Pages

۱۳۹۱ شهریور ۱۰, جمعه

پیسترین مرۆڤ بە چی مرۆڤیک دەلین؟ و قیزۆین ترین مرۆڤ بە چی مرۆڤیک دەلین؟ بی کرامەت ترین مرۆڤ کیەی و بی ناموس ترین بی شەرفترین مرۆڤ بە چی کەسانیک دەلین؟


پیسترین مرۆڤ بە چی مرۆڤیک دەلین؟  و قیزۆین  ترین مرۆڤ بە چی مرۆڤیک دەلین؟  بی کرامەت ترین مرۆڤ کیەی  و بی ناموس ترین بی شەرفترین مرۆڤ بە چی کەسانیک دەلین؟
لە روانگی ئیمەوە ٣ نەۆع مرۆڤ بی کرامەت ترین و بی شەهامەت ترین و بی شەرفترین مرۆڤن لە روی ئەرەزدا. ١ کەسانیک کە هەول دەدەن کە خەلک فریۆ بەدەن بۆ گەیشتن بە ئامانجی شەخسی خۆیان لە گەل خەلکدا راستگۆ نین راستیکان دەشارنەوە.
خەلکانی دۆرۆ دەزمان قسەی ئەم دەبن بۆ ئەو قسەی ئەم دەبن بۆ ئەو ئەم کەسانە بی شەرفترین بی ویژدانترین واتا پیس ترین مرۆڤن و لە عینی حالیشدا بی ناموس ترین و بی کرامەت ترین مرۆڤن لە سەر زەویدا و بۆختانی ناراست درۆ و دەلسە بۆ کەسانیکی دیکە 
هەلدەبەستن.
بەلام لە هەموویان پیستر ئەو کەسانن کە کاری فیتنەی دەکن ئیشیان دۆزمانیە
و قیزۆین ترین مرۆڤ ئەو کەسانن کە دژی ژنان قسەی ناشیرین دەکن و سۆکایەتی بە ژنان دەکن ئەم نۆعە مرۆڤانە بۆگنترین و پیسترین مرۆڤن لە ناو کومەلگادا. 


٢ ئەو مرڤانەی وا خۆیان بە سیاسی دەزانن جا سەردانی سفارەتی ئیران دەکن ئەم نۆعە مرۆڤانە حەتا جیگای شەرمیشە ئەگر لە تنەشتیان دانشیت مرۆف ئەو کەسانی وا سەردانی سفارەتی ئیران دەکن جا خۆیان بە سیاسی دەزانن بی شەرفترین بی کرامەت ترین مرۆڤن و حەتا جیگای شەرمە ئەگر لە گەل ئەمجۆرە مرۆڤانەدا هەلسۆکەوت بکردرێت چۆۆنکە وەک ئەوە وایە لە گەل پاسداریکی مرۆڤکۆژی کوماری سیدارەدا هەلسوکەوت بەکردرێت ئەگر هاوەری یان دۆستایەتی لە گەل ئەو جاشانەدا بکردرێت کەلافی سیاسی لی دەدەن خۆیان بە سیاسی دەزانن جا سەردانی سفارەتی ئیران دەکن.

 لە روانگی ئیمەوە حەتا جیگای شەرمە ئەگر لە لای ئەم جۆرە مرۆڤاندا راوەستی. تەف لە هەر چی جاشو خۆفرۆشە تەف لە ئەو جاشانی وا خۆیان بە سیاسی دەزانن جا سەردانی سفارەتی ئیران دەکن.
ئەم کەسانە جاشکانی وەلایەتی فەقیەن
٣ ئەو کەسانی کە نازانن بەلام دەلین دەزانین  یانی شارەزایان نییە لە سەر چەتیک خۆیان دەکن بە ناوی قەزیەکەدا ئەم نۆعە مرۆڤانە نە کرامەتیان هیە و نە شەهامەت  و هەموو چەتیکی ناشیرین پیس و پۆخەلەیان لی دەوەشیتەوە.
لە گەل ریز و سۆپاسمدا سامۆئیل کرماشانی ٢٨/٨/٢٠١٢
------------------------
 

کرمانشاه خط مقدم قلع و قمع تاریخ و فرهنگ کرد
حیدر احمدی
• شمشیر بران قلع و قمع زبان و فرهنگ کردی شبکه استانی زاگرس است. کانال تلویزیونی زاگرس ویژه ی استان کرمانشاه مرموزانه ترین غرض ها و کینه ورزی های حاکمان کهنه اندیش در لگدمال کردن فرهنگ و زبان زاگرس نشینان را به کار می برند. ...
اخبار روز
استان کرمانشاه با وسعتی به مساحت ۲۴ هزار کیلومتر مربع در غرب ایران و از نظر فرهنگی در شرقی ترین منطقه در ن


قشه ی فرهنگ و قومیت کردستان بزرگ است. به غیر از چند درصد از اهالی شهرستان سنقر کلیایی که آذری هستند مابقی اهالی استان به طور کامل کرد بوده و فرهنگ و زبان و رسومات و زبان ساکنین نشات گرفته از اصیل ترین بنیادهای تاریخ و فرهنگ کردی است. تنوع آداب، رسومات و مذاهب و گونه های لهجه ای که همگی زیرمجموعه زبان و فرهنگ کردی هستند این دیار را به سان مردم هندوستان می نمایاند که معجونی از عقاید آداب و باورهای مختلف است. در این استان باستانی ترین آیین ها و مراسمات مذهبی و همچنین گویش های زبانی وجود دارد که همگی دال بر بستر عمیقی از اصل هویت ملتی است که هم اکنون در اثر غارت و چپاول ها فقط آوار و خرابه های آن باقیست.
نوع برخورد و حاکمیت کرسی نشینان تهران همواره آکنده از تعصبات قومی و خشک فکر های کهنه اندیشانه بوده که دائماً از تنوع فرهنگی هراس داشته و آن را به مثابه تهدیدات بنا گوش خود تلقی می کنند. پس دائما نیز به فکر چاره بوده و مناسب ترین راهکار را از موضع آنان چیزی جز آسیمیلاسیون، همسان سازی فرهنگی نمی تواند باشد.
یک قرن پیش در زمان ناصر الدین شاه قاجار خانواده هایی از تهران و دیگر نقاط فارس نشین در مکان ها و محلات مرفه نشین شهر کرمانشاه جایگزین شدند تا به عنوان فرهنگ برتر نوع آداب زبان و فرهنگ خود را در برابر فرهنگ و زبان کردی بنمایاند و آن را در سایه قرار دهند.
اهالی آن خانواده های مهمان تمامی مناصب و مشاغل یقه سفید و پرستیژدار را دارا بودند شیک می پوشیدند، مجلل و پر کبکبه بودند، ماموریت اصلی آنان فقط مانورهای مانکی بود تا در کوچه و بازار محلات و ادارات نظرات مردم به حاشیه رانده شده را جلب نمایند.
مصادیق آن گستاخی آن روز تا به امروز ادامه داشته و با توجه به اقتضای روز اشکال تاکتیکی مناسب را به خود گرفته است. در حال حاضر در کرمانشاه کردنشین زبان مجعول فارسی کرمانشاهی رایج است.
ترکیبی از دو زبان فارسی و کردی که به صورت بسیار مضحک و خنده آوری به طوری شناور بر دریایی از لغات و واژگان هر دو زبان این سو و آن سو می رود.
آیا شایسته است زبان مردم کرمانشاه که هویت و شناسنامه آیین ها و تمدن زاگرس نشین بوده امروز چنان از ریشه بر کنده شود که خود آنان به گذشته ی خود پشت پا زنند و کردی صحبت کردن را ننگ آور بدانند. شمشیر بران قلع و قمع زبان و فرهنگ کردی شبکه استانی زاگرس است. کانال تلویزیونی زاگرس ویژه ی استان کرمانشاه مرموزانه ترین غرض ها و کینه ورزی های حاکمان کهنه اندیش در لگدمال کردن فرهنگ و زبان زاگرس نشینان را به کار می برند.
برنامه های این کانال که در برگیرنده ی مضامین فرهنگی محلی خبری و مذهبی است به طور بسیار هدفمند ریشه ی فرهنگ و زبان ساکنین را نشانه گرفته و آن را به سخره میگیرند. نزدیک به ۸۰ درصد زبان گفتار این کانال در شبانه روز زبان فارسی می باشد. مهمانان برنامه های مختلف باید به زبان فارسی صحبت کنند، اخبار فارسی است و تمامی آیتم های پر منزلت و پرستیژدار به زبان فارسی می باشد. در مقابل تمام برنامه های دلقک بازی خنده و مضحکه به زبان کردی و در پوشش لباس کردی نمایش داده می شود.
اکیپ مخصوص سوژه گرفتن از اهالی ساده دهات و قصبات شامل صدا بردار و فیلم بردار و یک مجری فارغ از اخلاق و ادب خبرنگاری به تولید برنامه می پردازند. برنامه های مذهبی این کانال شیعه محور بوده و عقاید و پیروان دیگر آیین ها که دو سوم اهالی هستند را به کلی به باد فراموشی سپرده است.
آیین و مذهب مردم کرمانشاه از نظر عقیده و باور مذهبی چندین دسته کوچک و بزرگ هستند که مهمترین آنها شیعه، سنی و پیروان اهل حق هست. برخی دیگر از عقاید رایج می توان به ارمنی ها، کلیمی ها، زرتشتیان و غیره اشاره کرد.
به غیر از شیعیان پیروان دیگر عقاید سخت تحت فشار بوده و به آنان به عنوان شهروندان دست دوم برخورد می گردد و به مراسمات آنان روی خوشی داده نمی شود.
در کتب درسی و آموزشی هیچ اشاره ای حتی به موجود بودن آنان نمی شود.
در مورد استخدام، کاریابی کاملاً با ممانعت مواجه هستند و در پست های کلیدی گمارده نمی شوند و به استخدام نیروهای نظامی و انتظامی در نمی آیند و اگر هم باشند آن هم درصد بسیار ناچیزی است که به طور سوری فقط جهت ماست مالی کردن قضیه صورت می گیرد.
وضعیت اقتصادی کرمانشاه با وجود پتانسیل های مناسب طبیعی کشاورزی، تاریخی و گردشگری متاسفانه جز فقیر ترین و توسعه نیافته ترین استان های کشور هست.
استان پنجم ایران از نظر بیکاری همواره رتبه ی اول تا سوم را دارا است.
دولت کمترین بها برای بخش کشاورزی قائل است. مکان های تاریخی و گردشگری به دلیل ناامنی و شبه مزاحمت های جوانان بیکار، سرد و بی مشتری است.
در خلا متولیان قدرتمند و فرهنگی و آموزشی سطح فرهنگ و دانش شهروندی بسیار رکود کرده است. جوانان اکثرا درس و مدرسه را رها کرده و دوران پرانرژی جوانی را صرف بی اخلاقی و اعتیاد می کنند و مردم رویای گنده محل شدن را در سر می پرورانند.
تجمع جوانان بیکار سر میادین و گذرگاه های اصلی به بهانه ی شغل های کاذب سیمای بسیار ناخوشایندی را به شهر بخشیده است. فروشندگان دارو و کالاهای جنسی و کارت، پاسور که در گوشی به استقبال هر رهگذری می روند. کوپن فروشان، پرنده فروشان، بورس داران گوشی های دسته دوم موبایل، نان سنگگ فروشان، کودکان بادبادک فروش و آدامس فروش، نگهبانان باجگیر توالت های عمومی، گدایان معابر گذرگاه ها همه و همه دل هر بیننده ای را می آزارد. جالب اینکه به هنگام سفر رئیس جمهور و مقام های دولتی همین افراد دردمند و یاس آلودند که هر کدام با نامه ای مکتوب حاوی دردها و رنج های خود به استقبال مهمان می روند. نامه هایی که در بر گیرنده ی درخواست کمک ها، درد های اجتماعی، بی قانونی، بیکاری، فساد اداری و قضایی و غیره که به بالاترین مسئول خود می نویسند.
این ملت دردمند و بیچاره به جای دادخواهی و نسخه ی علاج بخش به رئیس خود باید به موضع گیری های بین المللی و پاس دادن غرب و پنج به علاوه ی یک گوش فرا دهند. ملتی که در نازک ترین سطوح سواد و دانش است باید معنای کنوانسیون و سانتریفیوژ را از زبان مهمانش بفهمد.
این ها همگی مسائل و مشکلاتی است که یک دفعه و یک جا بر سر مردم کرمانشاه ریخته شده است. تمامی این واقعیات تبعیض الود در مقایسه با سایر استان های مرکز نشین کاملا محسوس و عینی می باشد.
این واقعیت تلخ و دردآلود نتیجه کینه و غرض حاکمان کهنه اندیش است که از بزرگترین و پر جمعیت ترین شهر کردنشین و پتانسیل های انسانی آن واهمه دارند. با وجود تمامی سنگ اندازی ها بر سر راه توسعه و پیشرفت کرمانشاه خوشبختانه باز نخبگانی در میادین است که در سطوح ملی و جهانی قد علم می کنند.
سه سال پیش در کنکور سراسری سال ۱۳۸۸ بود که جوان جوانرودی رتبه اول کشور را برای اولین بار در تاریخ آموزش عالی ایران کسب کرد که در آن مورد هم به دلیل همان نیات مغرضانه آن را مشکوک اعلام و دوباره امتحان کردند که خوشبختانه چاره ای جز پذیرش واقعیت نداشتند. به هر حال بزرگترین شهر کردنشین ایران از هر نظر در وضعیت اورژانسی قرار دارد که رسیدگی عاجل و فوری مسئولین را می طلبد تا از هدر رفتن منابع و استعداد های انسانی جلوگیری گردد و این موج عظیم جوانان بی کار سر از منجلاب اعتیاد، کارتون خوابی، پای 


تخت و بزهکاری در نیاورند.


------------------------



Profilbild 
به عنوان یک ناظر بی طرف باید بگویم ملت ایران منتظر حمایت غربی ها منجمله حمله نظامی اسراییل و متحدانش هستند .... تمام فراخوان های سیاسی مخالفین به شکست انجامید هیچ کسی در تظاهرات اعلام شده دراجلاس تهران شرکت نکرد هیچ ترافیکی ایجاد نشد هیج سوت اعتراضی نواخته نشد هیچ شمعی افروخته نشد هیج الله و اکبری برپشت بام ها شنیده نشد هیچ مرگ بر دیکتاتوری گفته نشد ...
قصد نوشتن مقاله و انتشار رسمی آن را ندارم اما بیایید دوستانه و صمیمانه و منطقی بپذیریم که در فراخوان های اعتراضی شکست خورده اید وشکست خورده ایم و برنده این اجلاس تهران و این فراخوان های بی جواب مانده کسی نبود جز اسراییل و امریکا که هم چنان روی « گزینه نظامی» حساب می کنند چرا که نه تنها دیکتاتوردر ایران شکست نخورد و سقوط نکرد و مسئله اتمی ایران همچنان پا برجاست و نظام دیکتاتوری وتمام گرفتاری هایش بلکه از هر زمانی سرحال تر و محکم تر بر مواضعشان پابرجاتردر صحنه حضور دارند ....اگر می پذیریم مخالفت در ایران بیداد می کند و هست و وجود دارد پس باید حضورمعترضانه شان را در فراخوان های اعلام شده تمام گروه های چپ و راست مشاهده می کردیم و اگربرخلاف نتیجه بدست امده از بی پاسخ ماندن فراخوان های اعتراضی بگوییم مخالفت و معترضان در ایران میلیونی و فرامیلیونی هستند « که بی شک »هستند پس سکوت پر معنایشان را باید به حساب جاری اسراییل متاسفانه واریز کرد که تمام انتظارشان در حساب جاری این کشور ریخته شده است و تنها چاره نجاتشان را در اقدامات احتمالی این کشور می بینند چرا که اگر «غیر از این بود» مطمئتا به فراخوان های اعتراضی پاسخ مثبت می دادند که پاسخ مثبت ندادند شاید انها به این امید هستند راه کم هزینه تری را برای برخورد با این نظام انتخاب خواهند کرد و متاسفانه این راه به حمله نظامی اسراییل به ایران ختم می شود و در مقابل راه انتخابی احتمالی «مردم ایران» سخنی جر سکوت وجود ندارد به راستی چه باید گفت ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر