گرامی باد یاد کاک صدیق کمانگر، صدای رسای مردم کردستان

گرامی باد یاد کاک صدیق کمانگر، صدای رسای مردم کردستان

ساعت 2 بامداد روز 13 شهریور 1368 هنگامیکه کاک صدیق کمانگر چند لحظه بود که ازکار نوشتن برای برنامه های رادیو فارغ شده بود در دره موسوم به "بردانگاه" در اطراف شهر "رانیه" در کردستان عراق 

که مقر رادیوی صدای انقلاب در آن قرار داشت مورد حمله یکی از عوامل نفوذی جمهوری اسلامی قرار گرفت و جانباخت.

صدیق کمانگر وکیل دادگستری، مدافع پرونده تهیدستان در برابر زورگویان، چهره محبوب کومه­له در میان مردم سنندج و کامیاران، هدایت کننده مبارزات مردم سنندج در حساسترین لحظات سالهای ۱۳۵۷ و همچنین نوروز خونین، سخنگوی جمعیت دفاع از آزادی و انقلاب مردم کردستان و مسئول کومه­له در مذاکره با روند اسلامگرا و مقامات نظامی و هیئتهای سیاسی دولت جمهوری اسلامی در این شهر بود. در سال یا نخست سرنگونی رژیم شاهنشاهی رفیق صدیق کمانگر با شتاب خیره‌کننده‌ای پس از کاک فواد مصطفی سلطانی به پرآوازه‌ترین رهبر سیاسی در شهرهای جنوبی کردستان ایران تبدیل گشت. او صدای پرصلابتی بود که با سخنان آتشین، کم ترین تردید را در میان مخاطبین خود از بین می برد و بدین نیروی فراوانی را برای پیشروی جنبش سیاسی گردآوری می کرد.

کاک صدیق کمانگر در سال 1325 در روستای "آفریان" از توابع شهر کامیاران چشم به جهان گشود.دوره ابتدای تحصیلاتش را در شهرهای قروه و سنقر کلیایی گذراند و سپس همراه خانواده اش به شهرکرمانشاه رفت و دوره متوسطه را در این شهر به پایان رساند. در سال 1344 وارد دانشگاه تهران شد و در رشته ادبیات به تحصیل پرداخت. یک سال بعد بنابه علاقه ای که به رشته حقوق داشت وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد. در سال 1350 تحصیلات دانشگاهی را با موفقیت به پایان رساند.

در سال های دهه 50 در جریان اختلاف بین دهقانان زحمتکش روستاي "دارسیران" مریوان با ما لکین وفئودال های محلی، که به تدریج شکل یک مبارزه توده ای به خود می گرفت، در هیات یک وکیل شجاع و مبارز جانب دهقانان را گرفت و به دفاع از حقوق آنان برخاست، و این برای او سر آغازی بود از شکل گیری یک چهره توده ای انقلابی در میان زحمتکشان منطقه.

در سال های بعد و به خصوص در اوایل انقلاب 1357 و در جریان تظاهرات توده ای مردم علیه رژیم سلطنتی، رفیق صدیق دیگر به یک چهره شناخته شده و رهبرانقلابی و مصمم در برابر ارتجاع و کهنه پرستی که می خواست در کردستان نیز مانند سایر نقاط ایران جای پای بوجود بیاورد، تبدیل شده بود.

صدیق کمانگردر تیرماه سال 1357 در حمایت و پشتیبانی از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در زندان شهر سنندج اولین تحصن در ساختمان دادگستری این شهر را سازمان داد.

او در سال 1357 به عضویت هیات مرکزی کانون وکلا و جمعیت حقوق دانان ایران در آمد، و در تشکیل کانون معلمان شهر سنندج نیز نقش فعالی بر عهده داشت . رفبق صدیق یکی از موسسین اصلی جمعیت دفاع از آزادی و انقلاب در شهر سنندج و سخنگو و مسئول آن بشمار می آمد.

22 بهمن سال 1357 صدیق کمانگر از مرکز تلویزیون سنندج خطاب به مردم مبارز منطقه پیام فرستاد و پیروزی قیام را به مردم مژده داد. در 28 اسفند ماه همان سال به ابتکار کومه له شورای موقت انقلاب شهر سنندج تشکیل شد و صدیق سخنگو و مسئول این شورا گردید.

کومه له با شهادت صدیق کمانگر یکی از رهبران مردمی و یکی از انقلابیون پر شور و پرتجربه را از دست داد. مردم کردستان نیز از رهبری کارا و دلسوز و مردمی محروم شدند.

یاد و راه صدیق کمانگر برای همیشه زنده و پر رهرو باد

-------------------------------

جسد سلیمان معینی مبارز خلق کردستان که توسط چته های ملا مصطفی بارزانی تیرباران و به ساواک تحویل داده شد.

سلیمان معینی یکی از رهبران جنبش مسلحانه 46-47 در کوه های شرق کردستان بود که سال 1345 همراه با ملا آواره‌ و انقلابیونی چون اسماعیل شریف‌زاده‌ و عبدالله‌ معینی اقدام به‌ چاپ روزنامه "ارگان روز" کرد که‌ برای بدست آوردن آزادی وعلیه‌ رژیم شاه‌ در آن مطلب چاپ می‌شد. 22 شهریور 1345 با افراد نامبرده

‌ در منطقه‌ آلان کمیته‌ مرکزی را تشکیل دادند.

شریف زاده و ملا آواره این جنبش را رهبری میکردند

سلیمان معینی پس از دستگیری توسط نیروهای بارزانی درحالیکه‌ حاضر نمی‌شود خود را تسلیم نیروهای ایران کرده‌ و طلب عفو نماید ، در روز 15 ماه می 1968 تیرباران و سپس تحویل نیروهای ایرانی می‌شود.

پیکر این فرزند قهرمان کرد پس ازچند روزی که‌ در شهرهای مختلف شرق کردستان بر دار بود سرانجام در گورستان مهاباد به‌ خاک سپرده‌ شد.

مسعود بارزانی در کتاب "بارزانی و جنبش آزادیخواهی کرد" نوشته‌ است هرچند سلیمان معینی برخلاف مصالح جنبش اقدام کرده‌ بود اما کشتن وی یکی از رویدادهای ناخوشایند در سال 68 بود.€

-----------------------------

ملت ایران آخوندهای مارصفت را به محاصره خود در آورده اند

محاصره یک مار توسط چندین مرغ مار بیچاره میخواهد بس یک سوراخ را پیدا کند مثل آخونده بره زیر خاک