خبرگزاری مجلس آخوندی، رسوایی شعبده ولایت و سوختن برگ «اعضاء سابق»!
خبرگزاری مجلس آخوندی
رسوایی شعبده ولایت و سوختن برگ «اعضاء سابق»!
رسیدگی به دادخواست اعضای سابق شایسته تقدیر است
خبرگزاری مجلس ارتجاع ۱۹ اسفند۹۹:
محمدرضا احمدی سنگری نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیونهای آموزش و تحقیقات مجلس در توئیتی نوشت: رسیدگی به دادخواست اعضای سابق گروهک منافقین توسط شعبه بینالملل قوه قضاییه اقدام شایسته تقدیری است.
آخوند جلاد موسوی تبریزی دادستان کل رژیم در دهه۶۰:
در رابطه با مقابله با مجاهدین من خودم مستقیماً دخالت داشتم
آن موقع کمیته انقلاب، سپاه و یک کمیته امنیتی هم از طرف بسیج داشتیم
اگر اینها با هم نبودند، ما به مجاهدین می باختیم
آخوند جلاد موسوی تبریزی دادستان پیشین کل رژیم ولایت فقیه- رسانه حکومتی اعتماد آنلاین ۱۸ اسفند۹۹:
در رابطه با مقابله با (مجاهدین) من خودم مستقیماً دخالت داشتم. آن موقع کمیته انقلاب یکی بود و سپاه هم بود و یک کمیته امنیتی هم از طرف بسیج داشتیم. اگر اینها با هم نبودند، ما به منافقین میباختیم. هر شب اطلاعات مردمی میدادند که مثلا فلان جا خانه تیمی است، یکی به کمیته و یکی به سپاه اطلاع میداد و بدون اطلاع هم میرفتند. این طرف میدید که یک گروه مسلح آمده و می زد آنها را میکشت و طرف مقابل هم می زد سپاهیها را (هلاک) می کرد. گروه دیگر هم گروه دادستانی و لاجوردی را ترور میکرد.
تنها چیزی که من می خواستم انجام بدهم و البته به کمک امام انجام شد، به امام گفتم اگر میخواهید من کار کنم، نخستوزیر که آقای مهدوی کنی بود، در کار ما دخالت نکنند؛ من از عهده اینها بر میآیم. اما اگر دخالت کنند، نمیشود. امام به حاج احمد آقا فرمود به دولت بگو که دخالت نکنند و کمکش کنند و ماشین و امکانات بدهند. به سپاه هم بگو دخالت نکنند و کمک کنند. لاجوردی که قبل از ما دادستان انقلاب تهران بود، اختلافاتی با آقای قدوسی هم داشتند و نباید دخالت کنند.
ما هم دیدیم که امام حسابی پشتیبانی کرد و قول هم داده بودم که دو سه ماهه همه چیز را تمام میکنم. الحمدلله سه ماه هم نکشید. مسئولان کمیته و مسئولان سپاه و از طرف دولت آقای خسرو تهرانی بود و از طرف قوه قضاییه گفتیم نماینده بفرستید و صحبت کنیم. آقای فلاحیان آن موقع در دادستانی بود و من او را نماینده خودم در این گروه کردم و گفتم از طرف من در آنجا شرکت کن و هر تصمیمی گرفته شد را به من بگو. ولی برنامهای برای آنها نوشتم. مهمترین برنامه این بود که هرکس یک خانه تیمی از (مجاهدین) پیدا کرد نباید در گروه خودش مطرح کند و تمام اطلاعات در این گروه باشد. آن وقت هر اقدامی خواستید انجام دهید باید همدیگر را مطلع کنید.
دومین چیزی که من گفتم این بود که از حالا هر اطلاعی از پیدا شدن خانه تیمی یا گروهی پیدا کردید، اینها را نگیرید و فقط از دور ناظر بگذارید و زیر نظر بگیرید. چون هر خانه تیمی شش نفر بودند و یک نفر آنها با خانه تیمی بالاتر ارتباط داشت. آنها هم شش نفر بودند و یک نفر با بالاتر از آن ارتباط داشت. گفتم تا به موسی خیابانی برسد. آن موقع مسعود رجوی فرار کرده بود و زنش به همراه موسی خیابانی بود. یعنی فرمانده کل آنها در ایران زن مسعود رجوی و موسی خیابانی بود.
دبیر مجمع محققان و مدرسین حوزه علمیه قم افزود: دو ماه گذشت و هر شب خانه تیمی پیدا کردند و زیر نظر گرفتند تا به خانه موسی خیابانی رسیدند که زن و بچه رجوی هم آنجا بودند؛ و خانههای تیمی که مسئولان (مجاهدین) در هر کدام از آنها بودند و حتی پسرهای آقای محمدی گیلانی و پسر آقای جنتی در خانههای تیمی مهم، رئیس بودند.
وی با اشاره به فیلم ماجرای نیمروز، گفت: این همان مسألهای است که من میگویم. فقط خودشان را در آن فیلم مطرح کردند. البته از مرحوم لاجوردی هم چند دقیقه گذاشتند؛ آن هم با تخریب. ولی این جوری نبود. دادستانی، کمیتهها، سپاه و نخستوزیری جمع شدند. موقعی که به موسی خیابانی رسید، گفتیم اقدام کنید. همه خانههای تیمی را یک جا اقدام کنید؛ اگر ۵۰ خانه است، ۵۰گروه شوید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر