Pages

۱۳۹۱ خرداد ۱۵, دوشنبه

تحقیر یک ملت؛ تجاوز 26 مرد به یک دختر 13 ساله کُرد؛ دختر مجرم شناخته شد



تجاوز به کودکان در خارومیانه برگرفته از آئین محمدیست
تحقیر یک ملت؛ تجاوز 26 مرد به یک دختر 13 ساله کُرد؛ دختر مجرم شناخته شد

عمر کاویلی: بعد از افشا شدن این فاجعه اجتماعی, بازجویی از آن افراد آغاز شد و بعد از گذشت چند سال هنوز هیچ دادگاهی حکمی مشخص در مورد آن پرونده صادر نکرده است و آخر سر آن دختر مجرم شناخته شد و دادگاه حکمی صادر کرد و گفت که با رضایت خاطر خود دختر به او تجاوز شده است و آن 26 مرد تجاوزگر دوباره به دامان جامعه بازگردانده شدند. سال 2002 در شهر ماردین 26 مرد متجاوز که اکثرشان در پست‌های مختلف دولتی منصوب بودند, طی مدتی چندروزه, مدام به یک دختر 13 ساله به نام «ن.چ» تجاوز می‌کنند.


یک نویسنده با شنیدن این خبر نوشت:

قبل از اینکه آن مردهای وحشتناک به داخل اتاق بروند, درحالی که هرکدام از آنها نماینده یک طبقه در سن‌های مختلف بودند و متأهل هم بوده‌اند, مقداری پول به یک زن چاق می‌دهند و آن زن هم به آنها می‌گوید:

آن دختر 13 ساله است, هنوز هم دامانش پاک است, اگر از دستش بدهد, دچار دردسر می‌شویم, باید مطابق این مهم رفتار کنید.

تمامی آن مردها که دارای سنین مختلفی هستند, سرشان را تکان می‌دهند و وارد اتاق می‌شوند. آنها می‌دانند چکار کنند, آنها مرد هستند...!

آنها یکی‌یکی و پشت‌سرهم وارد اتاق می‌شوند و بیرون می‌آیند. هر مردی که وارد می‌شود, برای اینکه پاکی آن دختر از دست نرود ...!

عملیات جراحی و نجات جان آن دختر نوجوان

پس ای این واقعه پزشک‌ها صرفا برای اینکه آن دختر کوچک بتواند بنشیند, مجبور شدند چهار بار او را عملیات جراحی کنند. اما پس از گذشت 10 سال , آن دختر همچنان به لحاظ روحی و هم فیزیکی و روانی و هم به لحاظ حقوقی همچنان از آن اتاق «تاریک» نجات داده نشده.

یکی از متجاوزان: منهم دختری به سن تو دارم

یک نویسنده دیگر , بعد از اینکه حکایت آن دختر کوچک را می‌شنود, از سخنان چند تن از آن مردهای متجاوز متحیر می‌شود, آنهایی که در ذیل اسامیشان آمده و هریک در پستی دولتی مشغول کار هستند, بعد از اینکه از آن کار وحشیانه‌شان فارغ می‌شوند, اینگونه به فریاد‌های آن دختر 13 ساله جواب می‌دهند:

دخترم, این را حقارت تلقی نکن, شیتان من را فریب داد, من هم دختری دارم که در سن تو است, ماه رمضان بیا پیش من تا شکمت را سیر کنم.

آن افراد متجاوز جنبه راحت کار خود را یافته‌اند و آن فیلم ترسناک هم این اینجا شروع می‌شود:

در رمضان یک ظرف غذا, هنگام نماز جمعه وقتی که نماز است, جنایت از آن شیطان, با قداست تمام به خانه‌هایشان بازمی‌گردند. بر سر کارشان در چایخانه و قهوه‌خانه‌هایشان بازمی‌گردند. طوری که رئیس پلیس و رئیس اتاق‌های وابسته به دولت و مقامات دولتی که با هیچ قانونی نمی‌توان با آنها رودررو شد, سربلند و مفتخر در خیابان‌های ماردین می‌گردند!

زیرا این کشور بیش از حد «مرد» است.

دادگاه ـ 26 مرد متجاوز ـ یک دختر 13 ساله ـ مجازات

دادگاه جرایم سنگین دولت اردوغان و حزبش در شهر ماردین, در پاسخ به شکایات وارده حکمی صادر کرد: این دختر به رضایت خود, خود را به آن 26 مرد فروخته. کسی او را تحت فشار قرار نداده و تجاوزی هم صورت نگرفته است. شعبه 14 دادگاه عالی جرایم هم با افتخار این حکم را صادر می‌کند: «این درحالی است که 8 فرد از آن 11 عضو فرماندهی شعبه 14 دادگاه عالی جرایم در دوران حاکمیت اردوغان و حزبش , ترفی شده‌اند و به پست‌های عالی‌تر حکومتی رسیده‌اند».

پس قاضی‌ها

پس قاضی‌های دادگاه عالی جرایم سنگین, اعضای هیأت منصفه عالی دادگاه؛ با این حکم‌تان در مرتبه قهرمانان نخست این فیلم ترسناک جای گرفتید. مدام از قوانین بحث نکنید و به آن بی‌توجه نباشد, حقوقی که حق یک دختر کوچک را پایمال کند و قایم‌شدنتان در پشت چنین حقوقی, شرمگینانه‌ترین بخش این فیلم ترسناک است.

شماها دختر دارید, خواهر دارید, یا خواهر زاده و برادرزاده؟! اگر دارید و بلایی اینچنین بر سرش بیاید, چکار می‌کنید؟! حقوق چیزی نیست جز قوانین نوشته شده و اساس‌نامه‌های در خور حقوق بشر؟!

اسامی متجاوزان و شغل‌هایشان

مردهای قهرمان این فیلم ترسناک چه کسانی هستند؟ چه شغلی دارند؟ یک نویسنده بعدها به حکایت سرگذشت این دختر پی‌می‌برد و اسامی آن اشخاص را می‌یابد. اینهم اسامی آن مردهای بی‌وجدان و دشمنان اخلاق و زنان:

رجب ساقز «رئیس دفتر قائم‌مقامی قزل‌تپه»

ارسون اردمیر «یک افسر پایه‌بلند سابق ارتش به خاطر درخواست فرماندار اخراج می‌شود»

سلمان آیدن «کارمند دولت»

انور آدانچ « کارمند فرمانداری»

شیخ داود دورا «کارمند فرمانداری»

شیخ داود اوروچ «کارمند شهرداری»

جوما اوراس «رئیس شعبه اوقاف ماردین»

محمود تملی «مدیرعامل بخش زراعت»

آزاد آیدین « افسر ارتش»

امید ارگین« معاون مدرسه ابتدایی»

محمد سید اوغلو «صندوق‌دار یک پست دولتی»

حمید عبدالله صمداوغلو «صاحب شرکت»

علی آکسوی «شاغل»

احمد گوینای «کارگر کارگاه ویژه دولت , تداش»

عثمان چاکر «دانشجو»

هارون اوراس «کدخدا»

صلاح‌الدین کورای «شاغل»

اسامی افرادی که شغل‌شان مشخص نشده:

شمس اصلان ـ برهان ارتاش ـ شیخ‌موس جانسن ـ شیخ‌داورد آنوک ـ نیزام دنلی ـ سبری آژاک ـ ردوان بایراکدار ـ ردوان عبدالصمد‌اوغلو ـ سلیمان گیوکا
منابع کردانه 

//////////////////////////////

 انتقال سه زندانی به سوئیت زندان مرکزی ارومیه

آژانس خبری موکریان
سه زندانی بند نوجوانان زندان مرکزی ارومیه به سوئیت این زندان منتقل شدند.
براساس گزارش رسیده به خبرنگار آژانس خبری موکریان، مأموران زندان مر کزی ارومیه امروز سیزدهم خرداد 91، سه زندانی بند نوجوانان زندان ارومیه به نام های کوهزاد یاسین زاده، رحمان یاسین زاده و سلمان قربان نوروزی را به دلیل اعتصاب در اعتراض به ممنوع الملاقات شدن تعداد زیادی از زندانیان بند نوجوانان، به سوئیت انفرادی زندان منتقل کردند.
براساس این گزارش، حدود سه هفته است که مسئولین زندان مرکزی ارومیه، تعدادی از زندانیان این زندان را به دلایل نامعلومی ممنوع الملاقات نموده اند، که این امر باعث نارضایتی تنی چند از آنان شده است.
///////////////////////

 وخامت حال فعال دربند حقوق بشر و انتقال وی به بهداری

محمدصدیق کبودوند، فعال حقوق بشر و رییس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان در پی وخامت حالش به بهداری زندان اوین منتقل شد.
به گزارش کلمه، این زندانی سیاسی که از روز شنبه گذشته دست به اعتصاب غذا زده است صبح روز یکشنبه ١۴خردادماه به علت کاهش شدید فشار خون و وخیم شدن وضعیت جسمانی اش به بهداری زندان منتقل و مورد معاینه و درمان قرار گرفت.
کبودوند از بیماری پروستات رنج می برد و پزشکی قانونی برای وی عدم تحمل کیفر صادر کرد اما مانند بسیاری از موارد دیگر دستور پزشک نادیده گرفته شده است.
این فعال حقوق بشر محبوس در بند ۳۵۰ زندان اونی در نامه ای سرگشاده خطاب به مردم کشورمان با عنوان “به وجدان های بیدار” اعلام کرده بود که دهمین درخواست مرخصی اضطراری وی برای کمک به درمان و آرامش روحی و روانی فرزندش که مبتلا به بیماری خونی صعب العلاج و احتمالا درمان ناپذیر شده و بیش از ۵ ماه است که بر روی تخت بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم می کند، با بی توجهی و مخالفت دادستان و مسوولان دستگاه امنیتی مواجه شده است.
سردبیر نشریه پیام مردم، از دهم تیر ماه سال ۱۳۸۶ بازداشت شده‌ و در دادگاه انقلاب تهران به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق تشکیل و اداره سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان به ده سال حبس و از بابت تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق ارتباط و مراوده با سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر و ارتباط و مکاتبه با شخص کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل متحد و گفتگو با رسانه‌های عمومی به یکسال حبس و جمعاً به یازده سال حبس محکوم شده که در شعبه ۵۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ده سال حبس از بابت تاسیس سازمان، مورد تایید قرار گرفته و قطعی شده است.
به گفته خانواده کبودوند وی که تا پیش از بازداشت هیچگونه سابقه بیماری نداشته، در جریان نگهداری ۷ ماهه وی در شرایط سخت سلول انفرادی، به بیماریهای ریوی، ‏کلیوی و پوستی دچار شده و حتی سکته خفیف مغزی نیز داشته است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر