Pages

۱۳۹۱ شهریور ۲۶, یکشنبه

سلامی گرم و صمیمانه و دوستانه خدمت دوستان خارج کشوری و بخصوص مدافعان حقوق بشر در سرتاسر این گیتی پهناور.


سلامی گرم و صمیمانه و دوستانه خدمت دوستان خارج کشوری و بخصوص مدافعان حقوق بشر در سرتاسر این گیتی پهناور.
من منصور اروند هستم همچنان که خودتان در روزنامه ها و خبرها شنیده اید توسط دادگاه شهر مهاباد بنده را به مرگ محکوم نموده اند اتهام بنده 
محاربه است نمیدانم آیا بنده تیر و کمانم را مثل همان خرگوشی که با خورشید در کتاب داستان کودکان آمده است در دست داشته ام به سوی خیالات غیر واقعی در جنگ بوده ام اما حقیقت چیز دیگریست گه من به خاطر اینکه کرد هستم به مرگ محکوم شده ام. در نظام جمهوری اسلامی اگر با رژیم نباشید جرم محسوب میشود و زندانی میشوید اگر کرد باشید حق حیات را ندارید و با مرگ روبرو خواهید شد.


بنده در چندی پیش توسط وزارت اطلاعات در نیمه شب به خانه ما ریختند و بنده را دستگیر نمودند و به اداره اطلاعات بردند اول گفتند چند سئوالی متوجه شما میکنیم و باز آزاد میشید و به خانه باز میگردین اما این سئوالها بی پایان بودند و سئوالها با شیوه ای دیگر ی طرح کردند آنهم کتک کاری شکنجه هتک حرمت بی احترامی و شکستن کرامت بنده بود.
بعدا از این همه شکنجه ها و بی حرمتیها و به این همه کارهای که بر سر بنده آوردند بس نکردند حکم مرگ برایم صادر نمودند ای وجدانهای بیدار دلتان به حال کودک خردسالم بسوزد که در درب خانه منتظر بازگشت پدرش هستند که ایشان را در آغوش بگیرد لاکن افسوس کودک خرسالم شبها و روزها بدون حضور پدرش باید دلتنگ مایوس در میان کودکان کوچه بنشیند و به گریه و زاری دست بزند.
از همه انسانهای صاحب وجدان و انساندوست درخواست میکنم به کمک بنده و کودک خردسالم بشتابید به صدای رسای بنده را بشنوید که به یاری بنده بشتابید.
بنده در یک خانواده ای پرورش یافته ام که به بنده آموخته اند که همنوعان را دوست بدارم و هرگز مرتکب هیچ جرمی نشده ام دوباره دست کمک بسوی شما انسانها صاحب وجدان دراز میکنم و از حق و حقوق بنده دفاع کنند .با تقدیم گرمترین احتراماتم منصور اروند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر