Pages

۱۳۹۰ مرداد ۴, سه‌شنبه

من فکر کنم نباید مردم بخاطر سست بودن سیاست یکی از احزاب کرد دل سرد بشوند و ناامید بشوند





  • من فکر کنم نباید مردم بخاطر سست بودن سیاست یکی از احزاب کرد دل سرد بشوند و ناامید بشوند این گوی و این هم میدان قلم را تیز کنید آستینها را بالا دنبال ریشه ی که دمشان آنجا گیر کرده است باید پی گیری نمود بعدش که ضعفشان پیدا شد نوک قلم را روی همان ضعفی بگذارید تا به خود بجنبند و از این ضعف لامذهب بیرون آیند دقیقا مثل کارهای بنده دیدم که اعضای حزب دموکرات کردستان ایران به سفارت رژیم رفت و آمد میکنند بلافاصله نوک قلم را بر روی ضعفشان گذاشتم البته هنوز صداهای که با تصاویر ویدئو گرفته شده است پخش نشده است که میگوید من مسئول کمیته حزب در این شهر هستم اگر هم نیاز باشد صد بار دیگر به سفارت ایران میروم سراحتا به حزب گفته ام سفارت میرم حزب گفته است کار خوبی میکنید و همین شخص میگوید مهمترین فرد حزبی زنش رفت ایران در ایران زمین و خانه هم خرید کسی بهش چیزی نگفت در ایران.
    از طرف دیگر یکی در حرف زدن خود را لیبرال دموکرات معرفی میکند لاکن در عمل یک فرد انتقادگریز خودسانسور و شخصیتی دوگانه که به هیچ عنوان به نفس خویش باور ندارد کسانی که در برابر یک انتقاد عربته کشی میکنند و دستور قتل صادر میکنند بیمار هستند این در فیس بوک با چند تای از این دوستان برخورد نموده ام در جا فرار و بلوک نمودن صفحه ما بوده این یعنی یک بیماری اسکیزوپاتیکی شخصیت درهم و برهم.


    سکوت ؟ سکوت یعنی خیانت


    نه ، موافق نیستم . این شرم آور است .

    با این سانسور روانی باید جنگید .

    من اصلاً با این ضرب المثل که « دیوار موش دارد وموش گوش دارد » مخالفم.

    این یک حکم محافظه کارانه وخشک است

    که اعتماد را ازمیان مردم می دزدد وآن ها رااز هم دورمیکند

    « آن ها » به عمد وبا تردستی این وضع را به وجود آورده اند.

    چرا هر کسی باید از سایه خودش بترسد ؟

    صدایش رادر گلو خفه کند وزخمش راازدیگران بپوشاند؟

    چرا باید توی جمجمه ی هر یک ازما یک مأمورسانسور

    نشسته باشد وافکارمان راقیچی کند ؟

    دیوار سانسور اگر در درون ما فرو بریزد ، دربیرون ازما هم

    فضاهای بازتری بوجود می آید.
    .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر