تشکیل شورای ملی متشکل از تمامی گروه های ایرانی پس از اقدام نظامی بر علیه ایران همچون نوشدارویِ پَس از مرگِ سهراب است
چنانچه این مقاله را پسندید، خواهشمند است آنرا بازپخش فرمایید.
چندی پیش در مقاله ای به مسئله حمله خارجی به ایران پرداختیم و با دلیل های منطقی و همچنین با بررسی گفتار ها و رفتارهای مسئولین رده بالای رژیم و به خصوص علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد در راستای کوبیدن بر طبلِ جنگ، از خوابِ شومی که حاکمان خونخوار ایران زمین برای ایران و ایرانی دیده اند پرده برداشتیم.
در جستار امروز به اثرات خانمان سوز جنگ و مزیت وجود یک شورای ملی یا دولت در تبعید پرداخته خواهد شد؛ احتمال وقوع جنگ بسیار زیاد است و بدون شک اسباب بازی های چینی و روسی رژیم تهران در مقابل تجهیزات نظامی پیشرفته و مُدرن آمریکا و دیگر کشورهای غربی، ایران و حاکمان جنایتکارش را حفظ نخواهد کرد و به قول یادوراه مشهور پارسی : “تَر و خُشک با هم خواهند سوخت…”
بنجامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در نشست با وزیر دفاع آمریکا جز کلاف سردرگم ایران و طبل جنگ چه گفتگوی دیگر نمی توانند داشته باشند؟.
جنگ آن هم با کشوی اَبر قُدرت در عرصه نظامی چون آمریکا و یا اسرائیل به جز ویرانی و درماندگی و فقر و در به دری و آوارگی و قحطی و در یک کلام نابودی ایران و ایرانی، هیچ دستاورد دیگری برای مان نخواهد داشت و بدون هیچ تردید، یک حمله نظامی می تواند ایران را صد سال به عقب بازگردانده و در قعر بدبختی و نیستی دفنش نماید.
جنگ با خود سِیلی از آه ها و اندوه ها، ویرانی ها و نابودی ها، کشتار ها و خونریزی ها را حمل کرده و آن سیل هولناک ایران مان را به قهقرای تاریخ می کشاند و فرجامی تلخ برای ایران و نسل های آینده بینوایش که به آتش سکوت و بی تفاوتی مردمان امروز خواهند سوخت، رقم می زند.
حمله نظامی به ایران، شرایط زندگی در میهن را بسیار بسیار اسفناک تر از وضع موجود خواهد کرد؛ شاید بتوان ایرانِ پس از حمله نظامی غرب را با افغانستانِ چند سال پیش و یا دیگر کشورهای ویران تحتِ استعمارِ دولت های غربی مقایسه کرد و هم ریف خواند، اما بی تردید عواقب حمله به ایران تنها به نابودی کشور و از بین رفتن تأسیسات حیاتی و پَسرفت میهن ختم نخواهد شد و غربی ها خواب های وحشتناک دیگری نیز برای ایران زمین دیده اند.
آیا پرتاب موشک رژیم عقب مانده و پرمدعا در برابر تجهیزات بسیار مدرن کشورهای دیگر می تواند جز یک اسباب بازی و قارقارک چیز دیگری باشد.
با وجود نیروهای نظامی خارجی در کشور بدون هیچ تردیدی تمامیت ارضی ایران زمین نیز در خطر خواهد افتاد و تمامی لاشخوران و کفتارانی که سال های سال است دندان برای تکه و پاره کردن این مرز و بوم و تجزیه این خاک گوهر بار تیز کرده اند، فرصت و موقعیت مناسبی برای ضربه زدن به ایران پیدا نموده و زهر تلخ خود را به کامِ میهن درمانده مان خواهند خوراند.
آن دسته از تجزیه طلبان خود فروخته که هویت شان را بر باد داده و به دستبوسی بیگانه رفته و به نوکری اجنبی در آمده اند، از اوضاع به هم ریخته مملکت بی صاحب مانده و ایرانِ جنگ زده سوء استفاده خواهند کرد و به دنبال پیاده کردن نقشه های شوم شان در راستای دریدن این گُربه هفت هزار ساله زیبا، خواهند بود.
حال اپوزوسیون خارج از کشور برای جلوگیری از چنین مصیبتی چه راه کاری را یافته است؟ آیا اصلن آقایان و بانوان مبارز و فعال از هر قشر و دسته ای که خود را اپوزوسیون خارج از کشور می خوانند و خواهان بر اندازی حکومت ملایانند، تا به امروز به میزان خسارات حمله نظامی به ایران اندیشیده اند؟ آیا اپوزوسیون خارج از کشور می تواند دست از دعوا ها و کینه ها و دشمنی های قدیمی بکشد و برای یک بار هم که شده، با اتحاد و همرنگی و یکدلی برای آینده ایران اظهار نگرانی کند؟
جت های جنگنده و پرتاب موشک و بمب می توانند در هربمباران یک منطقه را ویران کنند و دهها نفر مردم بی گناه و اسیر در بند آخوند را نابود سازند. این وسائل مدرن و مجهز با لزرهای مقصد یاب و مسافت سنج می توانند هرنقطه را نشانه گیری کرده، و بمباران کنند. به راستی بسیار مسخره و اسف انگیز است که یک مشت بی سواد نادان و بی خرد با چهار تا قارقارک و اسباب بازی ادعای مبارزه و برخورد با چنین تجهیزات مدرن دارند!.
چنانچه اپوزوسیون ایران و افراد شناخته شده ای که خود را عضوی از آن مجموعه می دانند، همچنان دست روی دست گذاشته و همچون سی و چهار سال گذشته هر روز شعار سرنگونی و پیروزی دهند ولی کمترین گامی در راستای یک آشتی ملی و اتحاد میان مبارزان راهِ آزادی بر ندارند و شورای ملی، که ماه هاست قولش داده شده را تشکیل ندهند، بدون شک شاهد ویرانی کامل ایران و حذف نام ایران زمین از روی نقشه جهان خواهیم بود.
تمامی گروه ها، شخصیت های فعال سیاسی، وبلاگ نویسان و نویسندگان بایستی در این شرایط حساس و سرنوشت ساز، به خاطر محافظت از تمامیت ارضی ایران متحد شده و با برگزاری کنفرانس ها و جلسات متفاوت، هر چه سریعتر شورای ملی و یا دولت در تبعید را تشکیل داده تا به عنوان یک آلترناتیو جدی از سوی دولت های غربی شناخته شده و صدای فریاد شان شنیده شود.
در صورت عَدمِ وجود یک آلترناتیو جدی و حکومتی جایگزین ( همچون حالا ) که از حمایت مردمی برخوردار باشد، غرب ایران را با خاک یکسان خواهد نمود و پس از گلچین نمودن مناطقِ ثروتمند ایران، جسم بی جان و بی حال وطن را در اختیار کفتارهای تجزیه طلب خواهد گذاشت تا هر آنچه می خواند را دریده، به دندان کشیده و ببرند.
تشکیل شورای ملی پس از اقدام نظامی بر علیه ایران همچون نوشدارویِ پَس از مرگِ سهراب است | فضول محله
////////////////
توجه داشته باشید که عاطفه در زمان ریاست جمهوری آقای محمد خاتمی به این فلاکت اعدام شد قابل توجه عزیزانی که آزادی موزیک و کنسرت دوره آقای خاتمی چشم آنها رو کور کرده بود و خبر نداشتند که در نقاط مختلف ایران چه به روز هموطنانشان میآید!!
██████████████████████████
███
دوستان نگذارید عاطفهها فراموش شوند
عاطفه سهاله رجبی
مشخصات
سن ۱۶
ملیت ايراني
مذهب: احتمال قوي اسلام
وضعیت خانوادگی: مجرد
تحصیلات: تصديق دبستان
شغل :دانش آموز
تاریخ اعدام:۲۴ مرداد ۱۳۸۳
محل : نکا, ايران
نحوه اعدام: حلق آویز به دست قاضی
اتهامات: اعمال منافی عفت و زبان تند
خبر اعدام عاطفه سهاله (رجبی) دختر جوانی که از سلامتی کامل عقلبرخوردار نبود، توسط سازمان عفو بین الملل ( ٢٣ اوت ٢٠٠٤) ، رسانه های اینترنتی ، پیک ایران (٢٥مرداد ١٣٨٣) ، ایران فوکوس ( ٣شهریور ١٣٨٣)، زنان ایران وهمچنین رادیو فردا، روزنامه اعتماد(٣١شهریور ١٣٨٣)، روزنامه کیهان(اول شهریور)، روزنامه ایران (٨شهریور١٣٨٣) انتشار یافت.
سایت اینترنتی پیک ایران در مورد این اعدام می نویسد" اين اعدام درحالی صورت گرفت که سن اين دختر نوجوان در شناسنامه ۱۶ سال می باشد امادادگستری شهرستان نکا سن وی را به دروغ ۲۲ سال اعلام نمود".درقسمتی دیگراز این گزارش آمده است" لازم به ذکر است مردی که همراه اين دختر ۱۶ سالهدستگير شده بود تنها به ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم شده بود و پس از اجرای حداسلامی آزاد گرديد".
صفرعلي سهاله ، پدر عاطفه در گفت و گو با سايت زنان ايران با نشان دادن شناسنامه خود كه درآن سال تولد دخترش عاطفه ١٣٦٦ثبت شده ، از تنظيم شكايتي عليه حكم اعدام عاطفه خبر مي دهد.همچنين در رونوشت وفات عاطفه كه در سازمان ثبت احوال كشور باشماره(٩٣٤٨٦٣٥/ف) ثبت شده ، سال تولد وي ١٣٦٦ عنوان شده است.
بنا بر اظهارات وکیل پدر عاطفه، شناسنامه عاطفه و پدرش و گواهي سند ثبت احوال همگي حکایت از ١٦ ساله بودن عاطفه دارند. در حالي كه رويه موجودقضايي اين است كه معمولا اعدام افراد زير ١٨ ساله اي را كه به اعدام محكوم مي شوند، تا بعد از ١٨ سالگي آنها به تعويق مي اندازند.
چند روز پس از اینکه توجه مراجع بین المللی به این مورد جلب شد، روزنامه های کیهان و ایران ، با انتشار خبر اعدام ،سن متهم را٢٢سال ذکر کردند. به گزارش همین روزنامه ها، دوشیزه سهاله در طول چهار سال قبل از اعدامش ، چهار بار به جرم فساد دستگیر شده و هر بار حکم صد ضربه شلاق در مورد او اجرا شده بوده است.
درمورد وضعیت روانی عاطفه سهاله ، و نامه ای که وی در زندان در اعتراض به حكم نخستينش نوشته و خود را مبتلا به جنون ادواري دانسته، وکیل پدرش به سایت زنان می گوید"تحقيقات محلي نيز نشان مي دهد كه عاطفه از سلامت عقلي كامل بر خوردار نبوده است".
از سال ١٩٨٩تعداد زیادی از ارگان های بین المللی مخالفت خود را با اعدام مجرمینی که دچار بیماری های روانی هستند اعلام داشته اند. در گزارش مخصوصسازمان ملل در سال ١٩٩٨ ذکر شده که کسانی که از بیماری های روانی رنج میبرند، در زمان بازداشت و بازجوئی و اعتراف، آسیب پذیرتر هستند.در سال٢٠٠٠سازمان ملل از دولت هائی که حکم اعدام را اجرا میکنند خواستبرای تطبیق قوانین خود با استاندارد های بین المللی درباره ممنوعیت اجرایحکم اعدام در مورد کودکان، بیماران روانی ومفلوجین، به اقدامات فوری دستبزنند
████████████
دستگیری و بازداشت
████████████
از جزئیات دستگیری و بازداشت متهم اطلاعات دقیقی در دست نیست. بنا برگزارش رسانه های ایران واطلاعیه رسمی ، به دنبال شکایاتی که از رفتار غیراخلاقی او شده ، پاسداران انقلاب اقدام به دستگیری وی کرده اند. به گفته وکیل پدرش ، عاطفه سهاله درزمان بازداشت ودر طول بازجوئی از داشتن وکیل محروم بوده است.متهم در طول سه ماه بازداشت تا زمان اعدامش فقط یکبار به مدت ده دقیقه با پدرش ملاقات داشته است
███
دادگاه
███
دادگاه عاطفه سهاله سه ماه قبل از اعدام وی، در شعبه یکم دادگستری شهرستان نکا تشکیل شد. بر اساس گزارشات ، اين دختر نوجوان در هنگام حضوردر دادگاه به رئيس دادگاه نکا ، که رئيس دادگستری نکا نيز ميباشد بخاطرخشم فراوان چند ناسزا گفت و گفته ميشود وی در دادگاه بعنوان اعتراض بخشی از لباسهايش را نيز درآورد . اين حرکت دختر نوجوان خشم رئيس دادگستری رابرانگيخت و شخصا پرونده وی را پيگيری کرد و در مدتی کمتر از ۳ ماه تائيدحکم اعدام عاطفه را از ديوان عالی کشور گرفت. خشم و کينه رئيس دادگاه آنچنان شديد بود که خود طناب را بر گردن اين دختر١٦ ساله انداخت و جرثقيل با اشاره دست وی طناب را بالا کشيد. (سایت اینترنتی پیک ایران )
سازمان عفو بین الملل طی بیانیه ای در مورد این اعدام، از مراجعجمهوری اسلامی خواسته بود مشخص کنند متهم از حمایت قانونی برخوردار بوده وآمادگی روانی او برای حضور در دادگاه توسط پزشک تأ ئید شده. گزارش روزنامه ایران، که چند روز بعد از بیانیه عفو بین الملل منتشر شد، ذکر می کند کهمتهم از کمک های قانونی بهره مند بوده است .بنا بر اظهارات وکیل پدر عاطفه ، دادگاه توجهی به مسئله عدم سلامت کاملعقلی متهم نکرده است، در غیر این صورت باید گزارش پزشکی قانونی و نتیجه معاینات پزشکی در حکم نوشته می شد، در حالی که حکم فاقد این توضیح است.اطلاعات بیشتری در مورد دادگاه این متهم در دست نیست.
█████
اتهامات
█████
بر اساس اطلاعیه حاکم شرع که دادستان وقاضی دادگاه بوده، اتهام عاطفه سهاله زنای محصنه ذکر شده.(روزنامه اعتماد، ٣١ شهریور ١٣٨٣). بنا بر سایت اینترنتی زنان ایران، روزنامه ایران اتهام او را روابط جنسی غیر قانونی عنوان کرده است.
مدارک و شواهد
بر مبنای اطلاعیه حاکم شرع وحکم صادره ، مدارک وشواهد علیه عاطفه سهاله عبارتند از: ( اعترافات)متهم ونامه های بی امضا از طرف ساکنان محلهای در نکا که وی را متهم به داشتن روابط نا مشروع با افراد می کنند.
█████
دفاعیات
█████
از دفاعیات متهم در دادگاه اطلاعی در دست نیست. به گفته وکیل پدرش ،عاطفه سهاله طی نامه ای به حکم اولیه اعتراض کرده و بر مختل المشاعر بودنخود تأ کید ورزیده وبرای اثبات حرفش، خواستار شهادت گواهان محلی و همچنینمعاینه پزشکی قانونی شده است. این وکیل خاطرنشان میسازد که در مورد اتهامزنای محصنه نیز، با توجه به متاهل نبودن عاطفه سهاله، ابهاماتی وجود دارد.
███
حکم
███
عاطفه سهاله (رجبی ) در شعبه یکم دادگستری شهرستان نکا در استان مازندران محاکمه و محکوم به اعدام شد و دادگاه تجدید نظر نیز این حکم راتأ ئید کرد. در متن حکم چنین آمده است" در اين پرونده عاطفه ٢٢ساله که مجرد مي باشد داراي چندين فقره سابقه کيفري (به حد جلد) و با توجه بهاقرار خود متهم براي بار چهارم به انجام زناي محصنه دستگير گرديدهو با توجه به محتويات پرونده و اقرار اربعه، جرم وي محرز و محكومبه اعدام ميشود كه جهت حفظ نظم و ارتداع ديگران و صيانت ازحقوق اجتماع اعدام و به نحو علني در نقطه مناسبي از شهر نكا اجرامي شود...". متهم
در٢٥مرداد ١٣٨٣ در خیابان سی متری در شهرستان نکا در ملاءعام به دار آویخته شد.
watch?v=5jqQVqsOw4U
watch?v=gTFRTAlavFQ
watch?v=UYMNiSnlz_w
watch?v=r0joZr2LlLo
watch?v=_PYJHUniri0
watch?v=6J2jqKlNNXo
watch?v=6lFNx3n0MNM
دوستان نگذارید عاطفهها فراموش شوند لطفا این مطلب را برای همه دوستان خود بفرستید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر