Pages

۱۳۹۰ تیر ۱۱, شنبه

درخواست از دولت سوئد برای اخراج مزدوران دروغگو و بیمار رژیم که در شهر کارلستاد سوئد فعالیت میکنند


درخواست از دولت سوئد برای اخراج این مزدوران دروغگو به جایکه در آن آمده اند در شهر کارلستاد سوئد خیلی از جاشهای خودفروش با نامهای گوناگون با متوصل شدن به دروغ و نیرنگ فعالیت میکنند در این شهر.
این افراد که من حالا وارد جزئیاتش نمیشوم دست دروغهای شاخدار میزنند و خیال میکنند اینجا عراق یا ایران است نمیدانند که اینجا سوئد است دروغگو روسیاه میشود.
//////////////////////////////

تفسیر سیاسی هفته

نوشته: منشه امیر

خروشچف ایران کی سربرخواهد آورد؟

شکاف عمیقی که در دستگاه حکومتی در ایران پدیدار گردیده و روز به روز عمیق تر می شود، برای آنهایی که پیشینۀ انقلاب های جهان را می شناسند و تاریخ منطقه را می دانند شگفت انگیز نیست! شاید شگفت آور باید آن باشد که چرا سه دهه طول کشید تا این شکاف آشکار شد و چرا زودتر رخ نداد؟ در اتحاد شوروی بروز شکاف و اعلام ورشکستگی رژیم بیش از پنجاه سال طول کشید. در کوبا نیز اکنون حدود نیم قرن است که همان نظام سرکوبگر دوام آورده و حتی با کنار رفتن فیدل کاسترو، هنوز همان خودکامگی و استبداد ادامه دارد – شاد کم رنگ تر شده باشد. در چین نیز به اعتراف رهبر آن کشور فساد مادلی چنان گسترده شده که نظام کمونیستی را در معرض خطر فروپاشی قرار داده است.

ولی درست نیست گفته شود که شکاف بین خامنه ای و احمدی نژاد نخستین شکاف عقیدتی و اولین درگیری درون گروهی است. در طول سال های حکومت اسلامی، همیشه این گونه جناح بندی ها و دو دستگی ها وجود داشته است. منتها در دوران روح الله خمینی، با هیبتی که او داشت و درایت و هوشمندی ذاتی و سیاسی که از آن برخوردار بود، ابعاد وخیم اختلاف نظرها یا پرده پوشی می شد و یا رهبر حکومت همیشه به نعل و به میخ می کوبید و در میان دو جناح متنازع همیشه بیطرفی ظاهری خود را حفظ می کرد و یک جناح را به جان جناح دیگر می انداخت و موجب تضعیف هر دوی آنان می گردید و خود به عنوان یک رهبر فراجناحی از آسیب و انتقاد و تعرض در امان می ماند.

ولی سید علی خامنه ای نه آن دانش دینی خمینی را دارد که به عنوان مرجع تقلید پذیرفته شود و نه از آن درایت و کاردانی برخوردار است که به صورت فراجناحی عمل کند و دیگران را به جان هم بیاندازد، و خود در پشت پرده آسیب ناپذیر بماند.

خمینی پایه های سنگ نخست حکومت دینی در ایران را کج نهاد و آن دیوار هنوز به ثریا نرسیده، کج بالا می رود و از این رو فروریزی آن حتمی است، گرچه زمان آن را هنوز نمی توان مشخص کرد.

پایه های دیوار از آن رو کج نهاده شد که تلاش کردند اندیشه هایی را که زمان آن گذشته و با جامعه امروزی ایرانی و اسلامی همخوانی ندارد، دوباره مطرح ساخته و به اجرا بگذارند. خواستند حکومت را بر پایه های دین بگذارند و این در حالی که حتی در تنها حکومت دینی جهان (عربستان سعودی) امروز حتی زنان دست به خیزش می زنند که حق دارند رانندگی هم بکنند.

خمینی با همه درایت و دوراندیشی خود پی نبرد که حتی بنیادگرایانه ترین جوامع اسلامی نیز به سوی آینده سکولار گام برمی دارند و اگر می خواهند دوام آورند و مردم علیه آنان شورانیده نشوند، دیگر نباید به یک هزار و چهار صد سال پیش استناد کنند، بلکه دستورات حکومتی و دینی را باید بر پایه نیازهای امروزی قرار دهند – و گرنه دیواری که برپا می کنند فرو خواهد ریخت.

ممکن است گفته شود که این دیدگاه درست نیست، زیرا در همان حال که در ایران یک گروه بنیادگرای دینی بر حکومت مسلط شد، در افغانستان نیز طالبان قدرت را به دست گرفتند و گروه تروریستی القاعدة پای به عرصه وجود گذاشت و امروز در سوریه و مصر و یمن و برخی دیگر از کشورهای عرب بیم آن می رود که اخوان المسلمین و گروه های بنیادگرای اسلامی بر حکومت مسلط گردند – همان گونه که حماس با انجام یک کودتای نظامی، قدرت را در نوار غزه به دست گرفت.

آنچه روی داد، درست است – ولی این ارزیابی که اسلام ستیزجوی و بنیادگرا همچنان در حال پیشرفت است و به زودی سراسر منطقه را در برخواهد گرفت، ممکن است خیلی زود نادرست از آب درآید.

درست است که در اسلام، دین و دولت در هم آمیخته و حضرت محمد نه تنها رسول الله، بلکه حاکم حکومت نیز بود و خلفای راشدین، هم رهبر دینی و هم رهبر حکومتی بودند. ولی اسلام سیاسی از همان دهه های اول ظهور دین مبین اسلام به فساد گرایید – و این فساد به طور یکسان به اکثر خلفای اسلام سرایت کرد و در طول تاریخ خلفای اسلامی، از بنی امیه در شام تا خلفای فاطمی در مصر و خاندان بنی عباس در بغداد فرمانروایان خوانخواری بودند که با فرامین دینی و مهر وعدالت و داد هیچ همخوانی نداشتند. افراد فاسدی بودند که تنها می خواستند در قدرت بمانند و برای تامین هدف خود از هیچ جنایتی رویگردان نمی شدند.

اگر گذشته را نادیده بگیریم و دوران خمودگی اسلام را پشت سر گذاریم، که حدود یک هزار سال به درازا کشید، نخستین اندیشمندی که خواست قدرت سیاسی را دوباره به اسلام باز گرداند سید جمال الدین اسد آبادی (ملقب به افغانی) بود که می خواست یک امت واحد اسلامی به وجود آورد که خمینی با گذشت یک صد سال از شکست او در صدد برآمد آن را در ایران پایه گذاری کند و آن کشور را جایگاهی برای پراکنده ساختن اسلام حکومتی در دیگر کشورهای اسلامی قرار دهد – و به قول خود انقلاب اسلامی را صادر کند.

با گذشت بیش از سی و دو سال از آغاز این تلاش گسترده و پرهزینه، نه تنها انقلاب اسلامی به هیچ کشور دیگری صادر نشده، بلکه در داخل ایران نیز در آستانه فروپاشی قرار گرفته است.

نگاهی به خیزش های مردمی در تونس و مصر و سوریه و لیبی و یمن و دیگر کشورها (و حتی بحرین) نشان می دهد که خواسته های مردمان آن سرزمین ها، همه آرمان های سکولار (غیردینی) می باشد. مردم آزادی می خواهند، کار می خواهند، مردمسالاری می خواهند – و می خواهند که به فساد مالی و حکومتی پایان داده شود. در هیچ یک از تظاهرات، شعاری به حمایت از بازگشت به آنچه که "دوران طلایی اسلام" می نامند شنیده نشده است.

معمر قذافی و علی عبدالله صالح هشدار می دهند که با رفتن آن ها ممکن است عناصر القاعدة به روی کار آیند. در مصر و سوریه از احتمال قدرت گیری اخوان المسلمین سخن می رود – ولی هنوز هیچ نشانی دایر بر درستی این ارزیابی ها دیده نمی شود.

درست است که خامنه ای ادعا می کند خیزش های مردمی در کشورهای عرب الهام گرفته از انقلاب سی و دو سال پیش ایران است. ولی خودشان هم می دانند که دروغ می گویند و سفسطه می کنند و در تلاش تامین دو هدف هستند: از یک سو می خواهند ادعا کنند که در صدور انقلاب موفق بوده اند (یعنی ناکامی قاطع خود را در این زمینه پرده پوشی کنند – زیرا در سی و دو سال تلاش رژیم در ایران، حتی یک حکومت دینی شبیه آن در دیگر کشورهای اسلامی برپا نشده) و از سوی دیگر می خواهند به مردم ایران چنین القاء کنند که اگر خیزش های مردمی در کشورهای عرب الهام گرفته از ایران است، پس بداند مردم ایران که انقلاب آن ها خوب و مثبت و سازنده بوده و اگر امروز مورد تقلید دیگران قرار می گیرد، پس خیزش مردمی در ایران، به تقلید از سوریه و مصر و کشورهای دیگر، ضرورت خود را از دست می دهد.

ولی جناح واپسگرای مذهبی در ایران و در رأس آن سید علی خامنه ای، خود خوب می دانند که این استدلال های ظاهرا فریبنده بی اساس است و برای گمراهی مردم بیان می شود و در ایران نیز از دیرباز روند دوری از دین به عنوان یک وسیله حکومتی آغاز شده و هر روز گسترده تر می شود و فردا ممکن است تمامیت و موجودیت رژیم را مورد تهدید قرار دهد. و این در حالی که جناح احمدی نژاد- رحیم مشایی خوب می داند که اگر همچنان به دوران ابتدایی اسلام استناد شود و مالک اشتر الگو قرار گیرد، این نظام زودتر فرو خواهد ریخت و باید علاج واقعه را پیش از وقوع کرد و با عرضه داشتن نوع جدیدی از اسلام که با ملیت ایرانی و تمدن و فرهنگ ایران زمین و خلق و خوی مردم این خطه باستانی همخوانی داشته باشد، از اعلام ورشکستگی دین و از وقوع فروپاشی رژیم جلوگیری کرد.

به این دوراندیشی سیاسی جناح احمدی نژاد – رحیم مشایی یک عامل دیگر را نیز باید افزود – عاملی که در هیچ یک از رؤسای جمهوری و یا نخست وزیران پیشین حکومت اسلامی ایران وجود نداشته و آن، گستاخی بی نظیر و جاه طلبی بسیار نیرومند احمدی نژاد است.

همان گونه که پیشتر گفتیم، شکاف و نزاع بین گروه های درون حکومتی در ایران، در طول همه سال های پس از انقلاب وجود داشته است. ولی اگر بنی صدر مجبور به کناره گیری و فرار شد، اگر هاشمی رفسنجانی ناچار گردید مهر سکوت بر لب زند و اگر محمد خاتمی از اوپوزیسیون بازی دست برداشت و در راستای خواست های خامنه ای قرار گرفت، احمدی نژاد فردی گستاخ، سرسخت، جاه طلب و ماجراجو بوده و حاضر نیست به این زودی ها کنار آید. او باورهای عمیق دینی دارد که تکمیل کننده خواسته ها و جاه طلبی های اوست و به مبارزه اش توان می بخشد و او را در دیدگاه خودش تا حد یک رهبر رستاخیز به یاری امام زمان بالا می برد.

دو سال تا پایان دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد مانده است. خط حکومت آن است که در کوتاه کردن دم احمدی نژاد تا آنجا پیش نروند که برکنارش کنند – زیرا ممکن است موجودیت رژیم را به خطر اندازد و چراغ سبزی برای خیزش مردم ایران باشد – زیرا چگونه ممکن است فردی که به خاطر ادامه ریاست جمهوریش، در نتایج انتخابات تقلب کردند و موجب آن اعتراض های گسترده مردمی درایران شدند، اکنون بیآیند و علیه او رأی عدم کفایت صادر کنند؟

بنابراین، سیاست خامنه ای و گروهش آن است که بگذارند احمدی نژاد بی سر و صدا دو سال باقی مانده را نیز به پایان برد، ولی در همان حال دور و برش را خلوت می کنند، او را به پائین تر سطح قدرت تنزل می دهند و رفتارش را سخت زیر نظر می گیرند، مبادا دوباه فیلش یاد هندوستان کند و با "مقام معظم رهبری" درافتد و به فرامین خامنه ای بی اعتنایی کند.

ظاهرا نبرد بر سر قدرت بین دو جناح حکومت نباید امر مهمی باشد که ارزش بررسی و تحلیل تفسیر دارد. درگذشته نیز از این جناح بازی ها زیاد شنیدیم. یک دوره آن را "پراگماتیست" و "دگماتیست" می نامیدند، بعدها نامشان را "بنیادگرا" و "اصلاح طلب" گذاشتند و امروز آن ها را "جریان انحرافی" می نامند.

ولی این بار نزاع دارای جنبه های ایدئولوژیک و دینی بسیار قوی است که با جاه طلبی ها و باورهای خرافی و وعده ظهور امام زمان در هم آمیخته و شدت بیشتری یافته است.

بزرگ ترین مفهوم این نزاع آن است که اجرای اندیشه حکومت اسلامی ناکام مانده و باید رژیم به زودی اعلام ورشکستگی کند و بی تردید از صحنه سیاست کنار زده خواهد شد.

دور نیست روزی که در ایران هم خروشچفی پیدا شود که جنایات سید روح الله خمینی را افشاگری کند، از قتل هایی که به دستور سید علی خامنه ای رخ داده پرده بردارد و نقش میرحسین موسوی در کشتارهای سیاسی را آشکار سازد و بر سکوت محمد خاتمی در برابر جنایات انگشت گذارد و پیشنیه مرد هزار گلوله را برای همگان بازگو کند – تا دنیا دریابد که در چند دهه اخیر در ایران نه حکومت وجود داشته و نه اسلامی بوده – بلکه سخن از یک مافیای قدرت است که برای ماندن و دوام آوردن همیشه جنایت کرده و ملت ایران را به مصیبت و فاجعه کشانده است.

اورشلیم- شنبه 11 تیر ماه 1390 – دوم ژوییه 2011

* دولت یونان مانع از آغاز حرکت یک کشتی از فعالان بین المللی فلسطینی ها از بندری در یونان به سوی غزه شد. واحد مرزبانی نیروی دریایی ارتش یونان سحرگاه امروز (شنبه) این کشتی را که شماری از آمریکایی های چپ گرای حامی فلسطینی ها سرنشین آن بودند، در حالی که کشتی هنوز اندکی از ساحل یونان دور نشده بود، متوقف کرد.

* فعالان بین المللی حامی فلسطینی ها که در یونان گرد آمده اند، گفتند که روز سه شنبه (سه روز دیگر) تلاش خود را برای حرکت از بنادر یونان به سوی ساحل محصور غزه از سر خواهند گرفت.

* سران جنبش حماس، هم شاخه غزه و هم شاخه سوریه، تصمیم دولت یونان را در مقابله با سرنشینان کشتی آمریکایی محکوم کردند.

* یک روز پس از جنایاتی دیگر در سوریه که طی آن دستکم بیست و هشت تن از تظاهرکنندگان مخالف حکومت بشار اسد به دست ماموران اعزامی حکومت به قتل رسیدند، در حالی که امروز (شنبه) خانواده های کشته شدگان و هزاران نفر دیگر در آیین های محلی تشییع جنازه قربانیان شرکت دارند، بشار اسد مسئولان محلی استان "حماة" را برکنار کرد.

* اپوزیسیون سوریه می گوید در تظاهرات دیروز (جمعه)، بیش از سه میلیون نفر از مردم خواهان خلع بشار اسد بودند. ناظران احتمال داده اند که این رقم نیم میلیون تا یک میلیون نفر بوده است. خبرگزاری فرانسه رقم یک میلیون تظاهر کننده را واقعی تر می داند.

* تحلیلگران رادیو اسرائیل می گویند که دلیل اقدام امروز (شنبه) بشار اسد در اخراج احمد خالد عبدالعزیز، استاندار استان "حماة"، خشم او از تظاهرات گسترده مردمی روز پیشتر در مرکز این استان است و به نظر می رسد که اسد می خواسته که مشت آهنینی علیه این تظاهرکنندگان به کار رود و 28 کشته روز گذشته را کافی نمی داند.

* روسیه بار دیگر اعلام کرد که همچنان با تقبیح سوریه در شورای امنیت سازمان ملل متحد مخالف است.

* مراکش اعلام کرد که نتیجه همه پرسی که دیروز (جمعه) در سراسر آن کشور برگزار شد، نشان می دهد که اکثریت قاطعی از رای دهندگان، با انجام اصلاحات بر اساس توصیه های کمیته ملی و پادشاه مراکش موافقت کرده اند.

* ایالات متحده آمریکا برگزاری همه پرسی جمعه در مراکش را مورد استقبال قرار داد و آنرا "گامی مهم" در راه تبدیل این سرزمین شمال آفریقا به کشوری مردمسالار توصیف کرد.

* در اردن، نخست وزیر، آقای معروف البخیت که چند ماه پیش به این مقام منصوب شد، شامگاه امروز (شنبه) وزیران جدید برای برخی از پست ها معرفی می کند و مراسم ادای سوگند از سوی وزیران تازه برگزار می شود.

* کشور عربی تونس که پیشآهنگ خیزش های ماه های اخیر در جهان عرب بوده، اعلام کرد با تهدیدهای تروریستی بسیار جدی روبرو شده، و از این روی، تدابیر امنیتی را تشدید کرده است.

* پس از سخنان شامگاه دیروز (جمعه) سرهنگ معمر قذافی، حاکم لیبی که تهدید کرد هواداران او می توانند نبرد را به خاک اروپا بکشانند و انتقام گیری کنند، وزیر خارجه ایالات متحده، بانو هیلاری کلینتون از حاکم لیبی خواست عاقل باشد و از اریکه قدرت پایین آید و از زبان تهدید دست بردارد.

* آقای قذافی شامگاه جمعه پرزیدنت باراک اوباما، رییس جمهوری ایالات متحده را "ای پسرم" خطاب کرد و گفت: ای پسرم! رادیوی لیبی را گوش کن تا بفهمی که تصمیم تو در پیوستن به حملات ناتو علیه لیبی اشتباه بود و بهتر بود با قلب خود که از همراهی با ناتو احتراز می کرد، همراه می شدی و نه با سرکوزی خیانت کار.

* رهبر لیبی، رهبران فرانسه، بریتانیا و ایتالیا، آقایان سرکوزی، کامرون و برلوسکونی را "بیچاره" نامید و گفت: "قرص آرام بخش بخورید"، و نیز به آنها توصیه کرد که "برای درک حقایق لیبی، رادیوی لیبی را گوش کنند".

* سازمان "وحدت آفریقا" در برگیرنده کشورهای قاره سیاه، که سران آن در همآیش ویژه خود در شهر "مالابر"، پایتخت کشور "گینه استوایی" گرد آمده اند، اعلام کرد که حکم دستگیری سرهنگ معمر قذافی را مورد بی اعتنایی قرار می دهد و آنرا رعایت نخواهد کرد.

* تنها چند روز پس از آنکه فرمانده نیروی هوا – فضای سپاه پاسداران جمهوری اسلامی، سرتیپ پاسدار امیرعلی حاجی زاده تهدید کرد که حکومت ایران توانایی آنرا دارد که حتی از دامغان، اسرائیل را موشک باران کند، آقای محمد کرمی راد، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی امروز (شنبه) تهدید کرده و مدعی شد که " اگر اسرائیل دست از پا خطا کند" جمهوری اسلامی هم در واکنش " تل آویو را ویران می کند و تنها در لحظه اول، بین 2 تا 3 میلیون آواره روی دست اسرائیل خواهد گذاشت".

* آقای آلدو دونزیس، از رهبران جامعه یهودیان آرژانتین می گوید که رییس جمهوری بولیوی، پرزیدنت ایوو مورالس، بابت دعوت از وزیر دفاع جمهوری اسلامی، سرتیپ پاسدار احمد وحیدی به آن کشور و دیدار با او، از یهودیان کشور همسایه خود، آرژانتین عذرخواهی کرده است.

* حکومت ایران در ماه های اخیر به صدور انواع سلاح های جدید برای هم پیمانان خود در عراق و افغانستان اقدام کرده است. به نوشته روزنامه آمریکایی "وال استریت ژورنال"، قصد جمهوری اسلامی از ارسال این محموله های تسلیحاتی جدید، شتاب بخشیدن به خروج نیروهای آمریکایی از این دو کشور است.

* در پی اعلام وزارت خزانه داری ایالات متحده مبنی بر اضافه شدن نام "ایران ایر" به فهرست تحریم های دولت واشینگتن علیه جمهوری اسلامی، گفته می شود که بر اساس این تحریم ها، اتباع و شهروندان آمریکایی دیگر اجازه ندارند با شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی پرواز کنند.

* در جدیدترین دور از تنش ها میان هواداران آیت الله علی خامنه ای در مجلس و اطرافیان محمود احمدی نژاد، معاونت اجرایی و سرپرست نهاد ریاست جمهوری، با انتشار بیانیه ای، ضمن آنکه اتهامات مطرح شده از سوی نمایندگان مجلس علیه آقایان اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی را "کذب محض" توصیف کردند، از شکایت آقای بقایی از آقای حسن نوروزی، نماینده مجلس خبر دادند.

* یک عضو پرنفوذ مجلس، آقای رضا کرمی امروز (شنبه) گفت: «احمدی نژاد چه خوشش بیاید و چه خوشش نیاید، قوه قضائیه و دستگاه اطلاعاتی با متخلفان درون دولت برخورد خواهند کرد».

* یک عضو هیئت رئیسه مجلس که نخواست نامش برده شود، در مصاحبه ای با "ایلنا" گفت: اظهارات احمدی نژاد، در حقیقت "شاخ و شانه کشیدن" برای دستگاه قضایی و وزارت اطلاعات بوده است.

* روزنامه های درون ایران و نمایندگان مجلس، از جمله آقای علی مطهری، امروز (شنبه) به احمدی نژاد هشدار دادند که "خط قرمز" باید قانون باشد و نه کابینه.

* آقای حمید بقایی در مصاحبه ای با روزنامه شرق گفته است که او، به همراه احمدی نژاد و مشایی، در جمع سه نفره خود به اتهامات دستگاه قضایی علیه خویش "می خندند".

* آقای محمدرضا باهنر، نایب رییس مجلس شورای اسلامی می گوید که احمدی نژاد باید تکلیف خود را با به گفته او "جریان انحرافی" روشن کند.

* بانو شیرین عبادی، حقوقدان و تنها برنده ایرانی جایزه صلح نوبل، گفت که جنبش اعتراضی در ایران هنوز زنده است و دیر یا زود، حاکمیت اسلامی سرنگون می شود – هرچند که به گفته خانم عبادی، ایران هرگز به شرایطی همچون آنچه امروز در لیبی می گذرد، دچار نخواهد شد.

* رییس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی، آقای محمود بهمنی می گوید که مسئولان هیچ نیازی نمی بینند که "نیاز کاذب بازار به ارز" را تامین کنند، اما همزمان مدعی شد که قصد دارد بهای دلار را به 1050 تومان کاهش دهد. او گفت: «در کجای دنیا ارز را با گونی می فروشند که ما بخواهیم این کار را بکنیم؟!».

* مشاور وزیر علوم جمهوری اسلامی، آقای محمدحسین شجاعی فرد گفت: «با تفکیک جنسی در دانشگاه ها، رشد علمی بیشتر می شود».

* شیخ محسن قرائتی، روحانی که مردم ایران او را بیشتر به خاطر برنامه های "شبه طنز" وی در تلویزیون ایران می شناسند، گفت که دخترها باید صبح ها و پسرها عصرها به دانشگاه بروند.

* تارنمای خبری "تابناک"، وابسته به محسن رضایی، به نقل از دکتر حسن عباسی، استراتژیست ارشد رژیم نوشت که افزایش تعداد دختران دانشجو، "جنایتی" است که توسط دولت های قبلی و از طرف کشورهای غربی در ایران ایجاد شده است.

* در پی آلمان و بریتانیا، ایالات متحده آمریکا نیز از دستگیری های گسترده فعالان زن در ایران در هفته های اخیر ابراز نگرانی کرد.

* دادستان شهرستان یاسوج، شیخ محمد موسوی پور گفت که به شهرداری دستور داده شده فورا نسبت به برداشتن و انتقال مجسمه آریوبرزن از میدان "آریوبرزن" در آن شهرستان اقدام کند. پیشتر، نماینده یاسوج در مجلس گفته بود دلیل تصمیم به برداشتن مجسمه آریوبرزن، آن است که دم اسب آن، به طرف عکس شهدای جنگ است.

http://www.radis.org/

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر