Pages

۱۴۰۰ مهر ۱۹, دوشنبه

پدر برنامه هسته‌ای ایران، فخری‌زاده یا عبدالقدیر خان؟ از دیدگاه اسرائیل، اقدامات عبدالقدیر خان برای کمک به جمهوری اسلامی در رسیدن توان هسته‌ای، صدمات جبران‌ناپذیری به امنیت منطقه وارد کرده است

 


پدر برنامه هسته‌ای ایران، فخری‌زاده یا عبدالقدیر خان؟ از دیدگاه اسرائیل، اقدامات عبدالقدیر خان برای کمک به جمهوری اسلامی در رسیدن توان هسته‌ای، صدمات جبران‌ناپذیری به امنیت منطقه وارد کرده است

منابع ایندیپندنت

عبدالقدیر خان که روز یکشنبه درگذشت، برنامه تسلیحات هسته‌ای پاکستان را ایجاد کرد. او را می‌توان پدر یا ناپدری برنامه‌های تسلیحات هسته‌ای ایران، کره شمالی و لیبی دانست.

به‌طور معمول از محسن فخری زاده به‌عنوان پدر برنامه هسته‌ای ایران یاد می‌شود. به‌هرحال، او چندین دهه رئیس آن بود تا اینکه در نوامبر ۲۰۲۰ ترور شد.

بااین‌حال، نمی‌توان نقش پررنگ عبدالقدیر خان در برنامه هسته‌ای ایران را نادیده گرفت. درواقع این سؤال مطرح است که عبدالقدیر خان پدر برنامه هسته‌ای ایران است یا فخری زاده؟ شاید برخی تصور کنند چون عبدالقدیر خان پاکستانی است و ایرانی نبوده، صفت ناپدری عنوان مناسب‌تری باشد.

جروزالم پست در مطلبی به این موضوع می‌پردازد و می‌نویسد: «بدون فروش طرح‌ها و سانتریفیوژهای واقعی برای غنی‌سازی اورانیوم به این کشورها (ایران، کره شمالی و لیبی) -و همچنین ارائه مشاوره‌های ارزشمند بین سال‌های ۱۹۸۷-۱۹۹۶ و احتمالاً طولانی‌تر- آن‌ها ممکن نبود هرگز به جایی که در حال حاضر قرار دارند، برسند.»

تقریباً ۲۰ هزار سانتریفیوژ IR-۱ و IR-۲ که تهران تا پیش از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ با آن کار می‌کرد، بر اساس طرح ماشین‌های P-۱ و P-۲ پاکستان بود.

همچنین، زمانی که لیبی در سال ۲۰۰۳ برنامه تسلیحات هسته‌ای خود را به آمریکا تسلیم کرد، سانتریفیوژهای مشابهی نیز در این کشور یافت شد.

اما هنگامی‌که اقدامات عبدالقدیر خان افشا شد، ایران سرانجام اعتراف كرد كه بابت کمک‌های وی به ایجاد برنامه هسته‌ای، به او میلیون‌ها دلار پول پرداخت كرده است.

این اتفاق هم‌زمان با افشای تأسیسات هسته‌ای نطنز بین سال‌های ۲۰۰۲-۲۰۰۳ رخ داد. یک سال بعد مقامات هندی اعلام کردند که دکتر عبدالقدیر خان، دانشمند هسته‌ای پاکستان، قطعات سانتریفیوژ هسته‌ای را در میانه دهه ۱۹۹۰ به مبلغ ۳ میلیون دلار به‌صورت نقدی به ایران فروخته است. این موضوع بعدها توسط مقامات آمریکایی نیز تأیید شد.

هنگامی‌که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای اولین بار از نطنز بازدید کرد، آبشار سانتریفیوژهایی را مشاهده کرد که احتمالاً متعلق به طرح عبدالقدیر خان است اهمیت این موضوع زمانی مشخص می‌شود که تهران توانست در چند سال بعد، به تولید سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر و فراتر از طرح‌های خان دست یابد.

در همین رابطه، اکبر هاشمی رفسنجانی، در مصاحبه‌ای با سایت امید هسته‌ای گفته است: «من دو بار به پاکستان رفته بودم. به‌هرحال من (عبدالقدیر خان را) ندیدم. آیت‌الله خامنه‌ای هم ایشان را ندید. ولی هر دو ما در دوران جنگ پیگیری می‌کردیم که باید کارهایمان را شروع کنیم. گویا خود آقای عبدالقدیرخان اعتقاد داشت که دنیای اسلام باید بمب هسته‌ای داشته باشد و به این کار عقیده داشت و بمب هسته‌ای پاکستان را هم او ساخت. هرچند طول کشیده بود تا بمب را بسازند. به‌هرحال حاضر شدند تا یک مقدار به ما کمک کنند، در حدّی که مثلاً دست‌دوم نسل اول سانتریفیوژهایی را که غنی‌سازی می‌کنند، با نقشه مقداری به ما دادند. نقشه‌ای که بعداً خودمان بتوانیم بسازیم. کم‌کم شروع کردیم و بوشهر را ادامه دادیم؛ یعنی کارهایی را که امکان داشت، انجام دادیم. چون آنجا نیروگاه بود. در یک قسمت کارهای نیروگاه را می‌کردیم و یک قسمت هم کار قطعه‌سازی مربوط به غنی‌سازی بود ... از همان چیزهایی که از پاکستان گرفته بودیم، کنار هم چیدند که ما هم برای بازدید رفتیم. کارگاهی هم در کنار سالن برای قطعه‌سازی درست کردیم که خودمان بسازیم. قطعات، مواد و فلزات خاصی را که لازم بود، تأمین کردیم و کار در دو جهت شروع شد.»

رئیس موسسه علوم و امنیت بین‌المللی دیوید آلبرایت به روزنامه جروزالم پست گفت که تقریباً هیچ‌کدام از سانتریفیوژهای پیشرفته IR-۴، IR-۶ یا IR-۸ که جمهوری اسلامی دوست داشت از آن‌ها عکس بگیرد، فعال نبودند که به نظر می‌رسد به دلیل افشای مشاوره‌های عبدالقدیر خان به ایران رخ داده است.

یعنی به نظر می‌رسد از زمانی که روند همکاری افشا شد، دسترسی تهران به او نیز قطع شد. اگرچه نگرانی تهران از احتمال اقدام نظامی آمریکا، خصوصاً پس از جنگ عراق نیز بر توقف روند فعالیت‌های هسته‌ای ایران بی‌تأثیر نبود.

در مورد کره شمالی هم شرایط مشابهی برقرار است. در سال ۲۰۰۲، مقامات آمریکایی اعلام کردند که پاکستان اطلاعات حساس در مورد فرآیند غنی‌سازی اورانیوم و تزریق گاز در سانتریفیوژها را احتمالاً با فناوری‌های مربوطه به موشک‌های بالستیک مبادله کرده است.

سازمان اطلاعات آمریکا موضوع فروش لوله‌های آلومینیومی با مقاومت بالا برای ساخت سانتریفیوژهای گازی از سوی اسلام‌آباد به پیونگ‌یانگ را کشف کرد. همچنین گفته می‌شود کره شمالی از سایر کشورها ازجمله ایران، برای دسترسی به عبدالقدیر خان کمک گرفته است. مشخص نیست که آیا کره شمالی بدون مشارکت دانشمند پاکستانی می‌توانست زرادخانه سلاح‌های هسته‌ای خود را تکمیل کند یا خیر.

تمایل خان برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات فناوری هسته‌ای با کشورهای سرکشی مانند ایران، کره شمالی و لیبی بخشی از چیزی است که او را «خاص» کرده است. موضوعی که سرانجام باعث خدشه‌دار شدن چهره وی، در خارج از پاکستان شده است.

تا پیش از اقدامات خان، اکثریت قریب به‌اتفاق دانشمندان سلاح‌های هسته‌ای را بسیار خطرناک می‌دانستند که نمی‌توان دانش تولید آن‌ها را جز در اختیار قدرت‌های بزرگ جهان قرار داد. در معدود انحرافاتی هم که در این مسیر اتفاق افتاد، معمولاً کشورهای تحت حمایت اتحاد جماهیر شوروی و یا نزدیک به قدرت‌های برتر غربی بودند؛ اما کشورهای «در حال توسعه» و غیرقابل اعتماد به این اطلاعات دسترسی نداشتند.

در داخل پاکستان از او به‌عنوان قهرمانی که سلاح‌های هسته‌ای و امنیت دائمی را به ارمغان آورده یاد می‌کنند. صرف‌نظر از مواضع رسمی رهبران مختلف پاکستان به‌طور علنی اظهار کردند، واضح است که بسیاری از آن‌ها، اگر نه همه آن‌ها، از سوءاستفاده‌های او از فروش سلاح‌های هسته‌ای چشم‌پوشی کرده‌اند. از نظر آن‌ها، انتشار اطلاعات هسته‌ای برای پاکستان درآمدزایی داشته و شهرت این کشور را افزایش داد.

اما از دیدگاه اسرائیل، اقدامات عبدالقدیر خان برای کمک به جمهوری اسلامی در رسیدن به جاه‌طلبی‌ها و توان هسته‌ای خود، صدمات جبران‌ناپذیری را به امنیت منطقه وارد کرده است. ممکن است او حالا رفته باشد، اما امنیت اسرائیل و ثبات جهانی ممکن است هزینه اقدامات او را در دهه‌های آینده بپردازد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر