Pages

۱۳۹۱ مهر ۲۲, شنبه

آیا ایرانیان به دموکراسی و حقوق انسان باور دارند؟ ایرانیان در حرف زدن هیچ کمبودی ندارند لاکن در عملکرد صفر هستند و .180 درجه عکس چیزهای بیان میکنند رفتار میکنند


آیا ایرانیان به دموکراسی و حقوق انسان باور دارند؟

در حرف زدن دموکرات و آزادیخواه در عمل شمشیرزدن گردنکش گردن مخالفانشان میزنندآیا ایرانیان به دموکراسی و حقوق انسان باور دارند؟ ایرانیان در حرف زدن هیچ کمبودی ندارند لاکن در عملکرد صفر هستند و .180 درجه عکس چیزهای بیان میکنند رفتار میکنند در رفتارشان ضد تمامی اصول اخلاقی و انسانی رفتار میکنند در حرف زدن مدافع حقوق تمامی جهانیان هستند.
با قلم ساموئیل کرماشانی
تنها شعار سرنگونی برای رژیم جهل و جنون آخوندی کافی نیست بلکه باید خود را از بیماریهای خودخواهی خودپسندی و دردآور رها کنید بعضی از ایرانیان دارای این خصلت هستند اگر کسی از دیگری انتقاد نمود در جا قاضی میشوند و اتهام آخوندوار کورکورانه صادر میکنند این خصلت خیلی کثیف و درد آور است هنوز بعنوان تبعیض ملی و نژادی  مقالاتی علیه ما منتشر میکنند صرفا به این خاطر که بنده یک کرد هستم نمونه بارز این نوشتهای ایرج مصداقی است در ماه گذشته در خیلی از 
نوشتهای ایشان بوی از یک بیماری روانی رنجآور می آید که در تهه قلبی برمیخیزد که پر است از کینه و غرایز تنفر انگیز ..

اگر احزاب و دستجات ایرانی و پان ایرانیستها به حقوق ملی و بر اساس قوانین بین المللی و رعایت تمامی ماده های سازمان ملل و اجرای آن نباشند و کرد را ملت خاب کنند واز  این بابت که کردها را قوم خطاب کرده اند عذرخواهی  بکنند  ما   با آنها همکار خواهیم کرد اما اگر بخواهند کردها را قوم خطاب کنند که تعدادشان از فارسها هم بیشتر است  به طور تحقیر آمیز با کردها رفتار کنند  در این صورت ما به طور زیر عمل خواهیم کرد در اینجا اعلام میکنم هر دستجاتی که بخواهد کردها را بعنوان قوم خطاب بکند من بهش میگم غلط زیادی کرده است چرا چون کردها از مرز 55 میلیون عبور نموده اند که در میان 4 کشور تقسیم شده اند ترکیه ایران عراق و سوریه و بخش کوچکی از این ملت در روسیه یا کشورهای زیر سلطه پیشین  اتحاد جماهیر شوروی قرار دارند.
من اهل شهر کرمانشاه کرماشان هستم که یکی از بزرگترین شهرهای کردستان میباشند بنابر این هر کسی هم با این نیات که بنده کرمانشاهی هستم دست به چرندیات بزند علیه ما هیچ خللی بر شخصیت ما وارد نخواهند کرد و از راه های گوناگون کوشش خواهم کرد که جوانان شهر عزیزم شهر همیشه کردستانی را به مبارزه برای یک کردستان مستقل و آزاد دعوت کنم.
 من به هر کسی که با رژیم جنون آخوندی مرزبندی داشته باشند احترام میگذارم  ولی کمبودهای در میان ما وجود دارند این کمبودها غرایز نفرت آور تبعیض ملی و نژادی  میباشند من یک کرد هستم برای من پرچم ملی کردستان مقدس است چون پرچم شیرو خورشید نشان ایران برای برادران فارس ما مقدس است پرچم کردستان برای بنده مقدس است و هر حزب و یا نویسنده و یا دستجاتی هم به حقوق ملی من و پرچم ملی من  احترام نگذارند و  آن را به رسمیت نشاسند ما هم به هیچ عنوان آنها را به رسمیت نمیشناسیم و به ملت خود معرفی خواهیم کرد.
میخواهم اینجا یک چیز خیلی مهم بیان کنم ایرانیان تفکرشان آمیخته به توهم است و بر اساس توهمات خیالات قضاوت میکنند و همین برخوردها باعث شده که نتوانند با هم متحد بشوند و رژیم جنون جنایتکار آخوندی را سرنگون کنند من یک مقاله در باره خلقیات ایرانی و روانتجاوزدیده نوشته ام اینجا لینکش هم میگذارم که تا ملتهای ایرانی دارای چنین خصلتهای باشند غیر ممکن است به آزادی و دموکراسی برسند البته این اوهامگرای شده خوراک روزانه ایرانیان این خصلتهای ناخواسته بر این ملتهای سرکوب شده تحمیل شده است چه از راه والدینشان و چه از راه آموزش و پرورشی که توام با کتابهای خشونت آمیز مذهبی و دعوت کودکان به قتل و عملیات انتحاری  در کتابهای درسی ایران برای کودکان دارای چه محتوای است؟ بله بنده در یک مدرسه در شهر کرمانشاه  به مدرسه ابتدایی وارد شدیم کم کم سواد یادگرفتیم دیدم که تعریف یک نوجوان فلسطینی در این کتاب آمده است که خود را در بین چند خانواده اسرائیلی منفجر نموده است آنها را کشته است   خلاصه خیلی تاثر مخربی داشت  بر من شب خوابهای عجیب و غربی دیدم که در خوابها میدیدم که یکی در سر کوچه ایستاده است منتظر منفجر کردن خویش است  ترسیدم ابتدا خودم را زیر تخت خواب خانه قایم نمودم تا به مدرسه نروم  خیلی تاثیر کرد برای من کودک چیزی نرمال نبود دختر عمویم بنام طاوس در خانه ما بازی میکرد خلاصه من را کشف نمودند که در زیر تخت خواب قایم شده ام تا به مدرسه نروم و مادرم من را از زیر تخت خواب بیرون کشیدند و  با زور به مدرسه بردند  خلاصه به مدرسه رفتم دیدم که نصف همکلاسیهایم در مدرسه نیستند  من و احمد و منوچهر و کامبیز یادشان بخیر با هم بعداز کلاس به خانه برگشتیم  در راه هر یکی از ما در باره دیدن خوابهای وحشتناک بعداز خواندن کتابی توسط معلم درباره عملیات انتحاری یک نوجوان 12 ساله فلسطینی که در کتابهای درسی رژیم ایران آمده بود بحث نمودیم آنچه یادم مانده است احمد گفت شب نتوانسته بخوابد خود را به بغل مادرش پرت کرده بودند حسین همچنین کامبیز هم گفت به هیچ عنوان نتواسته بودند بخوابند خلاصه روز بعد در باره نحوی کشته شدن حسین توسط یزید بود  و قرار بود بحثی کلی در باره علی و حسین و حسن بشود که چگونه کشته شده اند من و دوستانم خود را به بیماری زدیم با زور استفراغ کردیم تا به چرندیات معلم مالیخولیای گوش ندهیم  خلاصه معلم بنام منیژه کیهانی بود به ما اجازه داند به خانه برویم دیدم که تنها 12 نفر از 40 دانش آموزی که در مدرسه بودند حالشان خوب بود و حاضر بودند گوش به چرندیات خانم کیهانی شیرازی الاصل بدهند همه به خانه رفتیم روز بعد که به مدرسه رفتیم خانم منیژه با لحنی تند گفتند گوش داند جباری است مریض هستید با مادرتون به اینجا بیاید مرخصی بگیرید.

خلاصه کم کم به این چرندیات عادت کردیم هرچند خانوده بنده به دین اعتقادی نداشتند و در خانه ما را تشویق میکردند که تا از دین و مذهب دوری کنیم اما این چرندیاتی که در کتابهای درسی ایرانی وجود دارند بر خیلیها تاثیر مخربی داشته است.
. خوب در کشوری که دارای چنین آموزش و پرورشی باشد چه انتظاری باید از کودکان بعداز انقلاب ایران داشت من حالا در کشور سوئد بر سر میبرم و دارای مدارک عالی روانشناسی هستم و به همین دلیل فکر کردم که جامعه ایران یک جامعه روانتجاوزدیده است که حاکمان به روان ملتهای ایرانی تجاوز نموده اند چه شاه و چه شیخ .
 در سال 1979 برابر با 1357 در ایران انقلاب ضد سلطنتی که خمینی کثیف دجال انسانکش بر احساسات ملتهای ایرانی سوار شد و ملتهای ایرانی را گول زد و فریب دادندوعدهای برای  آب و برق را مجانی میدادند و اتوبوسهای مجانی  پول نفت را به ملتهای ایرانی میدادند و به ملتهای ایران وعدهای کاذب ودروغین میداند و به ملتهای ایرانی  میگفتند به این هم دلخوش نباشین چیزهای مهمتری در اختیار ملتهای  ایرانی قرارخواهند داد  اما همه حرفهای این گوساله وارونه بودند بجای معنویت شکنجه شدن بجای اتوبوسهای مجانی تجاوز مجانی در زندانهای ایران رواج کردند بجای پول نفت فقر و فحشا بجای آب و برق مجانی کارتون خوابی بیکاری و بدبختی آوردند و بجای آزادی دارزدنها و اعدامهای خیابانی به اجرا در آمدند.
و   من در آن زمان بچه بودم  هیچ یادم نمی آید از آن زمان اما توسط بزرگان خیلی چیزها را شنیده ام در باره جنایتهای شاه و بعدش با چشم خویش جنایتهای شیخ را دیدم و میبینم  و از راه نویسندگان خیلی از واقعیتها را بدست آورده ام خمینی دجال خونخوار کینه توز در اولین روزیکه قدرت را در دست گرفتند مثل اینکه میخواستند بیماری مالی خولیایی خویش را در کردستان مورد اجرا بگذارند و انتقام حسین و حسن را از کردها بگیرند خلخالی جنایتکار را به کردستان فرستادند تا کردها را قتلعام کنند و این کار را با تمام قوا انجام دادندو به هزاران کرد را در بیدادگاه های جمهوری جنون اسلامی ناب اسلام خونخوار محمدی  که همه اش با زور شمشیر و قتلعام  اسلام را بر دیگران تحمیل نموده اند  دینی که توام با خشونت است و سر و تهی این دین خشونت آمیز است باردیگر در ایران تکرار شد.
در همان آغازین  که آقای بنی صدر رئیس جمهوری وقت رژیم دینی ایران شده بودند از ارتشیان خواست تا سرکوب تمامی شورشیان کرد پوتینها را از پا در نیاورند این فرمان و صدا و فیلم  هم بر روی کانالهای یوتوبه موجود است اگر پیداش کنم در اینجا قرار خواهیم داد برای اثبات  این واقعیت که هر حزب و دستجاتی در ایران  به قدرت برسند همان بلای بر سرکردها خواهند آورد که شاه و شیخ آورده اند گرگ سیاه و سفید با هم فرقی ندارند و بنابر این کردها و احزاب کردی از تجربیات تاریخی خویش سود بگیرند و صفوف خویش را مستحکم کنند تا قدرت کافی را داشته باشند برای روز مبادا هرچند امروز کردها نسبت به سال 1357 و سالهای 1360 با تجربه تر هستند و سازمان یافته تر هستند و قدرت رویاروی هم دارند و از پشتیبانی بین المللی هم برخوردار هستند و از نظر دیپلماتی هم از سطح بالای برخوردارند اما این را نباید کافی بدانند باید صفوف خویش را مستحکمتر کنند و نیروی قوی و ارتشی قوی برای روزمبادا تشکیل بدهند برای رویاروی با کوردلان مبتلا به جنون ضد کرد.
..... با سپاس فراوان ساموئیل کرماشانی 13/10/2012

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر