فیروزه شرف الدین مادر اسرین صدای دخترم باشید
امروز نهم شهریور دخترم اسرین ۳۵ روز است که جوانیش را پشت میله های زندان گذرانده، به جرم اینکه از حق طلاقی گفته که خودش سیزده سال از عمر و جوانیش را برای داشتنش جنگیده،
جنگید برای داشتن حق حضانت فرزندش
جنگید برای رفتن به سر کار
جنگید برای دریافت حقوق ماهها کار کردن در کارخانه ها و جنگید ...
اگر تمامی اینها که حق طبیعی و شهروندیه هر انسانیست ، درست بود ، صدای دخترم انقدر درد نمی شد.
دخترم عاشق شادی و آرامش است. اما دنیایی که برای ما ساخته اند ، دنیاییست پر از درد که نمیتوانی با شادی و آرامش زندگی کنی.
هر روز صبح که از خواب بیدار میشوی تمام گرفتاریها و قبضها و نداریها و قسطهای پرداخت نشده و شهریه بچه و هزار و یک چیز دیگر به سراغت می آید و به تو یادآور میشود که پر از دردی که باید با همه آنها کنار بیایی.
دخترم از خواسته ها و آرزوهایش گفت و از همه گرفتاریها که همه ما با آنها میجنگیم.
حق دختر من زندان نیست. حق او یک زندگیه شاد و آرام در کنار خانواده اش است.
صدای اسرین من باشید و اجازه ندهید برایش پرونده سازی کنند.
او یک کارگر و سرپرست خانواده اش است که فقط دردهایش را فریاد زده
اسرین عزیزم. پاره تنم، جگر گوشه ام، نتیجه عمرم ، امیدم را آزاد کنید.
۹ شهریور ۱۳۹۸
۳۱ آگوست ۲۰۱۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر