Pages

Subscribe:

Ads 468x60px

۱۳۹۱ شهریور ۱۵, چهارشنبه

دولت سوئد باید دست به کار بشود ودر باره آنچه مفهوم دموکراتیک میباشد به جوانان این کشور یاد بدهد که در باره آزادی و دموکراسی ای که در این کشور وجود دارد بی تفاوت نباشند و از تجربیات خارجیتباران استفاده کند تا جوانان و نوجوانان این کشور قدر دموکراسی و آزادی بیان و آرامشی که در این کشور وجود دارد بدانند.


دولت سوئد باید دست به کار بشود ودر باره  آنچه مفهوم دموکراتیک میباشد به جوانان این کشور یاد بدهد که در باره آزادی و دموکراسی ای  که در این کشور وجود دارد بی تفاوت نباشند و از تجربیات خارجیتباران  استفاده کند تا جوانان و نوجوانان این کشور قدر دموکراسی و آزادی بیان و آرامشی که در این کشور وجود دارد بدانند.

مدارس باعث گسترش عقاید غیر دموکراتیک می شوند

غیر دولتی کردن مدارس باعث گسترش ارزش های غیر دموکراتیک در بین جوانان سوئد شده است. این نتیجه بحث برانگیز را دو پژوهشگر از دانشگاه گوتنبرگ پس از تحلیل یک نظرسنجی در بین جوانان مطرح کرده اند. در این نظر سنجی مشخص شده بود که یک چهارم جوانان سوئد معتقد نیستند که زندگی در یک کشور دموکراتیک مهم است.

استفان لیندبری یکی از این دو پژوهشگر باور ندارد که پائین بودن سطح سواد دانش آموزان نقشی در این مسئله داشته باشد.
او می گوید که ما همیشه جوانان کم سواد در سوئد داشته ایم و این چیز جدیدی نیست. آنچه تازه است این است که این جوانان ارزش های پایه متفاوتی با گذشته گان دارند. حال سوال این است که در بیست تا بیست و پنج سال گذشته چه تغییری در سیستم آموزشی داشته ایم.
در این دوره زمانی، سه تغییر عمده سیستم آموزش و پرورش سوئد را کاملا از پایه تغییر داد. واگذاری مدارس از دولت به کمونها، انتخاب آزاد مدرسه تحصیلی کودکان و وارد شدن مدارس خصوصی و جا افتادن آنها در آموزش و پرورش سوئد.
استفان لیندبری می گوید ک هبا این تغییرات سوئد به همراه شیلی ، لیبرال ترین سیستم آموزی در دنیا را دارد. برای مثال انگلستان ، امریکا و استرالیا نیز سیستم مدارس شان بیشتر تحت نظر دولت است. به عقیده او همین تغییرات بزرگ باعث شده است که جوانان ارزش های غیر دموکراتیک را پرورش دهند. به نظر او این تغییرات باعث جدائی دانش آموزان و دودسته کردن آنها از همان اوایل دوره ابتدائی شده است. او که با بخش بین اللمل رادیو سوئد گفتگو می کرد اضافه می کند که بسیاری از جوانان این احساس را دارند که در سیستمی زندگی می کنند که از همان اول آنها را محکوم به ناکامی کرده است. او این نظریه را مطرح می کند که ارزش های بازار و سود طلبی جایگزین اصل آموزش برابر برای همگان شده است.
او در ادامه این گفتگو می گوید که سیستمی متکی بر بازار بوجود آورده ایم که از ابتدا بر جدائی و اختلاف دانش آموزان پایه گذاری شده است. بعضی از مدارس باید بهتر باشند و بعضی بدتر، این اختلاف لازم است تا اصل انتخاب برای والدین معنی داشته باشد. طبق این سیستم والدین با انتخاب مدارس موفق تر، مدارس بدتر را مجبور می کنند که کیفیت خود را بهبود بخشند یا از بین بروند. اما آنچه در عمل اتفاق افتاده است این نبوده و مردم بر طبق تئوری ها و فورمول های اقتصاد دانان عمل نمی کنند.
پدرومادرانی که بچه های خود را در مدارس بهتر ثبت نام می کنند، خود نیز تحصیل کرده تر هستند و قدرت و توانائی استفاده از این آزادی انتخاب را دارند.
بسیاری از دیگر کودکان که به مدارس با کیفیت بهتر احتیاج دارند به دلیل کم سوادی و عدم توانائی والدینشان از این امر محروم می شوند. و در مدارس بدتر گیر می کنند.
استفان لیندبری محقق دانشگاه گوتنبرگ می گوید که همین بچه ها هستند که بعدها بدون نمرات قبولی مدرسه را ترک می کنند و یا وارد رشته های خوب در دبیرستان نمی شوند و همین کودکان هستند که در آینده ارزش های غیر دموکراتیک نطیر آنچه که در این نظر سنجی می بینیم، بروز می دهند.
اشاره او به نظر سنجی ارزش های پایه در بین جوانان است که در سال 2011 در بسیاری از کشور ها انجام شده است و بخش سوئد آن نتایجی نه چندان مثبت بدست داد. از جمله یک پنجم جوانان 18 تا 19 ساله اگر امکان باشد رای خود را می فروشند، یک چهارم عقیده دارند که زندگی در یک کشور با سیستم دموکراسی مهم نیست و نزدیک یک سوم آنها رهبری قوی و خودکامه را برای سوئد بهتر می دانند تا دموکراسی.
این نتایج را دو پژوهشگر علوم سیاسی در دانشگاه گوتنبرگ، استفان لیندبری و ریکارد سونسون مورد تحلیل قرار داده اند و نتایج آن را در یک کتاب انتشار داده اند. نظریات آنها در باره نقش منفی مدارس البته با انتقاد زیادی روبرو شده و منتقدان نتیجه گیری های آنها را بدون مدارک کافی دانسته اند. استفان لیندبری در جواب این انتقادات می گوید که برای پیدا کردن دلیل این عقاید منفی جوانان را در جاهای دیگر نیز چستجو کرده اند، مانند بحران اقتصادی در دنیا، افزایش شدید مهاجرت از کشئرهای دیکتاتوری به سوئد و نیز جوانی و خام بودن پرسش شدگان که همیشه بوده است اما آنچه آنها یافتند و نقش اصلی را در ایجاد نظارت غیر دموکراتیک در بین جوانان داشته است، سیستم آموزش مدارس بوده است. سیستمی که بسیاری از کودکان را از پیش بازنده می کند.
استفان لیندبری اضافه می کند که جوانان می گویند، ما تیم ب هستیم و به حساب نمی آئیم. هیچ شانسی برای رقابت نداریم. در این مدرسه هیچ فرقی نمی کند که درس بخوانی یا نخوانی، در هر صورت به هیچ جا نمی رسی. ما از اول بازنده اعلام شده ایم. این جوانان همه اینها را می دانند و نیز می دانند که آنهائی که این سیستم آموزشی را بوجود آورده اند، یعنی سیاست مداران باعث باختن آنها هستند. آنها می گویند که دموکراسی برای ما چه نتیجه ای بجز باخت داشته است.
او عقیده دارد که برای جوانان سخنان زیبای سیاست مداران ارزشی ندارد بلکه عمل آنها و تنیجه تصمیم گیری های آنهاست که به چشم می آید.
- آنچه در کتاب های درسی در باره دموکراسی آمده است برای آنها مهم نیست ، آنچه در زندگی روزمره خود به چشم خود می بینند برایشان مهم است.
آنچه گه نگران کننده است این است که این تفکرات برای همیشه و تا آخر عمر با آنها می ماند. استفان لیندبری می گوید که مشکل همیجاست. تمام پؤوهشهای پیشین از این گروه سنی نشان می دهد که نگاه به دموکراسی و دیکتاتوری به عنوان یک پایه فکری ارزشی در تمام مدت عمر باجوانان باقی می ماند، آنخا در جوانی شکل و فورم می گیرند و بعدا تغییر زیادی نمی کنند. این مسئله اثر مدرسه بر آنها را دو چندان مهمتر می کند.
او در پایان این گفتگو می گوید
- در آینده این مسئله اثری منفی بر کل جامعه می گذارد، اگر فکری برای این معضل نکنیم، با زیاد شدن این تفکرات ، در آنینده بخش بزرگی در جامعه خواهیم داشت که دموکراسی و آزادی برای آنها اهمیتی ندارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر