پاسدار حسین هدایتی ،سرمایهدار و مدیر ورزشی ایرانی است،او از نزدیکان شیخ الاسلام(وزیر کار،تعاون و رفاه) و از نزدیکان محمود احمدی نژاد است.
از داراییهای که به وی نسبت داده شدهاست میتوان به مالکیت صنایع استیل آذین، شرکت خاورآذین، شرکت فجر گالوانیزه سپاهان کاشان، چندین کارخانهٔ فولادسازی و ورق، شرکت نایبند بزرگترین شرکت پرورش میگوی ایران، و نیز برجسازی در دبی، سهامداری در بازار مبل ایران و بانک خصوصی تات، ریاست چندین شرکت تجاری در ایران و کشورهای دیگر خاورمیانه، سرمایهگذاری در هتل سیروس و هتل کیش و داشتن املاک کشاورزی و مسکونی متعدد در ایران و کشورهای حاشیهٔ خلیج فارس اشاره کرد.
////////////////////////////
.تقدیم به کسانی که برای نان مبارزه کردنند و جان خود را دادند
گزارشهای متعددی که در این زمینه منتشر شده، از جمله گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران،نشانگر این وضعیت است به علت نبود کار و منبع درآمد، عدهاي از اهالي مناطق مرزی کشور ایران که در ميان آنها نوجوانان، کودکان و زنان نيز به وفور ديده مي شوند، اقدام به حمل و نقل کالا از مرز با استفاده از کول و بدون استفاده از هرگونه وسيلهاي ميکنند که در اصطلاح محلي "کول بر" ناميده ميشوند.آنها از این طريق، بخشي از هزينههاي زندگی خود را تامين ميکنند: مخارج و هزينههايي که از طريق به خطر انداختن جان و سلامت فرد کول بر تامين ميشود.
کولبران، شهروندانی از طبقه پایین جامعه هستند که برای امرار معاش با دستمزدهای ناچیز (به طور مثال 2 هزارتومان برای 10 کیلو چای) با بستن بار بر پشت خود و طی ساعتها پیاده روی در مرزها، اجناسی چون چای٬ لوازم صوتی و تصویری و.. را جابهجا میکنند.
کاسبکارها هم در واقع کسانی هستند که اجناس را از کول برها تحویل میگیرند و با وسیله حمل میکنند.
از لحاظ جرمشناسي، اتهاماتی که به کول برها و کاسبکارها زده می شود، در وهله اول اقدام به قاچاق و حمل کالايي است که حقوق گمرکي آن پرداخت نشده و در وهله دوم به لحاظ تردد آنها در نوار مرزي و احتمال خروج از مرزهاي رسمي و تعريف شده بين دو کشور هم جوار است.حال آنکه در مورد اول به علت عدم پویایی اقتصادی این منطقه و عدم توجه دولت، این اتهام بیمعنی جلوه میکند و در مورد دوم نیز ویژگی مرزنشیان با توجه به داشتن بستگانی در آن سوی مرز و ارتباطاتی که دارند طبیعی جلوه میکند.
گزارشهای متعددی که در این زمینه منتشر شده، از جمله گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران،نشانگر این وضعیت است به علت نبود کار و منبع درآمد، عدهاي از اهالي مناطق مرزی کشور ایران که در ميان آنها نوجوانان، کودکان و زنان نيز به وفور ديده مي شوند، اقدام به حمل و نقل کالا از مرز با استفاده از کول و بدون استفاده از هرگونه وسيلهاي ميکنند که در اصطلاح محلي "کول بر" ناميده ميشوند.آنها از این طريق، بخشي از هزينههاي زندگی خود را تامين ميکنند: مخارج و هزينههايي که از طريق به خطر انداختن جان و سلامت فرد کول بر تامين ميشود.
کولبران، شهروندانی از طبقه پایین جامعه هستند که برای امرار معاش با دستمزدهای ناچیز (به طور مثال 2 هزارتومان برای 10 کیلو چای) با بستن بار بر پشت خود و طی ساعتها پیاده روی در مرزها، اجناسی چون چای٬ لوازم صوتی و تصویری و.. را جابهجا میکنند.
کاسبکارها هم در واقع کسانی هستند که اجناس را از کول برها تحویل میگیرند و با وسیله حمل میکنند.
از لحاظ جرمشناسي، اتهاماتی که به کول برها و کاسبکارها زده می شود، در وهله اول اقدام به قاچاق و حمل کالايي است که حقوق گمرکي آن پرداخت نشده و در وهله دوم به لحاظ تردد آنها در نوار مرزي و احتمال خروج از مرزهاي رسمي و تعريف شده بين دو کشور هم جوار است.حال آنکه در مورد اول به علت عدم پویایی اقتصادی این منطقه و عدم توجه دولت، این اتهام بیمعنی جلوه میکند و در مورد دوم نیز ویژگی مرزنشیان با توجه به داشتن بستگانی در آن سوی مرز و ارتباطاتی که دارند طبیعی جلوه میکند.
///////////////////////////////
بیمه بازنشستگی،اجتماعی و درمانی، حق مسلم همه سالمندان است.
به مناسبت روز جهانی سالمندان!
اول اکتبر روز جهانی سالمندان است. در سال ۱۹۹۰، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، این روز را به عنوان روز جهانی سالمندان اعلام کرد. انگیزه این اقدام ارج نهادن به سالمندان و توجه دادن جوامع به مشکلات این گروه سنی اجتماعی ذکر شد. در سال ۲۰۰۲ نیز اجلاسی در مادرید برگزار شد که نمایندگان دولت های شرکت کننده متعهد گردیدند برای تأمین امنیت همه جانبه سالمندان بکوشند و زمینه شرکت آنان را در کلیه امور اجتماعی در جوامع خود فراهم سازند. اما مشاهدات امروز بیانگر این واقعیت می باشند که تا کنون به تعهدات پذیرفته شده اعتناء آنچنانی نشده است.
سازمان بهداشت جهانى دوران ۵۵ تا ۶۵ سالگى را «دوران مسنى» و از ۶۵ سال به بالا را «دوران پيرى یا سالمندی» تعریف کرده است و براین اساس و بنا به آمارهای منتشر شده بین المللی، جمعیت کنونی سالمندان جهان بیش از یک میلیارد نفر می باشد. از آنجایی که یکی از از دستاوردهای مهم دانش امروز بشری، ارتقاء سطح سلامتی و بهداشت می باشد و نتیجه آن افزایش طول عمر انسان است، دائماً بر تعداد سالمندان جهان افزوده می شود و پیش بینی گردیده که تا ۲۵ سال آینده جمعیت سالمندان جهان به بیش از یک و نیم میلیارد نفر خواهد رسید.
اگرچه در کل طول عمر متوسط انسان ها رو به افزایش است، اما عمر متوسط توده وسیع اقشار پائینی جامعه که از کم ترین حد از امکانات امروزی برخوردارند، با عمر متوسط اقشار مرفه قابل مقایسه نیست. در واقع موقعیت اجتماعی و زندگی طبقات متفاوت، کم و زیاد بودن عمر متوسط اقشار اجتماعی را تعیین خواهد کرد.
بر حسب اینکه مبارزات طبقه کارگر در جوامع دارای چه پیشینه ای باشد و طبقه کارگر در نتیجه ده ها سال مبارزه اش با بورژوازی تا چه اندازه مطالبات اجتماعی خود را به بورژوازی تحمیل کرده باشد، سالمندان آن جوامع از حق و حقوق و امکانات و تسهیلات بیشتری برخوردارند.
در برخی از جوامع نظیر کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی، طبقه کارگر در نتیجه مبارزه جانانه و چند ده ساله خود با بوژوازی و دولت ها، به آنان تحمیل کرده اند که خدماتی به سالمندان ارائه داده شود و با اینکه با بروز هر بحرانی بخشی از این خدمات را پس گرفته اند، اما همچنان اوضاع عمومی آنان با سالمندان دیگر کشورها قابل مقایسه نیست.
در ایران که دولت در قبال سالمندان تعهد آنچنانی ندارد، سالمندان در دشوارترین شرایط بسر می برند و اساساً حفظ و نگهداری و مراقبت از آنان به فرزندان و بستگان شان واگذار شده و جمهوری اسلامی با تبلیغاتی مزورانه و با ببازی گرفتن عواطف مردم، به جامعه القاء می کند که وظیفه مراقبت و نگهداری از سالمندان وظایف فرزندان و بستگان آنان است و عملاً خود را در قبال آنان بی مسئولیت می کند.
براساس آمارهای موجود، در حال حاضر ۵ میلیون و ۱۲ هزار سالمند در استان های مختلف کشور زندگی می کنند. تعداد سالمندان مرد دو میلیون و ۶۵۰ هزار نفر و تعداد سالمندان زن نیز دو میلیون و ۴۶۰ هزارنفر است و از کل سالمندان کشور ۱۶ هزار و ۸۵۱ نفر آنان بالای صد سال سن دارند.
از آنجایی که کارگران و زحمتکشان سالخورده در نتیجه کهولت سن به انواع بیماری های مزمن مبتلا هستند و بسیاری از بیماری ها و مشکلات این دوران شان ناشی از شرایط سخت و دشوار زندگی آنان بوده است، نیاز مبرمی به مراقبت های پزشکی دارند و چون بسیاری از خانواده ها به دلیل تنگدستی قادر به مواظبت و مراقبت از آنان نیستند، این افراد تحت فشار روحی و روانی زیادی قرار می گیرند و خود را سربار خانواده ها احساس می کنند.
بسیاری از سالمندان از دسترسی به ابتدایی ترین امکانات زندگی هم بی بهره اند، و در تنهایی زندگی می کنند و عده زیادی هم حتی از داشتن سرپناه محروم اند و گرسنگی می کشند و گوشه و کنار شهر گدایی می کنند. با اینکه در ایران سازمانی بنام «سازمان تأمین اجتماعی» هست و بسیار هم ثروتمند می باشد و کل ثروتش هم دستمزدهای پرداخت نشده همین سالمندان امروزی و کارگران دیروزی است که در وقت خودش گروگان گرفته شده، اما امروز تعهدی در قبال سالمند از کارافتاده ندارد.
سازمان تأمین اجتماعی که در هر جامعه ای به عنوان ارگان حمایت از سالمندان، بیکاران، حادثه دیدگان و ازکار افتادگان شناخته می شود، قاعدتاً می بایست سالمندان را زیر پوشش همه جانبه حمایتی خود می گرفت و سالمند ازکارافتاده گرسنگی نمی کشید، درد نمی کشید، بی سرپناه نمی ماند و دست نیاز بسوی کسی دراز نمی کرد.
به گفته رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان، در حال حاضر ۱۰۰ مرکز روزانه و ۱۷۰ مرکز شبانه روزی برای نگهداری و مراقبت سالمندان دایر است که این مراکز ۱۲ هزار نفر ظرفیت دارند.
یعنی با وجود ۵ میلیون و ۱۲ هزار نفر سالمند، تنها برای ۱۲هزار نفر آنان مراکز نگهداری وجود دارد و ۵ میلیون دیگر یا خارج از پوشش حمایتی دولت توسط خانواده ها نگهداری می شوند، یا در تنهایی زندگی می کنند و یا بی سرپناه و تنها هستند و در کوچه و خیابان بسر می برند!
این حقیقت را همه می دانند که انسان های مسن و سالمند بدلیل مشکلات جسمی و روحی شان، بیش از هر گروه سنی دیگر نیازمند مراقبت و نگهداری هستند و این ممکن نیست جز با ارائه خدمات مورد نیاز آنان. با اینکه این اقدام کار و وظیفه دولت است، اما کارگزاران حکومتی برای سلب مسئولیت از خود، اندر فوائد شیوه زندگی سنتی آیه و حدیث می آورند و شیوه های پیشرفته مراقبت و نگهداری سالمندان را در کشورهای دیگر مردود می دانند وخانواده ها را تشویق می نمایند تا بدون چشم داشت از دولت، از سالمندان نگهداری کنند.
در جامعه ای که مراقبت های بهداشتی از سالمندان به اندازه کافی توسعه یافته باشد و سالمندان به سهولت به هر گونه خدماتی که نیاز دارند دسترسی داشته باشند و مراقبت از سالمندان در مراکز ویژه و بر اساس ضوابط علمی و عاطفی و توسط افراد ذی صلاح و کاردان اداره شود، نگرانی های القاء شده رژیم به مردم که اساسا برای سلب مسئولیت کردن است، بی معنا می شود.
این اقدامات را با همان دارایی ۱۵ میلیارد دلاری سازمان تأمین اجتماعی که در واقع دستمزدهای پرداخت نشده چندین ساله همین سالمندانی است که امروز ازکار افتاده و ناتوان اند، می توان سازمان داد. با وجود چنین پشتوانه ثروتمندی، می توان بهترین و مجهز ترین مراکز مراقبت و نگهداری برای سالمندان کشور بوجود آورد.
خواست ها و توقعات سالمندان و بستگان آنان خواست و مطالبه کل طبقه کارگر است و باید در ردیف مطالبات همین امروز کارگران شاغل باشد. اهرم تعیین کننده ای که بتواند به نیازهای همین امروز سالمندان پاسخ بدهد در دست کارگران شاغل است. تأمین زندگی مناسب و آسایش و آرامش برای سالمندان، باید یکی از مطالبات همیشگی کارگران متشکل و سازمانیافته باشد!
گفتار روز تلويزيون كومه له
10 مهرماه 1390
2 اكتبر 2011
/////////////////////
دهبا ههمووان خۆشهویستی كوردستان له دڵهكانمدا جێگیر بكهین و وهك بیلبیلهی چاوهكانمان بیپارێزین - ئا لێرهو ههزاران سڵاو ئهنێرم بۆ گیانی پاكی شههیدان ، دهشنێ خان تۆش بهم گۆرانیهت هێندهی تر خۆشهویست بووی لای من دهست و چاوت خۆش -
//////////////////////
به مناسبت روز جهانی سالمندان!
اول اکتبر روز جهانی سالمندان است. در سال ۱۹۹۰، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، این روز را به عنوان روز جهانی سالمندان اعلام کرد. انگیزه این اقدام ارج نهادن به سالمندان و توجه دادن جوامع به مشکلات این گروه سنی اجتماعی ذکر شد. در سال ۲۰۰۲ نیز اجلاسی در مادرید برگزار شد که نمایندگان دولت های شرکت کننده متعهد گردیدند برای تأمین امنیت همه جانبه سالمندان بکوشند و زمینه شرکت آنان را در کلیه امور اجتماعی در جوامع خود فراهم سازند. اما مشاهدات امروز بیانگر این واقعیت می باشند که تا کنون به تعهدات پذیرفته شده اعتناء آنچنانی نشده است.
سازمان بهداشت جهانى دوران ۵۵ تا ۶۵ سالگى را «دوران مسنى» و از ۶۵ سال به بالا را «دوران پيرى یا سالمندی» تعریف کرده است و براین اساس و بنا به آمارهای منتشر شده بین المللی، جمعیت کنونی سالمندان جهان بیش از یک میلیارد نفر می باشد. از آنجایی که یکی از از دستاوردهای مهم دانش امروز بشری، ارتقاء سطح سلامتی و بهداشت می باشد و نتیجه آن افزایش طول عمر انسان است، دائماً بر تعداد سالمندان جهان افزوده می شود و پیش بینی گردیده که تا ۲۵ سال آینده جمعیت سالمندان جهان به بیش از یک و نیم میلیارد نفر خواهد رسید.
اگرچه در کل طول عمر متوسط انسان ها رو به افزایش است، اما عمر متوسط توده وسیع اقشار پائینی جامعه که از کم ترین حد از امکانات امروزی برخوردارند، با عمر متوسط اقشار مرفه قابل مقایسه نیست. در واقع موقعیت اجتماعی و زندگی طبقات متفاوت، کم و زیاد بودن عمر متوسط اقشار اجتماعی را تعیین خواهد کرد.
بر حسب اینکه مبارزات طبقه کارگر در جوامع دارای چه پیشینه ای باشد و طبقه کارگر در نتیجه ده ها سال مبارزه اش با بورژوازی تا چه اندازه مطالبات اجتماعی خود را به بورژوازی تحمیل کرده باشد، سالمندان آن جوامع از حق و حقوق و امکانات و تسهیلات بیشتری برخوردارند.
در برخی از جوامع نظیر کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی، طبقه کارگر در نتیجه مبارزه جانانه و چند ده ساله خود با بوژوازی و دولت ها، به آنان تحمیل کرده اند که خدماتی به سالمندان ارائه داده شود و با اینکه با بروز هر بحرانی بخشی از این خدمات را پس گرفته اند، اما همچنان اوضاع عمومی آنان با سالمندان دیگر کشورها قابل مقایسه نیست.
در ایران که دولت در قبال سالمندان تعهد آنچنانی ندارد، سالمندان در دشوارترین شرایط بسر می برند و اساساً حفظ و نگهداری و مراقبت از آنان به فرزندان و بستگان شان واگذار شده و جمهوری اسلامی با تبلیغاتی مزورانه و با ببازی گرفتن عواطف مردم، به جامعه القاء می کند که وظیفه مراقبت و نگهداری از سالمندان وظایف فرزندان و بستگان آنان است و عملاً خود را در قبال آنان بی مسئولیت می کند.
براساس آمارهای موجود، در حال حاضر ۵ میلیون و ۱۲ هزار سالمند در استان های مختلف کشور زندگی می کنند. تعداد سالمندان مرد دو میلیون و ۶۵۰ هزار نفر و تعداد سالمندان زن نیز دو میلیون و ۴۶۰ هزارنفر است و از کل سالمندان کشور ۱۶ هزار و ۸۵۱ نفر آنان بالای صد سال سن دارند.
از آنجایی که کارگران و زحمتکشان سالخورده در نتیجه کهولت سن به انواع بیماری های مزمن مبتلا هستند و بسیاری از بیماری ها و مشکلات این دوران شان ناشی از شرایط سخت و دشوار زندگی آنان بوده است، نیاز مبرمی به مراقبت های پزشکی دارند و چون بسیاری از خانواده ها به دلیل تنگدستی قادر به مواظبت و مراقبت از آنان نیستند، این افراد تحت فشار روحی و روانی زیادی قرار می گیرند و خود را سربار خانواده ها احساس می کنند.
بسیاری از سالمندان از دسترسی به ابتدایی ترین امکانات زندگی هم بی بهره اند، و در تنهایی زندگی می کنند و عده زیادی هم حتی از داشتن سرپناه محروم اند و گرسنگی می کشند و گوشه و کنار شهر گدایی می کنند. با اینکه در ایران سازمانی بنام «سازمان تأمین اجتماعی» هست و بسیار هم ثروتمند می باشد و کل ثروتش هم دستمزدهای پرداخت نشده همین سالمندان امروزی و کارگران دیروزی است که در وقت خودش گروگان گرفته شده، اما امروز تعهدی در قبال سالمند از کارافتاده ندارد.
سازمان تأمین اجتماعی که در هر جامعه ای به عنوان ارگان حمایت از سالمندان، بیکاران، حادثه دیدگان و ازکار افتادگان شناخته می شود، قاعدتاً می بایست سالمندان را زیر پوشش همه جانبه حمایتی خود می گرفت و سالمند ازکارافتاده گرسنگی نمی کشید، درد نمی کشید، بی سرپناه نمی ماند و دست نیاز بسوی کسی دراز نمی کرد.
به گفته رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان، در حال حاضر ۱۰۰ مرکز روزانه و ۱۷۰ مرکز شبانه روزی برای نگهداری و مراقبت سالمندان دایر است که این مراکز ۱۲ هزار نفر ظرفیت دارند.
یعنی با وجود ۵ میلیون و ۱۲ هزار نفر سالمند، تنها برای ۱۲هزار نفر آنان مراکز نگهداری وجود دارد و ۵ میلیون دیگر یا خارج از پوشش حمایتی دولت توسط خانواده ها نگهداری می شوند، یا در تنهایی زندگی می کنند و یا بی سرپناه و تنها هستند و در کوچه و خیابان بسر می برند!
این حقیقت را همه می دانند که انسان های مسن و سالمند بدلیل مشکلات جسمی و روحی شان، بیش از هر گروه سنی دیگر نیازمند مراقبت و نگهداری هستند و این ممکن نیست جز با ارائه خدمات مورد نیاز آنان. با اینکه این اقدام کار و وظیفه دولت است، اما کارگزاران حکومتی برای سلب مسئولیت از خود، اندر فوائد شیوه زندگی سنتی آیه و حدیث می آورند و شیوه های پیشرفته مراقبت و نگهداری سالمندان را در کشورهای دیگر مردود می دانند وخانواده ها را تشویق می نمایند تا بدون چشم داشت از دولت، از سالمندان نگهداری کنند.
در جامعه ای که مراقبت های بهداشتی از سالمندان به اندازه کافی توسعه یافته باشد و سالمندان به سهولت به هر گونه خدماتی که نیاز دارند دسترسی داشته باشند و مراقبت از سالمندان در مراکز ویژه و بر اساس ضوابط علمی و عاطفی و توسط افراد ذی صلاح و کاردان اداره شود، نگرانی های القاء شده رژیم به مردم که اساسا برای سلب مسئولیت کردن است، بی معنا می شود.
این اقدامات را با همان دارایی ۱۵ میلیارد دلاری سازمان تأمین اجتماعی که در واقع دستمزدهای پرداخت نشده چندین ساله همین سالمندانی است که امروز ازکار افتاده و ناتوان اند، می توان سازمان داد. با وجود چنین پشتوانه ثروتمندی، می توان بهترین و مجهز ترین مراکز مراقبت و نگهداری برای سالمندان کشور بوجود آورد.
خواست ها و توقعات سالمندان و بستگان آنان خواست و مطالبه کل طبقه کارگر است و باید در ردیف مطالبات همین امروز کارگران شاغل باشد. اهرم تعیین کننده ای که بتواند به نیازهای همین امروز سالمندان پاسخ بدهد در دست کارگران شاغل است. تأمین زندگی مناسب و آسایش و آرامش برای سالمندان، باید یکی از مطالبات همیشگی کارگران متشکل و سازمانیافته باشد!
گفتار روز تلويزيون كومه له
10 مهرماه 1390
2 اكتبر 2011
/////////////////////
دهبا ههمووان خۆشهویستی كوردستان له دڵهكانمدا جێگیر بكهین و وهك بیلبیلهی چاوهكانمان بیپارێزین - ئا لێرهو ههزاران سڵاو ئهنێرم بۆ گیانی پاكی شههیدان ، دهشنێ خان تۆش بهم گۆرانیهت هێندهی تر خۆشهویست بووی لای من دهست و چاوت خۆش -
//////////////////////
///////////////////////////
مانگرتوانی سیاسی کورد لە ستۆکهۆڵم 01.10.2011 (TalaneTV)
/////////////////
هێزهکانی رۆژههڵات جاشهکان ئاگادار دهکهنهوه
بڕیارگهی شاهۆی هێزهکانی رۆژههڵاتی کوردستان له راگهیاندراوێکدا سیاسهتى جاشایهتى کردنى ئێران شهرمهزار دهکات و داواش له گهلى کورد له رۆژههڵاتى کوردستان دهکات چیتر نهکهونه داوى بهکرێگیراوى و جاشایهتیهوه.
رۆژى پێنج شهممه (29/9) له راگهیاندراوێکدا که نوسخهیهکى نێردراوه بۆ (چهتر) بڕیارگهی شاهۆی هێزهکانی رۆژههڵاتی کوردستان ئاماژه بۆ ئهوه دهکات به ساڵانه سیاسهتی جاشایهتى له لایهن داگیرکارانهوه به سهر گهلی کورددا دهسهپێندرێت؛ کۆماری ئیسلامی ئێران به سیاسهتی کورد به کورد بهکوشتدان و له چوارچێوهی عهقڵ و تێگهیشتنی داگیرکارانهیدا ههوڵ دهدا بۆ پێشخستنی سیستمی جاشایهتى، کوردان به خۆیان به قڕکردن بدات. هێزهکانى رۆژههڵاتى کوردستان راشیدهگهیهنێت: ئێستا له زۆربهی ههرێمهکان له ههوڵی ئهوهدان ههتاکو به رێگای پاره، ناکۆکی نانهوه، ترساندن و...هتد، ئهم سیاسهته پیسه بهردهوام بکهن.
له پێناو چهکدار کردن و بهکرێگیراو کردنی خهڵکی ههڕێمه جیاجیاکانی روژههڵاتی کوردستاندا پهنا دهبهنه بهر ههموو شێواز و فرت و فێڵێک. بڕیارگهى شاهۆ جهختدهکاتهوه: لهم ماوهی دواییهدا ههندێک کهس له پێناو پارهدا دهستیان داوهته ناپاکى بهرامبهر به جوڵانهوهى ئازادیخوازی و به رێگای سیخۆری کردن و بهشداری له کهمین و بۆسه بۆ ههڤاڵانمان و هاوکات به دانی راپۆرت لهسهر گهل و کهسانی وڵات پارێز خزمهت به بهرژهوهندیهکانی رژێم دهکهن. لهم ماوهیهدا کهسانێک بهشداریان له بهڕێوهچوونی سیاسهتی جاشایهتی کردوه و له کهمین دانانهوه بۆ ههڤاڵانماندا بهشدار بوون و گهلێک جار ههوڵیان داوه که خهڵکی نیشتمان پهروهر و تێکوشهرانی ئازادی کوردستان تهسلیم به هێزه داگیرکهرهکانی رژێم بکهن.
یهکێک لهو کهسانه به ناوی موراد وهیس جۆلایی که له بۆسهدانان بۆ ههڤاڵانمان بهشدار بووه کهوتوهته دهستی ئێمه و گیراوه. لهم چوارچێوهدا ناوبراو دوای لێپرسینهوه و لێکۆڵینهوه کردن لهگهڵیدا دانی به کردوه پیسهکانی خۆیدا ناوه. له راگهیاندراوهکهدا ئهوهش هاتووه که: ئهم کهسه دوای ههست پێکردن به ناپاکییهک که له گهلی کردوه، داوای لێبوردن و دهرفهتێکی له لایهن پارتیمانهوه کردوه ههتاکو ههڵهکانی خۆی قهرهبوو بکاتهوه. پارتیمان دوای تاوتوێ کردن و له سهر بنهمای دهرفهتێکی دیکه بهو کهسانهی که کهوتوونهته ناو داوی سیاسهتی جاشایهتی داگیرکهران بۆ جارێک دهرفهتی ئهوهی پێداوه ههتاکو کردهوهکانی خۆی قهرهبوو بکاتهوه.
بڕیارگهی شاهۆی هێزهکانی رۆژههڵاتی کوردستان له راگهیاندراوێکدا سیاسهتى جاشایهتى کردنى ئێران شهرمهزار دهکات و داواش له گهلى کورد له رۆژههڵاتى کوردستان دهکات چیتر نهکهونه داوى بهکرێگیراوى و جاشایهتیهوه.
رۆژى پێنج شهممه (29/9) له راگهیاندراوێکدا که نوسخهیهکى نێردراوه بۆ (چهتر) بڕیارگهی شاهۆی هێزهکانی رۆژههڵاتی کوردستان ئاماژه بۆ ئهوه دهکات به ساڵانه سیاسهتی جاشایهتى له لایهن داگیرکارانهوه به سهر گهلی کورددا دهسهپێندرێت؛ کۆماری ئیسلامی ئێران به سیاسهتی کورد به کورد بهکوشتدان و له چوارچێوهی عهقڵ و تێگهیشتنی داگیرکارانهیدا ههوڵ دهدا بۆ پێشخستنی سیستمی جاشایهتى، کوردان به خۆیان به قڕکردن بدات. هێزهکانى رۆژههڵاتى کوردستان راشیدهگهیهنێت: ئێستا له زۆربهی ههرێمهکان له ههوڵی ئهوهدان ههتاکو به رێگای پاره، ناکۆکی نانهوه، ترساندن و...هتد، ئهم سیاسهته پیسه بهردهوام بکهن.
له پێناو چهکدار کردن و بهکرێگیراو کردنی خهڵکی ههڕێمه جیاجیاکانی روژههڵاتی کوردستاندا پهنا دهبهنه بهر ههموو شێواز و فرت و فێڵێک. بڕیارگهى شاهۆ جهختدهکاتهوه: لهم ماوهی دواییهدا ههندێک کهس له پێناو پارهدا دهستیان داوهته ناپاکى بهرامبهر به جوڵانهوهى ئازادیخوازی و به رێگای سیخۆری کردن و بهشداری له کهمین و بۆسه بۆ ههڤاڵانمان و هاوکات به دانی راپۆرت لهسهر گهل و کهسانی وڵات پارێز خزمهت به بهرژهوهندیهکانی رژێم دهکهن. لهم ماوهیهدا کهسانێک بهشداریان له بهڕێوهچوونی سیاسهتی جاشایهتی کردوه و له کهمین دانانهوه بۆ ههڤاڵانماندا بهشدار بوون و گهلێک جار ههوڵیان داوه که خهڵکی نیشتمان پهروهر و تێکوشهرانی ئازادی کوردستان تهسلیم به هێزه داگیرکهرهکانی رژێم بکهن.
یهکێک لهو کهسانه به ناوی موراد وهیس جۆلایی که له بۆسهدانان بۆ ههڤاڵانمان بهشدار بووه کهوتوهته دهستی ئێمه و گیراوه. لهم چوارچێوهدا ناوبراو دوای لێپرسینهوه و لێکۆڵینهوه کردن لهگهڵیدا دانی به کردوه پیسهکانی خۆیدا ناوه. له راگهیاندراوهکهدا ئهوهش هاتووه که: ئهم کهسه دوای ههست پێکردن به ناپاکییهک که له گهلی کردوه، داوای لێبوردن و دهرفهتێکی له لایهن پارتیمانهوه کردوه ههتاکو ههڵهکانی خۆی قهرهبوو بکاتهوه. پارتیمان دوای تاوتوێ کردن و له سهر بنهمای دهرفهتێکی دیکه بهو کهسانهی که کهوتوونهته ناو داوی سیاسهتی جاشایهتی داگیرکهران بۆ جارێک دهرفهتی ئهوهی پێداوه ههتاکو کردهوهکانی خۆی قهرهبوو بکاتهوه.
///////////////////
پهکهکه هۆکارى دهستگیرکردنى ئهو (12) مامۆستایه روندهکاتهوه
پارتى کرێکارانى کوردستان (پهکهکه) هۆکارى دهستگیرکردنى ئهو (12) مامۆستایه روندهکاتهوهو رایدهگهیهنێ،ئهو مامۆستایانه کاریان بۆ سیاسهتى تورکیا کردوه و بهمهبهستی لهبیربردنهوهی زمانی زگماگی وانهیان به خوێندکاران وتۆتهوه.
دۆزدارحهمۆ، بهرپرسى هیزى پاراستنى گهل لهلێدوانێکدا به(چهترپرێس)ى راگهیاند: ئێمه وهک پهکهکه دژى هیچ مامۆستایهک نین کهبتوانێت خزمهت بهپرۆسهکانى خویندن بکات،بهڵکو هاوکاریشیان دهبین، بهڵام له دژى ئهو مامۆستایانهین کهحکومهتهکهى ئهردۆغان بهکاریان دههێنت بۆ بنبڕکردنى زمانى زگماکى کورد لهناو خوێندارانى کورد له باکورى کوردستان. ناوبراو وتى کۆمهڵێک لهو مامۆستایانه ههستاون به وتنهوهى زمانى تورکى تا خوێندکاران زمانى کوردى فهرامۆش بکهن.
دۆزدار حهمۆ ئاشکراشى کرد، تا ئێستا (12) مامۆستایان بهو مهبهسته دهستگیر کردوه و لێکۆڵینهوهیان لهگهڵدا دهکرێت،که ئهگهر بێت و تۆمهتهکانیان بهسهرداساغبێتهوه ئهوا دهستگیر دهکرێن، ئهگهرنا ئازاد دهکرێن.
بهرپرسى ناوهندى هێزى پاراستنى گهل دۆزدارحهمۆ، ئاماژهى بهوهشکرد که له ماوهى (2) مانگى رابردوهوه تا ئێستا له رووبهڕو بوونهوه لهگهڵ سهربازانى تورک (2) سهربازى تورک دهستگیر کراون و بارى تهندروستیشیان زۆر باشه...
پارتى کرێکارانى کوردستان (پهکهکه) هۆکارى دهستگیرکردنى ئهو (12) مامۆستایه روندهکاتهوهو رایدهگهیهنێ،ئهو مامۆستایانه کاریان بۆ سیاسهتى تورکیا کردوه و بهمهبهستی لهبیربردنهوهی زمانی زگماگی وانهیان به خوێندکاران وتۆتهوه.
دۆزدارحهمۆ، بهرپرسى هیزى پاراستنى گهل لهلێدوانێکدا به(چهترپرێس)ى راگهیاند: ئێمه وهک پهکهکه دژى هیچ مامۆستایهک نین کهبتوانێت خزمهت بهپرۆسهکانى خویندن بکات،بهڵکو هاوکاریشیان دهبین، بهڵام له دژى ئهو مامۆستایانهین کهحکومهتهکهى ئهردۆغان بهکاریان دههێنت بۆ بنبڕکردنى زمانى زگماکى کورد لهناو خوێندارانى کورد له باکورى کوردستان. ناوبراو وتى کۆمهڵێک لهو مامۆستایانه ههستاون به وتنهوهى زمانى تورکى تا خوێندکاران زمانى کوردى فهرامۆش بکهن.
دۆزدار حهمۆ ئاشکراشى کرد، تا ئێستا (12) مامۆستایان بهو مهبهسته دهستگیر کردوه و لێکۆڵینهوهیان لهگهڵدا دهکرێت،که ئهگهر بێت و تۆمهتهکانیان بهسهرداساغبێتهوه ئهوا دهستگیر دهکرێن، ئهگهرنا ئازاد دهکرێن.
بهرپرسى ناوهندى هێزى پاراستنى گهل دۆزدارحهمۆ، ئاماژهى بهوهشکرد که له ماوهى (2) مانگى رابردوهوه تا ئێستا له رووبهڕو بوونهوه لهگهڵ سهربازانى تورک (2) سهربازى تورک دهستگیر کراون و بارى تهندروستیشیان زۆر باشه...
//////////////////////
که چقدر کوفته ام از ضربات انساندوستانه ات ای هموطن
نمی دانستم که خواهش ملتمسانه ام از تو برای محترم شمردن آنچه که حق بدوی میخوانمش چنین دردناک است.
درد در تمام جانم ریشه دوانده و آن که بیش است ........درد باور فرو ریخته ام از توی انسان است.
آه ای تازیانه ها تازیانه ها تازیانه ها
هنوز هم ندانسته ام که این اندوه و درد حاصل تازیانه ی آزادی ست یا آزادی تازیانه ها؟
نهال سحابی
نمی دانستم که خواهش ملتمسانه ام از تو برای محترم شمردن آنچه که حق بدوی میخوانمش چنین دردناک است.
درد در تمام جانم ریشه دوانده و آن که بیش است ........درد باور فرو ریخته ام از توی انسان است.
آه ای تازیانه ها تازیانه ها تازیانه ها
هنوز هم ندانسته ام که این اندوه و درد حاصل تازیانه ی آزادی ست یا آزادی تازیانه ها؟
نهال سحابی
-------------------------------
والدین معتاد در پی شکنجه دادن دختر ۵ / ۲ ساله خود در بوئین زهرا
روز چهارم مهرماه زنی با اورژانس اجتماعی ۱۲۳ بوئینزهرا از توابع استان قزوین تماس گرفت و از شکنجه دختر ۵ / ۲ ساله همسایهاش در روستای عصمتآباد از سوی والدینش خبر داد. به دنبال این تماس، مددکاران اورژانس اجتماعی عازم محل شدند و در تحقیق از همسایهها معلوم شد زن و مرد جوانی کودک خود را در خانه حبس کرده و او را بشدت کتک میزنند. وقتی صاحبخانه در را برای مددکاران باز نکرد، یکی از آنها با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و از ماموران کمک خواست. ماموران انتظامی با حضور در محل و ورود به خانه روستایی، زوج جوان را پیش از فرار دستگیر کردند و دختر ۵ / ۲ ساله را که بر اثر شکنجه بیهوش شده بود، به بیمارستان امیرالمومنین بوئینزهرا انتقال دادند و والدین این کودک به مرکز پلیس منتقل شدند.
پزشکان در بررسی از وضعیت کودک متوجه شدند صورت و دست و پای او بشدت سوخته است. بنابراین دختر کوچولو تحت عمل جراحی قرار گرفت و با تلاش پزشکان از مرگ حتمی نجات یافت. در پی این حادثه ماموران به تحقیق از والدین کودکآزار پرداختند که معلوم شد هر دوی آنها اعتیاد شدیدی به موادمخدر از نوع هروئین و کراک دارند.
اعتراف پدر شکنجهگر
پدر کودک به پلیس گفت: چند سال پیش با همسرم آشنا شده و با وجود مخالفت شدید خانوادهاش، با هم ازدواج کردیم. بعد از به دنیا آمدن دخترمان «ساناز» همسرم متوجه اعتیادم شد و خواست تا اعتیادم را ترک کنم اما بیفایده بود و من برای آنکه از ناسازگاریهای همسرم خلاصی پیدا کنم او را هم معتاد کردم.
متهم اضافه کرد: هر دو در خانه هروئین و کراک مصرف میکردیم. هر بار که ساناز گریه میکرد، عصبانی شده و او را کتک میزدیم. در برخی از مواقع که همسرم وضعیت جسمیاش بهتر میشد، تازه میفهمید که چه اشتباهی کرده و کودکمان را کتک زده است، ناراحت میشد و با من مشاجره میکرد.
شکنجههای غیرانسانی
متهم با اشاره به شکنجه دادن کودک گفت: دختر۵. ۲ ساله ما مدام بیقراری میکرد و ما برای ساکت کردنش اورا کتک میزدیم.
متهم اضافه کرد: وقتی موادمخدر به دستم نمیرسید، بدن نحیف ساناز را با فندک و سیگار میسوزاندم، به همین دلیل او رنجور و ناتوان شده بود. پدر شکنجهگر اضافه کرد: از چند روز پیش بیقراریهای ساناز بیشتر شده بود تا اینکه عصبانی شده و او را کتک زدم و دوباره صورت و دست و پای او را با سیگار روشن و شعلههای فندک سوزاندم و هر بار که همسرم قصد مداخله داشت او را هم کتک میزدم و با زندانی کردن در اتاق اجازه بیرون رفتن به آنها را نمیدادم.
اعتراف مادر به همدستی با پدر
در پی اظهارات متهم، همسرش نیز بازجویی شد و با تایید گفتههای شوهرش گفت: من نیز در زمان خماری کودکم را کتک زدم اما بیشتر شوهرم ساناز را شکنجه میداد و من نمیتوانستم برای نجات او کمکی کنم، چرا که شوهرم مرا نیز کتک میزد و در خانه زندانی میکرد.
با ثبت اظهارات متهمان، آنها با قرار قانونی در بازداشت به سر میبرند. تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.
بنابراین گزارش، وضعیت عمومی دختر شکنجهشده رضایتبخش اعلام شده و او روز گذشته از بیمارستان مرخص و تحویل بهزیستی شد و این در حالی است که هنوز برای درمان احتیاج به مراقبت پزشکی دارد.
روز چهارم مهرماه زنی با اورژانس اجتماعی ۱۲۳ بوئینزهرا از توابع استان قزوین تماس گرفت و از شکنجه دختر ۵ / ۲ ساله همسایهاش در روستای عصمتآباد از سوی والدینش خبر داد. به دنبال این تماس، مددکاران اورژانس اجتماعی عازم محل شدند و در تحقیق از همسایهها معلوم شد زن و مرد جوانی کودک خود را در خانه حبس کرده و او را بشدت کتک میزنند. وقتی صاحبخانه در را برای مددکاران باز نکرد، یکی از آنها با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و از ماموران کمک خواست. ماموران انتظامی با حضور در محل و ورود به خانه روستایی، زوج جوان را پیش از فرار دستگیر کردند و دختر ۵ / ۲ ساله را که بر اثر شکنجه بیهوش شده بود، به بیمارستان امیرالمومنین بوئینزهرا انتقال دادند و والدین این کودک به مرکز پلیس منتقل شدند.
پزشکان در بررسی از وضعیت کودک متوجه شدند صورت و دست و پای او بشدت سوخته است. بنابراین دختر کوچولو تحت عمل جراحی قرار گرفت و با تلاش پزشکان از مرگ حتمی نجات یافت. در پی این حادثه ماموران به تحقیق از والدین کودکآزار پرداختند که معلوم شد هر دوی آنها اعتیاد شدیدی به موادمخدر از نوع هروئین و کراک دارند.
اعتراف پدر شکنجهگر
پدر کودک به پلیس گفت: چند سال پیش با همسرم آشنا شده و با وجود مخالفت شدید خانوادهاش، با هم ازدواج کردیم. بعد از به دنیا آمدن دخترمان «ساناز» همسرم متوجه اعتیادم شد و خواست تا اعتیادم را ترک کنم اما بیفایده بود و من برای آنکه از ناسازگاریهای همسرم خلاصی پیدا کنم او را هم معتاد کردم.
متهم اضافه کرد: هر دو در خانه هروئین و کراک مصرف میکردیم. هر بار که ساناز گریه میکرد، عصبانی شده و او را کتک میزدیم. در برخی از مواقع که همسرم وضعیت جسمیاش بهتر میشد، تازه میفهمید که چه اشتباهی کرده و کودکمان را کتک زده است، ناراحت میشد و با من مشاجره میکرد.
شکنجههای غیرانسانی
متهم با اشاره به شکنجه دادن کودک گفت: دختر۵. ۲ ساله ما مدام بیقراری میکرد و ما برای ساکت کردنش اورا کتک میزدیم.
متهم اضافه کرد: وقتی موادمخدر به دستم نمیرسید، بدن نحیف ساناز را با فندک و سیگار میسوزاندم، به همین دلیل او رنجور و ناتوان شده بود. پدر شکنجهگر اضافه کرد: از چند روز پیش بیقراریهای ساناز بیشتر شده بود تا اینکه عصبانی شده و او را کتک زدم و دوباره صورت و دست و پای او را با سیگار روشن و شعلههای فندک سوزاندم و هر بار که همسرم قصد مداخله داشت او را هم کتک میزدم و با زندانی کردن در اتاق اجازه بیرون رفتن به آنها را نمیدادم.
اعتراف مادر به همدستی با پدر
در پی اظهارات متهم، همسرش نیز بازجویی شد و با تایید گفتههای شوهرش گفت: من نیز در زمان خماری کودکم را کتک زدم اما بیشتر شوهرم ساناز را شکنجه میداد و من نمیتوانستم برای نجات او کمکی کنم، چرا که شوهرم مرا نیز کتک میزد و در خانه زندانی میکرد.
با ثبت اظهارات متهمان، آنها با قرار قانونی در بازداشت به سر میبرند. تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.
بنابراین گزارش، وضعیت عمومی دختر شکنجهشده رضایتبخش اعلام شده و او روز گذشته از بیمارستان مرخص و تحویل بهزیستی شد و این در حالی است که هنوز برای درمان احتیاج به مراقبت پزشکی دارد.
---------------------
دفاع از کودکان کار
چشمانم برق
زندگی دارد
ای کاش به جای
لاشه گربه
گل می چیدم!
نسرین خواجه
------------------------------------
**هوشیار باشید**
اطلاع رساني كنيد.
مواظب خود باشيد و سوار ماشين هاي شخصي حتي ماشيني كه راننده آن زن است نشويد.
پس از شکست طرح عفاف و حجاب و مبارزه با بدحجابی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی در سطح شهرها و ناتوانی در اجرای طرح امر به فساد و نهی از منکر،
اکنون شعار
«زنی که حجاب ندارد، امنیت هم ندارد»
را کلید زده اند.
طرحی که پشت آن نا امن تر کردن جامعه دنبال می شود.
برای اجرای این طرح شبکه ای از درون سپاه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ماموریت گرفته است،
تا لباس شخصی ها را برای ربودن دختران و زنانی که به زعم آنها حجاب ندارند را با اتومبیل های شخصی که در شهرهای بزرگ به حرکت در آورده اند.
این اتومبیل ها قرار است بنام مسافرکش، این نوع زنان را از یک گوشه شهر سوار کرده و پس از کتک و تهدید به تجاوز در گوشه دیگر رها کنند.
به آنها دستور داده شده که حق تجاوز ندارند؟؟
اما می توانند تهدید به تجاوز کنند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر