Pages

۱۳۹۰ مهر ۲۴, یکشنبه

تظاهرات امروز مردم عزیز شهر خانقین جوابی کوبنده به تصمیم نژادپرستانه و ضد دموکراتیک نوری مالکی بود

تظاهرات امروز مردم عزیز شهر خانقین جوابی کوبنده به تصمیم نژادپرستانه و ضد دموکراتیک نوری مالکی بود

از سوی دیگر مردم عزیز شهر خانقین در جواب به تصمیم نوری مالکی که گفته بود کسی حق ندارد در اماکن دولتی پرچم کردستا را بر افراشته کند یکپارچه به خیابانها آمدند با لباس کردی و همه با هم پرچم کردستان را با خود حمل میکردند میگفتند مالکی اینجا نه عربستان است و نه شهر عربنشین اینجا خانقین است اینجا کردستان است بیش از حد دست درازی نکنید این پرچم با خون لیلا قاسم با خون هزاران جوان این مرز و بوم برافراشته شده است اینجا خانقین شهر کردستان است.

////////////////
در شهر عزیزم شهر کرمانشاه جوانان دلیر و عزیز شهرم جواب تودهنی به علی خامنه ای دادند و گفتند ما سرباز کردستانیم فکر نکنید که ما شیعه هستیم سرباز شما و امثال شما باشیم .
----------------------
بازداشت دو شهروند کرد توسط اداره اطلاعات بوکان
بنا به خبر رسیده به مرکز خبری روژهه لات از بوکان قاسم رحیمی آذر، کارمند شبکه بهداشت شهرستان بوکان و جلال ناصری در عصر روز چهارشنبه١٩/٠٧/٩٠ از طرف نیروهای اطلاعاتی دستگیر شده و به اداره اطلاعات شهرستان مهاباد انتقال داده شدند.
دلیل یا دلایل بازداشت این دو شهروند از طرف مراجع قانونی اعلام نشده است.
شایان ذکر است این دو شهروند مدکور در تاریخ ١٧/١٢/٨٩ و به جرم تبلیغ علیه نظام به مدت ٢ماه و ١٧ روز در بازداشت اداره اطلاعات شهرستان بوکان بودند که بعد از آن با وثیقه ٧٠ میلیونی و به صورت موقت آزاد شده بودند
.

-----------------------
پژاک شایعات مبنی بر انجام مذاکره مستقیم با حکومت ایران را قویا تکذیب کرد

به دنبال هجوم نظامی سپاه پاسداران به کوهستان قندیل و مقاومت بی نظیر گریلاهای شرق کردستان " ه.ر.ک " ، حزب حیات آزاد کردستان " پژاک " بنا به میانجیگری جناحهای کردی اعلام آتش بس یک طرفه نمود.

پس از توقف جنگ دیری نپایید که زمزمه مذاکرات مستقیم بین " پژاک " و جمهوری اسلامی در محافل قوت گرفت ، اما حزب حیات کردستان بار دیگر این شایعات را به شدت تکذیب نموده است.
شیرزاد کمانگر عضو کوردیناسیون حزب حیات آزاد کردستان " پژاک " طی گفتگویی با بخش فارسی آژانس خبری " روژ " شایعات مبنی بر مذاکره مستقیم " پژاک " و جمهوری اسلامی را قویا رد کرده‌و گفته است :

هیچ مبادله‌ای بین ما و حکومت ایران صورت نگرفته و مطالبی در این مورد که توسط برخی از رسانه‌ها مطرح میشوند به دور از حقیقت است.

شیرزاد کمانگر در ادامه سخنانش به حل صلح آمیز مسئله کرد تاکید مینماید و می افزاید :

ما بارها آمادگی خود را برای حل مسئله کرد از طریق گفتگو اعلام کرده‌ایم ، اما اگر شرایط گفتگو هم مهیا شود ما سپاه پاسداران را به عنوان مخاطب نخواهیم پذیرفت.


قابل یادآوری است که حکومت اسلامی ایران از بیست وپنجم تیرماه سال جاری حملات نظامی گسترده‌ای را با شرکت هزاران پاسدار و مزدور محلی علیه حزب حیات آزاد کردستان به جریان انداخت و قصد داشت کوهستان قندیل را به اشغال خود درآورد اما نظامیان رژیم که در مقابل مقاومت نیروهای گریلا حیرت زده شده بودند پس از چند ماه با تحمل تلفات سنگین ،دست از پا دراز تر به حملاتشان پایان دادن.
------------------------------------------------

وته‌بێژى په‌ژاک: نه‌ له‌گه‌ڵ کۆمارى ئیسلامى دیدارمان هه‌بووه‌، نه‌ سپاى پاسدارانیش موخاتبى ئێمه‌یه‌

چه‌ترپرێس - سه‌لاح مه‌حمود

وته‌بێژى پارتى ژیانى ئازادى کوردستان بانگه‌شه‌ى دیدارى راسته‌وخۆى نێوان پارته‌که‌یان و کۆمارى ئیسلامى به‌درۆ ده‌خاته‌وه‌ و به‌ بێ‌بنه‌ماى وه‌سف ده‌کات.

شێرزاد که‌مانگه‌ر وته‌بێژى پارتى ژیانى ئازادى کوردستان (په‌ژاک) له‌ لێدوانێکدا بۆ به‌شی فارسی ناوه‌ندى نوچه‌ و شرۆڤه‌ى رۆژ (NNSROJ) له‌گه‌ڵ ئه‌وه‌ى که‌ دیدارى نێوان پارته‌که‌یان له‌گه‌ڵ کۆمارى ئیسلامى به‌ناڕاست وه‌سف ده‌کات رایده‌گه‌یێنێ "دانوستان له‌ نێوان ئێمه‌ و کۆمارى ئیسلامى نه‌بووه‌ و ئه‌و بانگه‌شانه‌ى که‌ له‌ هه‌ندێک سه‌رچاوه‌ بڵاو بوونه‌وه‌ راست نین."

که‌مانگه‌ر به‌ ئاماژه‌ به‌ئه‌وه‌ى که‌ هیچ دیدارێکى راسته‌وخۆمان له‌گه‌ڵ کۆمارى ئیسلامى نه‌بووه‌ و رایده‌گه‌یێنێ: "ئێمه‌ به‌رده‌وام له‌ چوارچێوه‌ى چاره‌سه‌رى کێشه‌ى کورد ئاماده‌یى خۆمان بۆ وتووێژ نیشان داوه‌ و ئاماده‌یین، به‌ڵام ئه‌گه‌ر وتووێژێک بێته‌ ئاراوه‌، سوپاى پاسداران به‌ لایه‌نى کێشه‌که‌ نازانین، چونکه‌ له‌ بنه‌ڕه‌تدا سپاى پاسداران موخاتبى ئێمه‌ بۆ کێشه‌ى کورد نییه‌.

شایه‌نى باسه‌ له‌ ماوه‌ى رابردوودا هه‌ندێک له‌ رۆژنامه‌کانى باشورى کوردستان رایانگه‌یاند که‌ پارتى ژیانى ئازادى کوردستان له‌گه‌ڵ سوپاى پاسداران دیداریان ئه‌نجام داوه‌.

------------------------------------------------

ڕادیۆ نەوا : هەفتەی ڕابردوو فەرمانڕەوی هەرێمی باشووری کوردستان 45 کوردی هەرێمی ڕۆژهەڵاتی کوردستان(بندەستی ئێران)ـی دانیشتووی باشووری کوردستانی بەزۆر ڕادەستی ڕژێمی ئێران‌کردەوە بەبیانووی ئەوەی کە ئەمانە لەڕابردوودا بەسدارییانکردووە لە خۆپیشاندانەکانی دژ بە کۆنسوڵەکانی ئێران لەم هەرێمە وو هێشتا چارەنووسیان نادیارە و بەگوێرەی چاودێرانی سیاسی؛ ڕەنگە هەموویان ڕووبەڕووی فەرمانی لەسێدارەدان ببنەوە.
-----------------------------
نگاه لیلا

احمد آلتان
لحظه ای، در یک آن، هنگام ادای سوگند سرش را بلند کرد و در مجلس نگاهی انداخت. چشمهایش، قدر او و همه آن توهینهایی را که در این سالها از سر گذرانده بود، بازگو می کردند.
مساله کرد برای من در آن نگاه غیرمترقبه لیلا زانا نهفته است.
کردی که ناچارش کرده اند به زبان ترکی سوگندش را ادا کند.
هیچ کس حق ندارد چنین رفتاری با دیگران داشته باشد.
حتی جنگ، سلاح، گفتگو و صلح نیز تا زمانی که آن غم و اندوه نهفته هنگام ادای سوگند را از چشمهای لیلا زانا را پاک نکنند، قادر به حل هیچ مساله ای نخواهند بود.
آن نگاه مرا به یاد شعری از "لویس آراگون" انداخت:
"آنجا مرگ چشم انتظار تمام نومیدیهاست
چنان عمیق که از درون همه چیز را از یاد برده ام"
آزارها دیده است. بی عدالتیها از سر گذرانده است. در همین مجلسی که امروز برای بار دوم در آن ایستاده توسط پلیسها اخراج شده است. زنی که زندان رفته و اکنون پس از بیست سال با سربلندی به پارلمان باز گشته است، اما با وجود این باز هم هیچ برقی از شادی در چشمانش هویدا نیست.
میان تمام آن مصایبی که تاکنون به چشم دیده ایم، کمتر صحنه ای به اندازه آن نگاه غیرمترقبه لیلا زانا من را تحت تاثیر قرار داده است.
زمانی در هیبت دختری جذاب و زیبا پای به همین مجلس گذاشت و پس از آن همه ظلمهایی که بر او رفت، همچون زنی فولادین دوباره بازگشت. اگر در چشمهایش حتی سرنوشت و توهینها به شکل " مرگی که چشم انتظار نومیدیها است" دیده می شود، ارتباطی به خود او ندارد. به زندگی و مرگ او نیز ارتباط ندارد. به شما ارتباط دارد. علت آن شمایید. شما و اعمالتان. شرم کنید و سرها را پایین اندازید.
آرزو داشتم مجلس لیلا زانا را غرق تشویق و دست زدن کند.
در واقع از امروز همه وامدار اویند.
اما انگار همه به بتهای صامت تبدیل شده اند.
شاید هم از سر شرم.
هرچند از نظر سیاسی بازگشت اعضای حزب صلح و دموکراسی مایه خرسندی است، اما تا زمانی که چنین احساسی درون کردها وجود داشته باشد، سیاست نمی تواندهیچ چیزی را حل و فصل کند.
طرح مباحث در باره کردها، ابعاد مختلفی چون سیاست، جنگ و گفتگو را شامل می شود. اما در واقع مساله کرد در خشم، اندوه، حسرت و سرنوشت کردها نهفته است و همچنین در احساس توهینی که درونشان است.
بدون شنیدن چنین صداهایی و تلاش برای تغییر آن، امیدی به حل مساله کرد نمی توان داشت.
تا زمانی که آن نگاه غیرمترقبه در چشمهای لیلا زانا دیده نشود، احساس و درک نشود، هیچ توقعی از درک مساله نمی توان داشت.
من می خواهم جنگ و کشتار انسانها به پایان برسد و صلح استقرار یابد. در همین چهارچوب نیز با هر گام سازنده ای خوشحال و برعکس آن با هر نوع اقدام ناامیدکننده ای خشمگین می شوم. اما زمانی که لیلا زانا در آن جایگاه سرش را از روی متن سوگند نامه برداشت، از چشمهایش چنین برداشت کردم که آرزو می کرد کاش سوگندی درکار نبود. نه به خاطر دلیل خاصی. بلکه تنها به این خاطر که تنها برای ادای آن سوگند آنجا ایستاده است و تنها به این خاطر که آنها را به این سوگند واداشته اند.
قبول دارم، شاید این سخنان چندان هوشمندانه نباشند. در واقع در حوزه سیاست به هیچ وجه چنین سخنانی را تایید نمی کنم و از این نظر خود را محق نمی دانم. اما از سوی دیگر همه چیز هم که سیاست و عقل و منطق نیست. چشمهای لیلا زانا هم هستند. تعابیری که در نگاه او نهفته بود آن حسرت، آن سرنوشت و آن استیصال را نباید از یاد برد.
نخست وزیر ترکیه خواهان دیدار با نمایندگان حزب صلح و دموکراسی شده است. رویدادی امیدوار کننده است. اما به نظر من نخست وزیر هم پس از این باید در برابر کردها سر فرود آورد و به خاطر همه آن ظلم و ناعدالتیها که بر آنها رفته است، ابراز همدردی و ندامت کند.
همه ما یک عذرخواهی به ملت کرد بدهکاریم.
نگاه هیچ ترکی هنگام سوگند خوردن در جایگاه مجلس مانند نگاه لیلا زانا تعبیر برانگیز نیست. چون آنها(نمایندگان ترک) متنی را می خوانند که به زبان مادریشان است. متنی که مایه مباهات نژاد و تبار آنها است.
همین نکته به تنهایی برای عذرخواهی کافی است.
"آنجا مرگ چشم انتظار تمام نومیدیهاست
چنان عمیق که از درون همه چیز را از یاد برده ام"

من هم مانند آراگون در آن لحظه همه چیز را فراموش کردم، لحظه ای که آن تعابیر را از نگاه او خواندم.
مادامی که چنین نگاههایی وجود داشته باشند، خشونتها پایانی نخواهند داشت. صلح تنها زمانی فراخواهد رسید که در آن جایگاه لبخند بر لبهای لیلا زانا نقش بسته باشد.
"شبی جهان تکه پاره شد
هر آتش جهنده ای بر روی تخته سنگی، افروخته"
حقیقتا دنیای کردها و ترکها نیز در اثر ناعدالتیها، بی وجدانیها و بیچارگیها تکه پاره شده است.
صلح را جای دیگری دنبال نکنید. صلح و حتی جنگ نیز در چهره لیلا زانا و در نگاه او پیداست. روزی که او بخندد، آن روز که سرزمینی برایش بنیاد نهادید و او توانست بخندد، در آن روز می توانیم این بخش از شعر بالا را با هم دکلمه کنیم.
" در سایه سار پرندگان شبح دریایی بی انتهاست
و به ناگاه خورشید بر می آید و شبح را پس می زند."
در واقع آن شبح پس زده خواهد شد اگر روزی لیلا زانا در آن جایگاه لبخند بزند.
ترجمه از ترکی: صلاح الدین بایزیدی
ترجمه از کردی: عارف سلیمی
//////////////////////////



هه‌په‌گه‌:2 گه‌ریلا له‌ شه‌ردا گیانیان له‌ده‌ست دا
هه‌په‌گه‌ ده‌رباره‌ی ئۆپراسیون و شه‌ری 5 ی ئه‌م مانگه‌ لێدوانێکی به‌رفراوانی دا . فه‌رمانداری بریارگه‌ی ناوه‌ندی رایگه‌یاند له‌ ئه‌نجامی ئه‌و ئۆپراسیونی ئه‌رته‌شی تورک دا شه‌ڕ هاته‌ ئاراوه‌ و ، 2 گه‌ریلا به‌ ناوی ناوه‌کانی ئه‌مرا بایه‌ر و قاسم کارابۆغا گیانیان له‌ده‌ست دا‌ .

هه‌په‌گه‌ له‌ لێدوانه‌که‌ی سه‌باره‌ت به‌ ئۆپراسیونی هه‌رێمی مارینوسی کات...ۆی سه‌ر به‌ جۆله‌مێرگ راده‌گه‌ینێ که‌ له‌ دژی ئۆپراسیونی به‌رفراوان ئه‌رته‌شی که‌ به‌ پالپشتی ته‌کنیکی پێشکه‌وتوو به‌رێوه‌ ده‌چێ ، گه‌ریلاکانمان خۆراگریه‌کی بێ وێنه‌یان نیشان دا.

له‌ ئه‌نجام شه‌ر و پێکدادان دا 2 گه‌ریلا گیانیان له‌ده‌ست دا که‌ ناسنامه‌کانیان به‌م شێوه‌یه‌ :

گه‌ریلا ئه‌مراه‌ بایه‌ر ناسراو به‌ باز مۆرده‌م له‌دایکبووی 1980 ی ناوچه‌ی ئه‌لباکی وان.

گه‌ریلا قاسم کارابۆغا ناسراو باگه‌ر فرات له‌دایکبووی سالی 1990 ی شاری وان .

هه‌په‌گه‌ له‌ لێدوانه‌که‌دا سه‌باره‌ت به‌ ئمراه‌ بایه‌ر ده‌لێت :

هه‌ڤال باز بۆ رێکخستنی لاوان وه‌کوو بناغه‌یه‌ک بوو و له‌و بواره‌دا خه‌باتی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر