Pages

Subscribe:

Ads 468x60px

۱۳۹۴ شهریور ۲۷, جمعه

در این رابطه شاید شما از من سئوال کنید چرا عکس مهوش سالی چگنی را هم برای اداره پلیس و هم برای اداره جوانان ارسال نموده ام؟








در این رابطه شاید شما از من سئوال کنید چرا عکس مهوش سالی چگنی را هم برای اداره پلیس و هم برای اداره جوانان ارسال نموده ام؟
در سال 2013 و اوائیل 2014 آیریک چند باری آمد و تعریف نمودند که خانمی چشم آبی با موهای طلایی به مدرسه ایشان سر میزنند و خود را پلیس معرفی نموده اند و از آیریک خواسته اند اطلاعات مربوط به مادرش را در اختیار این خانم قرار بدهند که تا شاید مادر آیریک را از آلمان اخراج کنند.


و در این رابطه آیریک نیز تعریف نمودند که مهوش سالی چگنی دوست زن پدرش میباشد و چند باری در خانه پدرش دیده اند هنگامیکه میان سال 2012 و تا ماه هفت 2013 خانه پدرش بوده اند و در این رابطه آیریک گفت مهوش سالی در ماه مه سال 2013 چند باری به  خانه پدرش بوده اند  اسم واقعی خود را به آیریک نگفته بودند اما در همان زمان پدر آیریک  گفته بود که خانم مهوش سالی چگنی یک پلیس هستند در آلمان.
و آیریک هم آمد و نه یک بار و الی دو بار بلکه چند بار در این رابطه تعریف نمودند که یک خانم فارسی زبان به مدرسه ایشان سر میزنند و میگویند پلیس هستند و خواهان اطلاعات خصوصی خانوادگی مادر آیریک  است و حتی گفته است شوهر مادر آیریک یک کافر است و یهودی کثیف هستند و نباید  شما دیگر مادرتون را دوست داشته باشین چرا چون مادرتون میخواهند یگ بچه دیگر درست کنند که دیگر شما را دوست نخواهند داشت و هدیه براتون نخواهند خرید مثل قبل.
و تا آمدن مادر آیریک به شهر همبرگ همیشه آیریک میگفت یک  خانم  ایرانی که پلیس هستند  به مدرسه ی جدید  می آیند و دوباره به این بچه 9 ساله سر زده اند و اطلاعات مربوط  به  خانوده اش و  مادرش از این بچه خواسته اند و چون این خانم هر روز زیر نامهای گوناگون  خود را به بچه 9 ساله معرفی نموده بودند بچه نمیدانست اسم واقعی  مهوش سالی چگنی چی است  روزی خود را فراسینا معرفی نموده بودند و روزی دیگر   نازنین و هروقت که به آیریک سر زده بود  با نامی جدید خود را به آیریک معرفی نموده بودند.
 تا روزیکه هنامیگه دارد انگشت میکند تو کون بچه 9 ساله  کیفش میریزد بیرون و کارت شناسایی مزدور اطلاعاتی می افتد جلو بچه و تا  مهوش خواسته بود کارتش را بردارد بچه 9 ساله اسمش با دقت خوانده بود و  بچه 9 ساله فرصت پیدا میکنند و کارت شناسای این خانم میبنند که بر روی آن نوشته مهوش سالی چگنی بدو بدو آمد خانه گفت زنی که هر روز با نامهای مختلف خود را به من معرفی میکنند امروز کارت شناسای ایشان را دیدم که بر روی کارتش نوشته بود مهوش سالی چگنی.
و در این رابطه چند باری ما نامه های گوناگونی برای اداره جوانان ارسال نمودیم که یک برگه در اختیار مادر آیریک قرار بدهند که تا بدانند خانمی که ایرانی هستند و زبان فارسی حرف میزنند و خود را پلیس معرفی میکنند که اطلاعات خصوصی خانودگی از آیریک میخواهند چه کسی هستند متاسفانه اداره جوانان به نامه ما بله و یا خیر هیچ جوابی ندادند.
تا اینکه در تاریخ اوائیل  ماه مه سال گذشته خودم نیز شخصا به نزدیکی مدرسه رفتم و دیدم که یک خانم کوتاه قد ایرانی با آیریک نشسته بودند و حرف میزدند و بلافاصله این را به اطلاع مادر آیریک رساندم که  وقتیکه مشخصات آن خانم را برای مادر آیریک تعریف نمودم گفتند این خانم اسمش خانم سالی است و اسم اولش را نمیدانم در ماه مارس بعنوان مترجم پلیس همبرگ به من معرفی نمودند که بعدها این خانم قصد داشتتند بیشتر با من دوست بشوند اما من قبول نکردم.
البته این خانم در اواخر ماه مارس از خانمم شماره تلفن من را خواسته بودند و من هم یک بار با این خانم تلفنی حرف زدم که همه گفتگوهای میان من و ایشان نوشته شده است.
وقتیکه یک بار با مادر آیریک به مدرسه رفتیم دیدیم خانم مهوش سالی چگنی هستند به آیریک پلیس معرفی نموده اند و این برمیگردد به یک سال پیش که با آیریک تماس داشته اند.  خلاصه عکسش را پیدا نمودم و به آیریک نشاندادم و آیریک دوباره مهوش سالی چگنی را شناختند و گفتند بله همین خانم است که همیشه خود را پلیس معرفی نموده اند.  بعدا شروع میکند به ترساندن بچه میگوید اگر اجازه ندهید انشگت بکنم تو کونت من پلیسم میبرمت با خودم خدا میداند چه بلای بر سرت بیاورم خلاصه بچه را میترساند و شروع میکند به انگشت کردن تو کون بچه 9 ساله وهنگامیکه دست به این کار میزنند بچه ازش سئوال میکند چه کسی به مهوش گفته است که این کار را با این بچه بکنند مهوش در جواب میگویند زن پدرتون زهره خانم و پدرتون نیز به کمن گفتند که باید انگشت بکنم تو کونتون  به من گفتند شما از این کارها خوشت میاد درسته؟؟ که همیشه در خانه اونها بودین همین کارها با شما میکردن ذمگر یادتان رفته است.
وقتیکه متااکد شدیم که خودش میباشد برای اینکه شاید اداره جوانان جلوش را بگیرند عکسش را برای اداره جوانان ارسال نمودیم و چند روز بعد متوجه شدیم که مهوش سالی چگنی بعنوان کارآموز در داخل همان مدرسه ای که آیریک آنجا درس میخوانند  کار میکنند و از این راه سواستفاده نموده اند و با آیریک تماس برقرار نموده اند.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر