مسعود بارزانی درخواست ديدار با نوری المالکی را رد کرد !

مسعود بارزانی درخواست ديدار با نوری المالکی را رد کرد !

به نقل از روزنامه ”آوينه“: مسعود بارزانی رئيس اقليم کردستان درخواستی که جلال طالبانی از وی برای ديدار با نوری المالکی و حل مشکلات بحران جاری کشور کرده بود را رد کرد.

اين روزنامه افزود جلال طالبانی در ديدارش با بارزانی در اربيل خواسته بود که ديداری با المالکی برای حل مشکلات موجود بين اقليم و مرکز انجام دهد ولی رئيس اقليم آن درخواست را رد کرد. بارزانی گفته 

که بار ديگر با مالکی ملاقات نخواهد کرد.

-------------------------------

بازگشت والیبالیست تیم ملی ایران از مسابقات اسیایی تایلند به مهاباد 

مریم خلیلی

---------------------------

سالروز "ازدواج" امام علی برده دار شهوتران!

اول ذی الحجه امسال برابر با 26 مهر 1391، سالروز اتفاقی بود که در فرهنگ اسلامی با کمال تعجب به آن "ازدواج" گفته می شود. ازدواج اسلامی یعنی مرد متأهل می تواند علاوه بر تعدد زوجات، حتی زنان شوهردار مخالف اسلام را بر طبق آیه 24 سوره النساء برده کند و به آنها تجاوز کند و این چنین به همسر خودش و دیگران مثل شوهران زنانی که برده او شده اند خیانت و ظلم کند.

فرهنگ اصیل اسلامی و عدالت آن این است: بی حقوقی زن مسلمان و زن غیر مسلمان به طور برابر

!هم شوهر زن مسلمان می تواند به زن خودش خیانت بکند هم زن غیر مسلمان مورد تجاوز مرد مسلمان قرار می گیرد! عجب عدالتی! مردان غیر مسلمان هم که با دین کثیف اسلام مخالفت کرده اند هیچ حقوقی ندارند و حتی زنان آنها به بردگی گرفته می شوند! و اسوه عدالت اسلامی، امام علی برده دار شهوتران، در نامه 24 نهج البلاغه به داشتن برده های زن و تجاوز جنسی به آنان و حتی حامله کردن آنان اعتراف کرده. وقتی اسوه عدالت اسلامی این است پس تف به این امام و این دین و این فرهنگ کثیف اسلامی.

امید نواندیشان

اسلام محکوم است 26 مهر 1391

 ازدواج با دختر 9 ساله که دارای 4 فرزند از او شد,یعنی این دختر(فاطمه) 36 ماه حامله بوده و 18 سالگی هم باز در حالت حاملگی از دنیا میرود,که علی دوباره ازدواج میکند البته این چیزی است که در کتب دینی مدارس تدریس میشود,ولی هیچ کدام به 35 زن و 48 فرزند دیگرش اشاره نمیکند.این آمار را سازمان تبلیغاتاسلامی به صورت تقویم و در سالنامه های دینی داده.

----------------------------

میزند آقا معلم چوب تر توی سرم هر زور و شب

کودک آزاری بود درس و همین تعلیم آقا روز و شب

گه فلک گردم به پاهایم بکوبد چوب تر را با شیلنگ

یا کتک با رُعب و وحشت میزد هر روز و شب

من شنیدم گه پدر گوید که در زندان اسلامی چنین

شیخ و جلاد است شلاقش برویم روز و شب

آن یکی گوید که چوب این معلم چون گل است

او نمیداند که خُل گشتم من از آزار آقا روز و شب

تربیت کی با کتک یا با شکنجه راه بر دلها برد

کار جلادان دینی با کتک با رُعب و وحشت روز و شب

از همین مکتب بریزد ساختار ترس و وحشت را چنین

روی ما تا بطن کهریزک و اعدام است کارش روز و شب

بهر کودک، هان جهانی پر ز عشق و معرفت باید بنا

اخگر و آتش بروی جان استبداد باید ریخت در هر روز و شب