Pages

Subscribe:

Ads 468x60px

۱۳۹۰ آبان ۱۰, سه‌شنبه

پیشاپیش ما عید خاونکار را به ملت عزیز یارسان در سرتاسر جهان تبریک میگویم



حلول ماه خاوندکار (شنبه هفتم آبان 1390 شمسی 8 / 10 / 735 سلطانی) بر یارسان مبارک باد. تقارن حلول ماه خاوندکار با زادروز کورش بزرگ را به فال نیک میگیریم. ایام روزه مرنوی (خاوندکار) به شرح ذیل است : اولین روز: چهار شنبه 19 چله زمستان (19 / 10 / 735 سلطانی ) برابر با 12 ماه ذی الحجه 1432 هجری قمری و 18 آبان 1390 شمسی دومین روز : پنجشنبه 20 چله ... -13 ماه ... - 19 آبان 1390 شمسی سومین روز : جمعه 21 چله ... – 14 ماه ... – 20 آبان 1390 شمسی عید مبارکی محلی : شنبه (22چله ) 22 / 10 / 735 سلطانی - 21 آبان 1390 شمسی عید مبارکی عمومی و زیارت اماکن مقدس یارسان یکشنبه22 آبان 1390 شمسی.
/////////////////////////////////

روح اسامه بن لادن می رقصد در آمریکا ؟

فرح آریا

از اخبار این روزگار باید حیرت کرد، گریه کرد، ترسید، خندید، و به همه چیز شک کرد. حتا به سیاست. کار ایران به کجا رسیده است که وزیر دادگستری امریکا شک کردن به متهمان ایرانی ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن را غیر منطقی میداند. به به. آنها تروریست های ایرانی را حرفه ای تر از این تجزیه و تحلیل های بچه بازی و آبکی میدانند. این حرکت کوچک تروریستی، یک نوع شلخته گی سیاسی تلقی شده است. شاید هم یک نوع بازی که جوانان ایران باتفنگ آب پاش، بازی می کردند.
ببینید چگونه این سیاست کلک انسانیت را کنده است. به راستی نمیدانیم حضور در نیویورک جلوی ساختمان سازمان ملل را به مناسبت حضور احمدی نژاد، که یک عده افراد دولتی امریکایی آمدند بطور زنده و در حضور جمعیت، دولت ایران را مذمت کردند، را باور کنیم یا این تحلیل را که بزرگترین کردیت را تا این تاریخ به دولت جمهوری اسلامی داده اند و منصور ارباب سیار (ماشین فروش کلاهبردار) و گردان قدس را آنقدر ابله نمیدانند که از دقت در پولشوئی امریکا خبر نداشته باشند. یعنی رژیم اسلامی با حساب و کتاب کردنش در امر ترور مردم در اقصا نقاط جهان روی بن لادن را سفید کرده است. از نحوه زندگی و از نظر مالی هم تفاوت بسیاری بین او و این چپاولگران امروز ایران است. مقایسه بین دو یا چندین ویرانگر و مخرب اشتباه بزرگی است. بن لادن زیر چادر و وسط بیابان و کوه و دره سرگردان بود تا اینطور شایع شد که در پاکستان به سرانجام رسید. بن لادن مرد فراری سالها.
اما سیاست امروز رژیم ایران، نه کیاست است و نه سیاست، بلکه توهم مخلوط با سیاست است. آنها حاضرند ایران را به صورت تکه تکه، با مدرک فروش رسمی بنچاق به هرکس پیشنهاد بهتری داد، بفروشند. به هر حال رهبر رادیکال 1500 سال پیش شان هم سوداگر بود. امروز اما منصور (دلال ماشین) گزارش داده است که کسی که طرح ترور سفیر عربستان را ریخته، میتواند مقادیر دور از تصوری مواد مخدر مردم را تامین کند. اینجا تفاوت میان سوداگری عصر شتر و عصر ماشین های مدرن امروز اولا مشخص شد و بعد جابجایی کالا و مواد که به سرعت اما با دردسر میتواند انجام بگیرد اما در عربستان با آن تعداد آدمهای پابرهنه بدون عجله و بی دردسر. ریشه ی کل این اخلال گری، بی قانونی و توحش، در مذهب است. گروه های سنی در عراق و سوریه نان پخش کنندگان مواد مخدر ایرانی را تصمیم گرفته بودند آجر کنند. مسئله اکنون بر سر آن است که کار کثیف پخش مواد مخدر، پشت کلمه (ناشیانه) عمل کردن در ترور که در تخصص رژیم اسلامی است، جای چانه زنی نگذاشته است.
از تجربه های به دست آمده اینطور به نظر می رسد که سیاستمداران هم همیشه افکار ثابتی ندارند. فرقی نمیکند احزاب در کشورهای جهان یا سیاست کلی یک مملکت. آلبر کامو که تعریفی از سیاست و روشنفکر داده میگوید (روشنفکر کسی است که اندیشه اش همواره باید مراقب خود این اندیشه باشد) ممکن است که این مراقبت کامل یا همیشگی نباشد چنانکه مواضع سیاسی کامو در انقلاب الجزایر به خوبی نشان میدهد که خود او هم نتوانسته بود چندان مراقب اندیشه اش باشد. متفکر دیگری که زمانی با او دوست و هم فکر بود و بعد مخالف اصلی او شد یعنی سارتر در مسئله الجزایر نشان داد که به بنیان انتقادی کار افراد سیاسی و روشنفکر وفادار مانده بود اما همین سارتر سالها دلبسته ی احزاب و سیاست های استالینیستی بود و تا جایی پیش رفته بود که در فاصله سالهای 1951 تا 1956 حتا منکر اردوگاه های کار اجباری و سرکوب نظام مند مخالفان در اتحاد شوروی و کشورهای وابسته به آن در اروپای شرقی شده بود
(بعضی از سهل انگاری ها نابخشودنی است) فهم جامعه از دو بخش تشکیل شده است یکی اقلیت تصمیم گیرنده و رهبر (بالایی های جامعه) و دیگری بخش مطیع و فرمانبردار (پایین جامعه) . در حقیقت رهبر یک مملکت که باید از شعور بالا و تصمیم گیری جدی و نامتزلزل برخوردار باشد، امروز در ایران وجود ندارد. آنها برای ثبوت شعور و درایتشان، یک گروه سرکوب نظام مند مخالفان خود دارند. تصور کنید در دولت جمهوری اسلامی از سال 57 تا کنون با به روی کار آمدن هر دولتی، هزاران نفر با خودش دزد و قاتل و کلاهبردار، روی کار آورد تا پرسشی برای چپاول مملکت از سوی مردم نشود. یا اگر شد به نام اخلال گران نظام، مواد فروش و هرآنچه خود بنا به سلیقه جلاد نامیده شد محکوم به نابودی خواهد بود. این برخورد با مخالفان است که میان خودشان تنظیم و به اجرا در می آورند.
هرمسجد و منبر و مرکز اسلامی در هر کشور اروپایی امریکایی و کانادا به نام دین می سازند، مرکز تربیت تروریسم میشود. در چند شماره پیش نوشتم ایرانیان در همین کشور پهناور کانادا، کلانتری دارند، جاسوس دارند، گشت زینب دارند، پاسدار و در قرن بیست و یکم خاله مردک هم دارد. بله در این کشور مهد آزادی بوی فاشیسم می آید. بعد از سه دهه دیکتاتوری در این مملکت، ولی فقیه هم داریم، شورای نگهبان و شورای تشخیص مصلحت نظام هم در همین قرارگاه دین پراکنی هستند بخصوص که امام جمعه هم داریم.
با بودن این مسجد و منبرها، خاوری یکی از هزاران چپاولگر و متجاوزی است که بعد از اختلاس چند میلیاردی از دایره چپاولگران بیرون آمده و امروز و فرداست که یک به یک با حسابهای چند میلیاردی ایران را به قصد اروپا و امریکا و کانادا ترک کنند.
همین کشورهای آزاد که دست دولت های متجاوز برایشان رو شده است اما با قوانین سخت، راه را بر ایرانیانی که به دلیل سرکوب و شکنجه و زندان و اعدام رژیم فاشیستی اسلامی از ایران خارج میشوند، می بندند! به این ترتیب تروریسم را گسترش میدهند و به تمام دولتهایی که روشهای مستبدانه را بر ملتش اعمال می کنند فرصت میدهند که تروریستهایشان را در سطح جهان پراکنده کنند. در ترور سفیر عربستان نیز میتوان حدس زد که دست ایرانیان اسلامیسم در کار باشد. بعید نیست که هرکدام سر سفره شام یا ناهارشان غش غش به ریش همه بخندند و از این حدس و گمانها که آنها را تروریست ناشی و شلخته نمی دانند کلی هم مفتخر شوند.
اما مشکل اساسی و عمده ما ایرانیان برون مرز در چیست؟ تصمیم نادرست در برخورد با جمهوری اسلامی است. ایرانیان زحمت می کشند، فریاد میزنند، مرده باد میگویند، اما اتحاد در میانشان ریزش دارد. هیجان و عرق میهنی شان موقت است. ما میتوانیم اما نمیخواهیم که راه را صاف و هموار برویم. همه کانون ها و انجمن ها و گروه های سیاسی به تنهایی خیلی هم سنگ به سینه میزنند، اما هیچکدام از آنها آن خطر بالقوه را نمیخواهیم بپذیریم که سرشت رژیم اسلامی ایران تروریستی است و مثل ملخ در تخریب سراسر جهان تکثیر میشوند. پس از جلوس خاوری در خانه چندمیلیونی و اقدامات ایرانیان در ثبوت این که در کانادا هم حقوق بشر نقض می شود و افرادی مثل خاوری را راه میدهند، برای اینکه هنوز اقدامات اساسی از سوی مقامات کانادا نشده است، نباید کار را در نیمه رها کرد. باید با پشتکار و هر هفته با تجمع جلوی ساختمان ایمیگریشن یا نوشتن اعتراضیه به امضای همه ارگانها و سازمانها و کانون ها با هر مسلک سیاسی به مسئول ایمیگریشن یا نخست وزیر کانادا رساند که خودش معترف است که حکومت ایران خطرناک است، بنابراین یکی از کارکنان حکومت جمهوری اسلامی که اختلاس میلیاردی هم کرده است، نمونه بارز آن است.
تنها راه رهایی، همبستگی ایرانیان با هر مسلک و عقیده است. اگر باور کنیم که اول باید وطن داشته باشیم که عقایدمان را بعدها جا بیندازیم نخست باید متحد شویم. اگر مردمسالاری را باور داریم، با فرصت انتخابی که مردم خواهند داشت، حکومت انسان سالاری را برمیگزینند. ما نباید خودمان را متوقف کنیم.
--------------------
خانوم کلینتون، به جای سفارتخانه مجازی در تهران، مسجد جامع مجازی بسازید
اگر چنین باشد حرفهای خمینی درست است که گفته بود اسلام غرب را تسخیر میکند همین به بین خانم دموکرات کلنتون محجبه شده
----------------------------------
آقای اوباما - خواب بودید که بن علی از تونس فرار کرد - در تحلیلتان گم بودید که انقلاب مصر پیروز شد - هواپیماهای فرانسه طرابلس را بمباران کرد که بیدار شدید - تروریستهای ایرانی به درب خانه تان آمدند سکوت کردید لطفا از روی عدالت و انصاف هم که شده از مردم و انقلاب نوین ایران و مجاهدین این اصلی ترین اپوزیزسیون و قهرمانان شهر اشرف حمایت کنید تا جواب گوی تاریخ نباشید-.
/////////////////////////
سایه ی جنون اسلامی از نوع وهابیت بر ملت و مردم بدبخت لیبی بعد 42 دیکتاتوری حالا نوبت جنون اسلامی از قبل بدتر خواهند بود مردم لیبی روزی بیسار بیسار پیشمان خواهتد شد که این بلا از بلای دیکتاتوری بدتر است.

رفتن جنازه مادر قذافی رو از قبرش درآوردن. آخه آدم چی میتونه بگه در برابر این حماقت و وحشیگری وهابیت و ؟
دولت انتقالی لیبی به رهبری ناتو که به میانجی طیب اردوغان رئیس وزرای ترکیه انجام گرفته است و نقش بازی نموده بود تا میان آمریکا و القاعده صلح برقرار کند در عوض آمریکا هم کشور لیبی را دو دستی به القاعده تسلیم نموده است ویران نمودن قبر مادر قذافی و اعضای خانواده دیگری حکایت از برقراری یک سیستم وهابیت تندرو و افراطی به رهبری عبد ال عاج که یکی از دستیاران بن لادن میباشد در لیبی که فرماندهی ارتش جدید لیبی را در دست دارد میباشد که خود این فرمانده ارشد القاعده همه چیز در لیبی در دست ایشان میباشد در اصل. دیروز رسما پرچم القاعده بر فراز دادگستری لیبی به اهتزاز در آمد این نشانه بارز یک زدوبند سیاسی میان القاعده و کشورهای غربی به میانجی دولت ترکیه به خصوص شخص اردوغان صورت گرفته است میباشد.
بر اساس قوانین وهابیت قبرستانها نباید سنگ داشته باشند نباید دیده بشوندو نباید قبرهای خاصی برای کسی ساخته بشود بجز رهبران وهابیت نباشد و چند روز پیش اعضای شورای اتقالی لیبی به رهبری القاعده مقبره مادر معمر قذافی رهبر پیشین لیبی که بدست نیروهای فرانسه زخمی شده که نیروهای فرانسه کاروان ایشان را توسط هواپیماها هدف قرار دادند و ایشان همراه با فرزندش معتصم قذافی به شدت زخمی شده بودند به دست انقلابیون اسلامی افراطی افتادند و بعد از 30 دقیقه که توسط فرماندهی نیروهای امارات و نیروهای جدید لیبی مورد بازجویی قرار گرفتند در حین بازجوی ایشان را به قتل رساندند.
در قوانین وهابیت که زمانی در افغانستان برقرار بوده است ولی امر این حق دارد در زندگی عادی ملت دخالت کند و هرکسی که خلاف قوانین و دستورات ولی امر رفتار کند باید شلاق بخورد و باید این امر را رعایت کند که ی امر اللهی میباشد که توسط امیر ولی امر اجرا شده است ولی امر این حق دارد در خانه ها نگاه کند که اگر دید که زنی با نا محرمی گفتگو میکند بدون اجازه شوهر و اعضای خانواده اش ایشان را یا شلاق بزند و یا اعدام کند و باید خانواده ایشان از این امر اطاعت کنند یعنی جنون خطرناک اسلامی بعد از شیعه وهابیت است.
در آینده با بدست آوردن اطلاعات بیشتر با تفسیر همه چیز منتشر میشود تا آن دسته که هنوز خبری از این وضع ندارند باخبر بشوند.
با تشکر ساموئیل کرماشانی 2011/11/2


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر