهه بردن انقلاب ۵۷ ایران و مصادره ی آن به نفع اسلام سیاسی و تروریسم اسلامی داشتند. آن‌ها بودند که خمینی دلقلک و بی‌سواد را تبدیل به رهبر مردم نمودند و مشاهده ی عکس این موجود استثنایی و کودن در ماه را، در سطح وسیع پخش نمودند و آن را به یک باور عامیانه تبدیل نمودند. اما با به قدرت رسیدن خمینی و اسلام سیاسی در ایران، جمهوری اسلامی تلاش داشت گام های اساسی برای گسترش و نفوذ اسلام در منطقه بردارد و اسلام را به دیگر کشورها صادر نماید، چیزی که با منافع آمریکا و غرب جور در نمی امد. به دنبال قدرت گرفتن اسلام سیاسی در ایران، خمینی و دیگر تروریست های اسلامی از زیر کنترل رهبرانشان در پنتاگون خارج شدند و به مخالف سیاست‌های امپریالیسم برخاسته و خود به مثابه ی یک قطب عظیم تروریستی در منطقه ظاهر شدند. بن لادن نیز،که هم کاسه و هم پیاله ی تروریست های دولتی و همکار سابق سازمان سیا بود، به شیوه ی خمینی و متحدانش بعد از پیدا کردن یک پایگاه در قسمت‌هایی از افغانستان و پاکستان و دیگر کشورهای خاورمیانه، به یک دشمن بزرگ علیه تروریسم دولتی آمریکا یعنی همکاران و هم پیمانان سابقش با کل بشریت مدرن و مترقی،تبدیل شد و همیشه خطر بزرگی علیه آمریکا و کل بشریت بود و همین الان هم القاعده خطر بزرگی به حساب می اید. بعد از اعلام خبر کشته شدن بن لادن، توسط رئیس جمهور آمریکا، در کنار شادی و شوق بلر و بوش و دیگر تروریست های دولتی، سران دولت های غربی، همگی دنیایی عدالت، بعد از مرگ بن لادن را به همدیگر نوید می دادند. ترس تروریسم اسلامی و دولتی همیشه همچون شمشیر داموکلس بر بالای سر بشریت سنگینی می‌کند و هر لحظه امکان شروع جنگ اتمی از جانب قطب های تروریستی جهانی می رود. بن لادن ویریس ضد کمونیستی ای بود که از جانب آمریکا به عنوان قهرمانان ضد شوروی در افغانستان لقب گرفته بود، اما همان‌طور که اشاره شد زمانی که بن لادن به آمریکا پشت کرد و ضدیت او با ملیتاریسم آمریکا نه از موضع ترقی خواهی بلکه، از موضع ارتجاعی مانند موضع خمینی شروع شد و دیگر کنترل این موجود خطرناک برای آمریکا دشوار شد. در آخر میخواهم بگویم همان‌طور که منصور حکمت هم اشاره کرده است، پایان دادن به تروریسم نه کار تروریستهای دولتی آمریکا و هم پیمانانش، بلکه کار توده ی مردم انقلابی و کمونیست هایی است که پیگیرین ترین منافع واقعی توده های مردم ستمکش و تحت ستم در سراسر جهان هستند. بدون شک آینده ی جامعه ی بشری ازآن بشریت مترقی و کمونیست هایی خواهد بود که صادقانه و پیگیرانه از آرمان آزادی، برابری و یک دنیای بهتر دفاع می کنند. وقایع اخیر در دنیا به‌خصوص در جهان عرب به خوبی نشان داد که مردم دنیا تنها با اراده ی خود می‌توانند سرنوشت خود را رقم بزنند و تنها با اراده ی توده ایی خود میتوانند خطر هر گونه تروریسم اسلامی و دولتی را در زندگی خود کاهش دهند و به حداقل برسانند. با خطر شروع جنگ اتمی از جانب تروریسم اسلامی و القاعده و پاسخ آن از جانب تروریسم دولتی آمریکا و متحدانش بار دیگر جامعه ی بشری بر یک دو راهی سرنوشت ساز قرار گرفته است، دو راهی سوسیالیسم یا بربریت، تنها راه خلاصی از این دو راهی همان‌طور که بالاتر اشاره شد، بیرون راندن هر گونه نیروهای تروریسم دولتی و تروریسم اسلامی از زندگی اجتماعی توده ی مردم در سراسر جهان و تلاش برای تضعیف و نابودی هر دوی این نیروها به همراه، الترناتیو های پوشالی ایی که از جانب هر کدام از طرفین یا متحدانش به خورد مردم داده می شود. حسن معارفی پور


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر