در ایران همان حکایت حسن کچل شد بخوبی مقاله بخوانید درمیابید در ایران چه میگذرد تعدادی شیشه ای دارند میدزدند و تهدید میکنند و ترور میکنند وخودزنی میکنند و ملت را میکشند

در ایران همان حکایت حسن کچل شد بخوبی مقاله بخوانید درمیابید در ایران چه میگذرد تعدادی شیشه ای دارند میدزدند و تهدید میکنند و ترور میکنند وخودزنی میکنند و ملت را میکشند

اطلاعیە انتخابات بود عزیزم....  روزی  حسن کچل سوار خرش لقان لقان بسوی یک آبادی میر

  حسن کچل دید مردمانی نادان و سادەلوح دارند گریە میکنند ،  حسن کچل ازاهالی سئوال میکند چرا گریە میکنید ؟

 هیچکس جوابش نداد حسن کچل خود زد زیر گریە.

 یکی ازاهالی گفت بدانید کدخدای ما مرد خوبی بودە حتی یک  غریبە هم براش گریە میکند کدخدای مامردی نامدار بودە،.

  خلاصە حسن کچل میرە کمی اونورتر و یک برگە مینویسد  و یک بچەی دە سالە میبیند و کمی  شیرینی بە بچە میدهد کە تابداند اسم کدخدای دهکدە چی بودە.

 بچە جواب میدهد و  میگە اسمش میر احمد بوده.

، حسن کچل هم اسم میر احمد در پائین برگە یاداشت میکند و رو بە اهالی میکند و میگوید میر احمد وصیت کردە و ایشان دوست عزیز من بودە ودر وصیتنامش  که اینجا در دست بنده میباشد آمدە بعداز مرگش من کدخدای شما بشم،.

 مردم خوشحال شدند و همە باکف زدن حسن کچل  را بعنوان کدخدای دهکدە انتخاب کردند و حسن کچل ملا هم بود دزد و دخل  هم بود. 

خلاصە حسن کچل چند ارازل واوباش برای حمایتش دوروبر خود جمع کرد بدون هیچ در آمادی مالیات سنگینی برمردم دهکدە تحمیل کرد.

 کە نصف دهکدە در طول یک سال همە ڤرضار کدا حسن کچل شدند،.

 خلاصە هرچی انسان دانا بود حسن کچل همە را به جرم کافر و بیدین بودن اعدام  کرد و آنها را کافرو بیدین معرفی کرد،.

  بااین هم کوتاە نیامد حسن کچل ازاهالی دعوت کرد برای پرداخت قرضهایشان میتوانند با بستن یک کیلو نمک خودرا بە عمق دریا بروند و جوهرات بیارند و قرضشان بەپردازند.

، داشت کم کم دهکدە خالی میشد چند نفری دست به قیام کردند تا بتوانند حسن کچڵ سرنگون کنند هفتاد درصد دهکدە ویران شد پول ملی مثل پشکل بی ارزش شد قول و قرارهای حسن کچل کە آب و برق مجانی و اتوبوس مجانی هم همە کشک بود بلی حکایت مردم ماست.

حسن کچل پول مردم برای عزیزانش اونور آب میفرستاد و پولی خرج مملکتش نمیکرد. 

بله حکایت مردم ایران مثل حسن کچل است. 

پایان داستان حسن کچل و شروع انتصابات ولایت در زیر بخوانید.

اطلاعیه شماره یک ستاد «انتخابات» وزارت کشور 

به تمام «هموطنانی» که در رای گیری آینده شرکت کنند و یا نکنند هیچ مشروعیتی ندارند چون خدا خودش رای میدهد و وسایل زیر بصورت کاملا رایگان با خودتان بیارین : در مقابل  ما ساندیس و ساندویج رایگان میدهیم و اگر زنده ماندین و بمبگذاری نشد وو برادران سپاه و وزارت اطلاعات در موقعیت ضروری دست به کشتار نزدند وقتیکه به خانه برگردین خدا شکر کنید.

در خصوص انتخابات در ولایت فقیه چیزی بنام انتخابات وجود ندارد  چون الهی از قبل انتخاب کرده یکبار دیگر انتخابی در کار نیست و  اگر همایشی هم برگزار میشود برای گمراه کردن دشمنان نظام و صهیونیستها است.

۱ - یک عدد *پالان مخملی* دونفره با دور دوزی مخمل اعلاء!

۲/ شما حتما یک خر و با یک سگ و اگر شد یک عدد میمون باخودتان بایرین.

۳ - چهار عدد *نعل فولادی* با نصب رایگان با گارانتی ۴ساله به رای دهنده!

۴ - یک عدد *افسار چرم همدانی* به همراه دهنه استیل آبکاری شده! عکس و تصویر باجناغبازی با خودتان بیارین.

۵ -یک عدد افشانه ضد *کَنَه* احشام و پشه پرون! موش و پشی یادتان نرود 

۶ - ده کیلو *گُل یونجه* سال مونده! حتما با خودتان یک عدد مرغ  و دوعدد خروس  همراه خود بیارین.

۷ - یک عدد *میخ طویله* با۱۰متر بند ابریشمی نعل بند پسند! با نعل و دشداشه لباس عربی بیاین و باید با زبان عربی حرف بزنید.

۸ - یک عدد *جُلِ نو*  یک عدد روبا اهلی و یک کیلو پیاز و یک کیلو  گوجه و یک کیلو شلغم با خودتان به ستان بیارید.

۹ - یک عدد *توربهٔ کاه خوریِ سربندی* برای تغذیه در حال حرکت.  یک عدد گاو و دو عدد بزغاله با ریش حتما باید بزغاله ها ریش داشته باشند. سگ نیارین روحاینت سگ نجس میدانند