شواهد و نقل و انتقالات نظامی و سفر مایکل مولن ریئس ستاد کل ارتش امریکا به خاورمیانه و ملاقات با رهبران نظامی کشورهای منطقه د ر 27 ژوئن و. بالافاصله ملاقات با کمیته نظامی کنگره امریکا، حرکت ناو هواپیمابر هری ترومن با 13 ناو جنگی موشکی و لجستیکی و به همراه چندین ناو جنگی انگلیس و فرانسه، خبر از اتفاق نظر مرحله ایی را میدهد که غرب از بازی و وقت کشی فرمانده هان سپاه به ستوه امده استnave1
..
علاوه بر ان مفاد قعطنامه شورای امنیت تاکید بر سرکشی و تفتیش کلیه کشتی های عازم ایران و از بنادر جنوبی به دیگر نقاط دنیا را داده است، و این امر حضور ناو های جنگی غرب را برای اجرای قعطنامه شورای امنیت الزامی میدارد و باعث ترس و در نهایت واکنش سپاه پاسداران و بیت رهبری را به همراه داشت، زیرا انان به طبع فعالیت های مشکوک و پنهانی خود، میدانستند که اگر این تفتیش به مرحله عمل در اید، باعث کشف بیشتر برنامه نظامی اتمی رژیم خواهد شد.
سرباز زدن نظام تهران از احترام به مفاد قعطنامه، وقت کشی چند ساله انان،تقویت سازمان های تروریستی،دخالت در امور امنیتی دیگر کشورها از قبیل عراق و افغانستان، لبنان، فلسطین، یمن، و حتی پاکستان و حمایت از افراطی های مذهبی این دول و عدم توقف غنی سازی اورانیوم که خواست جامعه جهانی است، تماما به تصویب قعطنامه چهارم و به شماره 1929 منجر شد، اما حکومت تهران کما فی السابق به تحرکات مشکوک اتمی و غنی سازی با درصد بالا ادامه میدهد، و این باعث شد
که دول غربی و در راس انان ایالات متحده امریکا طرح استفاده از نیروی نظامی را برای وادار کردن ایران به قبول خواست جهانی را مورد تایید و بازنگری مجدد قرار دهد، و حتی سیاست مداران با نفوذ امریکا مثل ریچارد هاس ریئس کمیته سیاست خارجی کنگره امریکا که طرفدار بحث و تعامل با ایران بود، از سیاست خود عقب نشینی کرد و با یک چرخش 180 درجه ایی موافق تغییر رژیم ایران و روی کار امدن یک حکومت مردمی شود.
اخیرا در یک نشست سری که در مسکو و با شرکت نظامیان و استراتژیسهای کهنه کار برگزار شد، نتیجه گرفته شد که اگر دولت ایران تسلیم شورای امنیت نشود و کلیه فعالیت های اتمی و موشکی خود را متوقف نکند، حمله و استفاده از قدرت نظامی امری واجب و اجتناب ناپذیر خواهد بود، زیرا این سیاست در حینی که اجماع جهانی را کسب کرده، وقت کشی و بازی تهران با جهان و دول غربی و حتی با کشورهای حامی او مثل چین و روسیه از دلایل قطعی ان است،، در همین حال قعطنامه چهارم به طور ضمنی میتواند مجوز حمله نظامی به ایران را قانونی کند، و مهمتر از همه وضع داخلی و کشتار مردم و جوانان، سنگر رژیم ایران را از مردم خالی کرده است و حکومت اخوند ها به هیچ وجه بر عکس انچه گفته میشود، دارای پایگاه مردمی نیست و در صورت حمله هیچ حمایت مردمی
از رژیم ایران صورت نخواهد گرفت و اکثر مردم ایران خواهان سرنگونی رژیم فرمانده هان سپاه و حاضر به تحمل هر تحریمی هستند. به مقاله مندرج در روزنامه روسی نووستی و اصل حمله نظامی به ایران توجه فرمایید.
خبرگزاري "ريانووستي" متن مقاله اي را منتشر کرد که نويسنده آن يک افسر نيروي دريائي روسيه بنام "يوري وسلوف" است. اين مقاله به نقل از سايت خبري " peacekeeper.ru" منتشر شده است.
در مقاله ياد شده اشاره به نکات مهمي در ارتباط با احتمال حمله نظامي به ايران اشاره شده است، اما از آن مهم تر اينست که خبرگزاري رسمي "ريانووستي" آن را پوشش خبري داده است. اين يک سنت قديمي در روسيه است که حرف هاي مهم، بصورت غير مستقيم و در مقالات و به قلم متخصصين منتشر مي شود. بنابراين سنت، مقاله " يوري وسلوف" که در آن سعي کرده به نقل قول هائي از مقامات و کارشناسان نظامي خاورميانه و امريکا و اسرائيل استناد کند را بايد جدي تلقي کرد.
وي در مقاله خود، از جمله مي نويسد:
«آمريکا و اسرائيل براي حمله هوايي و موشکي به تاسيسات هسته اي ايران آماده مي شوند. برنامه دو کشور به طور کلي هماهنگ شده است. برگزاري مانورهاي مشترک نيروي هوايي و دريايي آمريکا و اسرائيل طي بهار و تابستان سال 2010 در شرق درياي مديترانه، ورود کشتي هاي جنگي مجهز به سکوهاي پرتاب موشک به خليج عربی نيز گوياي اين طرح است.
در سفر کوتاه درياسالار "مايکل مالن" رييس ستاد مشترک نيروهاي مسلح آمريکا به تل آويو در 27 ژوئن نقشه حمله هوايي به ايران بررسي شد. در همين سفر برنامه اتمي ايران و اوضاع سوريه و لبنان نيز بررسي شد.
کشتي هاي نظامي نيروي دريايي آمريکا به فرماندهي ناوهواپيمابر "هري ترومن" (12 کشتي) از طريق کانال سوئز راهي خليج فارس شدند. همزمان با اين تحرکات، واحدهاي هوايي نيروي دريايي آمريکا با جنگنده هاي اسرائيل مانور حملات موشکي به اهداف دشمن فرضي در زمان هاي متفاوت شب و روز را تمرين کردند. در اين مانور، از اهدافي در ميدان تير "ناباتيم" اسرائيل استفاده شد. در همين مانور جنگنده هاي آمريکايي از پايگاه هاي هوايي آلمان و روماني استفاده کردند و سوختگيري هوايي آنها توسط تانکرهاي هوايي نيروي هوايي اسرائيل انجام شدF16_360_x_206
.
اسرائيل چند فروند زيردريايي خود را به نام دولفین که به موشک هاي بالدار مجهز هستند به منطقه تنگه "باب المندب" و سواحل عمان اعزام کرده است. وزير دفاع اسرائيل مي گويد کشتي هاي نظامي اسرائيلي در تنگه هرمز به نيروي دريائي امريکا مي پيوندند.
در شرق مديترانه نيز چند ناو موشک بر و رزمناو جنگي آمريکا در آماده باش اند و مانند دوران حمله به عراق براي حملات موشکي آماده شده اند.
فضاي جنگي در عرصه سياسي نيز بصورت پايدار برقرار شده است. بدين ترتيب جنگ در خليج بيش از هر زماني واقعي به نظر مي رسد. عمليات نظامي ممکن است اشکال متفاوتي داشته باشد. محتمل ترين شکل حملات دقيق هوايي و موشکي جهت انهدام برخي مراکز هسته اي ايران است. گزينه ديگر مي تواند نه تنها به نابودي مراکز غني سازي اورانيوم، بلکه تاسيسات نظامي، صنعتي- نظامي و ديگر مراکز ايران را نيز در بر گيرد که در اين صورت عمليات نيروي نظامي آمريکا ماهيت گسترده اي به خود خواهد گرفت. مانند عمليات "طوفان صحرا" در سال 1991 که عليه عراق انجام شد.
قرار است در جلسه شوراي رهبري ناتو که 26 جولاي در بروکسل تشکيل مي شود، امريکا نه تنها تاييد تحريم هاي يکجانبه خود عليه ايران، بلکه حمايت از تدابير شديدتر عليه ايران را کسب کند. به اعتقاد کارشناسان امور سياسي غرب، تاييد استفاده از روش هاي نظامي ممکن است مطرح باشد.»
..
علاوه بر ان مفاد قعطنامه شورای امنیت تاکید بر سرکشی و تفتیش کلیه کشتی های عازم ایران و از بنادر جنوبی به دیگر نقاط دنیا را داده است، و این امر حضور ناو های جنگی غرب را برای اجرای قعطنامه شورای امنیت الزامی میدارد و باعث ترس و در نهایت واکنش سپاه پاسداران و بیت رهبری را به همراه داشت، زیرا انان به طبع فعالیت های مشکوک و پنهانی خود، میدانستند که اگر این تفتیش به مرحله عمل در اید، باعث کشف بیشتر برنامه نظامی اتمی رژیم خواهد شد.
سرباز زدن نظام تهران از احترام به مفاد قعطنامه، وقت کشی چند ساله انان،تقویت سازمان های تروریستی،دخالت در امور امنیتی دیگر کشورها از قبیل عراق و افغانستان، لبنان، فلسطین، یمن، و حتی پاکستان و حمایت از افراطی های مذهبی این دول و عدم توقف غنی سازی اورانیوم که خواست جامعه جهانی است، تماما به تصویب قعطنامه چهارم و به شماره 1929 منجر شد، اما حکومت تهران کما فی السابق به تحرکات مشکوک اتمی و غنی سازی با درصد بالا ادامه میدهد، و این باعث شد
که دول غربی و در راس انان ایالات متحده امریکا طرح استفاده از نیروی نظامی را برای وادار کردن ایران به قبول خواست جهانی را مورد تایید و بازنگری مجدد قرار دهد، و حتی سیاست مداران با نفوذ امریکا مثل ریچارد هاس ریئس کمیته سیاست خارجی کنگره امریکا که طرفدار بحث و تعامل با ایران بود، از سیاست خود عقب نشینی کرد و با یک چرخش 180 درجه ایی موافق تغییر رژیم ایران و روی کار امدن یک حکومت مردمی شود.
اخیرا در یک نشست سری که در مسکو و با شرکت نظامیان و استراتژیسهای کهنه کار برگزار شد، نتیجه گرفته شد که اگر دولت ایران تسلیم شورای امنیت نشود و کلیه فعالیت های اتمی و موشکی خود را متوقف نکند، حمله و استفاده از قدرت نظامی امری واجب و اجتناب ناپذیر خواهد بود، زیرا این سیاست در حینی که اجماع جهانی را کسب کرده، وقت کشی و بازی تهران با جهان و دول غربی و حتی با کشورهای حامی او مثل چین و روسیه از دلایل قطعی ان است،، در همین حال قعطنامه چهارم به طور ضمنی میتواند مجوز حمله نظامی به ایران را قانونی کند، و مهمتر از همه وضع داخلی و کشتار مردم و جوانان، سنگر رژیم ایران را از مردم خالی کرده است و حکومت اخوند ها به هیچ وجه بر عکس انچه گفته میشود، دارای پایگاه مردمی نیست و در صورت حمله هیچ حمایت مردمی
از رژیم ایران صورت نخواهد گرفت و اکثر مردم ایران خواهان سرنگونی رژیم فرمانده هان سپاه و حاضر به تحمل هر تحریمی هستند. به مقاله مندرج در روزنامه روسی نووستی و اصل حمله نظامی به ایران توجه فرمایید.
خبرگزاري "ريانووستي" متن مقاله اي را منتشر کرد که نويسنده آن يک افسر نيروي دريائي روسيه بنام "يوري وسلوف" است. اين مقاله به نقل از سايت خبري " peacekeeper.ru" منتشر شده است.
در مقاله ياد شده اشاره به نکات مهمي در ارتباط با احتمال حمله نظامي به ايران اشاره شده است، اما از آن مهم تر اينست که خبرگزاري رسمي "ريانووستي" آن را پوشش خبري داده است. اين يک سنت قديمي در روسيه است که حرف هاي مهم، بصورت غير مستقيم و در مقالات و به قلم متخصصين منتشر مي شود. بنابراين سنت، مقاله " يوري وسلوف" که در آن سعي کرده به نقل قول هائي از مقامات و کارشناسان نظامي خاورميانه و امريکا و اسرائيل استناد کند را بايد جدي تلقي کرد.
وي در مقاله خود، از جمله مي نويسد:
«آمريکا و اسرائيل براي حمله هوايي و موشکي به تاسيسات هسته اي ايران آماده مي شوند. برنامه دو کشور به طور کلي هماهنگ شده است. برگزاري مانورهاي مشترک نيروي هوايي و دريايي آمريکا و اسرائيل طي بهار و تابستان سال 2010 در شرق درياي مديترانه، ورود کشتي هاي جنگي مجهز به سکوهاي پرتاب موشک به خليج عربی نيز گوياي اين طرح است.
در سفر کوتاه درياسالار "مايکل مالن" رييس ستاد مشترک نيروهاي مسلح آمريکا به تل آويو در 27 ژوئن نقشه حمله هوايي به ايران بررسي شد. در همين سفر برنامه اتمي ايران و اوضاع سوريه و لبنان نيز بررسي شد.
کشتي هاي نظامي نيروي دريايي آمريکا به فرماندهي ناوهواپيمابر "هري ترومن" (12 کشتي) از طريق کانال سوئز راهي خليج فارس شدند. همزمان با اين تحرکات، واحدهاي هوايي نيروي دريايي آمريکا با جنگنده هاي اسرائيل مانور حملات موشکي به اهداف دشمن فرضي در زمان هاي متفاوت شب و روز را تمرين کردند. در اين مانور، از اهدافي در ميدان تير "ناباتيم" اسرائيل استفاده شد. در همين مانور جنگنده هاي آمريکايي از پايگاه هاي هوايي آلمان و روماني استفاده کردند و سوختگيري هوايي آنها توسط تانکرهاي هوايي نيروي هوايي اسرائيل انجام شدF16_360_x_206
.
اسرائيل چند فروند زيردريايي خود را به نام دولفین که به موشک هاي بالدار مجهز هستند به منطقه تنگه "باب المندب" و سواحل عمان اعزام کرده است. وزير دفاع اسرائيل مي گويد کشتي هاي نظامي اسرائيلي در تنگه هرمز به نيروي دريائي امريکا مي پيوندند.
در شرق مديترانه نيز چند ناو موشک بر و رزمناو جنگي آمريکا در آماده باش اند و مانند دوران حمله به عراق براي حملات موشکي آماده شده اند.
فضاي جنگي در عرصه سياسي نيز بصورت پايدار برقرار شده است. بدين ترتيب جنگ در خليج بيش از هر زماني واقعي به نظر مي رسد. عمليات نظامي ممکن است اشکال متفاوتي داشته باشد. محتمل ترين شکل حملات دقيق هوايي و موشکي جهت انهدام برخي مراکز هسته اي ايران است. گزينه ديگر مي تواند نه تنها به نابودي مراکز غني سازي اورانيوم، بلکه تاسيسات نظامي، صنعتي- نظامي و ديگر مراکز ايران را نيز در بر گيرد که در اين صورت عمليات نيروي نظامي آمريکا ماهيت گسترده اي به خود خواهد گرفت. مانند عمليات "طوفان صحرا" در سال 1991 که عليه عراق انجام شد.
قرار است در جلسه شوراي رهبري ناتو که 26 جولاي در بروکسل تشکيل مي شود، امريکا نه تنها تاييد تحريم هاي يکجانبه خود عليه ايران، بلکه حمايت از تدابير شديدتر عليه ايران را کسب کند. به اعتقاد کارشناسان امور سياسي غرب، تاييد استفاده از روش هاي نظامي ممکن است مطرح باشد.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر