Pages

۱۳۹۱ خرداد ۲۶, جمعه

right now we are sending an investigative delegation to Kurdistan on mawlod afand, and we want to know what has happened to him really


for Three days ago  2012-06-09 mawlud afand who Was responsible for the Israeli -kurdish newspaper  in Kurdistan and he lived in Hawler, 


new information about mawlod afands kidnapping of Iranian intelligence service  by hellpe of  Sherzad Omar,  mawlod  did not go to Sulaymaniyah contrary sherzad Omar contacted the Iranian agents for three days before they were planning to arrest him and leave to Iran, he received anesthetic drugs by Iranian intelligence service who works under the company name in Kurdistan, Sherad Omar invited home mawlod afand then threw anesthetic drug in his food then when mawlod afand slept he contacted the Iranian agents, and left in a black car and drove to Sulaymaniyah, the information received by awoman who saw the fast the car was driving and sherzad Omar got a bag of a person who spoke farsi. when Sherzad '
re giving false information about mawlod afand that one could not trace the Iranian agents who took mawlod the boarder between iran and iraq
they could not get directly to Iran they could cross the boarder June 13 drove across the boarder and made ​​it to Iran which took him to the Iranian intelligence headquarters in kerman Shah


 we suspect the Iranian intelligence service that can just behind and kidnapped him, we have tried to call him, but we never got up to talk to him, his mobile is as busy. It is likely that the Iranian regime and Iranian spies have kidnapped mawlud afand the Kurdish city of Sulaimaniyah in northern Iraq.
Patriotic Union of Kurdistan, is allied with the Iranian regime, because they cooperate with Iranian intelligence  service against Iranian opposition even anti-Israel.
right now we are sending an investigative delegation to Kurdistan on mawlod afand, and we want to know what has happened to him really 
international wanted kopi to interpol
he see in the picture below has sold mawlod afand to Iranian intelligence service .
 he who sold mawlod to Iranian intelligence service option here in the picture
name

Sherzad omar   Iranian agents in Kurdistan

 he is tel no 
  • nam 

    • 22222 Erbil, Iraq

    0750 463 2628
    sherzad omar  working for Iran's intelligence against  Iranian Refugees in Iraqi Kurdistan
He planned to help Iranian agents to kidnap davod baghstani, but he was not successful doing it because davod baghstani went to israel


He called Shirzad omar  sold mawlod afand  to iranian intelligence service and he works ot Iranian intelligence service
have you seen or have you heard of mawlod afand contact us via this e-mail
israel.kurd30@gmail.com 
with best regards israel-kurd



http://israelkurd.blogspot.se/
----------------------------------------


يكي از رهبران العراقيه در مورد سرقت دارائيهاي اشرف هشدار ميدهد.

روزنامه الزمان 24/3/91: «ظافر العاني از رهبران ليست العراقيه هشدار ميدهد كه تلاشهايي در جريان است تا اموال ساكنان اردوگاه اشرف را كه مهمانان خلق عراق هستند، به سرقت ببرند.

العاني در اظهارات روز گذشته خود گفت: ”اين كار درست نيست چرا كه آنان بر اساس كنوانسيونهاي بينالمللي و كنوانسيون چهارم ژنو كه به موجب آن پناهجو محسوب شدند، افراد حفاظت شده هستند. آنها، هنگامي كه ميليشياهاي وابسته به رژيم تهران و سپاه قدس ايران، بارها به سويشان موشك شليك كردند، از اعمال وحشيانه رنج بردهاند“.

وي اشاره نمود كه: ”در آخرين حمله به آنان بيش از 30 پناهنده ايراني در يك روز به شهادت رسيدند و علاوه بر آن در زمينه مواد غذايي و دارو و قطع عمدي آب و برق آنان و عدم وجود رسيدگيهاي بهداشتي آنان را در محاصره گذاشتند و الان هم حلقه جديدي از اين زنجيره شروع شده كه تلاش براي به تصرف در آوردن اموال و دارائيهاي سازمان مجاهدين خلق در أشرف است“.

العاني توضيح داد: ”بعد از اينكه اروپا سازمان مجاهدين را از ليست سازمانهاي تروريستي اتحاديه اروپا خارج ساخت، يك حركت سياسي از جانب جامعه بينالمللي، و به طور خاص در واشنگتن براي خارج ساختن اسم سازمان از ليست سازمانهاي تروريستي امريكا در جريان است و انتظار ميرود كه دولت امريكا هم مانند اروپا طي چند هفته آينده سازمان را از ليست خارج كند و اين موضوع باعث ترس و بهم ريختگي قم و تهران شده است، اعمال سركوب و سرقت طراحي شده هم به همين دليل انجام ميشود“.
العاني تاكيد نمود: ”سازمان مجاهدين خلق حرف واضح و قابل ارائهاي دارد و جامعه بينالمللي هم با اين سازمان در مشكلاتش همدردي ميكند و اين باعث نوعي هيستريك و تشنج سياسي در رژيم ايران شده است“

-----------------------

اوباما هوست باشد آخوند گاز میگیرد


کشیدن تریاک در سایه ی بمب اتم اسلامی و یا تریاک اسلامی ناب خمینی




اینجا ایران است، تاسیس گروه یاوران الله برای تجاوز به زنان و دختران بی گناه
 
رژیم جمهوری جنون اسلامی ناب محمدی ایران یک گروه بنام یاوران الله را تاسیس نموده است که زیر نظر مستقیم بیت رهبری و است این گروه مثل گروه ارشادست اما بصورت جداگانه عمل میکند به این گروه که اکثریتشان عراقی تبار ایرانی هستند دستور داده شده است در صورت دستگیری زنان بدحجاب به آنها تجاوز کنند این دستور از سوی بیت رهبری صادر شده است این گروه که وابسته به دستگاه های حکومتی میباشند بر این باور هستند که زنانی که حجاب را رعایت نمیکنند فاسد هستند و خودشان برای تجاوز آماده کرده اند.
این گروه زیر نظر مستقیم احمد خاتمی میباشند و بودجه ی این گروه بر عهده دولت میباشد و بیت رهبری و با همکاری 
 نیروهای امنیتی  و بخصوص گروه گشت ارشاد.

حالا شاید اظهار نظر آیت الله ها و امام جمعه ها و رئیس پلیس خمینی شهر برایتان قابل درک تر باشد...


در حکومتی که حتی در زندگی زناشویی یک زن و شوهر، تجاوز (تمکین زن از شوهرش)،


یکی از اصول اصلی و قانونی و اسلامی است و در جنگ یا به روش امروزی دستگیری زنان و دختران به بهانه


بد حجابی (زیبایی) امری رایج است...


 مدرک معتبر بودن این خبر چیزی نیست مگر اظهار نظر آیت الله ها و امام جمعه ها و رئیس پلیس خمینی


شهر... و چند اسمی که می شناسیم؛ مثل الناز بابازاده، دکتر زهرا بنی یعقوب، ترانه موسوی و ...از میان هزاران


هزار اسمی که صدای فریادهای درد الودشان فضای زندانهای ایران را پر کرده و خواهد کرد...


و نگاه و لحن چندش آور بسیجی باتوم بدستی که یک شب بعد تمام شدن فیلم جشنواره فجر وقتی با دوستانم از سینما


بیرون آمدیم ما را احاطه کردند و در حالی که با باتومی که در دست داشت به کف دست دیگرش می کوبید و رو به بسیجی


دیگر پرسید:امشب کدامشان را ببریم... 
باز هم تکرار می کنم؛ یک مشت بیمار جنسی که نمی توانند کنترل توی شورتشان را داشته باشند؟!...کنترل ایران را در دست گرفته 
اند... 
///////////////////////


چه ارتباطی بین سایت کلمه و زندانهای مخوف حکومت اسلامی وجود دارد که یک زندانی سیاسی دقیقا بعد از تکذیب تهمت های دروغ و ناروای "سایت کلمه" نسبت به زندانی جانباخته سیاسی دیگر، مورد شکنجۀ وحشیانه جسمی و روحی جمهوری اسلامی قرار گرفته؟!




چه ارتباطی بین سایت کلمه و زندانهای مخوف حکومت اسلامی وجود دارد که یک زندانی سیاسی بعد از تکذیب تهمت های دروغ


و ناروای "سایت کلمه" نسبت به زندانی جانباخته سیاسی دیگر، مورد شکنجۀ وحشیانه جسمی و روحی جمهوری اسلامی قرار گرفته؟!


من واقعا متعجبم چرا کسی در اینمورد چیزی ننوشته؟، یا شاید من هنوز نوشته ای در اینباره ندیدم؟!...


رضا شریفی بوکانی زندانی سیاسی کرد طی بیانیه ای در تاریخ 7 خرداد 1391 از زندان رجایی شهر کرج سالن 12 ، در دفاع


از همبندی جانباخته خود  به تکذیب اتهامات دروغین سایت کلمه که طی مقاله ای تحت عنوان " فاجعه در زندان رجایی شهر کرج"


مورخ: پنجشنبه، ۴ خرداد ۱۳۹۱ نوشته شده بود، پرداخت و همه اتهامات سایت کلمه اعم از اعتیاد به قرص و توبه نامه نوشتن


و اظهار ندامت کردن به دلیل شرایط خانوادگی و جسمی را رد کرد و این بیانیه را جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و


دمکراسی در ایران" قرار داد.


پس از انتشار این بیانیه در تاریخ دوشنبه ۲۸  مهٔ ۲۰۱۲ , در بامداد روز سه شنبه ۹ خرداد ماه (۲۹ مه ۲۰۱۲ ) حوالی ساعت


01:30 نیروهای گارد زندان به سالن ۱۲ بند ۴ زندان گوهردشت کرج یورش بردند  این یورش به سلول انفرادی زندانی سیاسی 


رضا شریفی بوکانی صورت گرفت . نیروهای گارد، زندانی سیاسی رضا شریفی بوکانی را از سالن ۱۲ بند ۴ به سلولهای 


انفرادی بند ۵ زندان گوهردشت کرج بدون هیچ دلیلی منتقل کردند و فرماندهی این یورش وحشیانه  را فرجی نژاد رئیس اطلاعات 


زندان گوهردشت کرج و از شکنجه گران این زندان به عهده داشت...


پس از این یورش وحشیانه و انتقال این زندانی به بند ۱ زندان گوهردشت کرج، رضا شریفی بوکانی در طی ۵ روز نگهداری در 


سلولهای انفرادی ، مورد شکنجۀ وحشیانه جسمی و روحی قرار گرفته.

شکنجه گران به او دست بند، پابند و چشم بند زده و به صورت گروهی از جهت های مختلف و همزمان او را مورد شکنجه قرار 


داده اند این شکنجه ها برای مدتی طولانی علیه وی بکار برده شد و سپس محمد مردانی رئیس زندان و فرجی نژاد رئیس اطلاعات 


زندان او را مورد تهدید و توهین قرار دادند و سپس رضا شریفی بوکانی پس از شکنجه های وحشیانه و قرون وسطایی جسمی و 


روحی ۵ روزه و  نگهداری در سلولهای انفرادی به سالن ۱۲ بند ۴ زندان گوهردشت کرج بازگردانده شد. 


 تقریبا تمام اخبار رسیده حاکی از آن است که دلیل این یورش و انتقال ناگهانی به سلول های انفرادی برای ۵ روز شکنجه روحی 


و جسمی این زندانی سیاسی به وحشیانه ترین شکل ممکن به دلیل ارتباط رضا شریفی بوکانی در میزگردی که تلویزیون صدای 


امریکا با گزارشگر ویژه حقوق بشر دکتراحمد شهید ترتیب داد، بوده که آقای بوکانی با تماس گرفتن با  صدای امریکا 


و شرکت در این میزگرد توانست در مورد وضعیت قرون وسطایی و ضد بشری زندان شهادت دهد و البته این کاملا دلیل موجهی 


در حکومت خفقان اسلامی ایران به نظر می رسد ولی نکته قابل ذکر این است که میزگرد صدای امریکا با گزارشگر ویژه 


حقوق بشر دکتراحمد شهید و افشاگری های آقای بوکانی در مربوط به پنجشنبه ١۹ آوریل ٢۰۱٢ ٣۱ فروردین ١٣٩١ است و 


ویدیو این میزگرد ماههاست در یوتیوب موجود است و مطمئنا سردمداران و زندانبانان جمهوری اسلامی از این تماس تلفنی و 


 افشاگری ماههاست که کاملا مطلع بودند حال اینکه افشاگری برعلیه تهمت های دروغ سایت کلمه مصادف با دستگیری این 


زندانی در بامداد روز بعد می شود؟!!!








اینجا چند سوال  یا چند فرض برای من وبلاگ نویس پیش آمده:


۱-گردانندگان واقعی سایت کلمه چه کسانی هستند و چه ارتباطی با جمهوری اسلامی دارند که بیانیه اعتراضی و روشنگرانه
یک زندانی سیاسی به مقاله سراسر دروغ  و تهمت این سایت در مورد همبندی درگذشته اش که به طرز مشکوکی جان باخته یا به تعبیری دیگر به قتل رسیده دقیقا مصادف با شکنجه روحی و جسمی ۵ روزه زندانی بیانیه نویس خواهد شد!؟


و اگر فکر می کنید، فرض و سوال اول من درست نیست و سایت کلمه به ماموران حکومتی جمهوری اسلامی تعلق ندارد


لطفا به سوالات بعدی من جواب دهید ،


که چگونه یک سایت خبری که ادعای اصلاح طلبی و داشتن روزنامه نگاران حرفه ای یا حتی فقط چند روزنامه نگار تازه کار (نه تصحیح می کنم شاید حتی فردی چون من که رشته روزنامه نگاری نیز نخوانده و یک وبلاگنویس ساده است)
و اکنون در سایت کلمه قلم می زند، چنین راحت و بی محابا به یک انسان و تاکید می کنم انسانی که در راه عقاید سیاسی اش بدون هیچ گناهی جان باخته است، اینگونه با تحقیر و توهین تهمت اعتیاد و توبه نامه نویسی برای همکاری با جمهوری اسلامی بزند؟!




آیا این روش کار اصولی یک روزنامه نگار یا یک تحلیلگر سیاسی است که، با نسبت دادن یا پیش کشیدن مسائل خصوصی و یا تهمت هایی که هیچ ارتباطی به موضوع خبری یا تحلیلی ندارد اینگونه به تخریب شخصیت افرادی بپردازد که تا آنجا که در توان داشته اند به سهم خود در راه آزاد سازی ایران به تلاش پرداخته و گاه  جان خود را در این راه از دست دادند!...


آیا نسبت دادن مسائلی چون اعتیاد و... و سعی در ترور شخصیت افراد جزو وظایف روزنامه نگاران اصلاح طلب است؟...


آیا این مقاله که "حداقل" یکی از دلایل شکنجه ۵ روزه یک زندانی سیاسی است (چون این شکنجه ۵ روزه دقیقا مصادف با بیانیه اعتراضی به این مقاله شده) به این دلیل نگاشته نشده که چون از دید محدود" نویسنده ای" فردی با اعتقادات سیاسی یا مذهبی او مخالف است یا احتمالا از زندانیان یا افراد خودی نیست و فردی غیر خودی است می توان به سخیفترین شکل ممکن به  شخصیت او حمله کرد؟


آیا این نظرها و تحلیل های غیر اصولی و اخبار سخیف در مورد زندگی خانواگی و بویژه اعتیاد داشتن افراد که این روزها برای ترور شخصیت غیر خودی ها در نوشته های بی ارزش بعضی به اصطلاح نویسندگان و تحلیلگران باز به اصطلاح روشنفکر باب شده...همان استبداد دور آشنایی نیست که در وجود تک تک ما ریشه دوانده تا هر فکر مخالفی را در انبوهی از تهمت ها و تحقیرها دفن کنیم و تنها خود و همفکران خود را به جلوی صف اعتراضات مردمی با علایق و خواست های متفاوت هل بدهیم؟!


آیا اگر حتی روزی درباره من چیزی بنویسند که من معتاد الکلی و هروینی و...بوده ام که بارها درخواست عفو برای جمهوری اسلامی نوشته ام، شما باور خواهید کرد؟


و آیا اگر، حتی من معتاد الکلی و هروینی در زندان های مخوف ایران بودم و نامه ای برای عفو به جمهوری اسلامی نوشتم... شما حتی  برای یک لحظه به نوشتن آن نامه و شرایطی که صد در صد بر زندگی من بوسیله حکومت اسلامی سایه افکنده بوده و مرا مجبور به نوشتن آن نامه واداشته بود نمی اندیشید؟!!!...


بگذارید فرض را بر این بگیریم که من در زندان به قرص معتاد بودم، آیا این قرص های اعتیاد آورنده به وسیله ی چه کسانی در زندان های ایران به من داده شده بود؟...چه کسانی جز زندان بانان می تواند مسئول پخش مواد مخدر در زندان باشد؟


و بگذارید آخرین سوال را بی پروا مطرح کنم آیا اگر من معتاد یا الکلی یا هر آنچه سایت های جمهوری اسلامی یا اصلاح طلب و ...، روزی بگویند...باشم آیا شما لحظه ای در مبارزه من برای آزادی و رهایی ایران از چنگال استبداد شک خواهید کرد؟!...


و آیا این تحلیل های سخیف هرگز از ارزش جوانمردان و شیرزنان ما و تلاششان در راه آزادی وطن خواهد کاست؟...


فاجعه در زندان رجایی‌شهر کرج؛ هفت مرگ در هفت روز گذشته
 تکذیب تهمتهای دروغ و ناروا سایت کلمه نسبت به جانباختۀ راه آزادی مردم ایران
یورش وحشیانه گارد زندان به بند زندانیان سیاسی و انتقال رضا شریفی بوکانی به سلولهای انفرادی
میزگرد تلویزیون صدای امریکا با گزارشگر ویژه حقوق بشر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر