Pages

Subscribe:

Ads 468x60px

۱۴۰۰ اردیبهشت ۵, یکشنبه

قتل عام ارامنه ۲۴ آوریل ۱۹۱۵

 






قتل عام ارامنه ۲۴ آوریل ۱۹۱۵

 سال 2001 میلادی مصادف است با هشتاد و ششمین  سال  کشتار جمعی  بیش از یک و نیم میلیون ساکنان  ارمنی ولایت شرقی ترکیه  عثمانی توسط حکام  وقت  ترکیه که  این  فاجعه  تاریخی  بنام “قتل عام ارامنه” معروف است.
نژادکشی ارمنیان

کنوانسیون سازمان ملل متحد سال 1948 – بند دوم 

“قتل عام  به  یکی از اعمال زیر گفته  می شود که  هدف از ارتکاب آن، نابودی  بخشی و یا تمامی یک گروه  ملی، قومی، نژادی و یا مذهبی  باشد، بدینصوت:

الف – کشتن اعضاء گروه

ب –  صدمه شدید به همبستگی مادی یا معنوی  اعضای  گروه

ج – تابع  کردن  عمدی گروه به شرایط زندگی ای که به  نابودی  جسمی  کامل یا جزئی آن  منجر شود

د- اقداماتی برای ایجاد مانع در زاد و ولد گروه

ه – انتقال اجباری کودکان گروه به یک گروه دیگر

گزارش کمیسیون حقوق  بشر – سال 1974 – ماده30 

“در دوران معاصر می توان از وجود اسنادی بسیار زیاد سخن گفت که به کشتار ارامنه مربوط می‌شوند، کشتاری  که بعنوان  قتل عام  قرن بیستم  شناخته  شده  است.”

لازمۀ  قتل عام  سازمان یافتگی مرکزی  است و مستلزم طرحی جامع  برای گردهم  آوردن همه وسایلی است  که نابودی ملتی را در بر می گیرد و نیز قتل عام اصولاً جنایتی  دولتی است زیرا که این گونه سازمان یافتگی  فقط در توان و امکانات  دولت‌هاست.

قتل عام ارامنه در بین سال‌های 1915 و 1923 میلادی رخ  داد.  ساکنان  ارمنی سرزمین‌های ارمنستان غربی  که در تسلط دولت ترکیه  عثمانی بود از سرزمین‌های اجدادی خود تبعید و راهی بیابان‌های سوریه شدند.  اموال ارمنیان مصادره شد. سربازان ارمنی ارتش عثمانی از گروهان‌های خود جدا شده  و بصورت  جمعی  تیرباران شدند. کودکان و دختران جوان ربوده شدند. بسیاری از زنان و دختران مورد تجاوز وحشیانه قرار گرفتند و بقیه در بیابان‌ها از گرسنگی و تشنگی و بیماری جان سپردند یا قربانی  حملات سازمان  یافته شبه نظامیان  ترک  گردیدند.

بدین سان  سرزمین های  اجدادی  ارامنه  از ساکنان  ارمنی خالی  شد و اموالشان به غارت رفت. طبق آمار موجود در آغاز جنگ  جهانی اول  بیش از دو میلیون ارمنی در ترکیه  عثمانی زندگی می کردند. از این عده کمتر از پانصد هزار نفر از کشتارها جان سالم  بدر بردند.  بر این  مبنی است که تعداد قربانیان  قتل عام بیش از یک و نیم  میلیون  نفر تخمین زده می شود.

تصمیم به کشتار ارمنیان توسط کمیته مرکزی حزب “اتحاد و ترقی” که به نام  شناخته شده  “ترکان جوان” معروف است و در سال‌های جنگ جهانی اول حزب حاکم  در ترکیه  بود اتخاذ شد و ازطریق عمال این حزب که  مقامات مهم دولتی را اشغال می کردند به  مرحله  اجرا گذاشته  شد. طلعت، وزیر کشور، اسماعیل انور، وزیر جنگ و احمد جمال، وزیر دریایی بودند. برای اجرای برنامه کشتار، تشکیلات محرمانه ای  نیز که متشکل از مجرمین باسابقه  بود و ریاست آن را پزشکی به نام  بهاءالدین شکیر بعهده داشت  بوجود آمد. این تشکیلات  بعداً  “تشکیلات  مخصوص” نام گرفت  و عهده دار برنامه ریزی  و اجرای  طرح  قتل  عام  ارامنه  شد.

ابعاد واقعی  طرح  “ترکان  جوان” به نابودی  ارمنیان  هنگامی  آشکار شد که  در شب 24  آوریل 1915 صدها نفر از رهبران و روشنفکران  جامعه ارمنی در قسطنطنیه  بازداشت و چند روز بعدهمگی  به  استثناء یک نفر کشته  شدند.

به این مناسبت  است که  بعدها روز 24 آوریل (4اردیبهشت) بعنوان  سالروز قتل  عام ارامنه برگزیده  شد.

این واقعه تاریخی تاکنون توسط سازمان‌های بین المللی از قبیل پارلمان اروپا و نیز بعضی از کشورها چون  روسیه، کانادا، یونان، اروگوئه، فرانسه و ایتالیا رسماً به  عنوان نسل کشی  پذیرفته شده  است.  این  در حالی  است که دولت‌های وقت ترکیه  کوشیده اند که  وقایع  این دوران را یا کوچک جلوه دهند و یا آن را خیلی راحت  انکار کنند بدون  اینکه  اقدامی در جهت  تسکین تألمات ارامنه کرده  باشند.  تبلیغات  دولت  ترکیه  در این مورد بواسطه  نحوه  برخورد مراجع  بین  المللی  تسهیل می شود.

این مراجع به جای اینکه  طبق بیانیه سازمان  ملل  متحد مدافع  حقیقت باشند، با سکوت و بی تفاوتی خود موجب تشویق حکام ترکیه می شوند.

دفاع از حقوق بشر، همانند ارتکاب قتل عام، امری خودبخودی نیست، بلکه مبارزه ای است پیگیر که برای  رسیدن به پیروزی مستلزم طرح ریزی و سازماندهی و بسیج  انسان‌های  همیشه بیدار است. از این رواست  که روز 24 آوریل  قبل  از آنکه  روز گرامیداشت  یاد شهدای  قتل  عام ارامنه  باشد، روز یادآوری  این  واقعیت به  جهان و دولتمردان  است که  هنوز نخستین  قتل  عام  قرن بیستم  بی مجازات  مانده  است. اگر نسل کشی  ارامنه  به  موقع  مورد شناسایی  قرار گرفته  و محکوم می شد و عاملین  کشتار به پای  دادرسی  کشانده  می شدند، فجایع  هولناکی  که  هم اکنون  در نقاط مختلف  جهان  شاهد آن  هستیم  تکرار نمی شد.

روزنامه ایران در بخش  تاریخ  کامل  قرن  بیستم شماره 964  خود تحت  عنوان کشتار ارامنه چنین آورده است:

“جنایت  از لحظه ای  شروع  شد که  در دسامبر 1914 (پنج  ماه  پس  از شروع  جنگ  اول) انورپاشادر حمله  به ارتش  روسیه در قفقاز شکست خورد. انورپاشا ابتدا پیروز شد ولی در حمله  متقابل ارتش  روسیه، نیروهای  او بکلی منهدم گردید. او متقاعد بود که سربازان ارمنی آنطور که  باید نجنگیدند، “طلعت  پاشا” و “انورپاشا” پیش از آنکه  تصمیم خود را اجرا کنند، کلیه  سربازان  ارمنی داخل  ارتش  عثمانی  را خلع  سلاح  کردند تا مبادا به  دفاع  برخیزند.  صدها هزار ارمنی خلع  سلاح شدند و جنایت  بیرحمانه  در ماه آوریل  و مه 1915 شروع  شد.

ابتدا ارامنه شهر زیتون، در ناحیه دریاچه  وان، اسکندرون هزار هزار دستگیر شدند.  پیش  از آن دولت عثمانی 650  نفر از بزرگان  و رجال  سیاسی و سرشناس  ارمنی را بازداشت  کرد تا هسته مقاومتی به  وجود نیاید.  ارامنه ترکیه شرقی با ترن، کامیون و وسایل دیگر به  سوی عراق و ترکیه (که در آن  زمان مستعمره عثمانی  بودند) روانه  گشتند و هزار نفر از مردان  مسلح  ترک  و کرد مأمور قتل  عام  آنها شدند.
وئن 1915 واگنهایم، سفیرآلمان – متحد عثمانی – تلگرافی به ویهلم  استراس  (خیابانی در برلن که  مقر وزارت امور خارجه آلمان آنجا بود) به  این  مضمون  فرستاد: “دولت  عثمانی  مدعی است که ارامنه را به  منطقه دیگر کوچ می دهد، ولی هدف واقعی از بین  بردن  آنها است.” به  تلگرف سفیر آلمان در قسطنطنیه، پاسخ داده  نشد.

سفیران کشورهای دیگر اروپایی که از ماجرا آگاه شده  بودند، به  دولت  عثمانی  اعتراض کردند، ولی  هیچگونه  اقدام  اساسی  برای  جلوگیری  از این  جنایت  به  عمل  نیامد.

کمربند ایمنی 

دولت عثمانی معتقد بود که  با از بین  بردن ارامنه  یک  کمربند ایمنی  از بسفر (تنگه  بین دریای سیاه و دریای  مرمره) تا سمرقند (در ازبکستان  که  روس‌ها در سال 1868 آن را تسخیر کردند) به  وجود می آورد.

پس از آنکه  هزاران ارمنی  در بیابان‌های  عراق و سوریه  به  دست  ترک‌ها و کردها کشته  شدند خبر به بقیه  ارامنه  رسید.

ارامنه ای  که هنوز زنده  بودند، به رهبری آدام مانوکیان به  دفاع  مسلحانه  از خود برخاستند. نزدیک به  سیصد هزار نفر ارمنی  هرچه  در عثمانی  داشتند، برجای گذاشتند و از کوه‌ها و دشت‌ها و دامنه آرارات با مشقت زیاد به  روسیه فرار کردند.  بخشی  از ارامنه  قسطنطنیه  نیز با شتاب  راهی  اروپا شدند.  ده‌ها هزار تن از ارامنه  به  ایران  پناهنده شدند، ولی  ارتش  عثمانی  وارد خاک  ایران  شد و در آذربایجان  بسیاری  از آنها و آشوری‌ها را قتل عام  کرد.  در اوایل  ژوئن خارپرت  کنسول  آمریکا در قسطنطنیه، با یک  تلگراف به  وزارت امورخارجه  آمریکا اطلاع  داد: “اگر فقط کوچ  دادن ارامنه  از منطقه ای به منطقه  دیگر مطرح بود، قابل تحمل بود ولی  هرکسی می داند که آنها به قتلگاه  فرستاده می شوند نه یک هزار، نه ده هزار، که صدها هزار” دولت  عثمانی  به  اعتراض  دولت  آمریکا توجهی نکرد، زیرا هدف نسل کشی  ارامنه بود.

در بیابان‌های  سوزان

صدها رجل سیاسی، مورخ و پژوهشگر درباره این قتل عام  مطلب  نوشته اند، از جمله  میشل آرین پژوهشگر بنام فرانسوی  می نویسد: بیش از یک  میلیون  ارمنی  را در هوای  سوزان بیابان عراق و سوریه چون گله  گوسفند به جلو می راندند. مردان مسلح ترک و کرد آنها را به  گروه‌های یکصد، دویست، سیصد تقسیم  کرده  و در بیابان پراکنده  می کردند. هزاران ارمنی  کنار راه  جان  دادند،کودکان  شیرخوار ضجه  می زدند، بیماران زیر آفتاب  سوزان  از پای در می آمدند. فریاد هزاران  نفراز تشنگی و گرسنگی  در بیابان  طنین افکنده  بود، ولی  گویی رحم  و شفقت در دل  جلادان  نبود که به  این  بی گناهان و لااقل  کودکان  خردسال  ترحم  کنند.  گهگاه  در گوشه و کنار در چاله ای، آب کثیف  مانده  از باران  که یافت  می شد، نگهبانان  اسرای  خود را به  سوی  آن  راهنمایی  می کردند که آب  پیدا شد. ارامنه  به  سوی  چاله ها هجوم  می آوردند و آب  کثیف  را می بلعیدند.  در این هنگام مردان مسلح  کرد و ترک  محرمانه مذاکره  می کردند که گلوله ها را نباید حرام  کرد، هر گلوله ای برای مغز یک نفر چه شیرخوار، چه خردسال و چه  پیر و جوان  و زن  و مرد.  هنگامی  که  اسرا درحال  نوشیدن  آخرین جرعه آب کثیف  بودند، مردان  مسلح از پشت  سر مغز آنها را هدف گرفته و یک نفر را زنده نمی گذاشتند.  سر بسیاری  از ارامنه با داس  و خنجر بریده  شد.  بندرت  از میان ده‌ها هزار ارمنی که  آنها را چون  گوسفند به سوی سلاخ خانه هدایت می کردند، چند نفری  موفق به  فرار در بیابان  سوزان  شده  و مشاهدات  خود را برای  دیگران  شرح  می دادند.

پس از قتل عام 

در 31 اوت1915، پس  از قتل  عام  ارامنه  طلعت  پاشا به  متفق  خود آلمان  اطلاع داد: “دیگرمسئله ای به  نام ارمنی  وجود ندارد.”

سفیر آلمان  می نویسد: به  طلعت  پاشا که  چون چوبی  جلوی  من  ایستاده  بود، گفتم: “فرض  کنیم چند ارمنی به شما خیانت  کردند، آیا این دلیل  آن  می شود که  شما کودکان خردسال  را از بین ببرید؟ شما یک  نژاد و یک  نسل را کاملاً از بین  بردید؟ او در پاسخ  من  گفت: این امر اجتناب ناپذیر بود، زیرا کودکان بی گناه  امروز، فردا گناهکار می شوند.”

در واقع  هدف امپراتوری  عثمانی  این  بود که  از بسفر تا سمرقند را تسخیر کرده و مرزهای شمالی و شمال  غربی  و غرب  را در محاصره  داشته  باشد. جنگ‌های طولانی عثمانی را با پادشاهان صفویه بخصوص  شاه  اسماعیل از یاد نبریم; بویژه  در انقلاب مشروطیت  که  خاک  ایران  را مورد تاخت و تاز قرار دادند و در نخستین  جنگ جهانی، قسمتی از غرب  ایران را اشغال  کردند.

امپراتوری توران 

یک نویسنده انگلیسی در سال 1974 زیر عنوان  “جنایت  سکوت” نوشت: ” امروز جسد طلعت در استانبول بر روی تپه‌ای به  نام آزادی در آرامگاه مجللی قرار دارد و خیابان بزرگی در آنکارا به  نام اوست و این برای جامعه  بشری یک  لکه ننگ است.”

در همان  سال  در کمیسیون  اقتصادی  و اجتماعی  حقوق  بشر سازمان  ملل  متحد، مسئله  جنایت علیه  ارامنه در دستور کار گذاشته  شد و والکای نماینده  ترکیه  گفت: “کشته شدن ارامنه نتیجه جنگ  بود; آنها شورش کردند و به بخش دیگری از امپراتوری  منتقل شدند.” وی پس از این جمله  محل  جلسه را ترک  کرد.  مورخان  می نویسند: “در واقع امپراتوری عثمانی همیشه تلاش کرده  است که یک امپراتوری  تورانی از ترکیه  تا آسیای  مرکزی به وجود آورد.”

یک مورخ می نویسد: اگر جامعه  ملل متحد در سال1920، روش ضدانسانی رهبران ترکیه را محکوم می کرد، کمالیست‌های مصطفی کمال پاشا، آتاتورک  از سال 1925 تا 1940 یک  سوم  از کردهای ترکیه را قتل عام  نمی کردند. او می افزاید: آمریکا و آلمان  همیشه  از حامیان ترکیه بوده اند.

قتل عام ارامنه در جریان جنگ جهانی اول به عنوان نخستین نسل‌کشی مدرن، سازمان‌دهی شده و سیستماتیک شناخته شده است

در فاصله سال‌های ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۸ بین ۶۰۰ تا یک میلیون و پانصد هزار ارمنی در امپراتوری عثمانی به قتل رسیدند. نیروهای عثمانی در چارچوب سیاست باصطلاح “حل مسئله ارامنه“ صدها هزار ارمنی را با پای پیاده روانه صحرای سوریه کردند، هزاران ارمنی را از سراسر مناطق عثمانی گرد آورده، اعدام کردند.

بسیاری از تاریخدانان از این راهپیمایی‌های مرگبار و اعدام‌ها به عنوان “نسل‌کشی“ یاد می‌کنند. 

رمانی قصه‌گونه در باره قتل عام

ادگار هیلزنرات (Edgar Hilsenrath)، نویسنده‌ی آلمانی رمانی نوشته است بر اساس قتل عام ارامنه. او در مورد انگیزه‌اش برای انتخاب این موضوع چنین می‌گوید:

ادگار هیلزنرات

ادگار هیلزنرات

«من داستان نسل‌کشی را برای سکوت تعریف کردم. به سکوت تذکر دادم که چقدر مهم است که بی‌پرده در باره آن صحبت کنیم. گفتم همه باید بدانند، وگرنه چگونه می‌شود در آینده جلوی نسل‌کشی را گرفت، وقتی همه ادعا کنند که چیزی نمی‌دانسته‌اند و مانع چیزی نشده‌اند، چون نمی‌توانسته‌اند تصور چنین چیزی را بکنند. مدتی طولانی و مفصل سخن گفتم. چیزی برای قوم‌ام نخواستم و خواهان مجازات ستمگران هم نشدم. گفتم که فقط مایلم سکوت را بشکنم.»

رمانی که ادگار هیلزنرات در باره قتل عام ارامنه نوشت "قصه آخرین فکر" (Das Märchen vom letzten Gedanken) نام دارد. این رمان در سال ۱۹۸۹ منتشر شد، در دوره‌ای که در باره واقعه کشتار ارامنه در زمان حکومت امپراتوری عثمانی سکوت حکمفرما بود.

هیلزنرات در باره رمان خود می‌گوید:

«من سعی کرده‌ام چیزهایی را توصیف کنم که معمولا کسی نمی‌تواند تصورش را بکند یا می‌ترسد که تصورش را بکند و برای اینکه بتوانم آنچه را که تصورنکردنی است قابل تصور کنم، فرم قصه را انتخاب کردم. در قصه همه چیز کمتر فجیع و بیرحمانه‌ است.»

در رمان “قصه آخرین فکر“ کسی که خود از نزدیک قتل عام ارامنه را تجربه نکرده، از قصه‌گویی می‌خواهد که ماجرا را برایش تعریف کند. قصه‌ای که تنها به قتل عام نمی‌پردازد، بلکه در باره عشق است و خانواده و زندگی در یک دهکده و نیز در باره تاریخ و اساطیر و آداب و رسوم ارامنه.

واقعه هولناکی که نویسنده آلمانی برای شرح آن شکل قصه را انتخاب کرده تا از هولناکی و غیرقابل تصور بودن آن بکاهد، ماجرای کشته شدن ۶۰۰ هزار تا یک میلیون و نیم ارمنی است در فاصله سال‌های ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۸ در زمان جنگ جهانی اول. گروه‌هایی از ارامنه را به طور دسته‌جمعی از میان بردند. آنان را بخصوص از منطقه آناتولی در شرق عثمانی بیرون راندند. بسیاری از آنان پای پیاده بودند و از گرسنگی در راه جان خود را از دست دادند.

پرسشی که هنوز در باره‌اش بحث می‌شود این است که آیا آنچه رخ داد نوعی نسل‌‌‌کشی و در نتیجه قتل عمد بود؟ آیا هدف از میان بردن تمامی یک قوم بود؟ یا باید به قتل‌هایی که صورت گرفته به چشم پیامد وضعیت جنگی نگاه کرد؟

۱۹۱۹، کشتار ارمنیان در حلب

۱۹۱۹، کشتار ارمنیان در حلب. پس از اوج کشتار در سالهای ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶ باز آزار و قتل ارمنیان ادامه داشت

آثار و نتایج امپراطوری‌ای رو به ویرانی

در آستانه جنگ جهانی اول سقوط امپراتوری عثمانی همراه بود با رشد ملی‌گرایی در میان گروه‌های جمعیتی مختلف در آن امپراتوری. ارامنه با حدود دو میلیون جمعیت پس از یونانی‌ها دومین گروه بزرگ قومی در عثمانی بودند.

در پایان قرن نوزدهم اعتراض‌های بازرگانان و کشاورزان ارمنی به مالیات‌های سنگین تبدیل به شورش‌هایی شد که به خشونت از سوی نیروهای عثمانی سرکوب گشت. در فاصله دهه ۱۸۹۰ تا آغاز جنگ جهانی اول ارامنه چندین بار به طور جمعی مورد حمله و آزار نیروهای عثمانی قرار گرفتند. در همان زمان تروریست‌های ارمنی دست به چند عملیات تروریستی زدند، از جمله به جان سلطان عثمانی سوء قصد کردند.

تیرباران‌های دسته جمعی

در طول جنگ جهانی اول دولت عثمانی علیه روسیه می‌جنگید. اما بسیاری از ارامنه در گروه‌های پارتیزانی‌ای عضو بودند که می‌خواستند به نیروهای تزار روسیه کمک کنند. گردان داوطلبان ارمنی که در کنار نیروهای روس می‌رزمیدند، امید داشتند که تزار از خواست ارامنه برای استقلال حمایت کند. دولت عثمانی ارامنه را مسئول شکست نظامی خود در جنگ با روسیه دانست. در آغاز سال ۱۹۱۵ سربازان ارمنی در ارتش عثمانی خلع سلاح شده، به کار در راهسازی گماشته و سپس گروه گروه تیرباران شدند.

بیرون راندن برنامه‌ریزی شده؟

دولت‌هایی که در ترکیه بر سر کار آمده‌اند، منکر وقوع قتل عام یا نسل‌کشی بود‌ه‌اند. رجب طیب اردوغان، نخست وزیر وقت در سال ۲۰۰۵، در آستانه شروع جدلی در مجلس نمایندگان ترکیه در باره اتهام قتل عام ارامنه به خبرنگاران گفت:

اردوغان: ما هیچ کار شرم‌آوری نکرده‌ایم

اردوغان: ما هیچ کار شرم‌آوری نکرده‌ایم

«ملت ما با هیچ یک از فصل‌های تاریخ خود مشکلی ندارد. ما هیچ کار شرم‌آوری نکرده‌ایم که حال بخواهیم تهمتی بزنیم، یا پرده‌پوشی کنیم یا چیزی را فراموش کنیم.»

اردوغان با این گفته روشن ساخت که به نظر او به هیچ وجه نباید از قتل عام ارامنه سخن گفت. اما بسیارند شواهدی که خلاف این ادعا را ثابت می‌کنند.

در ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ علیه نخبگان ارمنی در استانبول تجسس ضربتی صورت گرفت که طی آن هزاران روشنفکر دستگیر و بیرون رانده شدند. یک ماه پس از آن اخراج دسته جمعی ارامنه از شرق عثمانی شروع شد با این استدلال که ارامنه ممکن است به متجاوزان روس کمک کنند.

بخش بزرگی از شواهدی که می‌توانند دال بر برنامه‌ریزی به قصد از بین بردن ارامنه باشند، اسنادی‌ هستند متعلق به دیپلمات‌های امپراتوری آلمان که آن هنگام متحد امپراتوری عثمانی بود. برای مثال در ژوئن ۱۹۱۵ یوهان مورتمان (Johann Mordtmann)، سرکنسول آلمان در قسطنطنیه، در گزارش خود برای برلین نوشت:

«این را دیگر نمی‌توان به عنوان ملاحظات نظامی توجیه کرد؛ بلکه همان گونه که طلعت پاشا (وزیر امور داخله) چند هفته پیش به من گفت، موضوع بیشتر بر سر نابود کردن ارامنه است.»

کفش یک کودک ارمنی، یافته شده در مسیری که ارمنیان را از آنجا از زادبوم خود راندند.

کفش یک کودک ارمنی، یافته شده در مسیری که ارمنیان را از آنجا از زادبوم خود راندند.

عذرخواهی آلمان

پس از سقوط امپراتوری عثمانی در سال ۱۹۱۹ صدراعظم وقت فرید پاشا به طور رسمی از “جنایت“ علیه ارامنه سخن گفت. کمال آتاتورک، بنیانگذار جمهوری ترکیه، در سال ۱۹۲۰ از قتل عام ارامنه به عنوان “عمل شرم‌آور گذشته“ یاد کرد. اما پس از آن دیگر دولت‌های ترکیه هیچ‌گاه از قتل عام و نسل‌کشی حرف نزدند.

در سال ۱۹۵۱ کنوانسیون سازمان ملل متحد در باره مجازات نسل‌کشی قدرت اجرایی یافت. در این کنوانسیون نسل‌کشی به عنوان اعمالی تعریف شده است که به قصد نابودی بخشی یا تمامی یک گروه ملی، قومی یا مذهبی انجام گیرد.

اکثریت تاریخدانان با استناد به این تعریف و منابع تاریخی می‌گویند که نسل‌کشی در مورد ارامنه صورت گرفته است.

برای ارمنستان که امروز کشوری است مستقل بسیار مهم است که تلاش کند تا پیشامدهای سالهای ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶ به عنوان نسل‌کشی به رسمیت شناخته شود. 

آلمان در دوره وقوع قتل عام ارامنه دخالتی در قضیه نکرد و در عمل شریک جرم عثمانی شد. هنگامی که پس از جنگ دادگاهی برای محاکمه متهمان اصلی قتل عام تشکیل شد، سه تن از وزیران آن دوره امپراتوری عثمانی به آلمان پناه بردند و از مجازات اعدام نجات پیدا کردند. آلمان در سال ۲۰۰۵ اعلام کرد که قبول دارد که قتل عام ارامنه صورت گرفته است. نمایندگان مجلس آلمان در بیانیه‌ای بخاطر موضع امپراتوری آلمان در جنگ جهانی اول و اینکه آلمان در آن موقع اقدامی نکرده بود تا جلوی آن قتل عام را بگیرد از ارامنه پوزش طلبیدند.

بحث در باره قتل عام ارامنه در ترکیه امروز

موارد بسیاری شناخته شده از این که کسی در ترکیه از قتل عام ارامنه سخن گفته و با پیگرد و مجازات روبرو شده است. مشهورترین مورد آن اورهان پاموک، نویسنده ترک و برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۰۶ است که در مصاحبه‌ای با روزنامه‌ای سوییسی از قتل عام یک میلیون ارمنی و قتل ۳۰ هزار کرد سخن گفت و بدین سبب متهم به اهانت به "ترکیت" شد.

اورهان پاموک

اورهان پاموک

البته اصلاح طلبان ترکیه این رخداد تاریخی را انکار نکرده‌اند و حتی در کنفرانسی بین‌المللی در ترکیه آن را به موضوع بحث تبدیل کردند.

اما دولت ترکیه هنگامی که مجلس ملی فرانسه در سال ۲۰۰۱ قطعنامه‌ای تصویب کرد که طبق آن انکار قتل عام مجازات‌پذیر است، واکنش ترکیه تحریم اقتصادی بود.

همچنین زمانی که کمیته سیاست خارجی مجلس نمایندگان امریکا در سال ۲۰۰۷ در قطعنامه‌ای به همین ترتیب از قتل عام ارامنه سخن گفت، ترکیه سفیر خود را از واشنگتن فراخواند.

جورج دبلیو بوش، رییس جمهور اسبق امریکا ، و رئیس جمهور پیش از وی مانع آن بودند که کلمه "نسل‌کشی" در زبان رسمی دیپلماتیک امریکا استفاده شود؛ ارتباط با ترکیه که ازاعضای پیمان آتلانتیک شمالی ناتو است، برای امریکا بسیار مهم است.

باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین آمریکا، که در کارزار انتخاباتی‌اش از "نسل‌کشی" استفاده می‌کرد پس از رسیدن به ریاست جمهوری از بر زبان آوردن این واژه پرهیز کرد. او در سخنرانی‌ای در سال ۲۰۰۸ گفت: «در بحبوحه‌ی اعمال خشونتی رعب‌‌انگیز که برای همه رنج‌آور بود، یک میلیون و نیم ارمنی کشته شدند.»

دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در آوریل ۲۰۱۷ کشتار ارامنه توسط دولت عثمانی را "خشن‌ترین جنایت قرن بیستم" نامید. سخنان ترامپ درباره کشتار ارامنه در جریان جنگ جهانی اول توسط دولت عثمانی به مناسبت سالروز بزرگداشت قربانیان جنایات تاریخی عنوان شد. ترامپ در سخنان خود گفت که نباید  جنایات هولناک را فراموش کرد، چون تنها یادآوری این جنایات است که می‌تواند راه را بر تکرار آن‌ها ببندد. اما او نیز از به کار بردن واژه "نسل‌کشی" پرهیز کرد.

در آلمان هم که دارای اقلیت ترک تبار پرجمعیتی است و روابط تنگاتنگی با ترکیه دارد، سالها طول کشید تا مجلس نمایندگان موضعی روشن بگیرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر