Pages

Subscribe:

Ads 468x60px

۱۳۹۱ مرداد ۲, دوشنبه

محمدصدیق کبودوند به اعتصاب خود پایان داد


محمدصدیق کبودوند به اعتصاب خود پایان داد
محمدصدیق کبودوند، فعال حقوق بشر پس از پنجاه و هشت روز به اعتصاب غذای تر خود پایان داد. 

به گزارش کلمه، محمدصدیق کبودوند، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که جمعه شب گذشته، از ناحیه کلیه دچار درد شدیدی شده و به بیمارستان مدرس تهران منتقل شده بود، در پاسخ به درخواست کسانی که خواستار شکستن این اعتصاب خطرناک شده بودند به اعتصاب خود پایان داده و از همه ی کسانیکه در این مدت پیگیر و نگران وضعیت وی بودند تشکر کرد. محمدصدیق کبودوند که نزدیک دو ماه در اعتصاب غذا به سر برد، بر اساس آزمایش های پزشکی زندان دچار عفونت کلیه و کاهش شدید قند خون و ضعف شدید جسمی و حرکتی و کاهش وزن شده است. این فعال حقوق بشر دربند از روز شنبه ششم خرداد ماه دست به اعتصاب غذا زده و بارها اعلام کرده که به دلیل بیماری صعب العلاج فرزندش نیاز است که به مرخصی رفته و درمان او بکوشد. اما مسئولان قضایی به این خواسته تن نمی دهند. همچنین هفته گذشته او برای چند روز دست به اعتصاب غذای خشک زد به دنبال وخامت حالش اعتصاب غذای خشک را شکست و خواسته های خود را از طریق ادامه اعتصاب تر دنبال می کند. وی در سی امین روز اعتصاب خود در دیدار با معاون دادستان تهران، که خواستار پایان اعتصاب غذای وی بوده است، اعلام کرده که “آزادی مشروط” نیز به خواسته های وی اضافه شده، از دیگر سو وی با وجود بدحالی شدید و دستور پزشک برای اعزام به بیمارستان، حاضر نشده بود با دستبند و پابند اعزام شود. 

تقاضای چند تن از زندانیان سیاسی از کبودوند جهت پایان اعتصاب غذا 

حشمت الله طبرزدی، رسول بداقی، رضا شریفی بوکانی و خالد حردانی طی نامه‌ای از محمد صدیق کبودوند خواستند تا به اعتصاب غذای خود پایان دهد. طبق آخرین اخبار رسیده محمد صدیق کبودوند به اعتصاب غذای خود پایان داد.

به کبودوند:

دردمندان گیتی و ستمدیدگانی که با رنج زندگی اندک آشنایی دارند، آنانکه الفبای مبارزه با بیداد را بر دوش آوارهٔ خویش و بر دل پاره پارهٔ خود کشیده‌اند نیک می‌دانند که چه بهای سنگینی دارد دفاع از حقوق همنوعان، سخن گفتن از برابری و عشق به آزادگی و انسانیت.

اکنون پنج سال است که جنابعالی خانمانت از هم پاشیده است و فرزندانت بدور از سایهٔ پدر قد کشیده‌اند.

همسر وفادار و مهربانت پنج سال است که چشم به در دوخته است تا شریک زندگی‌اش بار اندوه دوری و تنهایی از دوش بیفکند و بار دیگر کویر دلش با نسیم بودنت طعم خنده را در خاطرهٔ خویش زنده کند و بر کسی پوشیده نیست که آغوش پدر آرام‌ترین بستر هستی است مگر بیدادگرانی که طعم شیطانی قدرت گوش و چشم و وجدان خفته یشان را کر و کور کرده است. اما دیری نخواهد پائید که طعم تلخ قدرت شیطانی بیدادگران در ذائقهٔ ستم پیشگان زهر خواهد شد.

برابری و آزادی و انسانیتی که مردم ایران چشم به رسیدنش دارند از آسمان این کشور باریدن گرفته و تخت و بخت قلدران و ستمگران را از هم خواهد پاشید. همانگونه که آیین روزگار است!

دیری نخواهد پایید که خواب خرگوشی و دیر هنگام دروغگویان و دزدان این سرزمین با آذرخش آسمانی و سیلاب خشم مردم از هم خواهد پاشید، دیر نیست آنروز که مردم ایران دست افشان و پای کوبان به پیشواز جشن آزادی، برابری، انسانیت و اخلاق خواهند رفت و آن‌ها را زنده خواهند کرد.

محمد صدیق جان تو بمان، تن‌هایمان مگذار، باش تا دست در دست هم جشنمان با چوپی و سه پایی شیرین‌تر شود، باش تا حقوق بشر کردستان یتیم نماند.

امضاء کنندگان:

حشمت الله طبرزدی - رسول بداقی - خالد حردانی - رضا شریفی بوکانی
۱۳۹۱یکشنبه ۱ امرداد 



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر