گفت و گو با شیوا نظرآهاری درباره بازداشت وی پس از انتخابات/ فشار افکار عمومی میتواند موجب آزادی زندانیان شود।
شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر و حقوق زنان و از دانشجویان محروم از تحصیل است که روز ۲۴ خردادماه در آغاز بازداشتهای گسترده فعالان سیاسی و مدنی بازداشت شد و به مدت ۱۰۲ روز در زندان اوین به سر برد. این فعال حقوق بشر ۳۰ روز را در سلول انفرادی به سر برده است. با وی درباره دوران بازداشت و چهگونگی وضعیت زندانیان در زندان اوین گفت و گو کردهام:چهطور و چهگونه بازداشت شدید؟ظهر روز ۲۴ خرداد، در محل کارم بود که بازجوی وزارت اطلاعات تماس گرفت و گفت که پایین بروم و در پاسخ سؤال من که آیا باید خداحافظی کنم یا کارشان کوتاه خواهد بود، گفت که خداحافظی کن.البته از آنجا که ساعت یک بامداد روز یکشنبه برای بازداشت من به خانه آمده بودند و به دلیل عدم حضور من در منزل موفق به دستگیری نشده بودند، صبح یکشنبه وقتی قصد رفتن به محل کارم را داشتم، میدانستم که بازداشت خواهم شد. با این حال نمیخواستم فراری باشم.وقتی به منزلمان آمدند، مقداری ازوسایلم مثل هارد کامپیوتر، ۳۰ عدد سیدی، برخی از برگههای امضای کمپین، بروشورهای مربوط به کودکان کار و خیابان و اقلامی از این دست را بردند.وسایلم را جمع کردم و مقابل در شرکت ایستادم. چند دقیقهای گذشت تا آمدند. پیش از سوار شدن به ماشین، حکمشان را خواستم. یک برگه کپیشده نشانم دادند که محتوای آن این بود: «از آنجا که پس از اعلام نتایج انتخابات، عدهای قصد ایجاد آشوب و اغتشاش را دارند، نسبت به شناسایی عوامل و سازماندهندگان آن به سرعت اقدام شود.» برایم عجیب بود. گفتم خوب این حکم به من چه ربطی دارد؟ اسمی از من در حکم نیامده است! گفتند: «این حکم کلی است» و سوارم کردند.بعد از بازداشت به کجا منتقل شدید؟ابتدا در پی یک ناهماهنگی به واحد پیگیری وزارت اطلاعات در چهارراه ولیعصر منتقل شدم. هر چه میگذشت افراد بازداشت شده بیشتر میشدند.تا ساعت ۵:۳۰ صبح فردا همانجا بودم. بعد به زندان اوین انتقالمان دادند. در واحد پیگیری برخورد خوبی انجام نشد. یعنی از همان ابتدای ورودم، برخورد مأموران همراه با توهین و ناسزا بود. در آخر هم به خاطر اینکه سرم را در ماشین پایین نمیگرفتم، یک باتوم خوردم تا بفهمم اینجا، جای اعتراض نیست و شرایط با همیشه فرق میکند. بعد هم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدم.در روزهای بعد از ۲۲ خرداد فعالان به دلایل و اتهامات گوناگونی بازداشت شدند؛ اما یک اتهام برای همه مشترک بود: عامل اغتشاش و آشوب. اتهامات شما چه بود؟اتهاماتی که روز ۲۵ خرداد به من تفهیم شد، اقدام علیه امنیت از طریق ارتباط با سازمان مجاهدین (خلق) و سازماندهی تجمعات و به قول خودشان اغتشاشات بود. حالا اینکه کدام یک از اینها با کار و سوابق من جور درمیآید، سؤالی است که آنها باید به آن پاسخ دهد. البته ظاهراً در این دوره، این اتهامات از اتهامات رایجی بوده که به همه وارد شده است. من آنجا فهمیدم که از نظر آنها، همه با سازمان مجاهدین (خلق) ارتباط دارند؛ مگر این که خلافش ثابت شود. حالا اینکه شما اصلا به لحاظ ایدئولوژیک هم نمیتوانید درکنار سازمان قرار بگیرید، مسألهای است که ظاهراً برایشان چندان قابل درک نیست.اما در بازپرسی و دادگاه انقلاب، اتهامات دیگری هم وارد شد. از جمله تبانی علیه نظام از طریق عضویت در تشکلهای غیرقانونی، تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانههای ماهوارهای و اخلال در نظم از طریق ساماندهی تجمعات و شرکت در آنها.بازجوییها چهگونه گذشت و در طول این ۱۰۲ روز چه وضعیتی داشتید؟من در کل این مدت ۱۴ جلسه بازجویی داشتم و شاید نسبت به طول دورهای که در زندان بودم، خیلی کم باشد. در واقع اگر بخواهم به بارزترین شکنجه در مورد خودم و خیلیهای دیگر اشاره کنم، همین بلاتکلیف بودن را میگویم. اینکه شما را ۲۰ روز در انفرادی، بدون بازجویی، بدون خبر، بدون داشتن حق تماس یا ملاقات با خانواده رها کنند. من میدیدم که این موضوع بسیاری از زندانیها را آزار میداد. زندانیهایی که تجربه زندان را ندارند، از این طریق به شدت آسیب میبینند.وضعیت دیگر بازداشتیها و در کل جو حاکم بر زندان و بازجوییها چهگونه بود؟باید به این مسأله اشاره کنم که بر خلاف تصور عمومی که بخصوص بین خود ما به عنوان کسانی که روی قضیه زندانیان سیاسی کار میکردیم، وجود داشت که در بند ۲۰۹ افراد شناختهشده را کتک نمیزنند و برخوردها بهتر است، باید بگویم که در این دوره چنین نبود. شکنجه جسمی، آزار و اذیت و تحقیر زندانی و ضرب و شتم شدید در بازجوییهای مردان بازداشتشده وجود داشت. حتی در مورد زنان هم این قضیه به صورت اینکه بازجو با زدن چند سیلی تحقیرت کند، وجود داشت.یکی از موارد شکنجه، نگهداری متهم در سلول انفرادی است. این وضعیت در کنار بیخبری مطلق از دنیای بیرون، قدرت هر گونه تحلیلی را از انسان میگیرد. من خوشحالم که در این دوره به علت کمبود سلول، نتوانستند همه بازداشتیها را به انفرادی ببرند؛ بخصوص در مورد خانمها.نداشتن تلفن، نداشتن ملاقات و مشکلاتی که در خصوص وضعیت استفاده از دستشویی وجود داشت، برای زندانیها ایجاد فشار میکرد. در کنار اینها، صدای گریه و ناله زنان و مردانی را اضافه کنید که هر روز و هر دقیقه، در راهروهای بند شنیده شد.البته اگر بخواهم بر اساس قانون و آییننامه حقوق شهروندی به مواردی که مصداق شکنجه متهم است اشاره کنم، باید یک کتاب بنویسم. اما مواردی که عنوان کردم، پررنگترین اشکال شکنجه روحی و روانی متهم است که شاهدش بودیم. به همه اینها شرایط نگهداری زندانیها را اضافه کنید آن هم در گرمای وحشتناک تابستان به صورت نگهداری پنج یا گاهی شش نفر در یک سلول ۱۰ متری که کوچکترین امکان تهویهای در آن وجود ندارد.البته از اواسط تیرماه به برخی از سلولهای بند زنان پنکه دادند. اما شرایط آن قدر اسفناک بود که حتی صدای اعتراض نگهبانان را هم درآورده بود. آن قدر بازداشتی بود که مکان کافی برای نگهداریشان وجود نداشت.وضعیت دیگر زندانیان چهگونه بود و با چه کسانی همسلول بودی؟اکثر زندانیان تقریباً شرایط مشابهی داشتند. همه در بلاتکلیفی محض بودند. هیچکدام از بیرون خبری نداشتیم؛ یا اگر داشتیم، خیلی محدود بود. بازجوییها خیلی سخت بود و همه با اینکه اتهامات مختلفی داشتند، در آخر به یک چیز میرسیدند: ستادها، نامزدهای انتخابات و ارتباط افراد با آنها.من در این مدت با ۸-۷ نفر هم سلول بودم که چهار نفرشان به انتخابات ارتباط داشتند. بازجوییهای اخلاقی، یکی از موارد مهمی بود که به شدت دنبال میشد. آنها تلاش میکردند با وارد کردن تهمتهای اخلاقی، علیه افراد مختلف، اعتراف بگیرند.وقتی بیرون آمدم، فهمیدم که این سناریو در خارج از زندان هم دنبال میشد که مثلاً بگویند که جوانهایی که در ستادها فعالیت میکردند، دنبال مسائل دیگری بودند. البته در مورد شخص من این اتفاق در بازجویی رخ نداد. اما همه میدانستیم که بسیاری از بازداشتشدگان بر سر چنین مسائلی بسیار تحت فشار قرار گرفتهاند.اکثر همسلولیهایم در این مدت آزاد شدند به جز دو همسلولی آخر که اتفاقاً یکیشان در مراسم چهلم شهدای انتخابات بازدشت شده بود و هنوز هم در بند ۲۰۹ است. کبری زاغهدوست که به اتفاق همسرش بازداشت شده بود و وضعیت همسرش از نظر روحی بسیار وخیم بود.با اینکه در موارد اینچنینی معمولاً افراد را چند هفته نگه میداشتند و به قید کفالت آزاد میکردند، اما این زن و شوهر حدود ۸۰ روز است که در زندان هستند و ظاهراً هنوز هم قصدی برای آزدی آنها نیست. در حالی که هیچ فعالیت سیاسی نداشتند و حتی در اعتراضات پس از انتخابات هم شرکت نداشتند. فقط به مراسم بهشت زهرا رفته بودند.خودت فعال حقوق بشر هستی و مدافع زندانیان. این بازداشت سه ماه و نیمه، تأثیری بر فعالیتهایت میگذارد؟ فکر میکنی حالا بهتر زندانیان و وضعیت و مشکلات آنان را میشناسی؟البته من با این مسائل ناآشنا نبودم. قبلاً هم در سال ۸۱ و ۸۳، بازداشت در بندهای ۲۴۰ و ۲۰۹ و حتی بازداشتگاه وزرا را تجربه کرده بودم. بنابراین زمانی که از سلول انفرادی میگفتم، آن را کاملاً درک کرده بودم. زمانی که سلولهای ۲۰۹ را ترسیم میکردم، میدانستم از کجا حرف میزنم.هرچند زمان آنها کمتر بود، اما به هر حال از نزدیک آن را لمس کرده بودم. الان هم گمان نمیکنم، تفاوت خاصی به وجود آمده باشد. تنها روزهای بیشتری را در آنجا گذراندم. البته بیشتر حس زندانی بودن را درک کردم و البته بازداشت در یک دوران خاص و جدی را تجربه کردم.این که میگویم خاص، از این جهت است که واقعاً شرایط کشور، شرایط خاصی بود و ما در زندان نمیدانستیم قرار است چه بلایی سرمان بیاید. شرایط عادی نبود. گاهی با خودم میگفتم شاید قرار است ما قربانی باشیم.در روزهایی که زندانی بودی، ایران روزها پرخبری را پشت سر میگذاشت؛ اعتراضهای خیابانی و کشتارهای خیابانی. آیا به این اخبار در زندان دسترسی داشتی؟ اگر تازه از آن اتفاقات باخبر شدهای، در مورد آنها چه فکر میکنی؟تا زمانی که انفرادی بودم، دید واضح و روشنی از اتفاقات پیشآمده نداشتم. در واقع فکر میکردم در همان روزهای اول، همه چیز تمام شده است. گاهی در تماسهای تلفنی، میفهمیدم که هنوز اعتراضها جریان دارد.اما بعد از این که به سلولهای چندنفره منتقل شدم، چون در آنجا کسانی بودند که یک هفته یا دو هفته بعد از من بازداشت شده بودند، از راهپیماییها و تظاهراتهای میلیونی مردم باخبر شدم. البته صادقانه بگویم که کمی تصورش برایم سخت بود. اما به هر حال فهمیدم که بیرون خبرهایی هست. بعد هم برای مدتی تلویزیون داشتیم؛ اخبار را میدیدیم و تحلیل میکردیم.با این وجود حالا که فیلمها و عکسهای مربوط به آن زمان را نگاه میکنم، میبینم که اتفاقات بیرون از زندان بسیار وسیعتر از آن چیزی بود که من تصورش را میکردم و البته خشونتی که هنوز هم برایم قابل درک نیست. این صحنهها، این تصاویر و مرگ آدمها خیلی منقلبم کرد. از طرف دیگری فکر میکنم شاید اگر این حضور مردم نبود، برای زندانیها سرنوشت دیگری ترسیم شده بود.وضعیت پروندهات را چهطور میبینی؟ قرار است چه اتفاقی بیفتد؟در مورد شرایط پرونده، زیاد نمیتوان با قاطعیت حرف زد. اگر مبنا را بر این بگذاریم که بر اساس قانون پروندههای ما بررسی شود، در آخر باید به خاطر بازداشت بیدلیلمان غرامت هم پرداخت کنند و پاسخگو باشند. اما از آنجا که رویهای وجود ندارد، نمیتوانم بگویم که چه میشود. اما با قطعیت میگویم که قانونا باید تبرئه شوم. با این وجود فکر میکنم همه چیز بستگی به شرایط جامعه دارد. فشار افکار عمومی میتواند موجب آزادی زندانیان سیاسی شود؛ همان طور که تا کنون شده استمجتبی سمیعنژادكميته گزارشگران حقوق بشر
--------------------------------------
این آخوند نماینده خدا میباشد شبها با خدا تماس تلفنی دارد البته خدا قبلا یک تلفن خانگی داشت به سبب جاسوسی ناسا مجبور شد آن را قطع کند و حالا به برکت اللهی و به یاری جمهوری جنون اسلامی خدا موبایل خریده است بله از خدا پرسیدند این موبایل از کی خریده... اید گفت از علی خامنه ای نماینده من دوباره یارو برگشت و گفت شما یک خیال هستی که انسانها بر اساس توهمگرائی شما را در ذهن خویش ساخته اند خدا جواب داد و گفت بله کاملأ درست است من به هیچ عنوان وجود ندارم بلکه بعضی از انسانها که کمبود عقلی دارند در ذهن خویش خدا را درست کرده اند. و دوباره از خدا سئوال شد آیا آن کسانی که خارج از خود فکر میکنند و همیشه خود را وابشته میدانند با چه نوع مشکل فکری و عقلی مواجه هستند؟ در جواب گفت هر کسی به اوهامگرائی ایمان داشته باشد کمبود دارد البته دنیائی نابرابر امروزی این تفکر غلط و اوهامگرا را تقویت میکنند چرا چون به نفع سرمایه داران میباشد.
-------------------------------------------------
یک شعار مهم و تاریخی جاوید گوجه فرنگی جاوید سیب زمینی جاوید درخت انار و سیب زند باد تنبلخانه زند باد مبارزه زیر پتو جاوید پتو و زیر گوشی جاوید پیتزا و کباب زندا باد مبارزینی که در خارج از کشور بر سر میبرند و زیر پتو خیال یک سیستم دیکتاتوری میکنند یک دفعه از خواب میپرند یهو میبینند که نه چماخ هستش و نه دیکتاتور سختگیر مثل رضاخان هیهیهیهیهیهیهیهیهیهیه
---------------------------------
مركزی ناشناخته در اندیشه ساقط كردن حكومت اسلامی است
روزنامه خراسان: آیتا... احمد جنتی با ریشهیابی اغتشاشات پس از انتخابات گفت: مركزی ناشناخته از سال ها قبل در اندیشه دگرگون كردن نظام و ساقط كردن حكومت اسلامی و بسیاری از مهرههای روی صحنه است كه نمیدانند توسط چه كسی چرخیده میشود.به گزارش فارس، آیتا... احمد جنتی دبیر شورای نگهبان و رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی صبح روز دوشنبه در مراسم مسئولین ستاد هماهنگی امور برای مراسم دهه فجر امسال گفت: همه بایدبه این نكته توجه داشته باشیم كه در فعالیتهای خود چه هدفی را دنبال میكنیم . آیتا... جنتی تصریح كرد: راهپیمایی روز 22 بهمن باید دل دشمن را خالی كند و هواداران نظام اسلامی را در دنیا دلگرم كند و رنگ و بوی اسلامی داشته باشد. وی با تاكید بر اینكه همه چیز باید رنگ و بوی اسلام را بگیرد، خاطرنشان كرد: قوای سهگانه در این جهت باید عملكردشان با سایر دنیا متفاوت باشد و البته در حال حاضر تا نقطه مطلوب فاصله داریم. آیتا... جنتی با تاكید بر اینكه یكی از كارهایی كه تبلیغات ستاد دهه فجر باید انجام دهد، این است كه در این مراسم رنگ و بوی اسلام را زیاد كند و همه شعارها جنبه حماسی،انقلابی و اسلامی داشته باشد، تصریح كرد: ما هر چه داریم از اسلام است و تا مادامی كه در كشور روحیه اسلامی زنده است،هیچ دشمنی نمیتواند بر ما مسلط شود و آن وقت آسیبپذیر میشویم كه روحیه اسلامی ضعیف شود. رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی با اشاره به اینكه مدتی متاسفانه در كشور مسائل سیاسی مورد توجه بیشتری قرار گرفت و رنگ و بوی اسلامیاش ضعیف بود،خاطرنشان كرد: چون در این مدت در مسائل سیاسی روح اسلام وجود نداشت، در جامعه اثرات منفی خود را به جای گذاشت و اگر امروز در جامعه به حجاب بیاعتنایی میشود ناشی از برخوردهای بدی است كه در گذشته از سوی برخی مسئولین سر زده است.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به طرح شایعه كسالت مقام معظم رهبری در چند روز گذشته گفت: دشمنان میخواهند با دروغپردازی افكار مردم را مشوش كنند و این نشانگر این مطلب است كه هدفگذاری اساسی آنها خدشه به جایگاه رهبری نظام است.
آیتا... جنتی در بخشی دیگر از سخنان خود به جریانات پس از انتخابات ریاست جمهوری اشاره كرد و گفت: در جریانات اخیر هدفگیری اصلی مسئله ولایت فقیه در نظام بود و گزارشاتی كه ما از جلسات با آنها داشتیم بر این نكته تاكید داشتند كه اگر قدرت دستشان آمد، دیگر مسئله ولایت مطرح نیست و به رهبری نیز اجازه اعمال قدرت نخواهند داد و اساسا مسئله آنها، مسئله تضعیف ولایت فقیه بوده است.
دبیر شورای نگهبان با تاكید بر اینكه حوادث اخیر ناشی از دو مسئله بود، تصریح كرد: یك مركزی ناشناخته از سالها قبل در اندیشه دگرگون كردن نظام و ساقط كردن حكومت اسلامی است و این تفكر از این مركز هدایت میشود. وی اضافه كرد: بسیاری از مهرههای روی صحنه نمیدانند توسط چه مركزی چرخیده میشوند و فكر میكنند كارهایشان ناشی از تفكر خود است. آیتا... جنتی با اشاره به اینكه مسئله دیگر در این حوادث مطرح بود، كسانی بودند كه روی صحنه میآمدند افزود: بعضی از كسانی كه در روی صحنه قرار داشتند شاید حاضر به دگرگونی نظام نبودند ولی تضعیف ولایت فقیه را در این جهت قبول كرده بودند.
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی با تاكید بر اینكه مركزی كه در پشت صحنه قرار داشت، گروه دوم را پر و بال میداد و تقویت میكرد كه حداقل به این هدف یعنی تضعیف ولایت برسند، گفت: این مسائل برای همه ما ایجاد مسئولیت میكند و كسانی كه انقلاب اسلامی و ولایت فقیه را قبول دارند این موضوع را درك نمیكنندكه دشمنان در پی خراب كردن زیربناها هستند।
-----------------------------------------
ایران پشت دروازه سه کشور جهنمی برای آزادی مطبوعات
گزارشگران بدون مرز: در سال ٢٠٠٩ وضعیت آزادی مطبوعات در ایران به شکل جدی روز به وخامت گذاشت। مرگ وبلاگ نویس جوان امیدرضا میر صیافی در زندان اوین و ادامه بازداشت روزنامه نگاران و از جمله خبرنگار امریکایی ایرانی تبار رکسانا صابری و سپس بازداشت جمعی روزنامه نگاران در پی سرکوب اعتراضات گسترده به تقلب و تخلف در انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران در تاریخ ٢٢ خرداد از جمله علل این وخامت است. روزنامه نگاران بازداشت شده مجبور به اعترافات اجباری و در دادگاه های استالینی که حقوق ابتدایی شان رعایت نشد، محاکمه شدند. امسال روزنامه نگاران ایران بیشتر از هر وقت دیگری از ایران احمدی نژاد آزار دیدند. انتخاب مجدد و مورد اعتراض محمود احمدی نژاد کشور را در بحرانی عمیق فرو برد و بدبینی مفرط مقامات حکومتی علیه روزنامه نگاران و وب نگاران شدت یافت. با استقرار نیروهای امنیتی در چاپخانهها و تحریرههای روزنامهها، سانسور پیش از انتشار مطالب اعمال شد. و بازداشت و زندانی کردن، بدرفتاری غیر قانونی و گسترده با روزنامه نگاران بسیاری از انها را مجبور به ترک کشور کرد. این تصویر کلی از وضعیت آزادی مطبوعات در جمهوری اسلامی در سال جاری است. ایران پیش از این نیز در رده های انتهایی جدول رده بندی قرار داشت (سال گذشته در رده ١٦٦ در میان ١٧٣ کشور) ، امسال ایران به دروازه سه کشور جهمنی برای آزادی مطبوعات ترکمنستان ( رده ١٧٣)، کره شمالی ( رده ١٧٤) و اریتره (رده ١٧٤) که سال هاست آخرین رده جدول را به خود اختصاص داده اند، رسیده است.
گزارشگران بدون مرز: در سال ٢٠٠٩ وضعیت آزادی مطبوعات در ایران به شکل جدی روز به وخامت گذاشت। مرگ وبلاگ نویس جوان امیدرضا میر صیافی در زندان اوین و ادامه بازداشت روزنامه نگاران و از جمله خبرنگار امریکایی ایرانی تبار رکسانا صابری و سپس بازداشت جمعی روزنامه نگاران در پی سرکوب اعتراضات گسترده به تقلب و تخلف در انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران در تاریخ ٢٢ خرداد از جمله علل این وخامت است. روزنامه نگاران بازداشت شده مجبور به اعترافات اجباری و در دادگاه های استالینی که حقوق ابتدایی شان رعایت نشد، محاکمه شدند. امسال روزنامه نگاران ایران بیشتر از هر وقت دیگری از ایران احمدی نژاد آزار دیدند. انتخاب مجدد و مورد اعتراض محمود احمدی نژاد کشور را در بحرانی عمیق فرو برد و بدبینی مفرط مقامات حکومتی علیه روزنامه نگاران و وب نگاران شدت یافت. با استقرار نیروهای امنیتی در چاپخانهها و تحریرههای روزنامهها، سانسور پیش از انتشار مطالب اعمال شد. و بازداشت و زندانی کردن، بدرفتاری غیر قانونی و گسترده با روزنامه نگاران بسیاری از انها را مجبور به ترک کشور کرد. این تصویر کلی از وضعیت آزادی مطبوعات در جمهوری اسلامی در سال جاری است. ایران پیش از این نیز در رده های انتهایی جدول رده بندی قرار داشت (سال گذشته در رده ١٦٦ در میان ١٧٣ کشور) ، امسال ایران به دروازه سه کشور جهمنی برای آزادی مطبوعات ترکمنستان ( رده ١٧٣)، کره شمالی ( رده ١٧٤) و اریتره (رده ١٧٤) که سال هاست آخرین رده جدول را به خود اختصاص داده اند، رسیده است.
-----------------------------------------
ریگی نمایندگان مجلس رژیم را تهدید کرد
جالب نیوز: عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک جندالله، یکی از نمایندگان سیستان و بلوچستان را تهدید کرد। به گزارش خبرنگار جام جم آنلاین، امروز در راهروهای مجلس خبرنگار ما به سراغ یکی از نمایندگان سیستان و بلوچستان رفت و از وی درخصوص حامیان این گروهک سوال کرد که وی در جواب گفت: گروهک ریگی ما را تهدید کرد و بهتر است فعلا در این زمینه اظهار نظری نکنیم.
جالب نیوز: عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک جندالله، یکی از نمایندگان سیستان و بلوچستان را تهدید کرد। به گزارش خبرنگار جام جم آنلاین، امروز در راهروهای مجلس خبرنگار ما به سراغ یکی از نمایندگان سیستان و بلوچستان رفت و از وی درخصوص حامیان این گروهک سوال کرد که وی در جواب گفت: گروهک ریگی ما را تهدید کرد و بهتر است فعلا در این زمینه اظهار نظری نکنیم.
-------------------------------------------
درخواست کانون مدافعان حقوق کارگر جهت آزادی مهدی فرایی شاندیز
کانون مدافعان حقوق کارگر با صدور بیانیه ای به تاریخ 25 مهرماه خواستار آزادی "مهدی فرایی شاندیز" گردید.
در بخشی از این بیانیه آمده است مهدی فرایی شاندیز یکی از دستگیر شدگان مراسم اول ماه مه روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران علیرغم گذشت 6 ماه هنوز در زندان بسر می برد.
مهدی فرایی شاندیز معلم آگاهی که در آن روز برای گرامیداشت روز کارگر همچون بسیاری دیگر به پارک آمده بود، قبل از آغاز مراسم همراه حدود 150 نفر دیگر به طرزی وحشیانه و خشن ضمن ضرب و شتم و توهین فراوان به وسیله نیروهای امنیتی بازداشت شد.
نامبرده که از وضعیت جسمانی مناسبی برخوردار نیست همچنان در بازداشت بسر می برد و به وضعیت وی رسیدگی نمی شود। مهدی شاندیز از جمله فعالین کارگری است که سال گذشته نیز به اتهام جمع آوری امضا برای آزادی منصور اسالو مدتی را در بازداشت گذراند. ما خواهان آزادی هر چه سریعتر او از زندان هستیم.
کانون مدافعان حقوق کارگر با صدور بیانیه ای به تاریخ 25 مهرماه خواستار آزادی "مهدی فرایی شاندیز" گردید.
در بخشی از این بیانیه آمده است مهدی فرایی شاندیز یکی از دستگیر شدگان مراسم اول ماه مه روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران علیرغم گذشت 6 ماه هنوز در زندان بسر می برد.
مهدی فرایی شاندیز معلم آگاهی که در آن روز برای گرامیداشت روز کارگر همچون بسیاری دیگر به پارک آمده بود، قبل از آغاز مراسم همراه حدود 150 نفر دیگر به طرزی وحشیانه و خشن ضمن ضرب و شتم و توهین فراوان به وسیله نیروهای امنیتی بازداشت شد.
نامبرده که از وضعیت جسمانی مناسبی برخوردار نیست همچنان در بازداشت بسر می برد و به وضعیت وی رسیدگی نمی شود। مهدی شاندیز از جمله فعالین کارگری است که سال گذشته نیز به اتهام جمع آوری امضا برای آزادی منصور اسالو مدتی را در بازداشت گذراند. ما خواهان آزادی هر چه سریعتر او از زندان هستیم.
--------------------------
علم و تكنولوژی - بخشی از گلابیهای ترکیه آلوده به یک سم خطرناک هستند
ادارهی بهداشت ایالت بادن ورتنبرگ آلمان نسبت به مصرف گلابیهای وارداتی از ترکیه هشدار داد.
به گزارش سایت خبری شبکهی یک تلویزیون آلمان، چند آزمایش بر روی گلابیهای ۸ شرکت وارداتی از ترکیه ثابت کردهاند که گلابیهای ترکیه به شدت آلوده به مادهی شیمیایی آمیتراتس (Amitraz) هستند. این مادهی سمی برای ازبین بردن حشرات به کار برده میشود و استفاده از آن در اروپا ممنوع است.
مصرف آمیتراس باعث بروز اختلال در حرف زدن، سرگیجه و بیحسی شدید میشود.
مقامات ایالت بادن ورتنبرگ از اتحادیه اروپا خواستند، جلوی واردات گلابی از ترکیه را بگیرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر