کوردهای یارسان، گروه فعالین مدنی یارسان و گزارش احمد شهید گزارشگر سازمان ملل
فیروز یوسفی*
در گزارش اخیر "احمد شهید" گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران رسما به نقض حقوق مردم یارسان از جانب حکومت اسلامی ایران اشارە شدە است. در همین رابطه بنده، به عنوان موسس و سرپرست گروه فعالین مدنی یارسان، با همکاری تعدادی از همکاران خود، گزارش ها، مستندات و شهادت نامه هایی از وضعیت مردم یارسان در ایران را طی ملاقات حضوری همچنین از طریق مکاتبه رسمی، گردآوری کرده بودیم، در اختیار گزارشگر ویژه سازمان ملل جناب آقای "احمد شهید" قرار دادیم.
تلاش این گروه باعث شد که احمد شهید در گزارش رسمی اخیر خود، به مسئله یارسان(به رسمیت نشاختن این اقلیت دینی از جانب حکومت ایران) اشاره کند. نوشته زیر، گزارشی است در مورد آیین یارسان، اعتقادات و باورها، وضعیت مردم یارسان و جایگاه آنها در قانون اساسی ایران و نگرش و برخورد دستگاهای دولتی با یارسان و همچنین نحوه شکل گیری گزارش ارائه شده به نماینده سازمان ملل در امور حقوق بشر به قلم موسس و فعال یارسان "فیروز یوسفی" است.
در گزارش اخیر "احمد شهید" گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران رسما به نقض حقوق مردم یارسان از جانب حکومت اسلامی ایران اشارە شدە است. در همین رابطه بنده، به عنوان موسس و سرپرست گروه فعالین مدنی یارسان، با همکاری تعدادی از همکاران خود، گزارش ها، مستندات و شهادت نامه هایی از وضعیت مردم یارسان در ایران را طی ملاقات حضوری همچنین از طریق مکاتبه رسمی، گردآوری کرده بودیم، در اختیار گزارشگر ویژه سازمان ملل جناب آقای "احمد شهید" قرار دادیم.
تلاش این گروه باعث شد که احمد شهید در گزارش رسمی اخیر خود، به مسئله یارسان(به رسمیت نشاختن این اقلیت دینی از جانب حکومت ایران) اشاره کند. نوشته زیر، گزارشی است در مورد آیین یارسان، اعتقادات و باورها، وضعیت مردم یارسان و جایگاه آنها در قانون اساسی ایران و نگرش و برخورد دستگاهای دولتی با یارسان و همچنین نحوه شکل گیری گزارش ارائه شده به نماینده سازمان ملل در امور حقوق بشر به قلم موسس و فعال یارسان "فیروز یوسفی" است.
یارسان، آیین تجلی ذات ها، از ازل تا کنونآیین «یاری» و پیروان این آیین که «یارسان» باشند، اهل حق نیز خوانده می شوند. آیینی است که در خصوص خاستگاهش نظرات مختلفی ارایه گشته است.
بعضی آنرا دینی التقاطی می دانند که ترکیبی است از عقاید زرتشتی، مهرپرستی، مانوی، هندو، مزدکی و حتی مسیحی و کلیمی. برخی دیگر نیز آنرا فرقه ای می دانند که پس از اسلام ابداع گشته که نظرات در این مورد نیز متناقض است چرا که گاه گفته می شود یارسان یکی از شاخه های عرفان است که از مذهب تشیع(اثنی عشری جعفری) انشعاب یافته و گاه آنرا آیینی ساختگی می دانند که دربرابر اسلام قد علم کرده است.برخی نیز بدون توجه به اختلاف فاحش عقاید و حتی سال های تاسیس مذاهب و تنها به صرف مقدس شمردن علی(ع) در آیین یارسان،آنان را به اشتباه علی اللهی می خوانند.
اما بواقع این نظریات بدور از حقیقت است و دین یاری یک دین کاملا مستقل با داشتن باورها و رسومات خاص به خود است و بنابه کتب مقدس دین یاری، نه تنها دین یاری زیر مجموعە هیچ دین و باوری نیست بلکه تمام دین های رایج در دنیا را زیر مجموعه دین یاری میداند.
به عقیده ی یارسان ریشه ی دین یاری به قبل از خلقت انسان و آسمان و زمین بر می گردد.در حقیقت «شرط و اقرار» یاری در ساج نار و دُرّ، موسوم به«نیایش خاوندکاری» هم زمان با آفرینش فرشتگان مقرّب و با اصول و ارکان و حقایقش ثابت شده است. به عبارت دیگر، اساس این آیین را همان عهد و میثاق الستی و پیمان ازلی تشکیل می دهد که بدواً حضرت حق، آن را با مقرّبینِ درگاهش منعقد فرمود. توضیح آن که: شروط ایجابیِ این پیمان را که از طرف حق بر فرشتگان تفهیم شد، «شرط » و پذیرش آن شروط از جانب فرشتگان را « اقرار» می نامند.
باری پس از آفرینش بشر نیز هر یک از انبیا و اولیا مراتبی از آیین یاری را با نام هایی مختلف برای هدایت انسان ها به ارمغان آوردند. تا این که بالاخره در قرن هفتم هجری، سلطان صحاک ظهور نموده و مرتبەی نهاییِ دین یاری را آشکار فرمود.
سنگ و زاور مکان بیابس (شرط واقرار) پردیوری(مکانی در کنار رود سیروان در هورامان)، بیعتی دوباره و پیمانی است که در حضور حضرت سلطان،هفت تن و چلتن به شور نشسته و تجدید پیمان واقرار به شرط های مکان دُرّ می نمایند.
قوانین و مقرراتی که قبل از بوجود آمدن بشر بین حضرت حق و فرشتگانش در دوره درّ منعقد گردید را بیاوبس ازلی می نامند که همان هدایت بشر بسوی ارکان یاری و عوض کردن جامه و اجرای 72 دین است و آشکار سازی این بیاوبس در دوره حقیقت و پردیور (ساجنار) حاضر در قالب انسانهای پاک(هفت تن) را بیاوبس پردیوری با همان سرسپردگی گویند.
بنابراین: یارسان منسوب به هیچ کیش و مذهب و ایینی غیر از یاری(حقیقت) نبوده و نیست. دین حقیقت(یاری) نه فقط شاخه و زیر مجموعه هیچ دین و مذهب و آیین دیگری نیست! بلکه خود ریشه است.
در دفتر "دیوان گوره(دادگاه بزرگ)"، ذات مهمانانی چون علی، شاه فضل، شاه خوشین، بابا ناووس، بهلول، سلطان صحاک و پیامبرانی چون حضرت زرتشت، حضرت موسی، حضرت عیسی، سلیمان و... و شاهانی مثل کیخسرو، جمشید، فریدون، ایرج، سیاوش و... و پهلوانانی مثل رستم، گودرز، کاوه آهنگر، فرهاد(فرهاد و شیرین) و... همچنین دانشمندانی چون، لقمان، ارسطو، شاعران و عارفانی مثل رومی، باربد و نکیسا، بابا طاهر عریان، پیر شاهو و... دارای ذات یا فر ایزدی بوده اند که هر یک از این ذات مهمان ها به واسطه تجلی ذات خداوندگار یا هفت تن برانگیخته شده اند.
مختصری از عقاید و رسوم مردم یارسانیکی از آیین های معنوی مردم غرب ایران که تأکید خاصی نیز بر حفظ فرهنگ و آیین و باورهای ملی خود دارد، همین آیین یاری است.
بعضی آنرا دینی التقاطی می دانند که ترکیبی است از عقاید زرتشتی، مهرپرستی، مانوی، هندو، مزدکی و حتی مسیحی و کلیمی. برخی دیگر نیز آنرا فرقه ای می دانند که پس از اسلام ابداع گشته که نظرات در این مورد نیز متناقض است چرا که گاه گفته می شود یارسان یکی از شاخه های عرفان است که از مذهب تشیع(اثنی عشری جعفری) انشعاب یافته و گاه آنرا آیینی ساختگی می دانند که دربرابر اسلام قد علم کرده است.برخی نیز بدون توجه به اختلاف فاحش عقاید و حتی سال های تاسیس مذاهب و تنها به صرف مقدس شمردن علی(ع) در آیین یارسان،آنان را به اشتباه علی اللهی می خوانند.
اما بواقع این نظریات بدور از حقیقت است و دین یاری یک دین کاملا مستقل با داشتن باورها و رسومات خاص به خود است و بنابه کتب مقدس دین یاری، نه تنها دین یاری زیر مجموعە هیچ دین و باوری نیست بلکه تمام دین های رایج در دنیا را زیر مجموعه دین یاری میداند.
به عقیده ی یارسان ریشه ی دین یاری به قبل از خلقت انسان و آسمان و زمین بر می گردد.در حقیقت «شرط و اقرار» یاری در ساج نار و دُرّ، موسوم به«نیایش خاوندکاری» هم زمان با آفرینش فرشتگان مقرّب و با اصول و ارکان و حقایقش ثابت شده است. به عبارت دیگر، اساس این آیین را همان عهد و میثاق الستی و پیمان ازلی تشکیل می دهد که بدواً حضرت حق، آن را با مقرّبینِ درگاهش منعقد فرمود. توضیح آن که: شروط ایجابیِ این پیمان را که از طرف حق بر فرشتگان تفهیم شد، «شرط » و پذیرش آن شروط از جانب فرشتگان را « اقرار» می نامند.
باری پس از آفرینش بشر نیز هر یک از انبیا و اولیا مراتبی از آیین یاری را با نام هایی مختلف برای هدایت انسان ها به ارمغان آوردند. تا این که بالاخره در قرن هفتم هجری، سلطان صحاک ظهور نموده و مرتبەی نهاییِ دین یاری را آشکار فرمود.
سنگ و زاور مکان بیابس (شرط واقرار) پردیوری(مکانی در کنار رود سیروان در هورامان)، بیعتی دوباره و پیمانی است که در حضور حضرت سلطان،هفت تن و چلتن به شور نشسته و تجدید پیمان واقرار به شرط های مکان دُرّ می نمایند.
قوانین و مقرراتی که قبل از بوجود آمدن بشر بین حضرت حق و فرشتگانش در دوره درّ منعقد گردید را بیاوبس ازلی می نامند که همان هدایت بشر بسوی ارکان یاری و عوض کردن جامه و اجرای 72 دین است و آشکار سازی این بیاوبس در دوره حقیقت و پردیور (ساجنار) حاضر در قالب انسانهای پاک(هفت تن) را بیاوبس پردیوری با همان سرسپردگی گویند.
بنابراین: یارسان منسوب به هیچ کیش و مذهب و ایینی غیر از یاری(حقیقت) نبوده و نیست. دین حقیقت(یاری) نه فقط شاخه و زیر مجموعه هیچ دین و مذهب و آیین دیگری نیست! بلکه خود ریشه است.
در دفتر "دیوان گوره(دادگاه بزرگ)"، ذات مهمانانی چون علی، شاه فضل، شاه خوشین، بابا ناووس، بهلول، سلطان صحاک و پیامبرانی چون حضرت زرتشت، حضرت موسی، حضرت عیسی، سلیمان و... و شاهانی مثل کیخسرو، جمشید، فریدون، ایرج، سیاوش و... و پهلوانانی مثل رستم، گودرز، کاوه آهنگر، فرهاد(فرهاد و شیرین) و... همچنین دانشمندانی چون، لقمان، ارسطو، شاعران و عارفانی مثل رومی، باربد و نکیسا، بابا طاهر عریان، پیر شاهو و... دارای ذات یا فر ایزدی بوده اند که هر یک از این ذات مهمان ها به واسطه تجلی ذات خداوندگار یا هفت تن برانگیخته شده اند.
کتاب مقدس یارسان « دفتر» نام دارد و به زبان کوردی است، دفتر زمان سلطان سهاک«دیوان گوره» نام دارد. دفاتر دیگری همچون دفتردوره چهل تن آسید براکه، دفتر شیخ امیر و... نیز موجود است. هورامان و دالهو از مقدسترین مکان هایست که در میان یارسان وجود دارد. متون مقدس یارسان گفته ی بزرگانِ دیده دارِ این آیین و حاصل کشف و شهود آن هاست.
در دین یاری نماز وجود ندارد و حتی نیایش های دینی را هم با نوای موسیقی (تنبور و کلام )همراه می سازند همچنین وداع با از میان خود رفتگان(فاتحه خوانی) را طی مراسمی خاص با نوای تنبور و کلام به خاک میسپارند.
اصول دین یاری بیشتر جنبه ی عملی و اخلاقی دارد و آن رعایت چهار اصلِ [راستی ، پـاکی، نیستی و ردا] می باشد. ردا به معنی یاری رساندن به نیازمندان و همچنین بردباری و تحمل سختی است.
ـ آیین یاری رابطه ی انسان و خدا را تأکیداً رابطه ای صمیمی و دوستانه و بر اساس عشق و محبت دو جانبه می داند و به همین خاطر هم خدا را (( یار)) و دین او را (( دین یاری)) نامیده است.
ـ یکی از مسائل مهم اعتقادی یارسان موضوع دونادون و سیر کمال روح از طریق زندگی های متعدد(با شروع و پایان مشخص دون) است و باوری به بهشت و جهنم آنطور که در ادیان ابراهیمی همچون اسلام آمده است ، ندارد. دونادون در یارسان با تناسخ فرق دارد.
روزه در یارسان سه روز و زمان آن در چلەی زمستان کوردی(معمولا در آبان ماه) و به روزەی مرنویی معروف میباشد.
آیین یاری برای ادیان دیگر و پیروانشان آزادی و احترام کامل قائل است. به یارسان توصیه شده اسـت که تا می توانند به نیازمندان یاری نمایند. در آیین یاری بیشتر و تأکیداً توجه به خود سازی و اصلاح نفس شده است و لذا مردم بـاید بکوشند عیب و ایراد خودشان را ببینند و کمتر به دیگران دستور بدهند وآن ها را امر و نهی بکنند.
در آیین یاری تعدد زوجات ممنوع است.
در آیین یاری زن و مرد از مقام و شأنی برابر برخوردارند و بایستی حقوقی نیز برابر داشته باشند. آیین یاری راجع به نحوه ی پوشش زن و مرد دستور خاصی نداده و تنها تأکید بر پاک دامنی و رعایت شرم و حیا و پرهیز از لباس های مبتذل کرده است.
در آیین یاری هر کسی آزادی عقیده دارد و می تواند هر زمانی که صلاح بداند، از دین و عقیده ی خود دست بکشد و هیچ کسی این حق را ندارد کە او را مورد سرزنش قرار بدهد.
برده دار ی؛ یعنی خرید و فروش انسان، در آیین یاری عملی غیر انسانی و ممنوع است.
چون احکام دین یاری بسیار ساده و روشن و در حد رعایت اصولی مانند راستی و پاکی و نیستی و ردا و یا انجام پاره ای مراسم و نیایش است؛ لذا عموم یارسان معمولاً وظیفه ی آیینی خودشان را می شناسند و نیازی به تقلید از متخصصان دینی ندارند.
آیین یاری در مورد مسائل فردی و اجتماعی معمولاً وارد جزئیات نشده و اغلب با ترسیم خطوط کلی، اختیار امور انسان ها را به خودشان و ترجیحاً به خرد جمعیِ آن ها واگذار کرده است.
از نظر آرایش ظاهری مردان یارسان معمولاً ریش ها را زده و سبیل را براساس دستورهای دینی نمی گیرند.
پیام دین یاری چنین است: برابری و آزادی تمـام انسـانها، منع ستم گری و ستم پذیری، نفـی برده داری، خدمت به تمام انسانها بدون در نظر گرفتن تمایزات و تفاوتها، آسایش و آرامش همگان، حق تمام بشر به داشتن زندگی شـرافتمندانه و رفاه، دوست داشتـن و سـازگاری با کل بشر، مهربانی نسبت به کل وجود، قداست موسیقی زیبای دینی (که ساز تنبور در دین یاری در نیایشها به کار میرود)، پرهیز از رفتارهای بیهوده مانند مرده پرستی، سیاه پوشی و نظایر آن.
در یک سخـن دین یاری فـرهنگ زندگی است؛ زندگـی زیبـا، بانشاط، همـراه با دوستی، آشتی، برابری، آزادی، مهربانی، خدمتگزاری، موسیقی، ادب، رعایت احترام بشر.
وضعیت مردم یارسان و جایگاه آنها در قانون اساسی ایران و نگرش و برخورد دستگاهای دولتی با مردم یارسانبدلایل فلسفی و فرهنگ متفاوت ، تعلقات ملی و میهنی، مشكلات یارسانیان بسیار پیچیده و قابل تامل است. مردم یارسان درطول تاریخ برای حفظ فرهنگ و فلسفه یاری که جزء لاینفکی ازموجودیت اجتماعی آنهاست درمبارزه ای بی پایان درگیربوده اند. هر چند این مبارزات، همانند همه مقاومتها با فراز و نشیبهای بسیاری مواجه بوده ، اما جامعه یارسان باوجود تمامی محرومیت های اجتماعی و اقتصادی و بدون هیچ پشتیبانی سیاسی و متحد، به مبارزات خود برای بقاء به تنهائی ولی متحد و یکپارچه ادامه داده و هرگز تسلیم و حقارت را نپذیرفته است. مردم یارسان پس از سقوط رژیم شاهنشاهی و اوایل به قدرت رسیدن رژیم جمهوری اسلامی درایران، امیدوار بودند که شاید حقوق پایمال شده آنان از جانب رژیم جدید به رسمیت شناخته شود، تا مرحمی بر زخمهای تاریخی آنان نهاده شود. ولی دورنمای وعدههای شیرین رهبران انقلاب اسلامی به افقی تیره و تارتر از گذشته مبدل گردید و جز زندان، شکنجه، اعدام، ویرانی، دربدری، جنگ و تحقیر، ارمغان دیگری را برای ملت کورد و دیگر ملتهای ایران و به تبع جامعه کوردهای یارسان به همراه نداشت.
اصول دوازدهم و سیزدهم همچنین اصل چهاردم قانون اساسی ایران یک آپارتاید دینی و مذهبی بر ایران تحمیل می کند. اهل جماعت و سنت و اقلیتهای “رسمی” هیچ حقّ مثبت مدنی ندارند. یعنی هیچ حقّ ویژه ای در قانون اساسی برای آنان مندرج نیست و بنابراین از حق شهروندی کمرنگتری برخوردار هستند. آزادی اینان در همان محدودۀ اجرای مناسک دینی است. بنابر تعریف این یک نظام تبعیض حقوقی است. در مورد شهروندان یارسان (اهل حق)،بهائی، صابئین، پیروان آئین هندو یا بودایی حق اجرای مناسک دینی، تعلیمات دینی در حوزۀ شخصی نیز داده نشده است و بنابر تعریف قانونی در احوال شخصیه و تعلیمات دینی نیز تابع دستورهای دلبخواه حاکمیت هستند.
منشاء قانونی تبعیض و آپارتاید دینی در ایران به اصول دوازده تا چهارده قانون اساسی بر می گردد. سرچشمۀ این قوانین تبعیض آمیز در انحصارطلبی دینی و فرقه ای روحانیت حاکم شیعه است. حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در پیشگاه جهانیان مسوولیت اجرای کامل و تمام موارد حقوق بشر را دارد، بخصوص ماده 18 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که دولت ایران در برابر آنها ضمانت اجرایی و مسوولیت قضایی دارد اما متاسفانه هرگز به این میثاق ها و قوانین پایبند نبوده و نیست.
متأسفانه اذیت و آزار، توهین، و تهمت به اقلیت های دینی و پیروان آن به صورت سازماندهی شده، در روزنامه های دولتی ادارات، مدارس، پادگان ها و .... در ایران به امری بسیار عادی تبدیل شده است. جهت مثال در سال گذشته روزنامه فرهیختگان، یارسانها را مرتد خواندە بود و یا قبل از آن روزنامه جمهوری اسلامی یارسانها را مردمانی زناکار و وابستە به مکتب صهیونستی قلمداد کردە بود.
یارسانی ها با آنکه بزرگترین اقلیت دینی ایران ازنظر جمعیت می باشند ،و دردوره های مختلف تاریخی وهمکنون نیز از حداقل حقوق شهروندی محروم بوده اند اما هیچگاه حرکت نسنجیده ای نکرده وبا حفظ اعتقادات وسنن خود، همیشه نظم وقانون حاکم را رعایت نموده اند.اما متأسفانه علاوه بر محرومیت های اجتماعی و ظلم مضاعف نژادی و دینی، بارها شاهد حتک حرمت آنان در مطبوعات ویا خطبه های سخنرانی وموضعگیری های مسئولان دولتی بوده ایم.
جعل هویت ستمی که در قرن ٢١ بر مردم یارسان روا داشته شدەبا توجه به اینکه در قانون اساسی ایران این اقلیت دینی به رسمیت شناخته نشده، یارسانیان صدمات جبران ناپذیری در طول ۳۳ سال اخیر و بخصوص از زمان روی کار آمدن دولت آقای احمدی نژاد متوجه شده اند. مردمان یارسان از بدو تولد به جعل هویت خود محکوم هستند چرا که در قانون اساسی هیچگونه حقی برای آنها مشمول شمرده نشده است بر همین اساس یارسانیان در جامعه، در مدرسه، در دانشگاه، در پادگانهای سربازی و مراکز دولتی و استخدامی حتی در هنگان معامله و عقد ازدواج همیشه و همواره بناچار مجبور به گفتن هویت دروغین اسلام شیعی برای خود میشوند چراکه در صورت عنوان نمودن باور دینی خود از تمام حقوق و مزایا محروم خواهند شد.
مناطق زیستی و زندگى مردم یارسان در ایران و کشورهای دیگراستان کرمانشاه: شهرستان کرمانشاه و روستاهاى گربان، روستاهاى منطقه عثمانوند و سان رستم، برخى از روستاهاى توابع ماهى دشت، وروستاهاى منطقه بیلوار به نامهاى: میان دربند، بالا دربند، پشت دربند.
شهرستان اسلام آباد غرب و حومه آن: سوران علیا و سفلى، چُنگُر حدود شصت الى هفتاد روستا از کل روستاهاى کوزران سنجابى که حدود 135 روستا مى باشد ،و 56% ساکنان خود کوزران پیرو مرام یارسان مى باشند، احتمالا چهل هزار نفر از مردم اسلام آباد و حومه آن پیرو این مذهبند.
در دین یاری نماز وجود ندارد و حتی نیایش های دینی را هم با نوای موسیقی (تنبور و کلام )همراه می سازند همچنین وداع با از میان خود رفتگان(فاتحه خوانی) را طی مراسمی خاص با نوای تنبور و کلام به خاک میسپارند.
اصول دین یاری بیشتر جنبه ی عملی و اخلاقی دارد و آن رعایت چهار اصلِ [راستی ، پـاکی، نیستی و ردا] می باشد. ردا به معنی یاری رساندن به نیازمندان و همچنین بردباری و تحمل سختی است.
ـ آیین یاری رابطه ی انسان و خدا را تأکیداً رابطه ای صمیمی و دوستانه و بر اساس عشق و محبت دو جانبه می داند و به همین خاطر هم خدا را (( یار)) و دین او را (( دین یاری)) نامیده است.
ـ یکی از مسائل مهم اعتقادی یارسان موضوع دونادون و سیر کمال روح از طریق زندگی های متعدد(با شروع و پایان مشخص دون) است و باوری به بهشت و جهنم آنطور که در ادیان ابراهیمی همچون اسلام آمده است ، ندارد. دونادون در یارسان با تناسخ فرق دارد.
روزه در یارسان سه روز و زمان آن در چلەی زمستان کوردی(معمولا در آبان ماه) و به روزەی مرنویی معروف میباشد.
آیین یاری برای ادیان دیگر و پیروانشان آزادی و احترام کامل قائل است. به یارسان توصیه شده اسـت که تا می توانند به نیازمندان یاری نمایند. در آیین یاری بیشتر و تأکیداً توجه به خود سازی و اصلاح نفس شده است و لذا مردم بـاید بکوشند عیب و ایراد خودشان را ببینند و کمتر به دیگران دستور بدهند وآن ها را امر و نهی بکنند.
در آیین یاری تعدد زوجات ممنوع است.
در آیین یاری زن و مرد از مقام و شأنی برابر برخوردارند و بایستی حقوقی نیز برابر داشته باشند. آیین یاری راجع به نحوه ی پوشش زن و مرد دستور خاصی نداده و تنها تأکید بر پاک دامنی و رعایت شرم و حیا و پرهیز از لباس های مبتذل کرده است.
در آیین یاری هر کسی آزادی عقیده دارد و می تواند هر زمانی که صلاح بداند، از دین و عقیده ی خود دست بکشد و هیچ کسی این حق را ندارد کە او را مورد سرزنش قرار بدهد.
برده دار ی؛ یعنی خرید و فروش انسان، در آیین یاری عملی غیر انسانی و ممنوع است.
چون احکام دین یاری بسیار ساده و روشن و در حد رعایت اصولی مانند راستی و پاکی و نیستی و ردا و یا انجام پاره ای مراسم و نیایش است؛ لذا عموم یارسان معمولاً وظیفه ی آیینی خودشان را می شناسند و نیازی به تقلید از متخصصان دینی ندارند.
آیین یاری در مورد مسائل فردی و اجتماعی معمولاً وارد جزئیات نشده و اغلب با ترسیم خطوط کلی، اختیار امور انسان ها را به خودشان و ترجیحاً به خرد جمعیِ آن ها واگذار کرده است.
از نظر آرایش ظاهری مردان یارسان معمولاً ریش ها را زده و سبیل را براساس دستورهای دینی نمی گیرند.
پیام دین یاری چنین است: برابری و آزادی تمـام انسـانها، منع ستم گری و ستم پذیری، نفـی برده داری، خدمت به تمام انسانها بدون در نظر گرفتن تمایزات و تفاوتها، آسایش و آرامش همگان، حق تمام بشر به داشتن زندگی شـرافتمندانه و رفاه، دوست داشتـن و سـازگاری با کل بشر، مهربانی نسبت به کل وجود، قداست موسیقی زیبای دینی (که ساز تنبور در دین یاری در نیایشها به کار میرود)، پرهیز از رفتارهای بیهوده مانند مرده پرستی، سیاه پوشی و نظایر آن.
در یک سخـن دین یاری فـرهنگ زندگی است؛ زندگـی زیبـا، بانشاط، همـراه با دوستی، آشتی، برابری، آزادی، مهربانی، خدمتگزاری، موسیقی، ادب، رعایت احترام بشر.
وضعیت مردم یارسان و جایگاه آنها در قانون اساسی ایران و نگرش و برخورد دستگاهای دولتی با مردم یارسانبدلایل فلسفی و فرهنگ متفاوت ، تعلقات ملی و میهنی، مشكلات یارسانیان بسیار پیچیده و قابل تامل است. مردم یارسان درطول تاریخ برای حفظ فرهنگ و فلسفه یاری که جزء لاینفکی ازموجودیت اجتماعی آنهاست درمبارزه ای بی پایان درگیربوده اند. هر چند این مبارزات، همانند همه مقاومتها با فراز و نشیبهای بسیاری مواجه بوده ، اما جامعه یارسان باوجود تمامی محرومیت های اجتماعی و اقتصادی و بدون هیچ پشتیبانی سیاسی و متحد، به مبارزات خود برای بقاء به تنهائی ولی متحد و یکپارچه ادامه داده و هرگز تسلیم و حقارت را نپذیرفته است. مردم یارسان پس از سقوط رژیم شاهنشاهی و اوایل به قدرت رسیدن رژیم جمهوری اسلامی درایران، امیدوار بودند که شاید حقوق پایمال شده آنان از جانب رژیم جدید به رسمیت شناخته شود، تا مرحمی بر زخمهای تاریخی آنان نهاده شود. ولی دورنمای وعدههای شیرین رهبران انقلاب اسلامی به افقی تیره و تارتر از گذشته مبدل گردید و جز زندان، شکنجه، اعدام، ویرانی، دربدری، جنگ و تحقیر، ارمغان دیگری را برای ملت کورد و دیگر ملتهای ایران و به تبع جامعه کوردهای یارسان به همراه نداشت.
اصول دوازدهم و سیزدهم همچنین اصل چهاردم قانون اساسی ایران یک آپارتاید دینی و مذهبی بر ایران تحمیل می کند. اهل جماعت و سنت و اقلیتهای “رسمی” هیچ حقّ مثبت مدنی ندارند. یعنی هیچ حقّ ویژه ای در قانون اساسی برای آنان مندرج نیست و بنابراین از حق شهروندی کمرنگتری برخوردار هستند. آزادی اینان در همان محدودۀ اجرای مناسک دینی است. بنابر تعریف این یک نظام تبعیض حقوقی است. در مورد شهروندان یارسان (اهل حق)،بهائی، صابئین، پیروان آئین هندو یا بودایی حق اجرای مناسک دینی، تعلیمات دینی در حوزۀ شخصی نیز داده نشده است و بنابر تعریف قانونی در احوال شخصیه و تعلیمات دینی نیز تابع دستورهای دلبخواه حاکمیت هستند.
منشاء قانونی تبعیض و آپارتاید دینی در ایران به اصول دوازده تا چهارده قانون اساسی بر می گردد. سرچشمۀ این قوانین تبعیض آمیز در انحصارطلبی دینی و فرقه ای روحانیت حاکم شیعه است. حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در پیشگاه جهانیان مسوولیت اجرای کامل و تمام موارد حقوق بشر را دارد، بخصوص ماده 18 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که دولت ایران در برابر آنها ضمانت اجرایی و مسوولیت قضایی دارد اما متاسفانه هرگز به این میثاق ها و قوانین پایبند نبوده و نیست.
متأسفانه اذیت و آزار، توهین، و تهمت به اقلیت های دینی و پیروان آن به صورت سازماندهی شده، در روزنامه های دولتی ادارات، مدارس، پادگان ها و .... در ایران به امری بسیار عادی تبدیل شده است. جهت مثال در سال گذشته روزنامه فرهیختگان، یارسانها را مرتد خواندە بود و یا قبل از آن روزنامه جمهوری اسلامی یارسانها را مردمانی زناکار و وابستە به مکتب صهیونستی قلمداد کردە بود.
یارسانی ها با آنکه بزرگترین اقلیت دینی ایران ازنظر جمعیت می باشند ،و دردوره های مختلف تاریخی وهمکنون نیز از حداقل حقوق شهروندی محروم بوده اند اما هیچگاه حرکت نسنجیده ای نکرده وبا حفظ اعتقادات وسنن خود، همیشه نظم وقانون حاکم را رعایت نموده اند.اما متأسفانه علاوه بر محرومیت های اجتماعی و ظلم مضاعف نژادی و دینی، بارها شاهد حتک حرمت آنان در مطبوعات ویا خطبه های سخنرانی وموضعگیری های مسئولان دولتی بوده ایم.
جعل هویت ستمی که در قرن ٢١ بر مردم یارسان روا داشته شدەبا توجه به اینکه در قانون اساسی ایران این اقلیت دینی به رسمیت شناخته نشده، یارسانیان صدمات جبران ناپذیری در طول ۳۳ سال اخیر و بخصوص از زمان روی کار آمدن دولت آقای احمدی نژاد متوجه شده اند. مردمان یارسان از بدو تولد به جعل هویت خود محکوم هستند چرا که در قانون اساسی هیچگونه حقی برای آنها مشمول شمرده نشده است بر همین اساس یارسانیان در جامعه، در مدرسه، در دانشگاه، در پادگانهای سربازی و مراکز دولتی و استخدامی حتی در هنگان معامله و عقد ازدواج همیشه و همواره بناچار مجبور به گفتن هویت دروغین اسلام شیعی برای خود میشوند چراکه در صورت عنوان نمودن باور دینی خود از تمام حقوق و مزایا محروم خواهند شد.
مناطق زیستی و زندگى مردم یارسان در ایران و کشورهای دیگراستان کرمانشاه: شهرستان کرمانشاه و روستاهاى گربان، روستاهاى منطقه عثمانوند و سان رستم، برخى از روستاهاى توابع ماهى دشت، وروستاهاى منطقه بیلوار به نامهاى: میان دربند، بالا دربند، پشت دربند.
شهرستان اسلام آباد غرب و حومه آن: سوران علیا و سفلى، چُنگُر حدود شصت الى هفتاد روستا از کل روستاهاى کوزران سنجابى که حدود 135 روستا مى باشد ،و 56% ساکنان خود کوزران پیرو مرام یارسان مى باشند، احتمالا چهل هزار نفر از مردم اسلام آباد و حومه آن پیرو این مذهبند.
شهرستان کرند غرب و توابع آن از عمده ترین مراکز یارسان است. علاوه بر شهر کرند ساکنان قریب به 120 روستاى تابع دهستان گهواره به جزچند روستا که پیرو مذهب شافعى مى باشند ،یارسان هستند. از روستاهاى معروف منطقه کرند: حریر، سرمیل ، سرخه لیزه، گهواره، بیامد، بروند، قلعه زنجیر، گردکان گور، گورا جوب و توت شامى(تویشامی در حکم مرکز و پایگاه اصلی مردمان یارسان به شمار می رود) را مى توان نام برد.جمعیت یارسان در منطقه کرند به 150 هزار نفر تخمین زده مى شود. علاوه بر این روستاهاى بیونیش ( بیونیژ ) در حدود 15 روستا همگى یارسان هستند که جزو کرند مى باشند.
سر پل ذهاب: بیش از 20% سکنه این شهر پیرو دین یاری مى باشند و حداقل 23 روستا از حومه آن نیز همین دین را دارند.از روستاهاى معروف: پس پس، رشید عباس دول الیاس، جلالوند سفلى، بَلَوان و روستاهاى قَرَه بُلاغ و روستاهاى تابع دهستان بزمیر آباد را مى توان نام برد. روستاهاى حومه شهر درشعاع مساحت ده کیلومترى شهر قرار دارند ولى روستاهاى دهستان بزمیر آباد (پشت تنگ) بیش از چهل کیلومتر از شهر فاصله دارند.
قصر شیرین: گر چه هنوز همه سکنه شهر وروستاهاى حومه قصر شیرین مورد تحقیق قرار نگرفته است ولى به نظر مى رسد بیش از ده درصد مردم آن بر مرام یارسان مى باشند.
صحنه و دینور: حدود سى الى چهل درصدمردم صحنه پیرو دین یاری هستند و بسیارى از روستاهاى حومه آن همین مرام را دارند. جمعیت یارسان (اهل حق) در بخش دینور نیز قابل توجه است. روستاهایى از کنگاور و اسد آباد نیز تحت پوشش یارسان منطقه صحنه و دینور میباشند.
استان لرستان در قسمتهایى از نواحى تابعه استان لرستان نیز پیروان دین یاری به طور پراکنده سکونت دارند. از جمله این مناطق که عموماً روستایى هستند بلوران واقع در جاده اسلام آباد غرب، پل دختر و نیز حومه گراب و روستاهایى از توابع نورآباد،قسمت هایى از بوالوفا و بخشى از طایفه ذوالنور یارسان بوده اند.
سر پل ذهاب: بیش از 20% سکنه این شهر پیرو دین یاری مى باشند و حداقل 23 روستا از حومه آن نیز همین دین را دارند.از روستاهاى معروف: پس پس، رشید عباس دول الیاس، جلالوند سفلى، بَلَوان و روستاهاى قَرَه بُلاغ و روستاهاى تابع دهستان بزمیر آباد را مى توان نام برد. روستاهاى حومه شهر درشعاع مساحت ده کیلومترى شهر قرار دارند ولى روستاهاى دهستان بزمیر آباد (پشت تنگ) بیش از چهل کیلومتر از شهر فاصله دارند.
قصر شیرین: گر چه هنوز همه سکنه شهر وروستاهاى حومه قصر شیرین مورد تحقیق قرار نگرفته است ولى به نظر مى رسد بیش از ده درصد مردم آن بر مرام یارسان مى باشند.
صحنه و دینور: حدود سى الى چهل درصدمردم صحنه پیرو دین یاری هستند و بسیارى از روستاهاى حومه آن همین مرام را دارند. جمعیت یارسان (اهل حق) در بخش دینور نیز قابل توجه است. روستاهایى از کنگاور و اسد آباد نیز تحت پوشش یارسان منطقه صحنه و دینور میباشند.
استان لرستان در قسمتهایى از نواحى تابعه استان لرستان نیز پیروان دین یاری به طور پراکنده سکونت دارند. از جمله این مناطق که عموماً روستایى هستند بلوران واقع در جاده اسلام آباد غرب، پل دختر و نیز حومه گراب و روستاهایى از توابع نورآباد،قسمت هایى از بوالوفا و بخشى از طایفه ذوالنور یارسان بوده اند.
استان آذربایجان شرقى: در بخش ایلخچى از قصبات معروف تبریز عده اى از طرفداران «دین یاری» سکونت دارند. طبق تحقیقات به عمل یارسان هاى این ناحیه معروف به گورانى هستند که به نظرمیرسد از منطقه گوران به مرکزیت گهواره ( کرند غرب ) در گذشته هاى دور به این سمت مهاجرت کرده باشند.
حوالى تهران و مازندران: در هشتگرد، رودهن، بومهن و خود تهران، مراکزى وجود دارد که در آن یارسان ها ساکن اند. همچنین بخشى از مردم کلاردشت، کجور و روستاهاى پول و فیروز کلا از توابع کجور یارسان مى باشند.
در ناحیه اسد آباد همدان و قسمتهایى از توابع آوج و رزن حد فاصل همدان و زنجان کم و بیش جمعیت یارسان به صورت پراکنده سکونت دارند.
در قزوین، شیراز و ساوه و .. نیز تعداد بسیار قابل توجهی یارسان زندگی میکند که از سالهای دور از مناطق کورد نشین تبعید شدەاند. همچنین در کردستان عراق جمعیتی نزدیک به یک تا یک و نیم میلیون یارسانی که در آنجا به کاکە ای معروف هستند زندگی میکنند و در کشورهای ترکیه، آلبانی، افغانستان و سوریه نیز یارسانها با اسامی مختلف همچون بکتاشی و نصیریه و اسماعیلی سکونت دارند. با یقین نمیتوان جمعیت واقعی مردم یارسان در ایران را تخمین زد اما بنابه آمار غیر رسمی قریب به دو نیم میلیون یارسانی(اهل حق) در ایران زندگی میکند که دارای هیچگونه حق قانون شمول نیستند. و قریب به چهار میلیون نیز در در دیگر کشورها.
گروه فعالین مدنی یارسان، ملاقات و ارائه گزراش به احمد شهیددر ماه سپتامبر یا اکتبر سال قبل (قریب به یکسال پیش) بود که به عضویت گروه فعالین مدنی کورد در آمدم پس از مدتی همکاری با آنها لازم دیدم با توجه به حجم عظیم مشکلات و مسائل مردم کورد در ایران و وجود فعالین بسیار خوب کورد در آن گروه، برای به حاشیه نرفتن مسئله کوردهای یارسانی از این گروه خارج و باید مستقلا گروهی مختص به فعالین یارسانی تشکیل بدهم و اینطور بود که در ماه نوامبر سال 2011 گروه فعالین مدنی را راه اندازی نمودم. در ابتدا تنها بودم ولی در ادامه و با در نظر گرفتن فعالیت های یارسانیان خارج از کشور تعدادی از هم کیشان جوان و فعال یارسانی را به گروه دعوت نمودم. بدون شک اگر همکاریهای قلبی و بدون توقع و پیگیر آنها نیز نبود، هرگز در این راه موفق نبودیم. جا دارد ابتدا اینجا از دوست بسیار عزیزم جناب آقای حسین رامیاد و دیگر دوست خوبم سرکار خانم روناک صابری بسیار تشکر و تقدیر کنم. همچنین از همکاریهای بسیار دلسوزانه و راهنماگر کاک رحمان جوانمردی (با اینکه یارسان نبودند) که در طی تمام ملاقات ها و مکتوبات و ... با آقای احمد شهید، پشتیبان ما بودند از صمیم قلب تشکر و قدردانی نمایم.
در ملاقات حضوری که در دسامبر سال 2011 در بروکسل بلژیک نماینده گروه ما یعنی فعالین مدنی یارسان رخ داد، گزارشات و مستندات خودمان از مسائل و مشکلات کلی یارسان، از موضوع جعل هویت، شارب، ازدواج، کفن و دفن، تحصیل، کار چه در ادارات دولتی چه به صورت خصوصی، سربازی، نداشتن اجازه چاپ کتابها، سعی دولت در منفور نشان دادن ما به جامعه در روزنامه ها(با دادن القابی همچون شیطان پرست و علی الهی و مرتد و ...)، کشتارها، به رسمیت نشناختن اقلیت ما و ... صحبت کردیم که البته درباره هر مورد مثال های عینی همچون اخراج علی نظری معلم یارسانی و احکام صادر شدە اعدام برای یارسانیان اوج تپه که تعدادی نیز اعدام گردیدند، توهین روزنامه فرهیختگان و جمهوری اسلامی به مردم یارسان، دستگیری تعدادی از یارسانیان شهرک مهدیه کرمانشاه و تراشیدن به اجبار شارب آنها، اهمال نمودن پروندە قتل سید خلیل عالی نژاد و ... را عنوان کردیم همچنین چهار شهادت نامه شخصی از یارسانیانی که از ایران به دلایل عقیدتی گریخته بودند را تحویل ایشان دادیم.
لازم است از آقای فریدون کرمی که حاضر شدند شهادتنامه شخصی خودشان را تحویل گروه ما بدهند تشکر کنم که ما به همراه سه شهادتنامه دیگر (خود من، روناک صابری و حسین رامیاد) آنرا شخصا تحویل آقای احمد شهید دادیم.ما هنوز هم از طریق ایمیل و تلفن با آقای احمد شهید ارتباط داریم و او را در جریان رخدادها و اتفاقات تازە برای مردم یارسان قرار میدهیم.
بهر حال سعی نمودیم ایشان (احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل) را به این باور برسانیم: از آنجا که یک نظام مذهبی در ایران حاکم است، آیات و احکام یک مذهب اسلام قانون کشور است و مذهبی بودن پیشرط شهروندی و انسان بودن است، تصورش مشکل نیست که اعضای جامعه ای غیر مسلمان و برسمیت شناخته نشده ای مانند یارسانیان در چه وضعیت و موقعیت وحشتناک و حقارت آوری و در چه شرایط غیرانسانی ای زندگی می کنند. برخورداری از حقوق و آزادیهای قلیل و مشروط موجود و خدمات شهروندی ناچیز در گرو مسلمان بودن و یا تعلق داشتن به یکی از مذاهب برسمیت شناخته شده، میباشند. یاری تنها دین رایج در میان یارسانیان حتی با همان نامهای اسلامیزه شده اش مانند اهل حق و علی الهی و ... هم در کشور رسمیتی ندارد و اعضای جامعه مزبور مجبور میشوند که برای امرار معاش و گذران زندگی تحقیر آمیز خودشان اسلام را بعنوان مذهب خود بپذیرند.
ما در این مدت یکسال بدون هیچگونه تبلیغ و اسم و رسم تلاش نمودیم صدای مظلومانه مردم یارسان را بە گوش سازمان ملل برسانیم و امیدواریم سازمان ملل راهکاری در پیش بگیرد کە با آوردن فشار دیپلماتیک بە جمهوری اسلامی ایران مانع روا نمودن ظلم بیشتر به مردم یارسان و بە تبع اقلیت های دینی و میلتهای ساکن ایران گردند.
بدون شک ما همچون گذشته به فعالیت خود، با جستجو و پشتکار بیشتر ادامه خواهیم داد وتا به نتیجه رسیدن، ساکت نخواهیم نشست.
به امید دنیای بهتر و بدور از هر گونه ظلم و دیکتاتوری
حوالى تهران و مازندران: در هشتگرد، رودهن، بومهن و خود تهران، مراکزى وجود دارد که در آن یارسان ها ساکن اند. همچنین بخشى از مردم کلاردشت، کجور و روستاهاى پول و فیروز کلا از توابع کجور یارسان مى باشند.
در ناحیه اسد آباد همدان و قسمتهایى از توابع آوج و رزن حد فاصل همدان و زنجان کم و بیش جمعیت یارسان به صورت پراکنده سکونت دارند.
در قزوین، شیراز و ساوه و .. نیز تعداد بسیار قابل توجهی یارسان زندگی میکند که از سالهای دور از مناطق کورد نشین تبعید شدەاند. همچنین در کردستان عراق جمعیتی نزدیک به یک تا یک و نیم میلیون یارسانی که در آنجا به کاکە ای معروف هستند زندگی میکنند و در کشورهای ترکیه، آلبانی، افغانستان و سوریه نیز یارسانها با اسامی مختلف همچون بکتاشی و نصیریه و اسماعیلی سکونت دارند. با یقین نمیتوان جمعیت واقعی مردم یارسان در ایران را تخمین زد اما بنابه آمار غیر رسمی قریب به دو نیم میلیون یارسانی(اهل حق) در ایران زندگی میکند که دارای هیچگونه حق قانون شمول نیستند. و قریب به چهار میلیون نیز در در دیگر کشورها.
گروه فعالین مدنی یارسان، ملاقات و ارائه گزراش به احمد شهیددر ماه سپتامبر یا اکتبر سال قبل (قریب به یکسال پیش) بود که به عضویت گروه فعالین مدنی کورد در آمدم پس از مدتی همکاری با آنها لازم دیدم با توجه به حجم عظیم مشکلات و مسائل مردم کورد در ایران و وجود فعالین بسیار خوب کورد در آن گروه، برای به حاشیه نرفتن مسئله کوردهای یارسانی از این گروه خارج و باید مستقلا گروهی مختص به فعالین یارسانی تشکیل بدهم و اینطور بود که در ماه نوامبر سال 2011 گروه فعالین مدنی را راه اندازی نمودم. در ابتدا تنها بودم ولی در ادامه و با در نظر گرفتن فعالیت های یارسانیان خارج از کشور تعدادی از هم کیشان جوان و فعال یارسانی را به گروه دعوت نمودم. بدون شک اگر همکاریهای قلبی و بدون توقع و پیگیر آنها نیز نبود، هرگز در این راه موفق نبودیم. جا دارد ابتدا اینجا از دوست بسیار عزیزم جناب آقای حسین رامیاد و دیگر دوست خوبم سرکار خانم روناک صابری بسیار تشکر و تقدیر کنم. همچنین از همکاریهای بسیار دلسوزانه و راهنماگر کاک رحمان جوانمردی (با اینکه یارسان نبودند) که در طی تمام ملاقات ها و مکتوبات و ... با آقای احمد شهید، پشتیبان ما بودند از صمیم قلب تشکر و قدردانی نمایم.
در ملاقات حضوری که در دسامبر سال 2011 در بروکسل بلژیک نماینده گروه ما یعنی فعالین مدنی یارسان رخ داد، گزارشات و مستندات خودمان از مسائل و مشکلات کلی یارسان، از موضوع جعل هویت، شارب، ازدواج، کفن و دفن، تحصیل، کار چه در ادارات دولتی چه به صورت خصوصی، سربازی، نداشتن اجازه چاپ کتابها، سعی دولت در منفور نشان دادن ما به جامعه در روزنامه ها(با دادن القابی همچون شیطان پرست و علی الهی و مرتد و ...)، کشتارها، به رسمیت نشناختن اقلیت ما و ... صحبت کردیم که البته درباره هر مورد مثال های عینی همچون اخراج علی نظری معلم یارسانی و احکام صادر شدە اعدام برای یارسانیان اوج تپه که تعدادی نیز اعدام گردیدند، توهین روزنامه فرهیختگان و جمهوری اسلامی به مردم یارسان، دستگیری تعدادی از یارسانیان شهرک مهدیه کرمانشاه و تراشیدن به اجبار شارب آنها، اهمال نمودن پروندە قتل سید خلیل عالی نژاد و ... را عنوان کردیم همچنین چهار شهادت نامه شخصی از یارسانیانی که از ایران به دلایل عقیدتی گریخته بودند را تحویل ایشان دادیم.
لازم است از آقای فریدون کرمی که حاضر شدند شهادتنامه شخصی خودشان را تحویل گروه ما بدهند تشکر کنم که ما به همراه سه شهادتنامه دیگر (خود من، روناک صابری و حسین رامیاد) آنرا شخصا تحویل آقای احمد شهید دادیم.ما هنوز هم از طریق ایمیل و تلفن با آقای احمد شهید ارتباط داریم و او را در جریان رخدادها و اتفاقات تازە برای مردم یارسان قرار میدهیم.
بهر حال سعی نمودیم ایشان (احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل) را به این باور برسانیم: از آنجا که یک نظام مذهبی در ایران حاکم است، آیات و احکام یک مذهب اسلام قانون کشور است و مذهبی بودن پیشرط شهروندی و انسان بودن است، تصورش مشکل نیست که اعضای جامعه ای غیر مسلمان و برسمیت شناخته نشده ای مانند یارسانیان در چه وضعیت و موقعیت وحشتناک و حقارت آوری و در چه شرایط غیرانسانی ای زندگی می کنند. برخورداری از حقوق و آزادیهای قلیل و مشروط موجود و خدمات شهروندی ناچیز در گرو مسلمان بودن و یا تعلق داشتن به یکی از مذاهب برسمیت شناخته شده، میباشند. یاری تنها دین رایج در میان یارسانیان حتی با همان نامهای اسلامیزه شده اش مانند اهل حق و علی الهی و ... هم در کشور رسمیتی ندارد و اعضای جامعه مزبور مجبور میشوند که برای امرار معاش و گذران زندگی تحقیر آمیز خودشان اسلام را بعنوان مذهب خود بپذیرند.
ما در این مدت یکسال بدون هیچگونه تبلیغ و اسم و رسم تلاش نمودیم صدای مظلومانه مردم یارسان را بە گوش سازمان ملل برسانیم و امیدواریم سازمان ملل راهکاری در پیش بگیرد کە با آوردن فشار دیپلماتیک بە جمهوری اسلامی ایران مانع روا نمودن ظلم بیشتر به مردم یارسان و بە تبع اقلیت های دینی و میلتهای ساکن ایران گردند.
بدون شک ما همچون گذشته به فعالیت خود، با جستجو و پشتکار بیشتر ادامه خواهیم داد وتا به نتیجه رسیدن، ساکت نخواهیم نشست.
به امید دنیای بهتر و بدور از هر گونه ظلم و دیکتاتوری
* فیروز یوسفی اهل "گوران" کرمانشاه، از نوازندگان و مدرسین تنبور در ایران و برندە چندین جایزه جشوارە موسیقی و صاحب عنوان "نخبه فرهنگی در ایران" بود که با توجه به مشکلات سیاسی و عقیدتی پیش آمدەی ناشی از فعالیت هایش، از ایران خارج شد. نامبرده موسس و سرپرست گروه فعالین مدنی یارسان بوده و اکنون با نام مستعاری "فرهاد مرادی"، در شبکه های اجتماعی فعالیت دارد و در حال حاضر در کشور نروژ ساکن است.
http://www.nnsroj.com/fa/detiles.aspx?id=3095&ID_map=29&ID_map1=29&name=%D9%81%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2%20%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81%DB%8C
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر