در سال 1357 انقلاب ضد
سلطنتی در ایران ایجاد شد و در طول چند ماهی همه حرکات و کشور به شیوه ی دموکراسی پیش میرفت اما مذهبیون زیر با زیر و مخفیانه در مستحکم نمودن پایگاه خویش و برای یک نوع سیستم مخوف دیکتاتوری مذهبی کار میکردند که امروز همه شاهدش هستید در یک برنامه از پیش طرحریزی شده انقلاب ضد سلطنتی را از ملت ربودند و آنچه در زیر می آید در ایران برقرار نمودند بر اساس تفکر پیر هندیتبار کینه توز و خونآشام خمینی ضد بشر و زن ستیز باید گفت لکی ننگی است بر تاریخ ایران بعداز سله سله قاجاریان که از نوه همان جلادان قاجاریان بودند این خونخواران جلاد دوباره بر ایران حاکم شدند تاریخ تکرار میشود اگر تفکری سالم در جامعه بر پا نشود و آموزش سالم برای کودکان خویش ایجاد نکنیم و از تاریخ پر راز و نشیب ایران درس عبرت نگییم باز تاریخ تکرار میشود.
امروز 22 بهمن سالروز انقلاب شوم و کثیف مرگبار بر ملتهای ایرانی میباشد در چنین روزی
مردی پیر کینه توز هندیتبار خونخوار وارد تهران شد با حیله و دروغ ملتهای سرزمین ایرانی را گول زد و جنایت شکنجه اعدام تجاوز و و تناب دار را در همه کوچه و پس کوچهای ایران بر پا نمودند و در طول 33 سالی که حکومت بر اساس اندیشهای این پیر کینه توز بر ایران حاکم بوده است جان هزاران جوان و هزاران اندیشمند و متفکر و نویسنده و دگر اندیش را گرفتند.
یکی از آرزوهای دیرینه ی امام این بود که روزی به قدرت برسد و تمامی کینه های دیرینه اش بر سر جوانان و ملتهای ایرانی خالی کند و در حام خون دگر اندیشانش آب تنی کند که کرد و برنامه های تناب دار را در فرانسه طرح ریزی نموده بود که با ورود به ایران طرح را در دست طرفدارانش قرار داد تا بخوبی نکات به نکات برنامه های خمینی را اجرا کنند همان دار زدن اعدام و راه اندازی حمام خون بود بعدا هم به درک واصل شدند به یارانش مثل علی خامنه ای و دیگران دستیارش دستور دادند که باید این راه را ادامه بدهند و ریشه ی تمامی آنچه مخالف تفکر این پیر کینه توز هستند در بیاورند و دارند همان راه امام کینه توز بیمار را ادامه میدهند سران جنون اسلامی .
امام راحل پجل جاهل همرا با تنابهای دارش وارد تهران شد تا بتواند قصابخانه بر پا کند زنان را سرکوب کند مخالفین را قتلعان کند چشمشان را از حدقه در بیاورد و بهشون تجاوز کند به حرمت و کرامتشان تجاوز کند امام همان جاهلی انسانکش در سال 1357 روزی سیاه در تاریخ ایرانیان بود که فردی پیر کینه توز بنام خمینی وارد ایران شد تا جان خیلی از ایرانیان را بگیرد و به حرمت و کرامت انسانی ایرانیان تجاوز کند در طول 33 سال حکومت ننگین خمینی از هیچ جنایتی فروگذاری نکرده است از جاسوس گرفتن گرفته تا ترورهای برون مرزی و کشتار و قتلعام کردها و ترور مخالفینش در خاک اروپا و کشورهای دیگر همسایه ی ایران دست بالای داشته است.
امام کارتونی حکومت کارتونی سیاست کارتونی سیستم کارتونی مذهب کارتونی کارتون اسم خوبی نیست حقیقتا در فرهنگ ما و حتا در فرهنگهای جهان یعنی پوشالی امام پوشالی حکومت پوشالی سیاست پوشالی سیستم پوشالی مذهب پوشالی .. نتیجه اش دروغ اغراقگویی امام کارتونی مثل میکروب واگیر خیلیها به این بیماری دچار نموده است.
ثمره ربوده شدن انقلاب 1357 ایران آب تنی شد در حمان خون ملت سوریه و با بشار اسد شریک جون جونی شدند آخوند بی شرم و حیا
تفسیر سیاسی هفته
نوشته: منشه امیر
سی و سه سال فریب و ویرانگری
سی و سومین سالگرد تسلط خویش بر ایران و ایرانی را جشن گرفته اند. ولی بسیارند ایرانیانی که این روز را روز عزای ایران زمین و مردمان آن می دانند و آرزو می کنند که این کابوس هرچه زودتر پایان گیرد و میهن آنان از بند ستم و واپس گرایی رهایی یابد و ایران مقام شایسته خود را در جامعه جهانی دوباره به دست آورد.
به هیچ یک از وعده های خود در دورانی که هنوز به قدرت نرسیده بودند عمل نکردند و با آن که شیشه عمر آنان به مویی بسته است، هنوز ادعا می کنند که قدرتمندترین و پا برجاترین ها هستند و هیچ باد و طوفانی آنان را به لرزه درنخواهد آورد.
روح الله خمینی با چند شعار ملت ایران را به سوی خود کشید و با گذر زمان، بسیار زود روشن شد که همه آن ها توخالی و پوچ و دروغین بوده است. گفت: هدف ما نجات مستضعفین است. ولی امروز پس از سی و سه سال، نه تنها قشر آسیب پذیر ایران از فلاکت رهایی نیافته، بلکه بسیاری از آنانی نیز که به طبقه متوسط و نیمه مرفه کشور تعلق داشتند به پرتگاه ناداری و بی نوایی سقوط کرده اند.
اگر تا دیروز ده یا بیست درصد از مردم ایران زیر خط فقر می زیستند، امروز دو سوم از ایرانیان زیر خط فقر زندگی می کنند و هشتشان گروه نهشان است. بسیار می شنویم ایرانیانی را که می گویند حتی یک روز در هفته نمی توانند گوشت بخورند، زیرا گرانی و کمی درآمد کمرشان را شکسته است.
شعار داده بودند که هدفشان مبارزه با استکبار داخلی و خارجی است.
در داخل، اموال همه آنانی را که توانسته بودند ثروتی بیاندوزند مصادره کردند و همانند غنیمت جنگی آن را به افرد خویش سپردند. ولی در طول این سی و سه سال خود قشر تازه ای از ثروتمندان نوکیسه را به وجود آورده اند که خون مردم را می مکند و بیت المال را غارت می کنند و اموال را می دزدند و پول ها را به حساب های بانکی خود در کشورهای خارجی می فرستند.
در کجای دنیا سابقه داشته که سه هزار میلیارد تومان اختلاس شود و دزدان و غارتگران از چنگال عدالت بگریزند؟
در این سی و سه سال ایران را به سطحی تنزل داده اند که جز فقر و فحشاء و اعتیاد و بیکاری و دزدی و دروغ و کلاهبرداری و سرکوب و شکنجه و تجاوز جنسی در زندان و اعدام های علنی و مخفی و واپس گرایی و پس رفت علمی و اقتصادی و اجتماعی، هیچ مژده دیگری برای ملت ایران نداشته و ندارد.
از این که سرزمین های همسایه ایران دچار توفان است ولی در ایران ظاهراً آرامش و سکوت برقرار است، سرمست شده اند و ادعا می کنند که حکومتی ابدی دارند که هرگز دچار لرزش نخواهد شد – غافل از آن که، این، آرامش نسبی پیش از طوفان است و فردا خیزش مردمی ایران بسیار پر جهش تر و پویاتر از به پاخیزی کنونی ملت سوریه خواهد بود.
سی و سه سالگی رژیم خود را در حالی جشن گرفته اند که از نظر اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و بین المللی در بدترین موقعیت تاریخ خویش قرار دارند:
در صحنه داخلی هرگز تا این حد با تنفر مردم روبرو نبوده اند و در صحنه بین المللی هرگز این چنین در انزوا قرار نداشته اند.
در سراسر دنیا دو یار برایشان مانده که یکی سوریۀ بشار اسد است، که جان می کند و در حال احتضار است، و دیگری رژیم هوگو چاوس در ونزوئلا که آن هم در آستانه رفتن است.
آن همه در آمریکای لاتین پول ریختند و وعده کمک مالی دادند، ولی هیچ دوستی که قابل اعتماد باشد پیدا نکردند و فردا هنگامی که رژیم خاندان اسد در سوریه برافتد، آنان در کدامین کشور جهان خواهند توانست پناه بگیرند؟
آن ها نه تنها ملت ایران را می کشند، بلکه قاسم سلیمانی را به سوریه فرستاده اند که در آنجا نیز مسلمان سوری بکشد تا شاید رژیم بشار اسد از سرنگونی رهایی یابد.
خوب می دانند که وقتی خیزش مردمی در سوریه موجب برافتادن رژیم گردد، ملت ایران نیز بسیار دلگرم خواهد شد و قاطعانه در برابر حکومت ملایان خواهد ایستاد.
در حالی که در داخل، خشم مردم به نقطه انفجار نزدیک می شود و تحریم های جهانی دارد کمر رژیم را می شکند، حسین شریعتمداری سردبیر کیهان برای آن که سرکردگان رژیم را تسلی دهد، می گوید: «دشمنان امت ما ناتوان از رویارویی و نزاع مسلحانه با ایران اسلامی و قدرتمند امروز هستند».
در دوران جنگ با عراق نیز همین ادعا را می کردند – ولی دیدیم که چگونه خمینی ناچار شد جام زهر را سر بکشد.
آن هایی که این چنین در مورد قدرت کوبنده نیروهای مسلح خود لاف می زنند، خود خوب می دانند که چه نیروی هوایی ضیعفی دارند و نیروی دریایی آن ها تا چه حد ناتوان و کوچک است.
قدرت موشکی و توان تروریستی خود را به رخ جهانیان می کشانند. ولی این دو نیز نخواهد توانست دنیا را از رویاروی با آنان روی گردان سازند.
آن ها در حالی جنگ هشت ساله با عراق را به عنوان نشان قدرت خود، به رخ جهانیان می کشانند که همگان می دانند که آنان در آن جنگ هشت ساله شکست خوردند – و گرنه خمینی حاضر نمی شد جام زهر را سر بکشد.
ولی شریعتمداری، به تقلید از خامنه ای و دیگران، در موجه جلوه دادن شکست نیروهای مسلح رژیم در برابر عراق می گوید: «در آن جنگ همه جهان، به سرکردگی شرق و غرب، در برابر ایران ایستاده بودند»!
از او باید پرسید که آیا اگر رژیم ایران، با سرکشی در مورد برنامه ساخت بمب هسته ای، دنیا را به جنگ تازه ای علیه خود بکشاند، با همان وضعیت دوران جنگ با عراق، و حتی با بدتر از آن، روبرو نخواهد شد؟
چرا دنیا در آن سال های خون و آتش، به صدام یاری رساند و ایران را از دریافت اسلحه محروم ساخت؟
به خاطر آن که رژیم ایران با اشغال سفارت آمریکا به دنیا نشان داد که یک موجودیت یاغی و باغی است و خودش ادعا می کند که می خواهد بر منطقه و جهان مسلط شود.
مگر دنیا مرض دارد به چنین رژیمی یاری برساند؟
اگر دنیا در آن روزها علیه رژیم ایران بود و به صدام کمک می کرد، امروز موقعیت رژیم صد پله بدتر است: امروز حکومت عملاً با همه دنیا روبروست و اگر حمله ای به تأسیسات اتمی آن صورت گیرد و رژیم بخواهد به واکنشی دست بزند، با واکنش دنیا روبرو خواهد بود. پس چگونه ادعا می کنند که قوی هستند و دشمن (یعنی اکثر ملت های جهان) از رویارویی نظامی با آنان، ناتوان؟
سال روز به قدرت رسیدن خود را در حالی جشن گرفته اند که نه تنها در داخل کشور اکثر مردم از آنان روی گردانیده اند، بلکه در خارج از ایران نیز همدستان آنان در موقعیت بدی قرار دارند.نه تنها حکومت بعث سوریه در آستانه فروپاشی قرار گرفته، بلکه گروه تروریستی حماس نیز خود را یتیم احساس می کند و به دنبال کشوری و مکانی است که حاضر شود دفاتر این سازمان آشوب طلب را در خود جای دهد.
مدت چندین هفته اعلام می کنند که اسماعیل هنیه راهی تهران شده، ولی از آمدن او خبری نمی رسد و این گمان قوت می گیرد که کشورهای عرب به حماس هشدار داده اند که باید از رزیم کنونی ایران دوری جوید، و گرنه حمایت کل اعراب را از دست خواهد داد.
حتی حسن نصرالله سرکرده حزب الله لبنان که تا دیروز افتخار می کرد که دست پروردۀ رژیم ایران است، امروز می گوید که اگر بین رژیم ایران و کشور اسرائیل جنگی درگیرد، حزب الله به کمک رژِیم ایران نخواهد آمد.
حتی اگر این سخنان دروغین و یک ترفند باشد، معلوم می شود که حزب الله چنان در داخل لبنان نیز منفور است که جرأت نمی کند علناً بگوید که دست نشانده و فرمانبردار و عامل نفوذ یک رژیم خارجی، یعنی حکومت اسلامی ایران است.
میلیارده دلار از پول ملت ایران را برای گروه های ترور هزینه کردند و تنها نتیجه ای که گرفتند آن است که حزب الله اعلام می دارد در صورت جنگ حاضر به پشتیبانی از آن ها نیست و حماس نیز به دنبال اربابان تازه ای می گردد که دفاتر خود را از سوریه به کشور آنان منتقل کند، بی آن که حکومت ایران کوچکترین عامل تأثیر گذار در این زمینه باشد.
در داخل ایران نیز مبارزه بر سر قدرت به چنان مرحله حادی رسیده که مجلس برای نخستین بار از هنگام قدرت یابی حکومت اسلامی، قصد استیضاح رییس جمهوری را دارد و او را به مجلس احضار می کند.
قصدشان آن است که آخرین ضربه را بر پیکر نیمه مرده "مقام معظم ریاست جمهوری" وارد آورند، که احمدی نژاد از هرگونه خواب و خیالی برای راه یابی افراد جناح خود به مجلس آینده صرفنظر کند.
ولی حتی این وضع نیز مانع از ادامه یاوه سرایی های احمدی نژاد نمی گردد – که در سخنان روز گذشته خود می گوید: «تحولات اخیر زمینه ساز نهضت بزرگی است که به واسطۀ آن، توحید بر جهان حاکم خواهد شد».
یعنی از دیدگاه احمدی نژاد و رژیم واپس گرای کنونی ایران، مسیحیان جهان، با یک میلیارد و 200 میلیون نفر جمعیت، اهل توحید نیستند و تنها مسلمانان شیعه هستند که آنان را می توان توحیدی نامید.
تلاش می کنند خیزش مردمی در کشورهای عربی و قدرت گرفتن وهابی ها و سلفی ها در مصر را به حساب انقلاب خود بنویسند.
تجاهل می کنند! زیرا همه وهابی ها و بدتر از آن ها سلفی ها، بزرگ ترن دشمنان اهل تشییع و حکومت شیعه ایران هستند، و آن ها را اصلاً مسلمان نمی دانند؛ و فردا اگر قدرت در کشورهای عرب به دست آنان بیفتد، همه پول های کلانی که رژیم ایران در راه پیشبرد باورهای دینی خود هزینه کرده بر باد خواهد رفت.
همین احمدی نژاد که وعده می دهد "به زودی شیعه بر جهان مسلط خواهد شد" (و یا به گفته او "توحید بر جهان حاکم خواهد گردید")، و در حالی که رژیم ایران در رویدادهای همه کشورها دور و نزدیک دخالت و سرمایه گذاری می کند، در آخرین سخنرانی خود در دیدار با سفیران کشورهای اسلامی می گوید: «بهتر است دولت ها بر اصلاح و ضعیت درونی کشور خود متمرکز شوند».
رژیم خودشان در اوضاع همه کشورها دخالت گسترده دارد و بعد توصیه می کنند که دولت ها به جای ماجراجویی خارجی، بر اصلاح کشور خویش متمرکز شوند.
یادش رفت که همین سید علی خامنه ای در سخنرانی هفته پیش اعتراف کرد که رژیم ایران به هر کس که علیه اسرائیل به ترور می پردازد یاری می رساند و اعلام داشت که رژیم ایران به هر کشور و حکومت و سازمان و گروهی که علیه اسرائیل بجنگد دست کمک خواهد داد.
سی و سومین سال مسلط شدن بر ایران و سرنوشت ملت آن را جشن گرفته اند. ولی هرگز وضع آنان در درون مرز و برون مرز این چنین شکننده و لرزان نبوده است.
اورشلیم: 22 بهمن ماه 1390 – 11 فوریه 2012
/////////////////////////////
بە ریز خالید عەزیزی لە گەل یهۆدباراکدا
خالید عه‌زیزی سکرتێری حیزبی دێموکرات و ئێهود باراک وه‌زیری دیفاعی ئیسرائیل و سکرتێری حیزبی کاری ئیسرائیل
/////////////////////////////
/////////////////////////
نظرسنجی: نیمی از مردم آمریکا حامی حمله به ایران هستند
گزارش بخش فارسی رادیو اسرائیل- در تازه ترین نظرسنجی که در ایالات متحده انجام گردید، نیمی از آمریکایی ها گفتند که از حمله به تأسیسات اتمی ایران حمایت می کنند.
در نظرسنجی 49 درصد اظهار داشتند چنین حمله ای برای جلوگیری از یک ایران اتمی که ماهیت تروریستی دارد و ممکن است که به اقدامات تروریستی هولناکی در آمریکا دست بزند، ضروری است و 31 درصد با حمله مخالفت ورزیدند و 20 درصد نیز گفته اند که فعلاً نمی تواند نظری بدهند.
/////////////////////////
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر