مصاحبه با مقامات احزاب کومله زحمتکشان و پژاک/ آینده شرق کردستان
1
به منظور تنویر برخی مسایل در خصوص مواضع و دیدگاههای احزاب شرق کردستان در راستای ایجاد اتحاد ملی و همچنین تحلیل مسئله کنفرانس پراگ و برخی مسایل و موضوعات دیگر, خبرگزاری فرات با «عمر ایلخانیزاده دبیرکل کومله زحمتکشان کردستان و «آزاد اوراز» عضو کوردیناسیون حزب حیات آزاد کردستان, پژاک» مصاحبهای انجام داد. در حالی که شرق کردستان بیش از بخشهای دیگر کردستان تحت فشارها و سرکوبهای شدید سیاسی و مدنی رژیم جمهوری اسلامی ایران است, جامعه کردی خواستار ایجاد اتحاد احزاب در آن بخش از کردستان است. اما هنوز چنین اتحادی که در میان خلقکرد وجود دارد, میان احزاب هم شرق کردستان و هم سراسر کردستان شکل نگرفته. این درحالیست که خاورمیانه در وضعیتی قرار دارد که اهمیت اتحاد ملی کردها را هرچه بیشتر ضروری میسازد.
اتحاد ملی وظیفه اساسی احزاب کردستان است
عمر ایلخانیزاده, دبیرکل کومله زحمتکشان کردستان در خصوص مسئله اتحاد استراتژیک میان احزاب سیاسی و آمادهبودن حزبش در این خصوص, گفت:«بله, ما آمادهایم و خیلیوقت است که این مسئله را مطرح میسازیم». وی افزود:«از نظر ما خلقکرد در شرق کردستان به این نیاز دارد که همه احزاب در زیر یک چتر هم به لحاظ ملی و هم دموکراسی متحد شوند. بویژه این امر در شرایط کنونی خاورمیانه یک ضرورت بنیادین است. لذا بیش از گذشته اهمیت یافته است. به نظر من هیچ فعالیتی آزادیخواهانه در جهان بدون اتحاد و هماهنگی احزاب و نیروهای سیاسی به پیروزی نرسیده است. بله ما مدتهای مدید است برای اتحاد ملی فراخوان دادهایم و آن را یک ضرورت میدانیم».
«آزاد اوراز» عضو کوردیناسیون «حزب حیات آزاد کردستان, پژاک» هم در این مورد ضمن اشاره به اهمیت اتحاد احزاب شرق کردستان, در پاسخ به این پرسش که «آیا گذشته از مسئله اتحاد, وجود برخی احزاب و نیروها برای شرق کردستان مضر نیست و آیا شما در روابط خود این مسئله را مدنظر قرار میدهید» گفت:«باید همچو ملتکرد یادبگیریم که هیچوقت مبدأهای ملی را قربانی روابط فردی با خارج نسازیم». وی در ادامه افزود:«لاجرم باید اتحاد در همه بخشهای کردستان به میان آید». وی تأکید کرد:«از نظر ما تفاوتهای فکری نوعی غنی است و نه تنها یک مانع بر سر راه اتحاد نیست, بلکه یاریدهنده هم هست. اما یک حقیقت انکارناپذیر وجود دارد که دیدگاهها و اندیشههای برخی افراد و احزاب به دلیل پشت بستن به قدرتهای خارجی و انتظار رهایی بدست آن قدرتها, موجب شده که خلقکرد را ناتوان تصور کنند. چنین عملکردی به مانعی بر سر راه اتحاد احزاب و ملتکرد مبدل میشود. بدون شک ما در تلاشهایمان در راستای ایجاد روابط برای تحقق اتحاد ملی این مسایل را مدنظر قرار میدهیم تا به آنها تفهیم نماییم که باید بعنوان ملت کرد یاد بگیریم هیچوقت مبدأهای ملی را قربانی روابط فردی با خارج ننماییم.»
غیر از اتحاد ملی, در سطح هر چهار بخش کردستان, این اتحاد در سطح هر بخش هم از شروط اساسی پیروزی خلقکرد در مرحله کنونی است. چهبسا هماکنون هم مسئله اتحاد احزاب کردستان در رسانهها و مطبوعات از موضوعات اساسی است. عمر ایلخانیزاده در این مورد میگوید:«اگر احزاب و نیروهای سیاسی شرق کردستان متحد شوند و طی یک پلاتفورم جبههای را تشکیل دهند, مسلما این اتحاد احزاب اتحاد ملی را هم به میان خواهد آورد که البته ما مدام آن را یک ضرورت دانسته و میدانیم».
آزاد اوراز در خصوص اینکه چنین پلاتفورمی یک ضرورت برای ایجاد جبههای کردی و اتحاد ملی است, ولی همه احزاب میگوید آری اما در عمل هیچ اقدامی دیده نمیشود و همچنین درخصوص اینکه برخی احزاب با توسل به این امر دست به سیاست میزنند, گفت:«مرحله کنونی که خلقکرد در آن قرار گرفته, بسیار تاریخی است که میتواند سرنوشت خلقکرد را تعیین کند. ما به حساسبودن این مرحله سالهاست اشاره میکنیم, به همین خاطر هم از همان اوایل در این زمینه تلاشهایی بخرج دادهایم و به آن هم ادامه خواهیم داد. اما بایستی همه احزاب, سازمانها و شخصیتهای سیاسی و روشنفکر با مدنظر قرار دادن اهمیت و حساسبودن این مرحله, دست از منافع تنگنظرانه و محدود فردی و حزبی خود بر دارند و در چارچوب منافع ملی گام بردارند. چنین امری صرفا در حد شعار و سخن ممکن نمیگردد, باید گامهایی عملی برای آن برداشت. ما عملا برای ایجاد اتحاد ملی با همه احزاب , سازمانها و حتی شخصیتهای سیاسی و روشنفکر هم روابطی برقرار میسازیم تا نوعی اتحاد را تحقق بخشیم و مسلما این تلاشهایمان را گسترش خواهیم داد.»
اوراز گفت:«در حقیقت برخی از طرفها در ظاهر از اتحاد ملی دم میزنند, اما در عمل برای آن آماده نیستند و حتی بر سر راه احزاب و سازمانهای دیگر هم مانع ایجاد میکنند که قصد ایجاد اتحاد ملی حقیقی را دارند. زیرا اتحاد ملی از منظر آنها مساوی است با «نخست منافع ملی خود», سپس «حزبش» و پس از آن هم «همهچیز مطابق خواست او بودن»؛ اینجا ما نوعی تکرویای عمیق را مشاهده میکنیم. با توسل به چنین ذهنیتی اتحاد ملی تحققناپذیر است».
" اتحاد میان مهتدی و هجری یک مانور سیاسی است "
اگر به دنبال دلایل عدم اتحاد و یا ضعیف بودن برخی اتحادها بگردیم, میبینیم که برخی از احزاب و طرفها امضاکردن پیماننامه میان «کومله انقلابی زحمتکشان کردستان ایران» و «حزب دموکرات کردستان ایران» را به رسمیت نمیشناسند. عمر ایلخانیزاده در این زمینه میگوید:«من غیبگو نیستم تا بدانم آنها احزاب دیگر شرق کردستان را به رسمیت میشناسند یا نه, اما آنچه در ظاهر دیده میشود,فرق دارد. نه آقای «عبدالله مهتدی» میتواند نماینده همه شاخههای کومله باشد و نه آقای «مصطفی هجری» میتواند نمایندگی دموکراتها. این یک حقیقت است؛ اینکه هر دو طرف بخواهند با یکدیگر همکاری کنند, مانعی نیست و امیدوارم که چنین باشد و موفق شوند, اما من چنان پیمان و اتحادی میان آن دو حزب را بیشتر یک مانور سیاسی میبینم. حقیقتا اگر آن دو جناب جدی میبودند, میبایست همه با هم برای گردهمآمدن همه احزاب تلاشمیکردیم و بنا به یک امر بنیادین متحد میشدیم».
وی همچنین افزود:«انتقاد اساسی ما این است که سازش 2 یا 3 حزب نمیتواند نوعی آلترناتیو باشد برای همکاریهای ملی در شرق کردستان. اینکه هر دو طرف بر چه اساسی توافق نمودهاند, مانعی نیست, مبارکشان باشد, اما به هیچوجه نماینده همه احزاب و طرفها نیستند و خود هم نوشته و اشارهکردهاند که بعنوان دو شاخه دموکرات و کومله به چنین کاری دست زدهاند».
نامبرده در خصوص اینکه «کومله انقلابی زحمتکشان کردستان ایران» رسما موجودیت حزبشان یعنی «کومله زحمتکشان کردستان» را به رسمیت نمیشناسد, گفت:«این امر خود دلیلی است که خودشان هم موجودیت خود را هم به رسمیت نمیشناسند. رسمیت چیست؟ باید چه کسی به کی رسمیت ببخشد؟ من چنین اندیشهای را بسیار فرسوده و انحصارطلبانه و دور از واقعیت, زمان و جهان مدرن میدانم. من در همین کردستان حزبی را سراغ ندارم که نزد حزبی دیگر رفته و «رسمیت» را از آن درخواست کرده باشد تا عبدالله مهتدی دومین آن باشد. چه کسی چنین حقی را به آقای عبدالله مهتدی و «کومله انقلابی زحمتکشان کردستان ایران» داده! از نظر من این مردم و خلقکردستان است که با انتخاب خود جایگاه احزاب سیاسی را در میان خود تعیین میکنند. به نظر من همه احزاب کوچک و بزرگ از رسمیت برخوردارند. اگر چنانچه در آینده حاکمیتی در شرق کردستان ایجاد شد, آنگاه ممکن است یک حزب رفته و بصورت رسمی تقاضای مجوز برای فعالیت حزب خود از طریق قانون بکند که هماکنون در جنوب کردستان میبینیم که احزاب این بخش برای پیشبرد کار و فعالیتهایشان, مراجعه کرده و مجوز رسمی را از حکومت اقلیم دریافت میکنند, مسئله مذکور هم چنین خواهد بود. این روند در همه کشورهای دموکرات جهان اینگونه است. ما نهادی اینچنینی نداریم و هیچ کس حتی ما و همه طرفها حق و ادعای رسمیت شناختن و یا نشناختن دیگر طرفها را نداریم».
کنفرانس پراک ملتهای ایران را فراموش کرد
در روزهای 17 و 18 نوامبر سومین کنفرانس «اتحاد و دموکراسی در ایران» در شهر پراگ با شرکت بیش از 120 تن از نمایندگان برخی احزاب و نیروها و شخصیتهای سیاسی ایران, گردهم آمدند. اما برخی از احزب کردی شرق کردستان و اکثر روشنفکران کرد به دلیل فراموش کردن مسئله ملتها در ایران, انتقادات زیادی را بر آنها وارد آوردند و اعلام کردند که آن کنفرانس به منظور به حاشیهراندن مسئله کرد در شرق کردستان و ایران صورت گرفته. عمر ایلخانیزاده دیدگاههای خود در این زمینه را بر زبان راند و گفت:«ما نماینده خود را به کنفرانس پراگ نفرستادیم. تاجایی که مطلع هستم, هیچ حزبی هم بعنوان یک حزب سیاسی بصورت رسمی به آن کنفرانس دعوت نشده. صرفا برخی شخصیتها و اشخاص دعوات شدهاند و از اعضای ما هم آقای «وریا محمدی» که مقیم آلمان است, از جانب برخی اشخاص و طرفهای دیگر دعوت شده بود که آقای «عبدالله مهتدی» که خود یکی از مجریان این کنفرانس بوده و وظیفه دعوت از اعضای کنفرانس پراگ را برعهده داشته, ابراز نارضایتی کرده و به رفقا گفته «اگر وریا محمدی در کنفرانس پراگ شرکت کند, ما شرکت نخواهیم کرد». ما بعنوان یک حزب سیاسی به هیچوجه در کنفرانس پراک شرکت نکردهایم. این یک اشتباه بزرگ است که بروند و با شماری از افراد ایران و دلالان سیاسی و حتی اشخاصی بدنام و دسته چندمی اصلاحطلبان اسلامی در آن کنفرانس متفقا بعنوان یک طرف کردی نشستی برگزار کنند. تازه, گذشته از این, چرا چنین کنفرانسی بصورت پنهانی برگزار میشود و شمار زیادی از اپوزیسیون های ایرانی در آن شرکت نمیکنند؟ البته به این کاری ندارم که اپوزیسیون ایرانی کی هستند و چه تعداد هستند و تا چه اندازه گسترش یافتهاند. اگر چنانچه مشکلی میان اپوزیسیون کردی شرق کردستان وجود دارد, آن مشکل بصورت صد برابر در میان اپوزیسیون ایرانی هم مشاهده میشود. پس چرا باید اپوزیسیون ایرانی اپوزیسیون کردی شرق کردستان را به چنین چیزی دعوت کند!»
وی همچنین افزود:«یکی دیگر از مسایل مهم دیگر آن کنفرانس این است که همهچیز از قبل طراحی گشته و گفته شده باید از فروپاشی رژیم جمهوری اسلامی, برابری حقوق زن و مرد و کارگر و کارفرما بحث نشود. همچنین گفته شده به مسئله برابری ملتهای داخل ایران و حقوق ملی آنها پرداخته نشود, زیرا اگر چنین مسایلی مطرح شوند, برخی مسایل دیگر هم عرض اندام میکنند. چرا باید ما کردها چنین شروطی را بپذیریم و به این شیوه از دیالوگ و گفتگو استقبال کنیم؟ من پیشبرد دیالوگ را قبول دارم و با آن ایرانیهایی هم که آماده باشند تاریخ مشترک خلقکرد و دیگر ملتهای ایران را به رسمیت بشناسند و به وجود آن اعتراف کنند, دیالوگ را میپذیرم. شرط انجام دیالوگ این نیست که من هویت خود را پنهان سازم, سپس بیایم و با طرف مقابل به گفتگو بنشینم. در هر سه کنفرانس «استکهلم, بروکسل و پراگ» یک نقطه مشترک وجود دارد و آن این است که نباید از فروپاشی رژیم جمهوری اسلامی بحث شود. خیلیخوب پس با اینحال ما در ایران بدنبال چه هستیم؟ ایران آینده باید چگونه باشد؟»
شمار زیادی از روشنفکران و سیاستمداران و برخی دیگر از احزاب کردی بویژه احزاب شرق کردستان انتقادهای زیادی از نحوه برگزاری و محتوای کنفرانس پراگ دارند. برخیها ادعا میکنند که دستی خارجی در پشت کنفرانس وجود دارد و برخی هم چنین ادعایی را بیبنیان قلمداد میکنند. آزاد اوراز در خصوص این ادعاها میگوید:«این کنفرانس در زمانی برگزار شد که تحولات و بحرانها در منطقه بیش از پیش عمیقتر شده ومیشود. جو سیاسی حاکم بر منطقه و دخالتهای خارجی برای ایجاد تغییراتی در آن , بویژه در سوریه و حتی پس از آن در ایران, بر مسله برگزاری چنین کنفرانسی تأثیرگذار بوده. اما محتوای آن کنفرانس اثبات کرد که شعارهای آن نه تنها دچار تناقض عملی است, بلکه با ابتداییترین و نخستین معیارهای دموکراسی در چالش جدی میباشد. بعنوان مثال, هرچند از اتنیسیتهها دم زدند, اما در آن کنفرانس نمایندگان خلقها و تشکلهای اجتماعی ایران حضور نداشتند. برخی اشخاص هم نه تحت عنوان نماینده یک ملت و حزب, بلکه بعنوان یک شخصیت مستقل در آن نشست شرکت کرده بودند. حتی به نمایندگان برخی از خلقهای ایران هم فرصت بیان نظریات و دیدگاههایشان داده نشد».
اوراز همچنین افزود:«همچنین باید به این امر هم اشاره کرد که آن کنفرانس برآمده از خاستگاه اپوزیسیون حقیقی خلقهای ایران نبود. پیشتر هم اشاره کردیم که آن کنفرانس از حقیقت وجودی تشکلهای اجتماعی ایران و از سطح مبارزات خلقها بسیار فاصله دارد و نتوانستهاند با دیدی واقعبینانه تحولات منطقه را مد نظر قرار دهند. به همین خاطر نمیتواند پاسخگوی نیازها و مطالبات همه خلقهای ایران باشد».
کنفرانس پراگ ادعایی بود برای اتحاد اپوزیسیون ایرانی نه کُردی
عمر ایلخانیزاده در پاسخ به این پرسش که «برخی احزاب کردی ادعای اتحاد اپوزیسیون ایران را داشتند, ولی چرا ادعای اتحاد احزاب کردی را نکردند؟» گفت:«یک ضربالمثل میگوید «آفتاب آمد دلیل آفتاب». مشکل اصلی این است که علیرغم داشتن چنین تاریخ باشکوهی در همه بخشهای کردستان, هنوز نتوانستهایم اتحادی به تمام معنا با دیگر طرفها تشکیل دهیم. ما میتوانیم با بخشی از کردستان همپیمان شده و روابطی برقرار سازیم. علیرغم وجود دیدگاههای متفاوت سیاسی, اما احزاب کردی در هر چهار بخش کردستان که بیشتر به هم نزدیک هستند و به نوعی با هم روابطی هماهنگ دارند, میتوانند اتحادی ملی را پیشبرد دهند. من نمیگویم که اشتباهاتی روی نداده, روی داده, اما با وجود آن, بازهم اثبات شده که تو میتوانی با جنبشهای کردی و بخشهای دیگر کردستان روابطی مستحکم داشته باشی. اما متأسفانه روابط میان احزاب سیاسی کردی موقتی و زودگذر است. کم هستند طرفهای دموکراسیطلب و تحولخواه که بر حقوق مشروع خلقکرد اصرار ورزند. کمتر حزب و اشخاصی وجود دارند که بر حقوق و آزادیهای خلقکرد اصرار ورزند. به همین خاطر ما وقتی میتوانیم با دیگر ملتهای زیردست ایران روابط و همپیمانی داشته باشیم که پیش از آن توانسته باشیم میان خود که کرد هستیم نوعی اتحاد و همپیمانی برقرار سازیم.»
همچنین عمر ایلخانیزاده, دبیرکل حزب کومله زحمتکشان کردستان, در پاسح به این پرسش که«آیا شما بعنوان یک حزب تغییری در خود ایجاد کردهاید؟ میخواهید به چه شیوهای به عرصه سیاسی شرق کردستان در آینده بازگردید؟» میگوید:«اینکه ما در گذشته به «حزب کمونیستی کارگری» پیوستیم, سیاستی بسیار اشتباه بود. ما پس از آن بر مستقلبودن و تجدید حیات کومله تأکید کردیم. به نظر من این روند همچنان ادامه دارد و حتی معتقدم که هنوز برروی جریان کومله کار صورت میگیرد. از نظر من مهم نیست که کومله با دو شاخه و یا سه شاخه و هرکدام تحت عنوانی به کار خود ادامه میدهند, مهم این است که این یک حقیقت است که کومله حزبی است دارای تاریخ و جایگاه سیاسی در شرق کردستان. ما برای ایجاد کوملهای بزرگتر تلاش میکنیم و این تلاشهایمان را گسترش میدهیم. در عین حال هم جای بسی تأسف است که بسیاری از طرفها هستند که به نام کومله سیاستهایی نادرست را پیروی کرده و میکنند, اما ما پیروی از چنین سیاستهایی نادرست زیر نام کومله را محکوم مینماییم و به ضدیت با آن برمیخیزیم. تلاشهایمان در این زمینه هم ادامه دارد. آرزومندم که روزی فرابرسد که به خاک و سرزمین خود بازگردیم که آن موقع اثبات خواهد شد صدها کادر کارآمد داریم. شاید هماکنون نمیتوانند فعالیتی پیشبرد دهند, اما آن موقع فعال شده و فعالیتهایی خواهند داشت. میخواهم این را هم عرض کنم که ما صدها مبارز شناختهشده داریم و وقتی که سربرآورده و گفتند ما کومله زحمتکشان هستیم, آنوقت مردم خود از آنها پیروی خواهند کرد. به همین خاطر سیاست ما این است که باید اوضاع را آرام سازیم و با دیگر طرفهای کومله به نوعی هماهنگ و همکار شویم برای آینده».
در بخش دوم این مصاحبهها, عمر ایلخانیزاده دبیرکل حزب کومله زحمتکشان کردستان و آزاد اوراز عضو کوردیناسیون حزب حیات آزاد کردستان, پژاک, مسئله کنفرانس پراگ, اوضاع سیاسی منطقه بویژه ایران, روابط میان احزاب و برخی دیگر از ادعاهایی که برضد پژاک صورت میگیرد را مورد بحث قرار میدهند...
فرات نیوز.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر