د استان سلطنت فحاش ولایت معاش از نظرتان میگذرد دسته ای فاشیست ولایت معاش زیر نام سطل زباله نامی سلطنت طلب به خود گذاشته اند اول و آخر حرفشان فحاشی و توهین است چون پشت کامپیوتر هستن قدرت رویاروی ندارند همه ی آنها از اعضای بسیج و سپاه هستند . رضا پالانی از سایبریهای سپاه و بسیج نباشند من کاری نمیتوانم به تنهای بکنم باید سپاه و بسیج من را کمک کنند
رضا پالانی میگوید با بسیج سپاه ارتش در ارتباط هستند و میگوید این ارتباط یکطرفه نیست بلکه دوطرفه و این ارتباط یک طرفه نیست بلکه دوطرفه است رضا پالانی
رضا پالانی در طول 45 سالی که در آمریکا بوده حتی یک روز شاغل نبوده همه ش پولی که باباش دزدیده از آن مصرف کرده. تعدادی ولایت معاش و فحاش را دور و بر خود جمع کرده همگی از اعضای بسیج و سپاه هستند بنابر این دسته ای فاشیستی با کمک سپاه تشکیل داده است
ای رژیم کودک کش آخوندی چکار باید باهاش کرد؟ خمینی جلاد خامنه ای کسکش دارد هر روز یکی را دار میزند و دست به قتلعام زده در ایران اشغال شده و این جلاد کثیف دهان کثیفت را به بند جانور ولایت معاش کثیف ننگ بر توی مزدور خر مخ بسیجی موجی برو در باره فقر و قلاکتی که برای مردم ایران درست کرده اید حرف بزن جلاد اندیش خرافاتی👹👺👺👺👺👺👺👺👺👺👺👺امام پینوکی کثیف دروغ گو راستی آب و برق مجانی اتوبوسهای مجانی چه شد؟ چرا آخوندها دروغ میگویند؟ مگر نمیگویند در اسلام دروغ حرام است؟ چرا حقیقت را سانسور میکنند جلادان تهران؟ راستی داستان هاجر خانم و جورج هیردون دون را خوانده اید؟ خیلی حال کرده با مادر خمینی تجاوزی . جورج هیردون دون دردفتر خاطراتش از تجاوز قاری قرآن به خمینی خبر داده است که آن زمان هاجر لنگ هوا برای جورج هیردون دون صیغه ای ایشان بوده به مدت2 سال میگن هاجر خوشگل بوده پدر خمینی فردی بچه باز بود لرها نابودش کردند هاجر بیوه شد جورج هیردون دون هم توسط آرتو رتوینپی مامو ر شده بود تا به ایران سفر کنند پولی به ملای محل داد اسمش گذاشت حسین النجفی با مادر خمینی همخوابگی شد و صیغش کردو جورج هیردون دون نوشته است روزی خیلی هوابارانی بود خمینی آمد زد زیر گریه خیلی گریه کرد مادرش گفت گریه نکن چی شده؟ خمینی ایواشگی به مادرش گفت اری ملای قاری قرآن کونش گذاشته مادر خمینی عصبانی شد زد زیر گریه آمد بغل جورج گفت میتوانی کمکم کنید تا مدرسه ی این پسره فردا عوض کنیم؟ جورج گفت به بریمش پیش ملا علی روشنی مادر خمینی گفت اگر ما به مردم بگویمکسی باور نمیکند که این کار را با پسرم کرده است جایش عوض کنیم بهتر است. جورج در ادامه میگوید فرداش او با هاجر به مدرسه ی علی رفتند مرد پیری بود اما خوش اخلاق و همیشه خنده رو گفتند برای چی آمده اید؟ جورج گفت میخواهم این پسر پیش شما ثبتنام کنیم؟ علی گفت خوش آمدین.. اگر بر اساس دفتر خاطرات جورج هیردون دون باشد مادر خمینی یک پسر و یک دختر داشته بخاطر فقر داده به جورج هیردون دون او هم این دوتا کودک را پیش مادرش در سکوتلاند فرستاده و نام انگلیسی براشون انتخاب کرده. یعنی مادر امام از مرد انگلیسی دوبار حامله شده.. چرا خمینی عاشق اسم هیتلر بوده؟ http://ajansknews.blogspot.com/2021/01/blog-post_99.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر