سیاست تمام کش کردن زخمی های مجاهد خلق توسط نوری مالکی و نیروی قدس سپاه پاسداران
بنا به آخرین گزارشها،بیش از ۳۰۰ مجاهد خلق مجروح شدند که لااقل ۱۷۸ تن از آنان هدف اصابت تیر مستقیم قرار گرفتهاند . علاوه براین ۱۸ تن از مجروحان توسط مهاجمان جنایتکار به گروگان گرفته شدهاند.
این در حالی است که وضعیت خطیر مجروحان همچنان ادامه دارد و عدهیی از آنها هنوز در حالت اغماء یا وضعیت وخیم بسر میبرند. در حقیقت،دولت عراق با تنگ کردن حلقه محاصره اشرف، سیاست ضدبشری تمام کش کردن مجروحان را به اجرا گذاشته است.
شب گذشته، صبا هفت برادران یکی از زنان مجاهد مجروح، به خاطر عدم رسیدگیهای ضروری و فقدان امکانات پزشکی به شهادت رسید. به این ترتیب شمار شهیدان حمله جنایتکارانه مالکی به اشرف به ۳۳ تن رسید که ۸تن از آنان زنان مجاهد هستند.
در جریان حمله وحشیانه نیروهای تحت امر مالکی به اشرف، بیش از ۳۰۰ تن از مجاهدان مجروح شدند که برخی از آنان به خصوص با توجه به کمبودهای جدی ناشی از محاصره ضد انسانی دو ساله پزشکی علیه اشرف، در شرایط وخیمی به سر می برند. شماری از این مجروحان روز گذشته به شهادت رسیدند
نیروهای آمریکایی باید به مسئولیت خود عمل کرده و در حفاظت ساکنان اشرف، به منظور جلوگیری از بالارفتن شمار شهیدان، اقدام به انتقال مجروحان به بیمارستان بکند
رژیم حاکم بر تهران در طول سه دهه گذشته با سوء استفاده از مذهب روش بازی سیاست را در ایران اینگونه مشخص نموده است که دو گروه وجود دارند و تنها این دو گروه میتوانند در سیاست سخنی برای گفتن داشته باشند. یک گروه را زندانبانان تشکیل داده اند و طبیعتا گروه دیگر را زندانیان بوجود آورده اند. هر یک از این دو گروه متعهد به اجرای قوانین پیش نگارش شده ای بودند که هر از چند گاهی یکی از دو گروه با سر پیچی از همان قوانین تلاش در گسترش حوزه اختیارات خود را داشت. این روش بازی سیاسی در بسیاری از حکومتهای تمامیت خواه رایج است اما در ایران میرود که مانند بسیاری از کشورهای منطقه از کنترل خارج شود همانگونه که در طول دو سال گذشته شاهد نمونه های تاسف بار آن برای هموطنانمان بوده ایم. در صورت پایان این بازی هولناک بدلیل نبودن یک آلترناتیو جایگزین میرود که هرج و مرج و از هم پاشیدگی قدرت، نه تنها تمامیت ارضی بل که تمدن و فرهنگ کهن ما را نیز هدف قرار دهد. تعداد بسیار زیادی از ایرانیان مسولیت پذیر در طول سالهای گذشته تلاش کرده اند که برای این مشکل اجتماعی، آلترناتیوهای جایگزینی را به صورت فردی یا گروهی پیشنهاد نمایند.
یکی از این پیشنهادات جدایی حکومت از یک مذهب است که در اصطلاح سیاسی ما آن را سکولاریزم مینامیم. پیشنهاد دهندگان "ایران سکولار" بازی فوتبال را تشبیه مناسب تری برای سیاست پنداشته اند و در کنار تیمهای مختلف فوتبال از یک تیم ملی سخن به میان آورده اند.
این روش جدید بازی که در میان سیاسیون ایرانی نا آشنا است دیگر از دو گروه زندانی و زندانبان نمیگوید بلکه خواهان تیمهای مختلفی میباشد که با قوانین مشابه ای بتوانند در بازی سیاست شرکت کنند. رنگها، نژادها، عضو بودن در فرقه های گوناگون، جنسیت و وابسته بودن به قشرهای جامعه هیچ ارجحیتی را برای این تیمها نخواهد داشت.
اما سازماندهی یک روش جدید بازی نیازمند این است که ابتدا شرایطی را برای به رسمیت شناختن تیمها به نگارش در آوریم. تغییر رل زندانی و زندانبان به بازیکنان یک فوتبال رقابتی نیازمند همکاری متخصصین ایرانی خواهد بود که بتوانند در یک تیم ملی با بکار گیری بازیکنانی از هر دوگروه یک الگوی جدید را به نمایش بگذارند. بازیکنان این تیم ملی که از میان زندانیان و زندانبانان انتخاب شده اند میباید با فراموش نمودن رل سابق خود در یک بازی هماهنگ روح کار گروهی را به نمایش بگذارند و با تبلیغ این مهم، نیاز به داشتن تیمهای گوناگون برای تشکیل یک تیم ملی واقعی را به میان دو گروه زندانی و زندانبان منتقل سازند.
برای گذار از روش گذشته بازی سیاسی بر خلاف تئوری خشونت نگارش شده توسط نظریه پردازان ولایت فقیه راه سومی نیز وجود دارد.
پایان بازی زندانی، زندانبان نیازمند همکاری متخصصینی میباشد که با قبول ریسک سیاسی آن از طریق بنمایش گذاشتن یک تیم ملی موقت بتوانند بازیکنان سر شناسی را از میان هر دو گروه سابق گرد هم آورند و دورنمای مسابقات سرتاسری را با انحلال و شکست تئوری ولایت فقیه اعلام دارند.
تیم ملی موقت ایران در صورتی میتواند مورد قبول همه ایرانیان قرار گیرد که احساسات ملی، قومی، جنسی و دینی همه ایرانیان را تقویت نماید.
در این میان مخالفینی که هنوز اصرار در ادامه بازی گذشته را دارند با عنوان نمودن این گفتمان که "تیم ملی موقت مورد قبول همه ایرانیان نیست" تلاش دارند تا زمان از هم پاشیدگی و نابودی کامل خود و امانتی که به آنها سپرده شده است بر نظریه خود پا فشاری کنند، غافل از اینکه ایران تنها به عنوان یک امانت به آنها سپرده شده است.
حمایت از تیم ملی موقت ایران برای به نمایش گذاشتن تئوری جدید وظیفه همه انسانهای دموکرات خاورمیانه وکشورهای اسلامی میباشد که بیصبرانه منتظر به ثمر رسیدن میوه های جنبش سبز ایران هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر