طوری با دیگران رفتار بکنید که همانطور که خود میخواهید با شما رفتار بشود هرگز سوزن به پشت کسی نزنی که خودتان دوست ندارید کسی به پشت شما سوزن بزند.

طوری با دیگران رفتار بکنید که همانطور که خود میخواهید با شما رفتار بشود هرگز سوزن به پشت کسی نزنی که خودتان دوست ندارید کسی به پشت شما سوزن بزند.

پیش از اینکه بخواهید در باره کسی قضاوات کنید به خوبی فکرش بکنید و هرگز انگشت اتهام به سوی کسی دراز نکن تا زمانیکه 100% در باره اش چیزی ندانسته اید.
فراموش نکنید آنچه شما در باره کسی بیان میکنید به طور بد به گوش شخص خواهند رسید پیشمان خواهید از کردارتان 
کاری نکنید که بعدا احساس پیشمانی بکنید.ساموئیل کرماشانی

---------------------

Behandla andra som du själv vill bli behandlad, stick aldrig någon i ryggen som du själv inte vill bli stucken av..
Glöm aldrig när du pratar illa bakom ryggen mot en annan människa, kommer ditt ord någon gång fram till personen, fördom aldrig någon som du känner inte på riktigt bara du gillar inte personen på grund av att du är avundsjuka på honom henne tänk innan du skulle bedöma något om någon tänk innan du skulle göra något. du kommer ångrar dig , gör inte saker som du skulle ångra dig sedan som är inte bra för din själ. mvh samuel och linda
----------
english
Treat others as you want to be treated, never stick anyone in the back that you would not want to get stung by ..
Never forget when you talk bad behind your back against another person, your words have ever presented to the person, prejudice, never someone you know is not really just you like that person because you are jealous of him, her, think before you would judge something if someone think before you do anything. you will change your mind, do not do things you would change your mind then that is not good for your soul. Thank wrap to read her letter and fixed it. Sincerely, samuel

---------------------------------

من بر اساس مطالعاتی که بر رفتار ما ایرانیان داشته ام منظورم همه ملتهای ایرانی مثل کرد بلوچ عرب فارس بیشتر فردپرستند زود عاشق فرد میشوند همین که رهبرشان شد به شانه و بالش میبالند و عاشقش میشوند یعنی فردپرستی خیلی قویست میان ما من هم این چند سطری را در زیر نوشتم شاید کسانی هم درک کنند که ما انسان هستیم آنهایکه شما بعنوان رهبری خود انتخاب نموده اید مثل من و مثل شما انسانند قابل اشتباهند و در زندگی خویش اشتباه کرده اند اگر نظرات خود را بیان نموده اند از جامعه آموخته اند و چون امکانات درسی آنها بیشتر فراهم بوده است و فعال بوده اند نظرات اجتماع را منعکس نموده اندو خود را رهبری خطاب نموده اند.

در نتیجه این تحیقاتها نشان میدهد بیشتر افرادی که دیگران را مورد علاقه اشان میباشد بیشتر جنبه علمی و فکری نیست بلکه از روی فردپرستی میباشد که زمانی با زور ناخودآگاه به خورد آینها داده شده است
دوستان اگر کسی برای یک کنفرانس بخواهد برود و یا یک کنفرانس را برگزار کند به قدری که خود او میداند بیشتر از حاضرین یادمیگیرد بنابر این هیچ کس رهبر هیچ کس نیست همه رهبر خود هستند بر اساس یک برنامه با هم توافق میکنند که یک سیستم سیاسی را ایجاد کنند و ما انسانها مکمل یکدیگریم از یکدیگر می آموزیم و یادمیگیریم کلمات واژه مسائل سیاسی و اجتماعی از یکدیگر می آموزیم در طول روز.
آنها انسان هستند در کره دیگر به اینجا نیامده اند و تو هم میتوانید متفکر باشید اگر انرژیهای خود را صرف یادگیری کنید.
افرادی که بیشتر دارای تفکر فردپرستی هستند در اصل کمبود دارند  خود را نشناخته اند به نفس خویش ایمان ندارند دارای اعتماد به نفس نیستند.
بلاشک آزادی بیان آزادی و دموکراسی عدالت اجتماعی رفا اجتماعی اگر در یک جامعه وجود داشته باشد انسانهای آن جامعه رشد میکنند به سوی شکوفایی و قله ی رهایی.
من دیگر رهبر خودم هستم من دیگر از آن قله عبور نموده ام تا کسی را رهبری خود بدانم اما به همه انسانهای فعال احترام خاصی دارم چرا چون هر چی که باشد در طول روز چیزیهای میان ما رد و بدل میشود علمی فرهنگی سیاسی اجتماعی و حقوقی قانونی و تاریخی.

هیچ کدام و چرا چون من درویش نیستم که شخصیتی باید به پرستم و یا مورد علاقه ام باشد اما همیشه از فلاسفه و بزرگان آموخته ام مثل
زیگموند فروید کارل م ابراهام لینکلن گاندی و فلاسفه ی دیگر معاصر و نویسندگان بی طرف و بلاشک همه انسانها اشتباه میکنند و نباید این را فراموش کنیم که این فلاسفه ها اشتباه نکرده اند حتی بلاشک اشتباه کرده اند باید اشتباهات و خوبیهای آنها را بر روی یک ترازو قرارداد و از بهترینهای آنها آموخت
با سپاس فراوان ساموئیل کرماشانی مورخ 4/4/2012

---------------------------

شکاف در عراق، نبرد در سوريه و هدايت آتش از ايران

سپاه پاسداران با بسیج داوطلبان عراقی برای اعزام به سوریه به جنگ دامن می زند

دبى – ناصر شريفى، العربيه.نت

انتشار تصاوير تظاهرات گسترده در شهرهاى شمالى و غربى عراق در اعلام همبستگى با مخالفان بشار اسد در کنار خبرهاى رسيده از جنوب عراق مبنى بر تشکيل ارتش حمايت از بشار، زنگ خطر بزرگى را به صدا در آورده است.

اين زنگ خطر نه تنها براى عراقى ها، بلکه براى همه ى مردم خاورميانه به صدا در آمده است. زيرا ارتش مورد نظر با نام "ارتش امام حسين" قرار است عناصر تشکيلات مسلح شيعى عراق از قبيل جيش المهدى، حزب الله عراق، رساليون (مکتبى ها)، سازمان بدر، جُند الامام (سربازان امام) و هسته هاى اهل الحق (منشعب از جيش المهدى) را در خود بگنجاند و آنها را روانه ى سوريه کند.

از سوريها هم که بگذريم، اهالى غرب و شمال عراق اجازه نخواهند داد که چنين نيرويى از مرزهاى کشورشان عبور کنند و آتش فتنه اى را برافروزند که خشک و تر را باهم بسوزاند فقط با اين هدف که يک خاندان و يا حداکثر سردمداران يک حزب بر دمشق مسلط بمانند.

نبرد در سوريه و شکاف در عراق با هدايت آتش از سوى تهران همراه شده است.

روزنامه ى کويتى السياسه در شماره ى امروز چهارشنبه 4-4-2012 خود به نقل از منابع مطلع نزديک به جنبش "حزب الله عراق" به رهبرى عيسى جعفر نوشته است: سپاه قدس، شاخه ى برون مرزى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ايران، به آموزش نظامى شيعيانى پرداخته است که آمادگى دفاع از بشار اسد را دارند.

بسیج یک نیروی صد هزار نفری

طبق اين گزارش سپاه قدس در صدد بسيج يک نيروى 100 هزار نفرى آماده براى جنگهاى خيابانى است. اين نيروى ايرانى به داوطلبان عراقى گفته است که خود را براى مبارزه با "نيروهاى خارجى" آماده کنند. 

تلاش سپاه قدس از آغاز سال ميلادى شروع شده و بطور منظم و پيگير ادامه يافته است. اين سپاه، جنگجويان داوطلب عراقى را در بيابانهاى استانهاى ميسان، ديوانيه، سماوه و کوت آموزش رزم چريکى مى دهد.

عراق از زمان سقوط صدام (2003) تا به حال، شاهد فعاليت، نفوذ و قدرت گيرى احزاب و نيروهاى نظامى و شبه نظامى بوده است که بسيارى از آنها در ايران به وجود آمده يا توسط تهران به شدت حمايت شده اند. 

حال که عرصه بر رژيم هم پيمان تهران در دمشق تنگ شده است، جمهور ى اسلامى ايران ظاهراً سعى مى کند از آن تاسيسها و حمايت ها به نفع اسد بهره بردارى کند. براى آنان که گفته اند از راه کربلا مى خواهند به قدس برسند، سخت است که دمشق در ميانه ى راه از کنترل خارج شود. 

جالب است اين سخن سردار قاسم سليمانى فرمانده سپاه قدس را بياد آوريم که در اواخر ژانويه گذشته در کنفرانس "جوانان و بیداری اسلامی" در تهران گفت: "جنوب لبنان و عراق تحت تاثیر عملکرد و تفکر جمهوری اسلامی هستند." او حتى ظاهراً مدعى شده بود که ايران مى تواند در اين دو سرزمين دولت اسلامى ايجاد کند.

تشکیل ارتش امام حسین

تشکيل ارتش امام حسين در عراق، با ادامه ى ناآرامى ها در سوريه، مى تواند منطقه را به آتش کشد. فعاليت جديد سپاه قدس که از بالاترين مراکز تصميم گيرى در تهران فرمان مى گيرد، شکاف فرقه اى را فزونتر مى سازد. تازه، در خود عراق نيز شيعيان به دو دسته مخالف و موافق حمايت نظامى از اسد تقسيم شده اند.

کوفى عنان 10 آوريل را روز آتش بس بين نيروهاى وفادار به اسد و مخالفان با وى اعلام کرده است. بعد از آن، اگر طرح دبير کل سابق سازمان ملل پيش رود، مى بايست آزادى تظاهرات برقرار شود و بعد طبعاً مردم سوريه بايد انتخابات آزاد برگزار کنند. اما به قول يک نويسنده ى عرب، نظام سوريه همچون مجريان برنامه هاى طولانى تلويزيون هر بار مى گويد: پس از يک فاصله ى کوتاه تبليغات، برنامه را ادامه خواهيم داد.

آمادگی غرب برای دخالت نظامی

به مسئولان ایرانی گفته شده است که امريکا، فرانسه و بريتانيا خود را براى دخالتى نظامى آماده مى کنند تا به عنوان آخرين راه جلوگيرى از کشتار همه روزه در سوريه اتخاذ گردد. از سويى، تهران بخوبى مى داند که بيش از اين درگيرى مستقيم با دنيا و ما فيها برايش خوشايند نيست. لذا به نظر مى رسد تعادل قوا را با ارسال نيروى عراقى به سوريه به هم بريزد و اين علاوه بر حضور جسته و گريخته ى عناصر امنيتى و نظامى ايرانى در خاک سوريه است .

چه سرنوشتى در انتظار سوريها، عراقى ها و منطقه است. واقعاً کسى نمى داند. هر کشور، نيرو يا مجموعه اى سياست ها و پيش بينى ها و برنامه هايى محتمل براى خود دارد. اما وقتى بازى با آتش از سويى صورت گيرد، چه کسى مى تواند عواقب امور را پيش بينى کند و بخصوص اوضاع را کنترل نمايد؟

آيا تهران حاضر مى شود ضعيف ترين حلقه ى اين بحران يعنى شخص بشار اسد را قربانى آرامش منطقه کند، يا آنکه هم چنان مى خواهد بر طبل "بجنگ تا بجنگيم" بکوبد؟ خبرى که از جنوب عراق آمده است هم مى تواند کفه ى تهران را در مذاکرات سنگين تر کند و هم پرونده ى آن را.

------------------------

اخراج دو امام جماعت مرتجع اسلامی از فرانسه

پلیس فرانسه در حال بازداشت تندروهای اسلامی

گزارش بخش فارسی رادیو اسرائیل-  کشور فرانسه دو نفر از مسلمانان افراط گرا را در چارچوب مبارزه با ارتجاع اسلامی از خاک خود اخراج کرد.

در بیانیه ای که از سوی وزارت کشور فرانسه انتشار یافت، قید گردیده است که فرانسه دو امام جمعه، یکی ترک تبار و دیگری از عربستان را به دلیل دیدگاه های ضد یهودی که داشته و علیه ارزش های اخلاقی غرب سخن می گفته اند اخراج کرده است.

هفته گذشته نیز در پی رویداد تروریستی شهر تولوز که در آن یک جوان مسلمان الجزایری الاصل، محمد مراح سه کودک یهودی و یک معلم مدرسه یهودی و سه سرباز ارتش فرانسه را کشته بود، نوزده نفر اسلام گرای افراطی دستگیر شدند.

منابع اطلاعاتی در پاریس امروز گفتند افراد دستگیر شده قصد داشته اند یک قاضی یهودی را که معاون دادگاه عالی قضایی در شهر لیون است، بربایند.