Pages

۱۳۹۰ شهریور ۳۰, چهارشنبه

جنون اسلامی بمعنای کلمه چرا ما میگویم جنون اسلامی ؟ دلیل بیان جنون اسلامی یعنی چی؟


جنون اسلامی بمعنای کلمه چرا ما میگویم جنون اسلامی ؟ دلیل بیان جنون اسلامی یعنی چی؟
بله ما با پوست و گوشت خود در درون جامعه ای زندگی نموده ایم که بیشترشون مبتلا به جنون اسلامی بوده اند در قوانین جنون اسلامی حد و مرزی وجود ندارد من یادم است نوجوانی بنام حسین فقط یک کفر نموده بود پدر ایشان را در شهر کرمانشاه در وکیلآقا فرزندش را کشت او فقط 6 سال سن داشتند و در کمپ التاش رومادی عراق فردی بود بنام ملا غفار دارای دو دختر نوجوان بود هر روز این دختران بدبخت را کتک کاری میکرد که چرا روزه و نماز نمیخوانند بلاخره یکی از دخرتانش فوت کرد بر اثر ضربهای که از سوی پدر بیمارش که به ایشان زده شده بود بله جنون اسلامی حد و مرزی را نمیشناسد .
مردم تهران روز خود را با مشاهده ی دسته جمعی یک اعدام آغاز کردند!

خانواده پهلوان داداشی، نوجوان 17 ساله را اعدام کردند

گزارش بخش فارسی رادیو اسرائیل- یک فرد نوجوان زیر 18 سال، امروز در ایران در ملاءعام اعدام شد.

علیرضا ملا سلطانی که تنها 17 سال سن داشت، متهم به قتل روح الله داداشی، قوی ترین مرد ایران بود.

حکم اعدام علیرضا، بامداد امروز در منطقه گلشهر کرج، در برابر دیدگان هزاران نفر به اجرا درآمد.

گروهی از حضار، به شدت خواهان توقف اجرای حکم بودند ولی برخی دیگر نیز، می خواستند که این نوجوان 17 ساله، هر چه زودتر بالای دار برود.

علیرغم گریه های شدید علیرضا، خانواده داداشی، که همگی ورزشکار هستند، حاضر به گذشت نشدند.

علی رضوان منش، نماینده دادستان کرج، در واکنش به بیانیه شب گذشته سازمان عفو بین الملل، که خواهان توقف حکم اعدام این نوجوان 17 ساله شده بود گفت که در ایران، مبنای سن، سال قمری است؛ و بر این اساس، علیرضا بالای 18 سال داشته است.

"امنستی اینترنشنال" شب گذشته با صدور بیانیه ای، با اعلام اینکه اعدام مجرمان زیر 18 سال برخلاف تعهد نامه های بین المللی است که ایران هم عضو آنها است، اعلام کرد به دار آویختن یک نوجوان که در زمان ارتکاب به قتل نیز، در حال دفاع از خود بوده، یک عمل اشتباه است.

علیرضا گفته بود که زمانی دست به چاقو برد که روح الله قوی هیکل به او حمله ور شد.

چنانچه این مقاله را پسندید، خواهشمند است آنرا بازپخش فرمایید.

این نحوه کشته شدن جوان ناکام علیرضا سلطانی را نشان می دهد. جوانی که مانند صدها و هزاران جوانان پاک و معصوم کشورمان فدای دیکتاتوری و قدرت طلبی آخوند شدند. جوان هرچند هم گناهکار باشد، باید در ندامت گاهها تزکیه نفس ببیند تا بتواند عمری را در جبران اشتباه خود صرف کند.

این نحوه کشته شدن جوان ناکام علیرضا سلطانی را نشان می دهد. جوانی که مانند صدها و هزاران جوانان پاک و معصوم کشورمان فدای دیکتاتوری و قدرت طلبی آخوند شدند. جوان هرچند هم گناهکار باشد، باید در ندامت گاهها تزکیه نفس ببیند تا بتواند عمری را در جبران اشتباه خود صرف کند.

نوجوانی که شایع گردیده مرتکب قتل ورزشکار معروف “روح الله داداشی” شده بود، امروز ساعت پنج صبح در مقابل دیدگان هزاران نفر به دار کشیده شد.!! در این مورد که فرد قاتل زیر هیجده سال بود و طبق قانون اساسی اسلامی ایران نباید اعدام میشد، سخنی نمی گوییم.

در این رابطه که چگونه نیروی انتظامی حکومت دیکتاتوری مذهبی ایران توانست در طی سه – چهار روز عاملان قتل “روح الله داداشی” را دستگیر کند ولی بعد از گذشت دو سال هنوز خبری از قاتلین ندا و سهراب و کیارش و امیر و شبنم، چند سالی از قتل های زنجیره ای و دیگر کشته شدگان راه آزادی نیست نیز لب به سخن نمی گشاییم.

درباره ی اینکه اگر ” روح الله داداشی ” چهره ی شناخته شده ای نبود، بدون شک این پرونده ی قتل نیز برای همیشه در دادگاه های اسلامی ایران باز می بود و هیچ کس به دنبال یافتن قاتل و مجرم نمی رفت و اینکه هستند بسیار خانواده هایی که فرزندان شان را در خیابان کشته اند و یا پسر و دخترشان را در راه آمدن به خانه از دانشگاه و یا محلّ کار ربوده اند و دیگر هیچ وقت خبری از آنان نشده نیز حرفی نمی زنیم.

در این مورد که در ایران ” رابطه ها ” تعیین کننده هستند و نه ” ضابطه ها ” نیز مهر سکوت بر لب می زنیم، امّا آیا می توان چشم ها را بر بزرگی اندازه ی توحشّی که در پایتخت و دیگر شهر های میهن مان موج می زند بست و از میزان علاقه ی مردمان ایران زمین به مشاهده ی جان دادن یک انسان و به دار کشیده شدنش حرفی نزد؟!.

این نخستین دفعه نیست که هزاران نفر در یکی از میدان های اصلی شهر به دور یکدیگر جمع می شوند تا صحنه ی غم انگیز و دلخراش اعدام شدن یک انسان” و دست و پا زدنش به هنگام جان دادن را تماشا کنند!. به راستی چه لذتی دارد که ما مشاهده کنیم جوانی را از پشت دستبند زده اند و پاهایش را زنجیر کرده اند و هلش می دهند به سمت چهارپایه ای که قرار است همان تکه چوب، باعث خالی شدن زیر پایش و در نهایت مرگش شود؟.
آیا واقعا مشاهده ی چهره ی خالی از امید یک انسان که هیچ راه فراری از مرگ ندارد و تمام سعی اش را می کند تا نفس های آخرش را هر چه عمیق تر بکشد تا ثانیه ای بیشتر بتواند زنده بماند، تماشایی و فرح بخش و زیباست؟.

این ها قربانیان بقای آخوند و بسیجی در کشور مایند. ما بارها گفتیم و بازهم تکرار می کنیم:«بشر که نمی تواند مورچه ای را خلق کند، حق از بین بردن انسانی را نخواهد داشت». از آن جا که آخوند، پاسدار، و بسیجی همچنان به جنایات خود ادامه می دهند، وظیفه هرشهر وند ایرانی به ویژه جوانان است که این آخوندها را در گوشه و کنار شهر حلق آویز کنند، تا جلو این جنایت ها گرفته شود.

این ها قربانیان بقای آخوند و بسیجی در کشور مایند. ما بارها گفتیم و بازهم تکرار می کنیم:«بشر که نمی تواند مورچه ای را خلق کند، حق از بین بردن انسانی را نخواهد داشت». از آن جا که آخوند، پاسدار، و بسیجی همچنان به جنایات خود ادامه می دهند، وظیفه هرشهر وند ایرانی به ویژه جوانان است که این آخوندها را در گوشه و کنار شهر حلق آویز کنند، تا جلو این جنایت ها گرفته شود.

باور کنید که مردم ایران زمین، با چنین مرام و طرز فکری ، لیاقت حکومتی صد ها بار بد تر و اسلامی تر از حکومت سیّد علی خامنه ای را دارند.
کسانی که برای بهتر دیدن چگونگی جان دادن یک نوجوان، بر سر و کول یکدیگر می پرند، چه می فهمند از آزادی و دموکراسی؟ چه درک می کنند از حقوق بشر و احترام به عقاید دیگران؟. آیا اینگونه انسان نماها اصولاً لیاقت نفس کشیدن در یک جامعه ی آزاد را دارند؟.

برای چنین انسان هایی که تماشای مرگ یک نوجوان برای شان جالب و دیدنی است، فقط و فقط یک حکومت دیکتاتوری فاشیستی لازم است و بس.
باید چنین جانورانی را در همان تهران و به دور از بقیه ی جامعه محصور کرد و نگذاشت که چنین شخصیت های خشونت پرستی قدم به خیابان ها گذاشته و با کودکان و نوجوانان و جوانان ما هم صحبت و هم نشین شوند.

باید دیواری کشید به بلندای همه ی جسم هایی که توسط سگان ولایت در این سی و دو سال تکه و پاره شده اند و جدا کرد قشری را که آزادی را می فهمند و بدان احترام می گذارند و شایسته ی زندگی در یک جامعه ی آزادند، و قشری را که ساعت پنج صبح، به جای راه افتادن به سمت محل کار و یا خوابیدن، می دوند تا به موقع سر اعدام یک نوجوان حاضر شوند.

بارها گفته ایم، باز هم اعلام می کنیم که مردم شریف ایران زمین، ما هر بلایی که بر سرمان می آید باعث و بانی آن خودمان هستیم و امثال این جماعت که متاسفانه هموطنان ما نیز می باشند، هستند که حکومت سیّد علی خامنه ای را پایدار و مقاوم نگاه داشته اند.
درد ما، بی فرهنگی جامعه و عقب افتادگی فکری در میان هموطنانی است که مشاهده ی جان دادن یک انسان را به خواندن دو خط کتاب، ترجیح می دهند.

این مردم برای اعتراض و قیام علیه رژیم جنایتکار  در میدان شهرجمع نشده اند. این مردم برای اعتراض به گرانی خواربار، بهای برق و گاز و آب در این جا نیامده اند،اینها برای گرفتن کوپن قند و شکر، یا حواله خودرو گرد هم نیامده اند. پس برای چی؟، اینها ایرانیانی اند که برای تماشای اعدام یک نوجوان در ساعت ۵ صبح به میدان شهر آمدند. این ها چه گونه افردی می توانند باشند؟، میهن پرست؟، نوعدوست؟، نه، پس چی؟ باید گفت یک مشت افراد بی غیرت وطن فروش خود کامه که بویی از انسانیت نبرده اند و نمی توانند خوب را از بد جدا کنند.

ا
چنانچه این مقاله را پسندید، خواهشمند است آنرا بازپخش فرمایید.
این نحوه کشته شدن جوان ناکام علیرضا سلطانی را نشان می دهد. جوانی که مانند صدها و هزاران جوانان پاک و معصوم کشورمان فدای دیکتاتوری و قدرت طلبی آخوند شدند. جوان هرچند هم گناهکار باشد، باید در ندامت گاهها تزکیه نفس ببیند تا بتواند عمری را در جبران اشتباه خود صرف کند.
نوجوانی که شایع گردیده مرتکب قتل ورزشکار معروف “روح الله داداشی” شده بود، امروز ساعت پنج صبح در مقابل دیدگان هزاران نفر به دار کشیده شد.!! در این مورد که فرد قاتل زیر هیجده سال بود و طبق قانون اساسی اسلامی ایران نباید اعدام میشد، سخنی نمی گوییم.

در این رابطه که چگونه نیروی انتظامی حکومت دیکتاتوری مذهبی ایران توانست در طی سه – چهار روز عاملان قتل “روح الله داداشی” را دستگیر کند ولی بعد از گذشت دو سال هنوز خبری از قاتلین ندا و سهراب و کیارش و امیر و شبنم، چند سالی از قتل های زنجیره ای و دیگر کشته شدگان راه آزادی نیست نیز لب به سخن نمی گشاییم.

درباره ی اینکه اگر ” روح الله داداشی ” چهره ی شناخته شده ای نبود، بدون شک این پرونده ی قتل نیز برای همیشه در دادگاه های اسلامی ایران باز می بود و هیچ کس به دنبال یافتن قاتل و مجرم نمی رفت و اینکه هستند بسیار خانواده هایی که فرزندان شان را در خیابان کشته اند و یا پسر و دخترشان را در راه آمدن به خانه از دانشگاه و یا محلّ کار ربوده اند و دیگر هیچ وقت خبری از آنان نشده نیز حرفی نمی زنیم.

در این مورد که در ایران ” رابطه ها ” تعیین کننده هستند و نه ” ضابطه ها ” نیز مهر سکوت بر لب می زنیم، امّا آیا می توان چشم ها را بر بزرگی اندازه ی توحشّی که در پایتخت و دیگر شهر های میهن مان موج می زند بست و از میزان علاقه ی مردمان ایران زمین به مشاهده ی جان دادن یک انسان و به دار کشیده شدنش حرفی نزد؟!.

این نخستین دفعه نیست که هزاران نفر در یکی از میدان های اصلی شهر به دور یکدیگر جمع می شوند تا صحنه ی غم انگیز و دلخراش اعدام شدن یک“ انسان” و دست و پا زدنش به هنگام جان دادن را تماشا کنند!. به راستی چه لذتی دارد که ما مشاهده کنیم جوانی را از پشت دستبند زده اند و پاهایش را زنجیر کرده اند و هلش می دهند به سمت چهارپایه ای که قرار است همان تکه چوب، باعث خالی شدن زیر پایش و در نهایت مرگش شود؟.
آیا واقعا مشاهده ی چهره ی خالی از امید یک انسان که هیچ راه فراری از مرگ ندارد و تمام سعی اش را می کند تا نفس های آخرش را هر چه عمیق تر بکشد تا ثانیه ای بیشتر بتواند زنده بماند، تماشایی و فرح بخش و زیباست؟.

این ها قربانیان بقای آخوند و بسیجی در کشور مایند. ما بارها گفتیم و بازهم تکرار می کنیم:«بشر که نمی تواند مورچه ای را خلق کند، حق از بین بردن انسانی را نخواهد داشت». از آن جا که آخوند، پاسدار، و بسیجی همچنان به جنایات خود ادامه می دهند، وظیفه هرشهر وند ایرانی به ویژه جوانان است که این آخوندها را در گوشه و کنار شهر حلق آویز کنند، تا جلو این جنایت ها گرفته شود.
باور کنید که مردم ایران زمین، با چنین مرام و طرز فکری ، لیاقت حکومتی صد ها بار بد تر و اسلامی تر از حکومت سیّد علی خامنه ای را دارند.
کسانی که برای بهتر دیدن چگونگی جان دادن یک نوجوان، بر سر و کول یکدیگر می پرند، چه می فهمند از آزادی و دموکراسی؟ چه درک می کنند از حقوق بشر و احترام به عقاید دیگران؟. آیا اینگونه انسان نماها اصولاً لیاقت نفس کشیدن در یک جامعه ی آزاد را دارند؟.

برای چنین انسان هایی که تماشای مرگ یک نوجوان برای شان جالب و دیدنی است، فقط و فقط یک حکومت دیکتاتوری فاشیستی لازم است و بس.
باید چنین جانورانی را در همان تهران و به دور از بقیه ی جامعه محصور کرد و نگذاشت که چنین شخصیت های خشونت پرستی قدم به خیابان ها گذاشته و با کودکان و نوجوانان و جوانان ما هم صحبت و هم نشین شوند.

باید دیواری کشید به بلندای همه ی جسم هایی که توسط سگان ولایت در این سی و دو سال تکه و پاره شده اند و جدا کرد قشری را که آزادی را می فهمند و بدان احترام می گذارند و شایسته ی زندگی در یک جامعه ی آزادند، و قشری را که ساعت پنج صبح، به جای راه افتادن به سمت محل کار و یا خوابیدن، می دوند تا به موقع سر اعدام یک نوجوان حاضر شوند.

بارها گفته ایم، باز هم اعلام می کنیم که مردم شریف ایران زمین، ما هر بلایی که بر سرمان می آید باعث و بانی آن خودمان هستیم و امثال این جماعت که متاسفانه هموطنان ما نیز می باشند، هستند که حکومت سیّد علی خامنه ای را پایدار و مقاوم نگاه داشته اند.
درد ما، بی فرهنگی جامعه و عقب افتادگی فکری در میان هموطنانی است که مشاهده ی جان دادن یک انسان را به خواندن دو خط کتاب، ترجیح می دهند.

این مردم برای اعتراض و قیام علیه رژیم جنایتکار در میدان شهرجمع نشده اند. این مردم برای اعتراض به گرانی خواربار، بهای برق و گاز و آب در این جا نیامده اند،اینها برای گرفتن کوپن قند و شکر، یا حواله خودرو گرد هم نیامده اند. پس برای چی؟، اینها ایرانیانی اند که برای تماشای اعدام یک نوجوان در ساعت ۵ صبح به میدان شهر آمدند. این ها چه گونه افردی می توانند باشند؟، میهن پرست؟، نوعدوست؟، نه، پس چی؟ باید گفت یک مشت افراد بی غیرت وطن فروش خود کامه که بویی از انسانیت نبرده اند و نمی توانند خوب را از بد جدا کنند.

---------------------
بررسی اشتباهات و تناقضات موجود در قرآن – بخش نخست

چنانچه این مقاله را پسندید، خواهشمند است آنرا بازپخش فرمایید.

این رودخانه در کنار چمن و درختان، همان بهشتی است که محمد به بیابان گردان عربستان وعده داد، و آنان را برای رسیدن بدان به زدن قافله، جنگ با دیگر باوران، کشتار مردان، و تصاحب زن و دارایی آنان تشویق و ترغیب نمود.

این رودخانه در کنار چمن و درختان، همان بهشتی است که محمد به بیابان گردان عربستان وعده داد، و آنان را برای رسیدن بدان به زدن قافله، جنگ با دیگر باوران، کشتار مردان، و تصاحب زن و دارایی آنان تشویق و ترغیب نمود.

در قرآن ضد و نقیض هایی وجود دارد که در این جا به چند مورد آن اشاره می شود:

افلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا (نساء – ۸۲):
آیا در قرآن نمی اندیشید اگر از جانب غیر خدا بود قطعا در آن اختلاف بسیاری می یافتید.

همان جوری که خود قرآن هم می گوید اگر این کتاب اثر آفریدگار گیتی بوده باشد، نباید در آن تناقض و اشتباهی دیده شود. به قول خودمان نباید مو لای درزش برود، این حرفیست درست و حسابی، و باید آن را به فال نیک گرفت. و ازآنجایی که هیچ وقت و هیچ موقع نباید چیزی را بدون اندیشه پذیرفت، بنابراین، در این مقاله به شرح زیر، به بررسی آن پرداخته می شود:

سوره بقره آیه ۲۵۳ :
• تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم (بقره-۲۵۳)
برخی از فرستادگان را بر برخی دیگر برتری بخشیدیم.

ولی در آیه ۲۸۵ از همین سوره:
لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ (بقره- ۲۸۵)
میان هیچ کدام از فرستادگانش فرق نمی گذاریم. بالاخره فرقی هست، هست، یا نه؟!.





این ویدیو از پیدا شدن قرآنی بسیار قدیمی از صدر اسلام در صنعا پایتخت یمن و تایید تاریخ آن توسط دانشمندان و وجود تفاوتهایی با قرآن کنونی و توضیح آقای مشیری درباره چگونگی شکل گیری قرآن گفتگو می شود.

دقت کنید که در سوره اعراف آفرینش هستی را در ۶ روز ذکر کرده ولی ازآنجایی که احتمالاً جناب الله حواس پرت بوده، در سوره ای دیگر گفته در هشت روز. حال از اینکه این خدایی که میگوید تا من بگویم باش موجود می شود و اینها که چرا ۶ روز وقتش را گرفته است؟. در حالی که در یک آن می تواند همه کاری بکند. و جایی دیگر همین زمین را هم می گوید مانند فرش گستراندیم(یعنی زمین مسطح است).

• و رسلا قد قصصناهم علیک من قبل و رسولا لم نقصصهم علیک و کلم الله موسی تکلیما. (النساء ۱۶۴)
و پیامبرانی که در حقیقت آنان را قبلا بر تو حکایت نمودیم و پیامبرانی که ایشان را بر تو بازگو نکرده ایم و الله آشکارا با موسی سخن گفت. (۱۶۴)

و ما کان لبشر ان یکلمه الله الا وحیا او من وراء حجاب او یرسل رسولا فیوجی باذنه ما یشاء انه علی حکیم. (۵۱ – الشوری)
و هیچ بشری را نرسد که الله با او سخن گوید جز وحی یا فراسوی حجابی یا فرستاده ای بفرستد و به اذن او هرچه بخواهد وحی نماید آری اوست بلند مرتبه سنجیده کار. (۵۱)
فقط با مقایسه دو آیه بالا و رجوع به خرد خود می توان تفاوت و دوگانگی را دریافت.

در اوقاتی که پیغمبر در تدارک جنگ با رومیان بود (سال ۱۰ هجری) به یکی از اعراب متعین گفت: «آیا امسال به جنگ با رومیان نمی‌آیی؟».
جد‌ ابن قیس جواب داد:اجازه دهید شرکت نکنم و دچار فتنه نشوم زیرا من زن را زیاد دوست دارم و می‌ترسم از دیدن زنان رومی اختیار از دست بدهم.

این اسلام است. این طرفداران خردباخته اسلامند که بدون آگاهی از محتویات قرآن، و این که چگونه محمدابن عبدالله با زیرکی و فرصت طلبی کلاهی گشاد سر جهانیان گذاشت و یک مشت  لاطائلات را به مغز میلیون ها انسان ناآگاه و کم اندیش فرو کرد، بدان باور دارند و تعصب نیز به خرج می دهند.

این اسلام است. این طرفداران خردباخته اسلامند که بدون آگاهی از محتویات قرآن، و این که چگونه محمدابن عبدالله با زیرکی و فرصت طلبی کلاهی گشاد سر جهانیان گذاشت و یک مشت لاطائلات را به مغز میلیون ها انسان ناآگاه و کم اندیش فرو کرد، بدان باور دارند و تعصب نیز به خرج می دهند.

”آیه ۴۹ سوره برائة (توبه) در این باب آمده است:
وَ منْهُمْ مَنْ یَقُولُ ائذَن لی وَلاتفْتنّی. اَلا فی اْلفتْنةِ سقَطُوا وَ اَنّ جَهَنّمَ لُمحیطة باْلکافِرینَ”
یعنی” اشخاص می‌گویند مرا معذور دار و دچار فتنه مساز، آن‌ها در فتنه افتاده‌اند و دوزخ بر کفار مستولی است.
معلوم است آیه از زبان محمد است زیرا جدبن قیس از او اجازه خواسته بود که در جنگ شرکت نکند نه از خدا ولی خدا زود به یاری فرستاده‌اش می‌شتابد و آتش دوزخ را برای کسی که جرئت و گستاخی را بدان جا رسانیده است که می‌خواهد در جنگ شرکت نکند، می‌افروزد.

مورد زیر یکی از مسخره ترین، و شاید موضوع خنده داری باشد که الله مدینه به پیامبر خود دستور می دهد:
• یا ایها النبی حرض المومنین علی القتال ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا متیم و ان یکن منکم منه یغلبوا القا من الذین کفرو بانهم قوم لا یفقهوم (۶۵ – الانفال)
ای پیامبر مومنان را به جهاد بر انگیز اگر از میان شما بیست تن شکیبا باشید بر دویست تن چیره میشوید و اگر یکصد تن باشید بر هزار تن از کفار پیروزید چرا که آنان قومی نفهمند.

الان خفف الله عنکم و علم ان فیکم ضعفا فان یکن منکم منه صابره یغلبوا منتین و ان یکن منکم الف یغلبو الفین باذن الله و الله مع الصابرین. (۶۶)
اکنون الله بر شما تخفیف داده و معلوم داشت که در شما ضعفیست پس اگر از میان شما یکصد تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز گردند و اگر از شما هزار تن به توفیق الهی بر دو هزار تن غلبه کنند و الله با شکیبایان است. (۶۶)

الله دیده زیادی بلوف زده گفت نه من اشتباه کردم باید سپاهتان را بیشتر کنید ۱۰۰تا بر ۱۰۰۰ تا پیروز نمیشه!. آیا این مسخره نیست؟. آخر چگونه اللهی است که دقیقاً نمی داند چند نفر و با چه نیرویی لازمست؟. آیا او قدرت پیش بینی ندارد؟.

پیداست که الله بدجوری مردم را خام میکرده تا به جنگ مخالفین پیامبر بروند. با این چیزها و وعده وعید ها قتل و عام میکرده. آنهم واسه چی؟ واسه غارت کردن ثروت های کشورهای دیگر؟.خوب، هرچی بود یک پنجم غنایم جنگی به پیامبر می رسید. به هرحال، کاسبی بدی نبود.!

علاوه بر غنائم جنگی (جنگی درست نیست، باید گفت غارت گری و چپاول مال مردم)، زن های زیادی نیز بودند که محمد در میان آنان قشنگترین را برای کنیزی خود بر می گزید. باید به محمدابن عبدالله احسنت گفت با این ابتکار پیغمبر بازی اش که توانسته امت های خردباخته ای را در سراسر جهان برای خود بتراشد.

این دو عکس فروپاشی و شکست ما ایرانیان را به خوبی نشان می دهد. زیرا ما روز به روز ذلیل تر، و خوارتر می شویم. سمت چپ شهسوار بانوان دوران هخامنشی، دلاور بانوی فرمانده که بر گروهی از سپاهان فرماندهی می کرد. سمت راست و بالا، بانویی که به برکت اشغال کشورمان به وسیله یک روضه خوان گمنام به نام خمینی، نزج گرفت، ترقی کرد، پست و مقام هایی را به خود اختصاص داد، و اکنون هم به یاد دوران طلایی خمینی جلاد، اشک حسرت می ریزد و در آرزوی تجدید آن روزهاست.

حال، از بحث تناقضات بیرون آمده، و باید بررسی کرد که آیا:

حضرت محمد معصوم بوده است یانه؟:

• یا ایها النبی لم تحرم نا احل الله لک تبتغی مرضات ازواجک و الله غفور رحیم(۱ – التحریم)
ای پیامبر چرا برای خشنودی همسرانت آنچه را الله برای تو حلال گردانیده حرام می کنی الله آمرزنده مهربان است. زیرا حرام کردن حلال الله آن هم برای خشنودی همسران از یک انسان معصوم بعید است!

• الم یجدک یتیما فآویو وجدک ضالا فهدی(۷-الضحی): مگر نه تو را یتیم یافت، پس پناه داد. و تو را گمراه یافت پس هدایت کرد؟.
معصوم یعنی کسی که گناهی در گذشته و حال نکرده پس چون الله پیامبر را گمراه یافته و هدایت کرده میتوان نتیجه گرفت معصوم نبوده است .

- وَإِن کَادُواْ لَیَفْتِنُونَکَ عَنِ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ… (الاسراء – ۷۳)
و چیزی نمانده بود که تو را از آنچه به سوی تو وحی کردیم گمراه کنند…

در آیه بعد از همین سوره میگوید:
• وَلَوْلاَ أَن ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدتَّ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئًا قَلِیلاً
و اگر تو را استوار نمی داشتیم قطعا نزدیک بود کمی به سوی آنان متمایل شوی. اینجا هم که از لغزش میگه … اون هم از یک انسان معصوم!!!

• عَفَا اللّهُ عَنکَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَتَعْلَمَ الْکَاذِبِینَ. (توبه – ۴۳)
الله تورا ببخشاید چرا پیش از آنکه راستگویان بر تو روشن شود و دروغگویان را باز شناسی با آنان اجازه دادی. (۴۳)

پیامبری که با الله ارتباط دارد چطور بدون اجازه الله کاری میکند که الله را این چنین ناراحت کرده که به او خطاب می کند تو را می بخشیم. می توان احتمال داد امواجی که از سمت آسمان های هفتگانه توسط جبرئیل به رادار محمد میرسیده درآن چند روز از کار افتاده بودند.

• فلا تدع مع الله الها آخر فتکون مع المعدبین (۲۱۳ – الشعرا)
پس با الله، اللهی دیگر مخوان که از عذاب شده گانی
واقعا میشه…خدا بیاد کسی را که معصومه تهدید کنه، و تذکر بده؟.

• إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُّبِینًا (الفتح – ۱) لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُّسْتَقِیمًا (الفتح – ۲)
ما تو را پیروز بخشیدیم،پیروزی درخشانی. (۱) تا الله از گناه گذشته و آینده تو درگذرد و نعمت های خود را بر تو تمام گرداند و تو را به سوی راه راست هدایت کند. (۲) . اینجا که دیگر از گناهکار بودن محمد شکی نیست و کسی نمی تواند ثابت کندکه محمد معصوم بوده.!

منبع ها:
قرآن کریم
۲۳ سال–علی دشتی
آیا قرآن کلام آفریدگار است؟– خاموش
کتیبه حقوق بشر کوروش

چون برای هر پست نگاره و ویدئو هایی هم میذارید من این چندتا را پیشنهاد میکنم… دیگه اختیار با خودتان است.

---------------------

تجمع های اعتراضی در نیویورک علیه حضور احمدی نژاد گسترش یافت

گزارش بخش فارسی رادیو اسرائیل- همزمان با ورود احمدی نژاد به نیویورک، نه تنها گروه های مختلف ایرانی و آمریکایی، تجمع های اعتراضی در برابر هتل محل اقامت او برگزار کردند، بلکه روزنامه نگااران ایرانی نیز با فرستادن نامه ای به همکاران آمریکایی خود، با یادآوری اینکه ده ها روزنامه نگار هم اکنون در ایران زندانی هستند، از رسانه های آمریکا خواستند که از رییس جمهوری اسلامی بپرسند، این روزنامه نگاران به چه جرمی زندانی هستند؟!

رسانه های محلی نیویورک گزارش دادند که حضور احمدی نژاد در هتل وارویک منهتن و تجمع های اعتراضی که در آنجا برپا شده، موجب اخلال در آمد و شد و اعتراض ساکنان منطقه شده است.


اوباما در برابر چشم صالحی وهیئت ایرانی شدیداً از رژیم ایران انتقاد کرد

گزارش بخش فارسی رادیو اسرائیل- پرزیدنت باراک اوباما در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به برنامه های اتمی حکومت اسلامی ایران و کره شمالی اشاره کرد و اعلام داشت که این دو نظام منزوی اگر از فعالیت های اتمی دست برندارند مورد فشار بیشتری قرار خواهند گرفت.

به گفته پرزیدنت اوباما، ایران و کره شمالی می توانند فرصت های بزرگ تری را برای ترک برنامه اتمی خود داشته باشند ولی اگر به مخالفت در برابر خواست بین المللی ادامه بدهند مورد فشار بیشتر قرار خواهند گرفت و منزوی تر خواهند گردید.

در حالی که آقای صالحی ، وزیر خارجه ایران، در تالار بود ولی احمدی نژاد دیده نمی شد، پرزیدنت اوباما از سیاست های مرگ آفرین حکومت های سرکوبگر ایران و سوریه شدیداً انتقاد کرد.

نگاه مهم ترین روزنامه های جهان، به "استقلال فلسطین"

گزارش بخش فارسی رادیو اسرائیل- با نزدیک شدن زمان طرح برپایی کشور فلسطین در سازمان ملل متحد، روزنامه ها و رسانه های آمریکایی و اروپایی بخش های مهمی از عناوین خبری خود را به امر اختصاص می دهند و دیدگاه های مختلفی را در مورد پیامدهای رفتن به سازمان ملل ابراز می دارند.

"تایمز" لندن در مقاله ای از نخست وزیر بریتانیا، آقای دیوید کامرون خواست برای فلسطینی ها روشن سازد که اعلام یکجانبه کشور فلسطین پاسخگوی نیت آنها نیست و همراه با ایالات متحده با این امر به مخالفت بپردازد.

"تایمز" لندن نوشت: نزاع اسرائیلی – فلسطینی بسیار پیچیده است و آن را تنها می توان از راه گفتگوی مستقیم بین طرفین حل کرد.

روزنامه "گاردین" نوشت: بریتانیا اکنون فرصتی به دست آورده که در حل مسئله خاورمیانه نقشی سرنوشت ساز ایفا کند و ترتیبی دهد مسائل مورد اختلاف باقی مانده بین اسرائیل و فلسطینی ها که بیش از 60 سال لاینحل مانده اند حل شوند.

به نوشته "گاردین"، اگر کشورهای بزرگ اروپا در کنار ایالات متحده قرار بگیرند، طرح فلسطینی ها برای برپایی کشوری از راه سازمان ملل شکست خواهد خورد ولی اگر اکثر کشورهای اروپایی از طرح حمایت کنند، فلسطینی ها یک پیروزی کوچک به دست خواهند آورد.

"وال استریت جورنال" خواهان دادن رأی منفی به طرح فلسطینی ها شد و نوشت: فلسطینی ها تنها از سازمان ملل نمی خواهند که حق آنها را برای داشتن یک کشور به رسمیت بشناسد بلکه می خواهند وسیله دیگری برای آزار اسرائیل به دست آورند و موجب غیرمشروع بودن آن شوند و در نهایت آن کشور را نابود سازند.

"وال استریت جورنال" به دولت آمریکا پیشنهاد می کند که بستن نمایندگی فلسطینی ها را در واشنگتن مورد بررسی قرار بدهد چرا که فلسطینی ها بیشتر می خواهند اسرائیل، این همسایه مهم خود را خراب کنند و در اندیشه بنای فرهنگ سیاسی خود نیستند.

روزنامه آلمانی "دراشپیگل" دیدگاه دیگری را مطرح ساخته و اسرائیل را متهم کرده که بیش از یک سال است گفتگو با فلسطینی ها را به حالت تعلیق درآورده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر