Pages

۱۳۹۰ فروردین ۲۳, سه‌شنبه

تشکیل کمیته های تحت نام کمیته خارج کشوری حزب دموکرات کردستان برای بدست آوردن ثروت.



تشکیل کمیته های تحت نام کمیته خارج کشوری حزب دموکرات کردستان برای بدست آوردن ثروت و سفر به سفارتخانهای رژیم ایران و تبادل اطلاعات در باره کسانی که در لیست سیاه رژیم قراردارند.
نامه یکی از اعضای حزب دموکرات کردستان ایران از نظراتان میگذرد که میگوید او حاضر است بمیرد اما حاضر نیست به شهدای حزب خیانت بکند و برود به سفارت ایران گذرنامه جمهوری ننگین اسلامی برای فرزندانش درست کند.
سلام من یکی از اعضای حزب دموکرات کردستان ایران بوده ام که هنوز هم خودم متعلق به آن حزب میدانم و آن حزب را هم متعلق بخودم میدانم حزب مال همه ما میباشد.
من حاضرم بمیرم لاکن حاضر نیستم ننگ را به پذیرم که تحت عنوان درست کردن گذرنامه ایرانی خود را درخدمت رژیم و اطلاعات رژیم قرار بدهم من در حدود 1 سالی میباشد که در این باره دست به تحقیق زده ام در باره رفتن برادران بقول خودشان حزبی به سفارت ایران و از دوستانی هم سئوال نموده ام که به سفارت رژیم رفت و آمد میکنند در جواب گفته اند رژیم چیزی را به این آسانی به هیچ کسی نمیدهد تا چیز مهمی در مقابلش را دریافت نکند.
بنابر این سفر دوستان بقول خودشان حزبی به سفارت ایران خالی از تبادل اطلاعاتی نیست و بدون دادن یک امتیاز اطلاعاتی به این آسانی برادران حزبی زمین و خانه و سرمایه گزاری در ایران نمیکنند.
من آنها دیگر حزبی نمیدانم چرا چون آنها باید لابیهای وزارت اطلاعات رژیم خطاب نمود نه اسم مقدس کمیته های خارج کشوری حزب دموکرات کردستان از این افراد سودجو و خودفروش که در شهرهای ایران زمین و خانه خریده اند و هر هفته یا هر ماه اطلاعات جمع آوری شده در باره افراد و سازمانهای سیاسی دیگر مخالف رژیم را به سفارت رژیم میدهند و مستمرا با بخش اطلاعاتی و تجاری سفارت در تماس هستند.
حزب دموکرات کردستان ایران زمانی متلاشی شد که جنگ ایران و عراق متوقف شد از آن زمان اختلافات بین دفتر سیاسی آغاز شد که کاک جلیل گادانی و حسن رستگار و کام حسین مدنی از وضع موجود اعتراض نمودند متاسفانه برچسپ خائن به این دو مرد مبارز و خستگی ناپذیر زدند.
در آن زمان تا بحال مبارزه برای پاک شدن حزب از افراد سودجو و ماده پرست و مقام پرست و ثروت پرست ادامه داشته است افرادی که ماده پرست و پول پرست و مقام پرست هستند در حال حاضر در رائس قدرت هستند در درون حزب و اینهای که به سفارت ایران رفت و آمد میکنند بیشتر جنبه ی مالی و پولی و تجارتی دارد تا سیاسی آنها میروند در ایران خانه و زمین میخرند و رژیم هم امتیاز خودش را از اینها میخواهد مثل جاسوسی کردن و مثل هماهنگی با وزارت اطلاعات در خارج از کشور.
رژیم با این نیات دست به این کارها میزند که تا رفته رفته حزب را غیر فعال و از کار به اندازدش و انداخته چیزی باقی نمانده است از حزب تنها تیشک تیوی نباشد چیزی ندارد حزب.
یعنی میتوان گفت دادن امتیاز به اعضای خارج کشوری حزب از سوی رژیم ایران حزب دموکرات کردستان را رو به نابودی میبرد
و کم کم خیزش و نفوذ وزارت اطلاعات به درون تشکیلاتی این حزب از خیلی وقت است که شنیده ایم.
ما یک مثال خوب داریم میگویم درخت اگر از خودش کرم نداشته باشد به این آسانی فرو نمیریزد.
خلاصه وزارت اطلاعات بخش برون مرزی که در داخل سفارتخانه ها کار میکنند توانسته اند از خیلی لحاظ به درون حزب نفوذ کنند و جاسوس خودی تشکیل بدهند نمونه زیاد است در آینده میخواهم بیشتر توضیح بدهم و نامه بیشتر ارسال کنم.
در ایران رژیم جوانان کرد را اعدام میکند اعضای حزبی بی شرمانه به سفارتخانه های رژیم سفر میکنند و بله قربان میگویند.
با امید آزادی کردستان از دست اشغالگران.
مرگ بر اصل ولایت فقیه
خواهر ت م بایزیدی
--------------------------------------

سیاست تمام کش کردن زخمی های مجاهد خلق توسط نوری مالکی و نیروی قدس سپاه پاسداران

بنا به آخرین گزارشها،بیش از ۳۰۰ مجاهد خلق مجروح شدند که لااقل ۱۷۸ تن از آنان هدف اصابت تیر مستقیم قرار گرفته‌اند . علاوه براین ۱۸ تن از مجروحان توسط مهاجمان جنایتکار به گروگان گرفته شده‌اند.

این در حالی است که وضعیت خطیر مجروحان هم‌چنان ادامه دارد و عده‌یی از آن‌ها هنوز در حالت اغماء یا وضعیت وخیم بسر می‌برند. در حقیقت،دولت عراق با تنگ کردن حلقه محاصره اشرف، سیاست ضدبشری تمام کش کردن مجروحان را به اجرا گذاشته است.

شب گذشته، صبا هفت برادران یکی از زنان مجاهد مجروح، به خاطر عدم رسیدگیهای ضروری و فقدان امکانات پزشکی به شهادت رسید. به این ترتیب شمار شهیدان حمله جنایتکارانه مالکی به اشرف به ۳۳ تن رسید که ۸تن از آنان زنان مجاهد هستند.

در جریان حمله وحشیانه نیروهای تحت امر مالکی به اشرف، بیش از ۳۰۰ تن از مجاهدان مجروح شدند که برخی از آنان به خصوص با توجه به کمبودهای جدی ناشی از محاصره ضد انسانی دو ساله پزشکی علیه اشرف، در شرایط وخیمی به سر می برند. شماری از این مجروحان روز گذشته به شهادت رسیدند

نیروهای آمریکایی باید به مسئولیت خود عمل کرده و در حفاظت ساکنان اشرف، به منظور جلوگیری از بالارفتن شمار شهیدان، اقدام به انتقال مجروحان به بیمارستان بکند

--------------------------------------
--------
تمامیتخواهان و تمامیت ارضی چی میگویند؟
رژیم حاکم بر تهران در طول سه دهه گذشته با سوء استفاده از مذهب روش بازی سیاست را در ایران اینگونه مشخص نموده است که دو گروه وجود دارند و تنها این دو گروه میتوانند در سیاست سخنی برای گفتن داشته باشند. یک گروه را زندانبانان تشکیل داده اند و طبیعتا گروه دیگر را زندانیان بوجود آورده اند. هر یک از این دو گروه متعهد به اجرای قوانین پیش نگارش شده ای بودند که هر از چند گاهی یکی از دو گروه با سر پیچی از همان قوانین تلاش در گسترش حوزه اختیارات خود را داشت. این روش بازی سیاسی در بسیاری از حکومتهای تمامیت خواه رایج است اما در ایران میرود که مانند بسیاری از کشورهای منطقه از کنترل خارج شود همانگونه که در طول دو سال گذشته شاهد نمونه های تاسف بار آن برای هموطنانمان بوده ایم. در صورت پایان این بازی هولناک بدلیل نبودن یک آلترناتیو جایگزین میرود که هرج و مرج و از هم پاشیدگی قدرت، نه تنها تمامیت ارضی بل که تمدن و فرهنگ کهن ما را نیز هدف قرار دهد. تعداد بسیار زیادی از ایرانیان مسولیت پذیر در طول سالهای گذشته تلاش کرده اند که برای این مشکل اجتماعی، آلترناتیوهای جایگزینی را به صورت فردی یا گروهی پیشنهاد نمایند.
یکی از این پیشنهادات جدایی حکومت از یک مذهب است که در اصطلاح سیاسی ما آن را سکولاریزم مینامیم. پیشنهاد دهندگان "ایران سکولار" بازی فوتبال را تشبیه مناسب تری برای سیاست پنداشته اند و در کنار تیمهای مختلف فوتبال از یک تیم ملی سخن به میان آورده اند.
این روش جدید بازی که در میان سیاسیون ایرانی نا آشنا است دیگر از دو گروه زندانی و زندانبان نمیگوید بلکه خواهان تیمهای مختلفی میباشد که با قوانین مشابه ای بتوانند در بازی سیاست شرکت کنند. رنگها، نژادها، عضو بودن در فرقه های گوناگون، جنسیت و وابسته بودن به قشرهای جامعه هیچ ارجحیتی را برای این تیمها نخواهد داشت.
اما سازماندهی یک روش جدید بازی نیازمند این است که ابتدا شرایطی را برای به رسمیت شناختن تیمها به نگارش در آوریم. تغییر رل زندانی و زندانبان به بازیکنان یک فوتبال رقابتی نیازمند همکاری متخصصین ایرانی خواهد بود که بتوانند در یک تیم ملی با بکار گیری بازیکنانی از هر دوگروه یک الگوی جدید را به نمایش بگذارند. بازیکنان این تیم ملی که از میان زندانیان و زندانبانان انتخاب شده اند میباید با فراموش نمودن رل سابق خود در یک بازی هماهنگ روح کار گروهی را به نمایش بگذارند و با تبلیغ این مهم، نیاز به داشتن تیمهای گوناگون برای تشکیل یک تیم ملی واقعی را به میان دو گروه زندانی و زندانبان منتقل سازند.
برای گذار از روش گذشته بازی سیاسی بر خلاف تئوری خشونت نگارش شده توسط نظریه پردازان ولایت فقیه راه سومی نیز وجود دارد.
پایان بازی زندانی، زندانبان نیازمند همکاری متخصصینی میباشد که با قبول ریسک سیاسی آن از طریق بنمایش گذاشتن یک تیم ملی موقت بتوانند بازیکنان سر شناسی را از میان هر دو گروه سابق گرد هم آورند و دورنمای مسابقات سرتاسری را با انحلال و شکست تئوری ولایت فقیه اعلام دارند.
تیم ملی موقت ایران در صورتی میتواند مورد قبول همه ایرانیان قرار گیرد که احساسات ملی، قومی، جنسی و دینی همه ایرانیان را تقویت نماید.
در این میان مخالفینی که هنوز اصرار در ادامه بازی گذشته را دارند با عنوان نمودن این گفتمان که "تیم ملی موقت مورد قبول همه ایرانیان نیست" تلاش دارند تا زمان از هم پاشیدگی و نابودی کامل خود و امانتی که به آنها سپرده شده است بر نظریه خود پا فشاری کنند، غافل از اینکه ایران تنها به عنوان یک امانت به آنها سپرده شده است.
حمایت از تیم ملی موقت ایران برای به نمایش گذاشتن تئوری جدید وظیفه همه انسانهای دموکرات خاورمیانه وکشورهای اسلامی میباشد که بیصبرانه منتظر به ثمر رسیدن میوه های جنبش سبز ایران هستند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر