تیراندازی به خودروی پلیس در محور سنندج - مریوان پنجشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۰
ظهر امروز یک دستگاه خودرو پلیس در محور سنندج- مریوان توسط افراد مسلح ناشناس هدف رگبار گلوله قرار گرفت. گفته می شود در جریان این حادثه دو نفر از سرنشینان خودرو زخمی شده اند . تا لحظه تنظیم گزارش از علت این حادثه و عامل یا عاملین آن اطلاعی حاصل نشده است.
کشته شدن سردار عاصمی، مسئول اطلاعات سپاه علی بن ابیطالب(ع) استان قم در سردشت به همراه 5 تن از همرزمانش در منطقه عملیاتی سردشت.
170 سرباز در درگیریهای مرزی با پژاک کشته شد ، امار هر روز بیشتر و بیشتر میشود.
اگر میخواهید فرزندان ، دوستان ، همسایهها ، همشهریهایتان در کردستان کشته نشود و یا قاتل و جانی نشود به انها بگویید در زیر رکاب جکومت ایران به عنوان سرباز ، پاسدار ، نطامی ، پلیس ، و غیره به کردستان نروند.
ملت کرد از خود دفاع میکند به هر قیمتی که باشد ، سابقه ملت کرد هیجگاه تسلیم در مقابل دولت ایران نبوده و
در دو هفته گذشته، نیروهای نظامی ایران حضور گستردهای در منطقه مرزی ایران و عراق در منطقه کردستان، داشتهاند و از طریق توپخانه منطقه کردستان عراق را زیر آتش گرفتهاند. ما از یک طرف با سکوت دولت عراق مواجهیم و از سوی دیگر با سکوت جامعهی جهانی. بهنظر شما دلیل این سکوت چیست؟
رویا طلوعی: در ارتباط با سکوت دولت عراق، یادم میآید وقتی بازداشت شده بودم، بازجویم یکبار به من گفت: «دلتان به آمریکا خوش است؟ آمریکا عراق را تصرف کرد و پول خرج کرد برای ما.» متأسفانه مصادیقی از این صحبت را گاهی میتوان دید. مثلاً در انتخابات اخیرعراق، ایاد علاوی، رأی بیشتری آورد و انتخاب شد، اما در نهایت پس از ۹ ماه تعلل، نوری المالکی، با همکاری ایران توانست دولت تشکیل بدهد اگرچه برنده انتخابات نبود.
ایران به هرنحوی در مسائل عراق دستاندازی میکند و فکر میکند با توجه به اینکه نیروهای آمریکایی بهزودی از عراق خارج خواهند شد، فرصت مناسبی پیش آمده است برای اینکه منطقه را کاملاً در تسلط خودشان دربیاورند.
یادتان باشد پیش از این حمله علیه نیروهای پژاک، حملهای هم به قرارگاه اشرف در خاک عراق صورت گرفت. الان این بحث مطرح است که مجاهدین قرار است شهر اشرف را تخلیه کنند و از عراق خارج شوند. من فکر میکنم برنامه ایران این است که در کل عراق را از هر نیروی اپوزیسیون علیه خودش پاکسازی کند و به عنوان یک قدرت مسلط در آنجا مطرح باشد.
در این ارتباط، نیروی پژاک در میان نیروهای کرد، بزرگترین دشمن ایران محسوب میشود و در عین حال، مسئله فقط نیروهای پژاک نیستند. نگرانی ما فعالان حقوق بشر از این است که در این میان عده زیادی غیر نظامی آواره و قربانی میشوند و این خیلی دردناک است.
چرا جامعه جهانی راجع به این موضوع سکوت کرده است؟
این حمله در طی چندروز اخیر صورت گرفته و هنوز تازه است. در ارتباط با جوامع غربی هم معمولاً باید نوعی حساسیت رسانهای ایجاد بشود تا آنها توجه کنند. فکر میکنم مسائل دیگری برایشان مهمتر است. در اینگونه موارد متاسفانه وقتی سطح کشتارها بالا میرود یا فاجعه خیلی عمده میشود، یواش یواش افکار حساس میشود.
البته مقالاتی در واشنگتن تایمز، واشنگتن پست و ... نوشته شده است، ولی من با چنین مقالاتی مشکل دارم، چون فکر میکنم یکسویه نوشته میشوند و نظر کردها در آن منعکس نمیشود.
نقش خودتان به عنوان فعال حقوق بشر و دیگران را در این زمینه چگونه میبینید؟ به این اشاره کردید که مدافعان حقوق بشر باید فعالتر بشوند. چرا این فعالیتها انجام نمیشود و هربار اتفاقی در کردستان عراق، ترکیه و یا ایران میافتد، هم در جامعه ایران، بین روشنفکران ایرانی و فعالان حقوق بشر ایران و هم در جاهای دیگر، با نوعی سکوت مواجه هستیم؟
البته سکوت کامل نبوده است و حداقل در این مورد اخیر، بلافاصله یک روز بعد از اتفاقی که افتاد، حدود ۶۰ تن از زنان کردستان بیانیهای تهیه و جنگ را محکوم کردیم. این بیانیه در «گویانیوز» منتشر شده است و شمار زیادی از آقایان هم به عنوان پشتیبان و حامی، بیانیه ما را امضا کردهاند.
رویا طلوعی: ما مخالف جنگ هستیم و معتقدیم که ملت کرد هیچوقت خواهان جنگ نبوده است. ما خواهان آن هستیم که حقوقمان، آنچه حقوق انسانیمان است، اعاده بشود و معتقدیم که جنگ یاریدهنده نیست.
ما مخالف جنگ هستیم و معتقدیم که ملت کرد هیچوقت خواهان جنگ نبوده است. ما خواهان آن هستیم که حقوقمان، آنچه حقوق انسانیمان است، اعاده بشود و معتقدیم که جنگ یاریدهنده نیست.
ما حتی در بیانیهمان اشاره کردهایم که الان در کردستان ترکیه، خودمختاری دمکراتیک اعلام شده است و بانویی مانند لیلا زانا و دیگر پارلمانتاریستهای شجاعشان دوباره به پارلمان برگشتهاند. آنها برای رسیدن به حقوقشان راههای دمکراتیک را امتحان میکنند. کردستان عراق هم یک منطقه فدرال است.
با همه مشکلات و کاستیها، بههرحال کردها خودشان دارند منطقه را اداره میکنند و کردهای سوریه هم همراه با ملت سوریه، برای سرنگونی رژیم سوریه و مسلماً دستیابی به حقوقشان در آینده، بهپا خواستهاند.
در چنین شرایطی، متاسفانه میبینیم که ایران برمیگردد به یک روش ارتجاعی و شروع میکند به آتشافروزی و جنگ در منطقه. ما چنین روشی را به هیچ عنوان قبول نداریم. نه اعدام فرزندانمان و نه جنگافروزیها، به هیچوجه به مسئله کرد، نه تنها کمک نمیکند، نهتنها سرکوبش نمیکند، بلکه آتش خشم او را شعلهورتر، راهحلها را مشکلتر و کینهها را بیشتر میکند.
وقتی جنگ است، از طرفی فرزندان ما کشته میشوند و از طرف دیگر نیروهای ایران. خب نیروهای ایران هم متعلق به همین ملتاند. سربازهایی که به این منطقه فرستاده میشوند و ناچارند به دستور جمهوری اسلامی در آنجا بجنگند، جانشان را از دست میدهند و اینها همه باعث کینه و نفرت میشود. در حالیکه نباید اینطور باشد. حقوق اصلی یک ملت باید به رسمیت شناخته شود.
واکنشهایی که به این موضوع نشان داده میشود، گستردگی بسیار کمی دارد. حتی اگر به شبکههای اجتماعی اینترنتی و یا سایتهای مختلف نگاه کنید، به صورت خیلی گذرا به این موضوع پرداختهاند. فکر نمیکنید بسیاری از فعالان حقوق بشر نمیدانند چه موضعی در قبال کردستان بگیرند؟
اتفاقاً شما به یک درد تاریخی اشاره کردید. یعنی دست روی یک نکته دردناک گذاشتید! متأسفانه حداقل ۳۳ سال است که یک سوءتفاهم عمیق (که به رژیم پهلوی نیز برمیگردد) بین کردها و سایر ایرانیان وجود دارد.
کردها گلهمندند از اینکه در تمام طول مبارزاتشان تنها گذاشته شدهاند، حمایت نمیشوند و نادیده گرفته میشوند. مثلاً اعتصاب غذای اخیر و موارد دیگر با سکوت مواجه میشود.
از طرف دیگر، بقیه هموطنانمان هم سوءتفاهمها و شکها و گمانهای نادرست نسبت به کردها دارند. در طول این ۳۳ سال، کل تریبونها در اختیار حاکمیت بوده و هرجور که دلش خواسته القاء کرده و هرجور که دلاش خواسته، مغزها را شستوشو داده است.
زدودن این سوءتفاهمها واقعاً زمان میخواهد و اینکه طرفین بتوانند با هم گفتوگو و تبادل نظر داشته باشند. این خیلی مهم است که فعالان حقوق بشر واقعاً به حقوق بشر فکر کنند و بشر برایشان درجهبندی نشود و مثلاً به محض اینکه به کردها رسید، بگویند چون حاکمیت سالها به ما گفته که اینها تجزیهطلباند، جنایتکارند و ... بنابراین، شامل آنها نمیشود. این دید خیلی غلط است. ما باید همه به آنچه در ایران برای هر ایرانی و هر نوع ملیتی در ایران دارد اتفاق میافتد، حساس باشیم. من فکر میکنم رفع این سوءتفاهمها کار زمانبری است.
از طرف دیگر، حرکاتی دارد انجام میشود. بعضیها کردها را نادیده میگرفتند یا سوءتفاهمهای عمیقی با کردها دارند و هیچجوری دلشان نسبت به آنها پاک نمیشود و عدهای هم فقط از یک کانال خاص و با یک حالت دین خاص به کردها نگاه میکنند و بازهم واقعیت همه کردها را نمیبینند.
همه اینها اشکال دارد و راجع به این چیزها باید واقعاً کار شود. لازم است بین فعالان تفاهم ایجاد شود و در مورد این مسائل بحث و گفتوگو صورت بگیرد.
چه قدمهایی تاکنون برداشته شده است برای اینکه ابهامزدایی شود و سوءتفاهمها کمتر بشود؟
میتوانم بگویم که در دنیای مجازی قدمهایی برداشته شده است. در دنیای واقعی سانسور و فشارها بسیار زیادتر است و امکان تبادل کمتر است، اما در دنیای مجازی مقالاتی نوشته و گفتوگوهایی بین طرفین ایجاد میشود. هرچند کم است و اثرگذاری لازم را هنوز ندارد.
در دنیای واقعی هم تا زمانی که دوره اصلاحات بود و فضا کمی بازتر بود، با همه نقدهایی که به آن دوره وارد است، امکان تبادل و ارتباطات بین کنشگران مختلف اجتماعی باز فراهمتر بود.
وضعیت اطلاعرسانی از منطقه کردستان را چگونه میبینید؟
تا زمانی که «سازمان حقوق بشر کردستان» فعال بود، به عنوان یک نهاد کاملاً قابل اعتماد شناخته شده بود و به گستردگی میتوانست مسائل آنجا را انعکاس بدهد و در دورهای بسیار شکوفا عمل کرد. متأسفانه با بازداشت یکی از رهبران مدنی کردستان، آقای محمد صدیق کبودوند، فعالیتهای این سازمان هم بنا به دلایلی، رو به افول گذاشت.
در حال حاضر هم بعضی گروههای مختلف یا بعضی از افراد، سعی میکنند مسائل منطقه را انعکاس بدهند، اما مسئله این است که آنچه از این کانالها پخش میشود، حتماً در سایتهای فارسی زبان مورد توجه قرار نمیگیرد و به آن گستردگی انعکاس داده نمیشود. نوعی سانسور و نادیده گرفتن را هم گاهی از این طرف میبینیم.
البته من همه را متهم نمیکنم. مثلاً خود من سایتهای مشخصی را انتخاب کردهام و در آنها قلم میزنم.
نقش خبرنگاری یا گزارشگری شهروندی را در کردستان چگونه میبینید؟ در ابتدای گفتوگو، به حمله به اردوگاه اشرف اشاره کردید. در این مورد، هنوز چند ساعتی از حمله نیروهای عراقی به اردوگاه اشرف نگذشته بود که کلی فیلم راجع به آن پخش شد. ولی روزانه اتفاقهای خیلی زیادی بهطور روزمره در کردستان میافتد، اما فیلم، تصویر و یا خبری از آن منطقه پخش نمیشود.
میتواند این مورد هم باشد. من قبول دارم که «هر شهروندی یک رسانه»، هنوز در آنجا کاملاً جا نیافتاده است. در عین حال، این نکته هم را در نظر بگیریم که اینترنتی که در شهرهای کردستان برقرار است، همان اینترنت پرسرعت و مناسب تهران لزوماً نیست.
نکته دیگری هست که در آخر گفتوگو بخواهید به آن اشاره کنید؟
من فقط درخواستم این است که در مورد حمله اخیری که به نیروهای اپوزیسیون کرد ایرانی میشود، سکوت نکنیم. به نظر من، هیچ ایرانیای نباید در این مورد سکوت کند و چسباندن مارک تروریست به فرزندان مبارز ما، کار بسیار اشتباهی است. رژیمی که خودش سرچشمه تروریسم و حامی مالی آن است، از این القاب استفاده میکند، برای حقطلبی ما.
من اصلاً راجع به سران احزاب و گروهها صحبت نمیکنم، من به افرادی کار دارم که خالصانه جانشان را کف دستشان گذاشتهاند و هیچ راه دیگری برای مبارزه نداشتند. در داخل، همه فضاها بسته شده و این افراد جانشان را کف دست گذاشتهاند و خالصانه درخواست احقاق حقوق ملیشان را دارند. این بچهها انسانهای پاکی هستند، آنها تروریست نیستند.
ما نباید پیرو سوءتفاهمهای دستهبندیها و منافع حزبی باشیم که حکومت تلقین میکند. باید درک کنیم که ...
درواقع ما باید در دستهبندیها و منافع حزبی و گروهی، یا سوءتفاهمهای حکومتی نیفتیم و درک کنیم که فرزندان مبارز ما واقعاً احتیاج به کمک دارند. آنها را بفهمیم و ببینیم چه میخواهند. این دخترهایی که الان به قندیل رفتهاند و در آنجا دارند مبارزه میکنند، دخترانی هستند مانند ما و شما و یا فرزندان ما. اینها هیچکدام نه تروریست بودهاند و نه تروریست به دنیا آمدهاند، لطفاَ آنها را نادیده نگیرید، ببینید چه میگویند و چه میخواهند.
شما راجع به جوانهایی مانند ما صحبت میکنید که اسلحه به دست گرفتهاند و وارد یک مبارزه شدهاند. آنها برای من- یک جوان ایرانی که در پایتخت ایران بزرگ شدهام- کاملاً غیر محسوس و دور هستند. چه راهکارهایی را فعالان حقوق بشر و فعالان کرد در کردستان در نظر دارند که این فاصله را بین یک جوان ایرانی- که میخواهد بدون خشونت تغییری در جامعه ایجاد کند- با جوان کردی- که در کوهستانها اسلحه به دست گرفته است - کم کند؟
البته من از طرف همه فعالان اجتماعی نمیتوانم حرف بزنم و آنچه را که به نظر خودم میرسد، مطرح میکنم. ولی این مسئله را در نظر بگیرید که شرایط زندگی در پایتخت و شهرهای دیگر با شرایط زندگی در کردستان محروم، زمین تا آسمان متفاوت است.
البته هرکدام از گروهها و احزاب کردی برای خودشان تلویزیونهای ماهوارهای دارند و برنامههایی پخش میکنند که اگر هموطنان ما مایل باشند، میتوانند به آنها دسترسی داشته باشند و این برنامهها را نگاه کنند و با آنها آشنا شوند.
این بخش سیاسی مسئله است. از دید حقوق بشری، ما فعالان حقوق بشر فقط از راه ارتباطگیری با بقیه فعالین حقوق بشر و قلم زدن و تبادل فکر است که میتوانیم این فاصلهها را کمتر کنیم. در حال حاضر، چیزی بیش از این به نظر من نمیرسد، جز اضافه کردن این ارتباطات و همدیگر را فهمیدن.
رۆژهەڵات تایمز - ناوەندی هەواڵ: هەواڵدەریەکانی سەر بە کۆماری ئیسلامیی ئێران ئاشکرایان کرد کە فەرماندەی ئیتلاعاتی سپای عەلی کوڕی ئەبی تالبی قوم سەر بە سپای پاسدارانی ئینقلابی ئیسلامیی ئێران وێڕای پێنج کەسی دیکە لە ناوچەی سەردەشت و لە شەڕ دەگەڵ پژاک دا گیانی لە دەست دا.
هەواڵدەریی فارس ناوی ئەو کەسەی بە "سەردار عاسمی" راگەیاندووە و وتویەتی کە لە هێرشێکی بەرین دا بۆ سەر هێزەکانی پژاک گیانی لە دەست داوە.
هەر لەو پێوەندیەدا سپای پاسداران لیستێکی لە کوژراوانی خۆی بڵاو کردەوە کە تێیدا ناوی هەر یەک لە "سرهنگ پاسدار قاسمي، پاسدار عباس عاصمي، پاسدار علي اكبر جمراسي، پاسدار محمود احمديتبار، پاسدار موسوي نژاد، پاسدار مهدي خبير و پاسدار روح الله صحرايي" لە خۆ گرتووە.
پێشتریش ناوی هەر یەک لە سەرهەنگی پاسدار "عەبدولمحەممەد خۆرەم روز" جێگری گوردانی ئیمام حوسێن و سەروان "حەبیبوڵڵا ئارام زادە" لە لایەن سپای پاسدارانەوە ئاشکرا کرابوون کە لەو شەڕانەدا کوژراون. هەروەها ناوی محهممهد داروهند، جاش و خهڵکی بریسوێی سەردەشت لە لایەن سپای پاسدارانەوە بە رەسمی راگەیەندرابوو.
هەر پێوەندیدار بەو شەڕە، پژاکیش پێشتر ناوی چەند کەس لە گریلاکانی خۆی بەو جۆرە بڵاو کردەوە کە لەو تێکەڵچوونەدا گیانیان لە دەست داوە: سروە فەتحوڵایی خەڵکی سەقز، غەریب بەشار خەڵکی کوبانی، محیەدین تاهیر خەڵکی کوبانی، سەردار ئادار خەڵکی تاتوان، مەریەم وەلیکۆ خەڵکی حەڵەب، دواتریش رایگەیاند کە محمد بادوزادە، تەمەن ١٦ ساڵ و خەڵکی مەهاباد، یەکێکی دیکە لە شەهیدانی ئەو تێکەڵچوونەیە. دواجاریش رایگەیاند کە لە تێکەڵچوونی رۆژی چوار شەممە دا گریلایەکی دیکە گیانی لە دەست داوە بەڵام ناوەکەی ئاشکرا نەکراوە. ههروهها گهریلایەکی تر بە ناسناوی سەرهەڵدان وان، که ناسنامەکەی رانەگەیەندراوە.
بە وتەی بی بی سی دوو لایەنی شەڕ ئاماری زۆر و زەبەند لە کوژراو و برینداری یەکتر بڵاو دەکەنەوە بەڵام ئەو هەواڵانە لە لایەن سەرچاوە سەربەخۆکانەوە پەسەند ناکرێن.
فەرماندەی نیروی زەمینی سپای پاسداران رایگەیاندووە کە ئەو شەڕە تا لە ناوبردنی بە
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر